عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما کاربر گرامی!
از حسن اعتماد شما نسبت به مجموعه اندیشه برتر از شما ممنونیم. انشا الله که راهنماییهای ما برای شما مفید باشد.
بزرگوار افکار منفی نسبت به دیگران مثلاً همین قضاوت و ارزیابیهای منفی اگر فقط در حد فکر باشد و در بیرون از خود ابراز نشود، غیبت محسوب نمیشود؛ اما سوءظن محسوب میشود. غیبت گناه کبیره است و سوءظن یک رذیله اخلاقی به حساب میآید.
سوءظن از نظر مبانی دین اسلام نهی شده بهطوریکه آیه صریح قرآن کریم میفرمایند: اجتنبوا کثیرا من الظن... بر همین اساس ائمه معصومین ع همواره بر خوشبینی تأکید میکردند.
به لحاظ روانشناسی نیز بدبینی یکی از مشکلات فکری محسوب میشود که اگر ادامهدار باشد سلامت روان فرد را به خطر میاندازد. (اگر فکر میکنید دست خودتان نیست و برایتان به نوعی غیر ارادی است و نسبت به اکثر افراد این نوع برداشتها را دارید از شما میخواهم به مشاوری به صورت حضوری مراجعه بفرمایید)
سوءظن درست است که گناه کبیره به حساب نمیآید اما هم به لحاظ مبانی دینی و هم روانشناسی اگر جلوی آن گرفته نشود، ممکن است فرد از فکر به زبان خود منتقل کند و این همان گناه کبیره حساب میشود و به لحاظ روانشناختی اگر جزء شخصیت فرد شود، نوعی مشکل شخصیتی به شمار میرود.
همان گونه که امام علی ع فرمودند: مراقب فکرت باش که گفتارت میشود. مراقب گفتارت باش که رفتارت میشود، مواظب رفتارت باش که عادتت میشود، مواظب عادتت باش که شخصیتت میشود، مواظب شـخصیتت باش که سرنوشتت میشود.
پس سعی بفرمایید این قضاوتهای منفی را ترک بفرمایید. میتوانید خوشبینی را جایگزین بدبینی کنید. برای این کار افکار خود را ثبت کنید و احساس بعد از آن را تجربه کنید. در مرحله بعد افکار مخالف، یعنی افکار مثبت را جایگزین منفی کنید. احساس بعد از آن را تجربه کنید. در اینجا با مقایسه احساس بعد از افکار مثبت و منفی میتوانید خودتان تصمیم بگیرید که چه افکاری داشته باشید. قطعاً زمانی که فکر مثبت داشته باشید، احساس و هیجان مطلوبی هم تجربه میکنید.
انشا الله موفق و پیروز باشید.
عرض سلام و خوشامدگویی دارم خدمت شما والد گرامی!
از اینکه در خدمت شما هستم خوشحالم. از اعتماد شما نیز متشکرم.
دغدغهمندی شما را نسبت به مسائل تربیتی و احساسی و هیجانی فرزندتان تحسین میکنم. به طور کلی در ارتباط با فرزندتان و یا در کل در خانواده شما، گریه چه معنایی در ارتباطات دارد؟ آیا گریه بد شمرده میشود؟ دقت کنید سایر رفتارهای فرزندتان را نیز بررسی کنید. تعاملش با سایر بچهها و یا در کل دیگران را ارزیابی کنید. آیا میتواند در جمع باشد؟ آیا با اسباببازیهایش خوب بازی میکند؟ دنبال تنوع در اسباببازیهایش است؟ رابطه ایشان با شما و پدرش و یا خواهر و برادر چگونه است؟ اگر این موارد مناسب است که شما میتوانید به ایشان در مورد احساسات صحبت کنید. ولی اگر در این موارد مشکل دارد و فرزندی زودرنج و حساس است به مشاور کودک به صورت حضوری مراجعه کنید.
