خانمی از من خواستگاری کرد

نویسنده: sayed ali

10:17 - 1394/04/01

سلام
من 29 سال دارم،کارمند هستم و البته دانشجوی ارشد.
یکی از خانمهای همکلاسی یه روزی با وایبر بهم پیام داد که یه مشورت میخوام،در مورد یکی از اقایون کلاس ازم اطلاعات میخواست و اینکه چجور پسریه و .... . در اخر بهم گفت که اگه خودش از از اون اقا خواستگاری کنه خوبه یا بد،
من هم بیشتر میگفتم که بهتره یجوری،مثلا یه واسطه بره و به اون اقا بگه که فلان خانم گزینه ی مناسبی هست برای ازدواج و ..... و این راه بهتر از خواستگاریه مستقیم خانم از اقاست.البته نظر شخصه خودم هم که اشکالی در خواستگاری خانم از اقا نیست را هم گفتم،
خیلی صحبت کریدم و وسطهای صحبت کردن،حس کردم که اون پسر،خودم هستم،اما شک داشتم،بیشتر سوالاتی میکردن که اگه مثلا در فلان وضعیت شما باشی چیکار میکنی و ...
و بالاخره یه روز مستقیما درخواستشون را بهم گفتن،
من یکم جا خوردم چون تا اون لحظه شک داشتم که من او پسر هستم یا نه.
بعد از اون،من و ایشون مقداری صحبت کردیم و اطلاعاتی مثلی خلق و خو،اعتقادات و ... را با هم رد و بدل کردیم،
اما من در اخر جواب نه دادم،ایشون هم خیلی جا خورد چون فکر نمیکرد جوابم منفی باشه،
ایشون از خیلی نظرها مناسب بودن،اعتقادات،اخلاقیات و ..... اما در کل نتونستم یه دل بشم در دادن جواب مثبت.
جواب من به خیلی دلایل مثل مشگلات شخصیه خودم،خانوادگیه خودم.... و البته بعضی از مشخصات اوشون ربط داشت.
بعد از مشخص شدن جواب،خیلی با اون خانم صحبت کردم که بتونه با این قضیه کنار بیاد و دیگه فکری از من داخل ذهنش نباشه
اما ایشون هنوز هم نتونسته کنار بیاد،نمیدونم چطور رفتار کنم که ایشون بهتر و راحت تر با قضیه کنار بیاد
با این اوصاف،الان دارم به ا ین نتیجه میرسم که برم و باهاش بیشتر اشنا بشم،و با توجه به علاقه ایشون،شاید خیلی از مشگلات بعدی در ازدواج،سختگیریهای اولیه،بعضی رسم و رسومات سخت از بین بره

انجمن‌ها:

ازدواج›شرایط انتخاب همسر

http://btid.org/node/67831

جمع بندی مباحث:
اولا:شما تکلیف خودتان را باید مشخص کنید که آیا شما تمایلی به اصل ازدواج را دارید یا نه؟این موضوع را باید همراه با دلایلی که منطقی هستد معین کنید.
دوما: ملاک های ازدواج را که برای شما مهم و ضروری هستند با مطالعه و مشورت معین کنید.
ضمنا دلایل و مشکلات خانوادگی خودتان را خیلی واضح اشاره نکردید،چه بسا با اندک تامل و راهکاری مشکل و موانع ازدواجتان را میشه رفع کرد،به هر حال سعی کنید موانع را با تدبیر رفع کنید و تشکیل خانواده را هر چه سریع تر انجام بدهید،شاید برایتان بهتر باشد.
اینکه این دختر خانم به شما تمایل داشته و درخواست ازدواج کرده،یا از سر صداقت بوده و یا یک هدف و غرض خاصی دارد،با اندک تحقیق از خانوداه و شرایط آنها می توان اصل موضوع را کشف کرد.

بسم الله و بذکر بقیه الله

دوستانم این یه واقعیته که بخشیش زاییده فرهنگ ماست و بخشیش هم زاییده فطرت ما...مرد ایرانی هر قدر هم ادم متجدد و منوالفکری باشه واقعا اون ته ته های دلش نمیپسنده یه دختر ازش خواستگاری کنه
حالا ممکنه هزاران دلیل بیاره که خودش و طرف رو قانع کنه که همچین چیزی نیست ولی واقعیت اینه که هست!!!

