به علت مشکلات مالی و بیماری اعصاب ک خودم دارم و رابطه خوبی با همسرم ندارم
تا زندایم قدر همو بدونیم بخدازیرخاک انتن نمیده,
خوانولده ی هستند ک مقداری پول بما میدند و ما بچه را ب اونا میدیم
البته هنوز تصمیم قطعی نگرفتیم
به علت نداشتن وسیله نقلیه و نداشتن درامد ثابت وهزار مشکل دیگه
سلام وقت بخیر تو جواب سوال من گفته بودن دلیل بد بینی همسرم برای این که نمیزاره من بیرون برم چیه پدر شوهرم هم اینجوریه با گذشت این همه سال که عروس داره سه تا باز همین جوریه مادر شوهرم تنها جایی نمیره کلا شکاک هستن مثلا فروشنده مرده تنها نباید بری مرد کنارت باشه مثلا من با اسنپ هم نمیتونم جایی برم یا برادرم باید جایی ببره یا همسرم یا در نهایت نشد نرم به اصطلاح دلش سیاهه قبلا برام راحت بود کنار اومدن چون بچه بودم الان بزرگ شدم بچه هام بزرگ شدن برام سخت شده که هیچ تقیری نکرده قبلا یه بار باهاش صحبت کردم گفت من زندگیمو دوست دارم محیط بیرون امن نیست دوست ندارم زندگیمو از دست بدم منم ادامه ندادم به نطرش احترام قائل شدم الان ولی اذیتم میکنه چون برا بعصی از کارام میمونم وقتی نیست ونمیدونم انجام بدم بیشتر این ادیتم میکنه که چرا من دختر بزرگم دارم باز باید منتطر کسی باشم که کارامو با اون انجام بدم ودر مورد اخلاق تندش خیلی بهش توجه میکنم هر شب پاشو ماساژ میدم همیشه شربت براش آماده میکنم تا از سر کار میاد کارو میزارم کنار پیشش میشینم حتی بعد هز عدا ظرف ها رو نمیشورم چون دوست داره پیشش باشم میگه کاراتو بعدا کن ولی به همه چیز گیر میده چیزای خیلی بی خود که برا همه اتفاق میفته دادو بیداد میکنه دعوا میکنه به همه چیز بد بینه هر اتفاق ساده رو بدترین شکل و منفی ترین حرفو درموردش میزنه تهش میشه بحث
اگر موضوع دخترم عفونت نباشه. وفرض رو بر خود ارضایی بگذارم باید چکارکنم چه عکسالعملی نشون بدم خیلی نگرانم. چون خودم وهمسرم مقید هستیم. وخیلی رعایت میکنیم. چون هرموقع با آرامش ازش میپرسم این چکاریه. میخنده ميگه دوست دارم. جواب خاصی نمیده انگار آرامش پیدا میکنه با این کار مخصوصا موقع خواب شب.البته من سعی میکنم با قصه گفتن و تکان دادن روی پام ونوازش کردن حواسش رو پرت کنم لطفا راهنمایی کنید چجوری برخورد کنم
درسته تصوری که ما از خودارضایی در ذهن خود داریم کودک ندارد. ولی وقتی در طول روز مکرر تکرار میشه. ویا به بهانه ای از دستم در میره ودر اتاقش مشغول همین کار میشه. چون من هم 24 ساعته نمیتونم مواظب باشم گهگاهی مشغول کارای منزل میشم وحواسم پرت میشه. خیلی نگرانم چیکار باید کنم
سلام ببخشید قبلا این سوال از تون پرسیدم که لطف کردین و راهنمایی کردین ولی من این کارها. را انجام میدادم.میخواستم بیشتر راهنمایی کنید
مثلا یکسره از کارها را میگزارم خود دخترم انجام بده مثلا کفشهاشو خودش میپوشه. لباسشو تا اونجایی که میتونه میزارم خودش در بیاره یا بپوشه غذا شو خودش میخوره .تو خونه خودم خیلی بچه مستقلیه خیلی با بیرون فرق داره
اگه میشه بیشتر راهنمایی کنید
سلام فرمودید از چه زمان دید همسرم به زنان اینگونه شده؟
همسرم قبلا یک ازدواج ناموفق داشته که دلیل جدایی اش خیانت همسر سابقش بوده همسر سابقش دیپلم داشته ولی ایشان دوست داشتند که یک زن تحصیل کرده و شاغل داشته باشند وشرایط رو براش فراهم کردند تا دانشگاه برود اما متاسفانه دانشگاه رفتنش باعث تحصیل نشده و در طول 6سال ایشان نتوانستند مدرک لیسانس رو بگیرند بلکه باعث شده بافرددیگری وارد رابطه شوند ومنجربه جدایی شده من کارشناس حسابداری هستم و حسابدار شرکتی بودم بعد ازدواج به همسرم گفتم میخواهم ادامه تحصیل دهم مخالفت کردند و دلیلش رو گفتند البته خود همسرم هم تحصیل کرده و فرهنگی است ولی زخم خورده است درمورد کلیپ امتحان کردم و جواب عکس داده است از بزرگترها هم کمک گرفتم که باز ناراحت شد و کارمان داشت به جدایی میکشید مشاوره هم چند سال قبل رفتیم جواب نداد . دیگه نمیدونم چه راهی برم انگار ذهنش پرهست از افوار منفی درمورد خانمها
صفحهها