اینطور که متوجه شدم، پسر شما نسبت به اصل گریه واکنش نشان میدهند. حتماً میدانید گریه یکی از ابزارهای بروز هیجان و احساس است که گاهی از احساس مثبت ناشی میشود و گاهی منفی. برخی از خانوادهها فکر میکنند نباید احساس منفی را برای او توضیح داد و یا از کودک میخواهند احساس گریه و یا در کل منفی خود را بروز ندهد. این نوع تفکر و واکنش اشتباه است. همانطور که برای بزرگترها عدم بروز احساس، مضر است برای کودکان نیز میتواند آسیب زننده باشد. چون کودک کمکم یاد میگیرد احساس خود را سرکوب کند؛ بنابراین پیشنهاد میکنم کمکم انواع احساسات و فایده داشتن احساس و بروز آن را به کودک به صورت ساده و غیرمستقیم به بیان بچه گونه در قالب بازی آموزش دهید. البته این اصولی دارد که سعی میکنم در نکات انتهایی به آن اشاره کنم. آموزش احساس به کودک موجب میشود، کودک نسبت به خود خودآگاه شود و در زمان مشکل و بحران، احساسات خود را به خوبی و در جای مناسب بروز دهد. علاوه بر این بر افزایش هوش کودک نیز مؤثر است.
-در مورد گریه برای امام حسین ع، بهتر است ابتدا نکته قبل را اجرا کنید و بعد در قالب داستان، خیلی ساده و با زبان کودکانه از زندگی امام حسین ع و بچههای ایشان بگویید. میتوانید در این زمینه کتابهایی را تهیه بفرمایید که مناسب سن فرزندتان باشد.
- بازی با کودک برای سلامت جسم و روان کودک بسیار مهم است. بازی موجب میشود کودک احساسات مختلفی را تجربه کند و بیان کند. پذیرای این احساسات او باشید و او را در حین بازی تشویق به بروز احساساتش کنید. به فرض مثال عروسکهای او را در یک مکانی جمع کنید و به آنها جانبخشی داشته باشید و به آنها نقشهای متفاوتی بدهید. داستانی را برای آنها بسازید و اجرا کنید در آنجا میتوانید به راحتی احساسات مختلف شادی، غم و... البته با زبانی بچهگانه. به گونهای هم نباشد که کودک در تجربه غم عروسکهایش به شدت ناراحت شود.
- همچنین میتوانید شکلکهایی (استیکر) با کمک کودک تهیه کنید که چند احساس را نشان دهد. میتوانید با صحبت در مورد آنها و به صورت عملی و کاربردی این احساسات را به او آموزش دهید.
- حامی کودکتان باشید، اجازه دهید کودکتان با شما احساس ایمنی داشته باشد. کودکان معمولاً تا 4 الی 5 سالگی کودکان نیاز به بودن در کنار والدین امن را دارند. تعارضات خود را به کودک نشان ندهید. کودکان به خوبی میتوانند احساسات طرف مقابل را درک کنند؛ بنابراین نگذارید روی اخمهای چهره شما و یا ناراحتی شما تمرکز کند و حساس شود.
- در منزل بسیار شاد و خوشحال باشید و به فرزندتان اهمیت و توجه داشته باشید آن هم به صورت غیرشرطی. اجازه دهید او علاوه بر گریه شادی را نیز ببیند این گونه بهتر میتوانید در مورد گریه بر امام حسین ع علت بیاورید.
انشا الله موفق و پیروز باشید.
عرض سلام و احترام خدمت شما والد گرامی!
از اینکه مجموعه ما را برای رسیدن به پاسخ خود انتخاب نمودید سپاسگزارم.
والد گرامی متوجه ناراحتی و شکایت شما شدم. شرایط شما را درک میکنم. از این رو نکاتی را خدمت شما عرض میکنم. انشا الله برابتان سودمند باشد.