این اقای سیدعلی آقا هم بنظر من متستثنی نیستن از این موضوع ول کنید بنده خدا رو

اقای سید علی بزرگوار یه نصیحت خواهرانه: خوشتون نمیاد ازش یا به دلتون نیست یا بهر دلیل دیگه ای اگه واقعا تصمیم به ازدواج ندارید پس محض رضای خدا دیگه نه جلو چشمش باشید و نه جوابی بهش بدید من یه دخترم میدونم اون الان چه احساسی داره حس شکسته شدن غرورش و جریحه دار شدن احساسش
اون بنده خدا بنظر خودش خیلی حساب شده اومده بوده جلو و یهویی همه چی آوار شده سرش
هر چند بنظرم اون خانم خیلی عجولانه و احساسی کار کردن البته من در جایگاه ایشون قرار ندارم و حق قضاوت کردنشونم ندارم
دختر هم مثه پسر دل داره و خدا نکنه دل ببنده که اگه دل بست خیلی سخت دل میکنه ..این خانم با تلاشش و اصرارش بدنبال برگردوندن غرورشه
برادرم حالا که تمایلی ندارید پس دیگه جوابش رو ندید و برای اخرین بار خیلی محکم و در عین حال محترمانه جواب نهایی تونو بهشون بگید مبادا دل بشکونید با کلماتتون ( احساس میکنم خیلی قاطعانه جواب ندادید بهش و ایشون رو دو به شک گذاشتید شاید چون دلتون نیومده یا چیزی شبیه این)

******************

یه حرف هم با ابجیای گلم خصوصا برفی عزیز و مریدای خوبم دارم:

عزیزانم جامعه امروز ما برنمیتابه که یه خانم به یه اقا پیشنهاد ازدواج بده دلیلش هر چی که هست باشه اما نظر من اینه غرورتونو حراج نکنید تو ازدواج کار انتخاب با پسره و تصمیم با دختر نخواید که این جاها عوض شه و شما تو دلهره تصمیم طرف مقابلتون بمونید
میدونم عزیزانم میگید مرگ یه بار شیون یه بار ولی بدونید برای ما دخترها شیون یکبار رخ نمیده و تا همیشه احساس شکست و خرد شدن غرورتون میکنید
عزت نفستونو دیگه نمیتونید براحتی بدست بیارید برای یه دختر نه شنیدن خیلی خیلی سخته اما آقایون به نسبت راحت تر کنار میان چون میدونن که تو ازدواج اونی که تصمیم میگیره بعد انتخاب دختر خانم هست پس اینو پذیرفتن و از لحاظ ذاتی هم هضم شده هست براشون

اگر کسی رو دوست دارید ابجیای نازم فقط و فقط به خدا بگید و یه واسطه مطمئن کار بلد که ابروی شما رو ابروی خودش بدونه
عزیزانم خدا سبب سازه و اونه که مقلب القلوبه پس همونطوری که تا حالا صبوری کردید از این به بعد هم صبوری کنید و مطمئن باشید خدا جز خیر براتون نمیخاد

ممنونم...

سلام خدمت شما
فقط میتونم ابراز همدردی کنم با اون خانم ...همین و بس !

خدا صبرش بده

دوم اینکه هنوز از لحاظ فکری نتونستی به یک ثبات برسید .... نتونستید وضعیت موجود رو به درستی بفهمید ....یه خورده به ازدواج ، به انسانها ، به زنها ، زندگی مشترک ، به مشکلات ، به ملاکهات ، به معیارات از جهات دیگه هم نگاه کن ....

جامع ببین بعد تصمیم بگیر

به نظر من شما الان زیادی منطقی هستین چون فشار و نیازی که از بابت ازدواج احساس می کنین قابل کنترله
اما یه روزی می رسه که این فشار نیاز به ازدواج اینقدر زیاد می شه که دیگه نمی تونین اینقدر منطقی باشین چون این نیازی ست که در فطرت شما هست اگر به درستی جوابش ندید مشکلات دیگه ای براتون بزرگتر از مشکلات الانتون براتون بوجود میاره...

به نظرم خدا مشکلات شما رو می دونسته و مهرتون رو به دل این خانوم انداخته که بتونه مشکلات رو تحمل کنه و البته نیاز شما هم به ازدواج هم تامین بشه...

