ورود اسیران کربلا به کوفه
یزید با چه انگیزهای اسرای اهلبیت را از شام به مدینه برگرداند؟
بعد از آگاهی نسبی مردم شام به واقعیت ماجرا، یزید رویکرد خود را تغییر داد و در تلاش بود تا این جنایت را به گردن عبیدالله بن زیاد بیاندازد! او یک سلسله اقدامات نمایشی را به راه انداخت. |
اشعار ورود کاروان به کوفه
آوَرد میانِ شهر زینب حیدرش را///آن خطبه های قاطع و شور آورش را///با هیبتِ زهرایی خود این عقیله///آوَرد در کوفه سپاه و لشگرش را |
گلچین اشعار برگزیده ویژه ورود کاروان اسرا کربلا به کوفه
ای کاش مرده بودم. در پیش پیکر تو.اما ندیده بودم. بر نیزهها سر تو |
مجموعه اشعار ورود کاروان اسرای به کوفه
وقتی برای عشق انگشتر نمانده///یعنی که عباس و علی اکبر نمانده///حالا تویی بانو نبردت فرق دارد//این بیشهی خونین که بی حیدر نمانده |
بسته شعر ورود کاروان اسرا به کوفه
بعد از تو گوشواره به دردم نمیخورد///رخت و لباس پاره به دردم نمیخورد اي آفتاب برسر زینب طلوع کن///این چند تا ستاره به دردم نمیخورد |
وقایع روز دوازدهم محرم ورود کاروان اسیران کربلا به کوفه
کوفه شاهد مردمی بود که هر کدام چهرهای به خود گرفته بودند؛ گروهی از مردم گریه میکردند و نالان بودند از اینکه چرا سر مقدس نوه رسول خدا صلوات الله علیه و امام زمان خود را بر سر نیزه میبینند و گروهی احمقانه و گستاخانه میخندیدند ... |
ماجرای ورود کاروان اسرا به کوفه از زبان مسلم گچکار
پرسیدم چه شده: کوفه را پر از ناله و فریاد می بینم. گفت:« هم اکنون سر یک خارجی را که بر یزید شوریده، میآورند.» پرسیدم:« نامش چیست.» گفت: حسین بن علی... |
ورود اسیران کربلا به کوفه
اسرا به دستور عمر سعد، شب یازدهم محرم در کربلا نگه داشته شدند و بعد از ظهر روز یازدهم، ابتدا به کوفه نزد ابن زیاد برده شدند و سپس عبیدالله بن زیاد، گروهی از جمله شمر و طارق بن مُحَفِّز را همراه اسیران به دربار یزید در شام فرستاد. |