کودکان به صورت کلی به دنبال کشف محیط و شناخت همه چیز از جمله خودشان هستند. با افزایش شناخت آنها از خود، نیاز به استقلالشان بیشتر میشود خصوصاً برای سن 18 ماهگی که آغاز تجارب شیرین استقلال برایشان است. نمود جسمانی این کنترل و استقلال را میتوانید در نوع راه رفتن و نگهداشتن وسایل ببینید. این جریان رشد طبیعی کودک است. به لحاظ روانی نیز این احساس را دارند. حتما دیده اید وقتی روی خواستههایشان پافشاری میکنند و اگر مخالفتی با رفتار و خواستههایشان ببینند عصبانی میشوند. یا در بیرون از منزل به سختی می توانید آنها را در یک مکان نگهدارید، اما نگران نباشید این جریان طبیعی رشدی همه کودکان است. بنابراین نباید اسم این کار کودک را لجبازی و یا زورگویی و یا جزء اخلاقیات بد او گذاشت. نوع واکنش و برخورد شما در کاهش و یا کنترل این شرایط او بسیار مهم است. چرا که اگر واکنش، نامناسب باشد کودک شما در آینده آسیب میبیند. بنابراین به پیشنهادات زیر توجه بفرمایید.
۱.آرامش خود را حفظ کنید. شرایط شما را درک میکنم و از شما میخواهم که با آرامش و مراقبت از جسم و روانتان به امور زندگی و از جمله فرزندتان رسیدگی بفرمایید. چون آرامش و مراقبت، هم برای سلامتی جسم و روان شما مفید است و هم صبر شما را در برابر رفتارهای کودکتان افزایش می دهد در نتیجه میتوانید بهتر با او تعامل داشته باشید.
۲. در مورد ویژگیها و نیازها و در کل مختصات سنی کودکتان مطالعه کنید تا با اقتضائات سنی او بیشتر آشنا شوید و با توجه به این آگاهیها با او رفتار کنید.
۳. نیازهای اولیه جسمانی و روانی کودکتان را زود پاسخ بدهید و اجازه ندهید در تأمین این نیازها به سختی بیفتد. مثلاً نگذارید مدت طولانی گرسنه بماند و یا کم خوابی داشته باشد. یکی از دلایل گریه کودک همین عدم ارضای نیاز طبیعیشان است حالا چه روانی و چه جسمانی. مثلاً هر زمانی دوست داشت به آغوش شما بیاید امتناع نکنید. اگر کودک در تأمین این نیازها (محبت و توجه و امنیت و استقلال و تغذیه و خواب و اعمال دفع و ...) به سختی بیفتد، احساس ناایمنی به والدین خود پیدا میکند و مجبور به توسل به زور میشود که این احساس برای او در دوره های بعدی رشد او نامناسب است.
۴. فرایند از پوشک گیری و یا از شیرگیری را دقت بفرمایید که اصول آن را رعایت بفرمایید.
۵. حتماً با او بازی کنید. کودک در حین بازی هم به رشد شناختی و احساسی میرسد و هم میتواند نیازهای خود را به بزرگترش بگوید و هم ابزاری میشود برای تخلیه هیجاناتش. پس اگر فرصت بیشتری برای بازی با او بگذارید،گریه و بهانههایش کمتر میشود.
۶. "نه" گفتن های خود را به حداقل برسانید. مخالفت مستقیم و گفتن نه به کودک، موجب افزایش مخالفت کودک میشود و حرف شنویاش کمتر میشود. نه گفتن به منزله تنبیه برای او حساب میشود.
۷. شما با او اصلا قهر نکنید. قهر کردن به منزله بی توجهی به کودک است و احساس امنیت را از بین میبرد. همچنین آموزشی برای این کار او میشود.