نمی دونم مشکلاتی که میگین چیه اما به مراتب دیدم افرادی مثل شمارو که اولش به خاطر مشکلات واقعا خاصشون خیلی منطقی با ازدواج نکردن کنار اومدن اما بعدش کم آووردن و به مشکل بر خوردن...

چرا همدردی؟!
اونموقعی که ایشون به طور غیر مستقیم داشت از من اطلاعات میگرفت.چند باری که میپرسیدن که"شما در اون موقعیت چیکار میکنید"،من جواب میدادم ولی بعدش میگفتم که من اصلا فکر ازدواج نیستم،
من بارها خودمو جای ایشون گذاشتم.مشکلاتم را از نظر طرف مقابل بررسی کردم.
این دودلی که تا قبل از گذاشتن سوال در این سایت بود،بیشتر به خاطر علاقه ی ایشون بود و اینی که این علاقه میتونه تاثیر مثبت داشته باشه در تحکیم زندگی یا نه.
وگرنه من به خاطر یه سری مشگلات که البته مالی جزوش تیست،و بخشیش را هم به اون خانم گفته بودم،فعلا و یا حتی کلا فکر ازدواج نیستم.

علت ناتواتی ایشون در کنار اومدن، همین حضور شما هست.

از حلو چشماش دور شین

برو برس به زندگیت.

میدونی چیه ؟ دختر خانم مورد نظر وقتی میبینه از خیییلی از لحاظ میون خودش و شما تفاهم و شباهت وجود داره , این جواب منفی شما توی کتش نمیره . طبق گفته خودتون : ((ایشون از خیلی نظرها مناسب بودن،اعتقادات،اخلاقیات و ..... اما در کل نتونستم یه دل بشم در دادن جواب مثبت .))

اگر پیش قدمی ایشون درصدی روی جواب منفی شما تاثیر نداشته دومرتبه سه مرتبه چندمرتبه بهش محترمانه بگید که قصد ازدواج با ایشون رو ندارین .

دیگه وقت کم محلی کردن

آخه مشگل این هست که به خاطر کارم نمیتونم خطمو عوض کنم،و هم اینکه ایشون محل کارم را هم بلد هست.
فعلا محترمانه و سر سنگین باهاشون رفتار میکنم تا بیخیال بشن

پس شمارتونو عوض کنین . بسیار باهاش جدی و رسمی و البته محترمانه برخورد کنین . کلا" ندید بگیرینیش مثل سابق . همین اقدامات اونو نسبت به شما سرد میکنه .

پست پایینی منظورم بیشتز ار ده مرتبه بود

شاید بیشتر از دو مرتبه بهشون گفتم و تاکید کردم که ارتباطشون را قطع کنن،اما فایده نداشته

فکر نکنم این طوری بوده ها زهرا جان!!!!
قبل از اینکه چیزی به این اقا بگه چند وقتی ازش سوالهاش رو پرسیده و بعد تصمیم گرفته و بهش گفته
درسته احساسات هم داشته اما به نظرم این قدر ی نیست که بگیم همش احساسات بوده و فکر کنم حق با ماهارا ست

خیلی عذر میخوام دختر خانم چقدر با پسره در مورد خودشون و فرهنگشون باهم حرف زده که به این نتیجه رسیده که به درد هم میخورن؟!
این دختر ظاهر آقارو دیده بهش علاقه داشته رفته ابراز علاقه کرده درصورتی هم ک تا قبل از ابراز علاقه ، آقا پسر اصلا متوجه دخترخانم تا به حال نشده
پس این دختر داره احساستی تصمیم میگره
پسره هم نمیتونه به چشم همسر بهش نگاه کنه، بنا به دلایلی دوست نداره
میومد مثل بقیه دختره رو تو آب نمک میذاشت خوب بود؟!!!
آقا پسر کاره درستی کرده
برادرم تنها کار همینه،خطتو عوض کن تا به خودش بیاد دختر خانم

همینه دیگه تا یه دختری ابراز علاقه کنه پسرا جو برشون میداره فک میکنن تهفن ....
حیف دختره

چطوری این نتیجه را برداشت کردید؟!
اگه یکم با دقت مطلب منو بخونید،میبینید که قبل از اینکه ایشون به من حرفی بزنه،من نظر خودم که پیشنهاد ازدواج از جانب دختر به پسر ایرادی نداره را به ایشون گفتم

این دو تا کامنت در ادامه همن
اول پایینی بعد بالایی

حالا میمونه این وسط آقا پسر

شما حق داری انتخاب کنی بین گزینه ها , اما حق نداری وقتی گزینه ای که به تو متمایل هستش رو فقط به دلیل اینکه خودت اول پاپیش نزاشتی و منتشو نکشیدی بکوبی توی سرش .