۸. هر گاه چیزی خواست که برایش ضرر ندارد به او بدهید که آن را تجربه کند. گاهی کودک اسباب بازی را دوست ندارد بلکه دوست دارد با وسایل منزل خصوصا آشپزخانه کار کند. اما اگر صلاح نمیدانید به او بدهید رفتار او را جهتدهی کنید. مثلاً حواس او را به چیز دیگری پرت کنید و یا فوری یک شعری با ادا بخوانید و از او بخواهید دست بزند و یا کارهای خلاقی که قطعا شما میدانید فقط نیاز به کمی حوصله دارد. علاوه بر این اگر بعد از گریه و بهانه و زور کودک، چیزی که دوست دارد بدهید، او این شیوه را یاد میگیرد که هر موقع چیزی خواست با گریه و بهانه و قهر به آن چیز دست یابد.
۹. سعی کنید فضای منزل به دور از استرس باشد و با همسرتان فضای شاد و خوشی را بگذرانید تا فرزند عزیزتان علاوه بر تجربه احساس شادی، از شما الگوی خوبی داشته باشد.
انشا الله در پناه خدا موفق باشید.
سلام و عرض خوشامدگویی دارم خدمت شما کاربر گرامی!
از اینکه ما را برای پاسخ به سؤالتان انتخاب نمودید بسیار ممنونیم. انشا الله که راهنماییهای ما برای شما مفید باشد.
احساس ناراحتی شما را درک میکنم از طرفی ناراحت دختر دلبند خود و اطرافیان خود هستید و از طرفی نگران برادرزاده عزیزتان هستید. این احساس دغدغهمندی شما را تحسین میکنم.
خردسالان با شناخت هر چه بیشتر خود و شناخت "من" در خود احساس مالیکتشان بیشتر میشود. این احساس از 18 یا 20 ماهگی شروع میشود و در سن 2 سال ونیم بیشتر میشود. پس این احساس مالکیت در برادرزاده شما طبیعی است و نشانه رشد شخصیت و سلامت اوست. نمود این احساس مالکیت زمانی بیشتر میشود که در کنار بچه دیگری باشد. مثلاً همین بودن در کنار نوههای دیگر شما باعث میشود که نمود بیشتری داشته باشد.
بنابراین، همانطور که سخاوت در بزرگترها نشانه خوبی است این احساس مالکیت در بچهها خوب است و رفتار بزرگترها و واکنشهای آنان به این نوع رفتار بچه، بسیار مهم است که چه جهتی به این رفتار میدهند. اگر به این احساس طبیعی احترام گذاشته شود، بچه با پشت سر گذاشتن این دوران چندساله، کمکم یاد میگیرد که چگونه دیگران را نیز در شادی و بازی خود شریک کند. از طرفی بچه دوساله هنوز تمایل آنچنان به بازی با همسالان و یا بازی گروهی نشان نمیدهد این هم دلایل مختلفی دارد. یکی از دلایل همین عدم توانایی طبیعی تقسیم وسایل و وقت خود با دیگران است؛ بنابراین باید به کودک احترام گذاشت و از برچسب گذاشتن به روی کودک که خسیس است و یا زورگو است، پرهیز کرد. چون این نوع برچسبها باعث میشود که با بزرگتر شدن بچه این صفات در بچه تقویت شود و باقی بماند و یا در صورت عدم احترام و ارضای این نیاز در کودک، موجبات خشم و خشونت کودک را فراهم میکند. مثلاً همین گاز گرفتن و یا شاید حتی جیغ و فریاد و قشقرق کودک.