تو ممکنه یه سال دیگه دوسال دیگه که میرفتی خواستگاری , یکی با نصف شرایط این خانم هم نصیبت نشه اما چون خودت جلو رفته بودی همه کار براش میکردی ( ازدواج اونجور نیست که فکر کنی این نشد یکی بهتر . ازدواج خوب و موفق جفت خوب و مناسب اینا همش دست خداست حتی برای پسرها . حالا که خدا یه نفر رو گذاشته روبروت چرا هی میچرخی و بالا پایین رو نگاه میکنی ؟ چرا فکر میکنین شما پسرها اونی که حی و حاضره مناسب شما نیست ؟ چرا به دنبال یه نفر در دوردستین ؟ بابا دنیاش عوض شده الان آدم بعضی وقتها فکر میکنه خواهر برادر خودشم نمیشناسه چه برسه به هفت پشت غریبه !

و در نهایت :

اگر این خانم به دلت نیست , اینقدرنچرخونش ( از خدا بترس )
یباره قاطع بهش بگو خانم من و شما مناسب هم نیستیم به این دلیل و اون دلیل
که کاملا از تو ببره
بین خوف و رجا نزارش ( که بد میبینی )
این جملت هم خیلی غیر حرفه ای و بچگانه بود : با توجه به علاقه ایشون،شاید خیلی از مشگلات بعدی در ازدواج،سختگیریهای اولیه،بعضی رسم و رسومات سخت از بین بره ( یعنی استفاده از احساس پاک دیگری به نفع منافع خود ) ارزش دختره پیش تو همینه واقعا ؟؟

برو کارایی که گفتیم انجام بده
نتیجشم بیا بگو که فکر نکنیم گل لگد کردیم

ممنون از راهنماییتون،اما:
من تقریبا دو هفته بعد از صحبت ایشون،کاملا روشن و مشخص بهشون جوابم را دادم و یه سری از دلایل را هم بهشون گفتم.،پس "نچرخوندمش"
در مورد قسمت دوم صحبتتون،نخواستم سوء استفاده کنم،منظورم این بود که به خاطر علاقه ی ایشون میشد شروع بهتر با ارامش تری داشت.
الان بیشترین مشگل این هست که با وجود جواب روشن من،ایشون هنوز تمایل به در ارتباط بودن داره،و این اصرار ایشون باعث شد که من دوباره در مورد این قضیه فکر کنم ولی باز هم نمیتونم ایشون را به چشم همسر آینده ببینم.

سلام

کار خانم خیییییییییلی هم درست بود که اومد مستقیم به شما گفت

چون الان مثل قدیم نیست و واسطه درست حسابی و محکم گیر نمیاد ( همه خدا رو شکر یه پا مخبرن )

بعدشم اگر مینشست و در عشق میسوخت و دم نمی آورد خوب بود ؟ بنظر من خیلی هم دختر نرمالی بوده و برای خودش ارزش قائل بوده , دیده یه پسر خوب هست خودشم که چیزی از خانمی کم نداره گفته بهتره خودم پاپیش بزارم . غرور رو هم کنار گذاشته . این یعنی نهایت سلامت و صحت عقل

مذهبی بودن و نجابت یه دختر اصلا مغایرتی با همچین عملی نداره ( مگه در یکی از نمازهای جماعت دختری بلند نشد جلوی همه و به پیامبر عرضه داشت که من دنبال شوهرم و کسی با من ازدواج نمیکنه ؟ و پیامبر همونجا از جمع خواست که کسی پاپیش بزاره ویه جوان جلو آمد و اون دختر ازدواج کرد ؟!. ) یسری از روی بی تجربگی متر وردمیدارن میخوان اصول دیگران رو مترش کنن

دختر خانم قصه ما به بهترین شکل ممکن وارد این قضیه شده > به قصد ازدواج و به روش درست

به نظر من تقصیر خود کاربر هم هست حتما خودتون یه جوری با این خانوم رفتار کردین که امیدوارش کردین!!!! الان مد شده پسرها برای سرگرمی میخوان با خانم ها دوست باشن و صمیمی میشن اونوقت خانوم بنده خدا وابسته میشه و بهتون ابراز علاقه میکنه بعدا میاین اینجا میگین چقدر دخترها پررو شدن که خواستگاری میکنن به نظرم نصف بیشتر تقصیرها گردن اقایون هست.

خانم دکتر این چ حرفیه شما میزنیدشماقشر تحصیل کرده اید یعنی چی بنظر مذهبی نما میاد!!!!!! ما ادماهرچقدم درس بخونیم پرفسورهم بشیم اجازه قضاوت نداریم .شما خودتو یکم بذارجای اون دخترهمین زود دسته بندی میکنید ادمهارو.من تایید نمیکنم کارش قضاوتشم نمیکنم.همین.
یاعلی

به نظر من شما هم بی تقصیر نبودین که اصلا باهاش گفتگو رو شروع کردین و رسیدین به خلق و خوی همدیگه و...
مواظب باشین تو دام اینطور خانم ها نیفتین. بعدم شخصیت ایشون نشون نمیده که ادم مذهبی ای باشه به نظر مذهبی نما میاد.
یه خانوم محترم به قول شما یا واسطه میفرسته یا به طور غیر مستقیم به اون اقا میفهمونه که من نظرم نسبت به شما مثبته.

چه باحال نتیجه گرفتید،من چه دلیلی برای دوست شدن داشتم،اگه دنبال دوست شدن و این مسخرا بازیها بودم،خیلی دخترهای مناسبتر برای دوستی وجود داشتن.
من خودم نسبتا مذهبی هستم و ایشون هم مذهبی و از خانواده مذهبی.اتفاقا،من تا روزی که ایشون ازم مشورت خواستن،خیلی متوجه ایشون نشده بودم.

خوبه که موقع درج نظر اونم تو جاهای عمومی کمی هم با کفش طرف مقابل راه بریم ونظری رو درج کنیم وقضاوت نکنیم .زهراخانم خواهرم شما نه جای اون دختری نه میدونی چقد احساس داره نه هیچی دیگه .اینکه وقار اون خانم زیر سوال بره وجه خوبی ندارد.ما از کل جریان بی اطلاعیم .در چند سطر فقط میدونیم ماجرا رو.
یاعلی

ببین زهراحانم خواهرم قضاوت مخصوص اون بالایی نه ما بندهاش.
من درباره هیچ کس خصوصا مردها قضاوت نمیکنم.منم نمیگم کارش چطوربود چون نه از احساسش نه از چیزای دیگه خبرندارم میدونستمم اجازه قضاوت بخودم نمیدم شما عملا داری وقار یک خانم زیر سوال میبری.من رفتار خودم دارم دربرابریک مرد.ادماها باهم متفاوتند شما یک جوری اون خانم یجور. هیچ کسی شبیه کسی دیگر نیست.من میگم یکم باید درکش کردهمین.نمیگم کارش چ طوربود فقط میگم یکم درکش کرد.ببخشیدخانم ولی این دیده کم فکری ادم میرسونه افراد رو درقالب سن ببریم هرکسی میتونه درهر برهه اززندگیش عاشق بشه چه پیرچه جوان چه میانسال.نمیخوام بحث کنم فقط یادگرفته ام تا انگشت خودم کثیف است از کسی عیب نگیرم.اینوبی منظور اینجا درج میکنم.
یاعلی موفق باشی

خانم مریدا آخه به چه قیمتی دیگه
پسر مستقیم تو روت بگه نه تو باز ادامه بدی !!!!
منم دخترم احساس دارم ولی اصلا کارای اون خانم قبول ندارم.

من کاره این خانم مهر تایید نمیزنم منتها ادم یه وقتا هرچه فکر میکنه نمیتونه جلو خودش بگیره شما خدای منطقم باشی وقتی عقل شما ی جا گیر کردهمه افکارت نخ کش میشه همش حالا شما انیشتین باشی یا ی ادم معمولی بازم فرقی نمیکنه چون افکارت نخ کش شده رفته پی کارش

آقای سید علی این دختر چند سالشه؟؟؟؟
با اینکه مستقیم گفتید نه بازم پیامک میده!!!
سبکترین دخترم فک نکنم اینکارو بکنه مگر اینکه زیر 20 سال باشه
برادرم ی مدت خطتونو عوض کنید تا فراموش کنه

آقای سید علی این دختر چند سالشه؟
با اینکه مستقیم گفتید نه بازم پیامک میده!!!
سبکترین دخترم فک نکنم اینکارو بکنه مگر اینکه زیر 20 سال باشه
برادرم ی مدت خطتونو عوض کنید تا فراموش کنه

ربطی به سن ندارد شما قضیه شیخ صنعان بخون.

ایشون 28 سالشون هست،

با سلام

درجامعه ما معمولا پسران از دختران خواستگاری میکنند.اینکه یه دختر درجامعه ما میتونه از یه پسر خواستگاری کنه یا نه؟این یک مسئله ی فرهنگی است ونه مسئله شرعی وقانونی

خواستگاری دختر از پسر برخلاف دستور خدا ودین نیست اما برخلاف غریزه هست. چون طبیعت مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن.اگر پاسخ مرد نسبت به خواستگاری زن مثبت باشد موجب حقارت ومنت زن می شود واگر پاسخ منفی باشد باعث ذلت میشه

این دختر خانم یک مقدار در تصمیم گیری خام عمل کرده ایشون می تونستن با واسطه قراردادن شخصی از شما به صورت غیر مستقیم خواستگاری کنن مثل یک شخصی رو برای شما میفرستادن و این شخص زمینه وفکر ازدواج رو در ذهن شما ایجاد میکردن وشما رو تشویق به ازدواج میکرد وبعد از اینکه آمادگی ازدواج رو درشما ایجاد کرد شما رو به سمتی هدایت کند که از این دختر خواستگاری کنی

جریان گالیله رو همه میدونن

یک چیز جدید رو می دونست اما چرا اون زمان خودش به نتیجه نرسید؟

چون سطح فهم جامعه و درکشون تو همون حد بود .

نکته خیلی مهم اینه که باید بستر برای عرضه معیار درست فراهم باشه یا نه؟

اگر دویست سال قبل کسی میگفت چیزی به نام میکروب هست اون ادمو به جنون متهم نمی کردند

اگر یکم دقیق تر به شرایط زمانه و فهم مردم نگاه کنیم قضیه قابل درک میشه..

جامعه ما مونده برسه به این مطلب که اخلاقیات مهمه ...خیلی مونده تا برسه به اصل حرف من وامثال من

به نظر من اگه همه ما یه تعریف درست از ازدواج وهدف اون داشته باشیم دیگه اصلا مهم نیست کی استارت ازدوااج رو بزنه ....
بلکه هدف میشه رسیدن به اون هدف ......
به خاط همین من فکر میکنم بیشتر ما جوون ها یکم تو ازدواج دچار رویا بافی وماجرا جویی هستیم .....

سلام مجدد به نظ من اگه همه ما انسان ها یه تعریف درستی از ازدواج وهدف اون داشته باشیم متوجه میشیم که اصلا مهم نیست کی استارت ازدواج رو بزنه ...
بلکه مهم رسیدن به اون نتیجه مثبت وطلایی هست نه چیز دیگه.........

سلام
می بخشید پریدم وسط بحث دوستان
راجع به همه چی هم بحث میشه الا مشکل این دوستمون

در ابتدا باید بگم که در موقعیت بدی هستید و خدا برای گرگ بیابون هم نخواد همچین موقعیتی!

بعدش هم یه چیزی که لازم میدونم گوشزد کنم اینه که خیلی خیلی حواستون باشه دختر مردم را نشکنید
اون بنده خدا غرورش را یک بار شکسته
دیگه نباید از این بدتر بشه!

این به این معنی نیست که حتما باید باهاش ازدواج کنی
این جور که من فهمیدم خیلی وقت از این ماجرا میگذره و این خوب نیست
حرفم به این معنیه که سریع تکلیفتون را با خودتون مشخص کنید
و بعدش تکلیف ایشون را

اگه واقعا با معیاراتون جور درمیاد و مشکل را از شرایط خودتون می دونید برید خواستگاریش
اون وقت اگه لازم بدونن خانوادش متقاعدش میکنن که باید منصرف بشه

فقط وفقط و فقط خواهشا نباید بذارید هیچ کس
حتی خانواده خود دختر خانوم بفهمن
این خانوم کار بدی نکرده
ولی با این فقر فرهنگی مطلقی که تو این جامعه حکم فرماست اگه این موضوع را بفهمن خانوم بنده خدا اذیت میشه
و خود شما هم حق نداری به جای ایشون فکر کنی
اگه فکر میکنی الان احساساتش اجازه نمیده درست سبک سنگین کنه دیگه اونجوری خانوادش در جریانن و شما هم لازم نیست نگران باشید

اگر هم با معیار هاتون جور در نمیاد یه جوری که غرورش بیش از این جریحه دار نشه ردش کنید
اگه می بینید تا حالا هم سر حرفاش هست به خاطر اینه که فکر میکنه شما به خاطر شرایط خودت سمتش نمیری
به نظر من بخوای مستقیم هم بهش بگی نه اذیت میشه
اگه می تونی یه کاری کنی که ازت متنفر بشه بکن
حتی اگه کوچیک بشی
حتی اگه خیلی اذیت بشی

به هر حال شما مردی و بعد یه مدت خیلی کوتاه یادت میره
میدونم که میگم!
ولی اون خانوم خیلی جنسش لطیف و ظریفه
اگه شکست به این راحتی ها به زندگی عادی بر نمیگرده
اگه یه جا تو زندگی باید از خود گذشتگی نشون بدی همین جاست

به هر حال از خدا میخوام کمکتون کنه به ترین تصمیم را بگیرید و بهش عمل کنید

التماس دعا

نمیدونم تفاهم از نظر شما یعنی چی ایده ال گرا پیش نرید فقط همین..
شاید هیچ کسی دیگه نیاد تو زندگیتون ک شما رو براخودتون بخواد..
بازم فکر کنید.فقط همین.

سلام و ممنون از نظرتون دوست عزیز،
من خیلی سریع یعن یدر حدود دوهفته بعد از صحبت ایشون،جوابم را بهشون دادم،و البته گفتم که به خاطر مشگلات خودم و بعضی اختلافات و عدم تفاهمات جوابم "نه" هست،و از ایشون خواستم که دیگه باهام ارتباطی نداشته باشن تا فراموش کردن براشون داحت تر باشه،
خیلی فکر کررم که یه کاری کنم که ایشون متنفر بشن اما به نتیجه ای نرسیدم،
هنوز هم جوابم نه هست،یکمی فکر کردم که شاید به خاطر علاقه ایشون میشه زندگی راحت تری شروع کرد اما با خوندن صحبت دوستان و اون عدم تطابق ها که بینمون هست،به این نتیجه رسیدم که همون جواب "نه" بهترین جواب بوده.
با تمام این اوصاف ،بازهم ایشون ارتباطشونو از طریق اس ام و اس و ... حفظ کردن که نمیدونم با این رفتارشون چیکار کنم،چون فکر کنم خودشون بیشتر اسیب میبینن

بحث به جایی نرسید گویا.
واقعا دارم به این عقیده میرسم ی عده فریزر یخچالشون رو بیشتراز خدای رازق قبول دارن.
همه مشکل سر این که ماهایی ک میگیم اخلاق مهمه برامون محکوم ب هر چیزی میشیم ولی بقران قسم اینطور نیست .من بشخصه بقده فهمم میگم وبه این نتیجه رسیدم تنها چیزی که تو دنیا برای من موندگاری داره یک همسر شایستس همسر خوب ادمو تو این دنیا واون دنیا به سربلندی وارامش میرسونه .نکته اینه خوبی برای هرکسی یک معنی میده تو جامعه کنونی ما .برا یک عده خوبی یعنی پولداری ولی برا من وامثال من خوبی طرف مقابل یعنی اخلاقش غیرتش ایمانش جنمش..
پولش برای دنیا خوده وجودیش برای من تا کنارهم باهم برسیم به خواسته هامون .تو این راه سختی هست مشکل هست ولی من خودمو مسئول میدونم ک کنارش باشم تا تاهمیشه بعد این سختیا اینطوری شیرین میشه..
امیدوارم درک جامعمون بالا بره فقط اینو امیدوارم.
یاعلی