ما به مادران و اطرافیانی که بچههای بیش از اندازه سخاوتمند دارند، توصیه میکنیم به بچههایشان مهارتهای ارتباطی و جرئت ورزی یاد بدهند که خودشان نیز مهم هستند و اگر دوست ندارند وسیلهای را به دیگری بدهند، حق دارند که ندهند. چون کودک در بزرگسالی آسیبپذیر میشود و قدرت نه گفتن پیدا نمیکند. این در مورد احساس مالکیت، اما در مورد گاز گرفتن باید بدانیم که اغلب کودکان با این مسئله مواجه هستند که دلایل مختلفی باعث ایجاد و یا تداوم و یا تشدید گاز گرفتن میشود. مثل جلب توجه/ خارش لثه/ دفاع از خود/ نحوه بروز خشم/ تقلید از دیگران/ فرایند طبیعی از شیر گرفتن که این کار موجب ارضای نیاز دهانی کودک میشود/ ترس از دست دادن/ عدم ارضای نیازهای طبیعی کودک مثل گرسنگی و...
به صورت کلی به نکات زیر توجه بفرمایید:
1-بهتر است سعی کنید محیط آرام و شادی را برای کودکان ایجاد کنید تا از باهم بودن خاطره خوب و بدون ترسی داشته باشند.
2- از کودکان انتظار نداشته باشید وسایل شخصی و اسباب بازی خود را به یکدیگر بدهند خصوصاً کودک دوساله.
3- به بچهها فشار نیاورید که حتماً با هم بازی کنند. چون سن بچهها و موقعیت بچهها با هم متفاوت است.
4- کودکان باید محیط منزل آرام و شادی داشته باشند.
5- به برادر زاده خود توجه مثبت داشته باشید و به گونهای نباشد که از شما و خانواده شما برداشتهای بدی پیدا کند که فکر کند اکنون باید از خود دفاع کند.
6- به نیازهای طبیعی اولیه کودک توجه داشته باشید که در محیطی آرام قرار است نیازهایش برآورده شود.
7- از مقایسه کودکان پرهیز شود.
8- جهتدهی مثبتی به رفتار کودک داشته باشید. مثلاً توجه نامشروط همیشگی به او داشته باشید تا او احساس امنیت داشته باشد. زمانی هم که گاز گرفتن و یا کار نامطلوبی انجام داد فوری او را مشغول کنید تا او سرگرم کار جدید شود و اصلاً یادش برود که گاز میگرفته. شاید در اوایل این کار سخت باشد؛ چون عادت کرده؛ اما کمکم او فراموش میکند. مثلاً زمانی که در آستانه ناراحتی قرار گرفت، فوری حواس او را به کار و بازی جدید مشغول کنید. اینها خلاقیتهایی است که مهم است بزرگترها در ارتباط با بچهها داشته باشند.
انشا الله موفق باشید.
عرض سلام و خوشامدگویی دارم خدمت شما مخاطب گرامی!
از اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر از شما ممنونیم.
احساس ناراحتی و خستگی شما برای من قابل درک است. اغلب کودکان چون در حال کشف موقعیتها و پدیدههای جدید هستند و این کشف را با شور و هیجان و شیطنت نشان میدهند و آنچنان با انرژی رفتار میکنند که اطرافیان و بعضاً والدین را خسته میکنند. اما باید بدانید این ویژگی طبیعی کودکان سالم است و اگر در کودکی بیشتر دیده میشود، دلیل بر مرحلهای از رشد شخصیت او میباشد.
شیطنت و فعالیتهای زیاد کودک از کودکی به کودک دیگر فرق دارد و این هم به مواردی بستگی دارد مثل:
ارضای نیازهای بیولوژیکی: گاهی تأمین نیازهای اولیه کودک به تأخیر میفتد و یا توسط مراقبان فراموش میشود. کودک گرسنه پرخاشگر میشود و شاید گرسنگی خود را با بهانههای مختلف نشان دهد.
نوع تغذیه: کودکانی که بیشتر از تنقلات ناسالم و یا افراط در مصرف شکلات و کاکائو و در کل کافئین دارند، بیش از بچههای دیگر فعالیت دارند.
سبک خواب ناسالم: کم خوابی و تنظیم الگوی نادرست خواب، موجب اختلال در سبک زندگی کودک و در نتیجه افزایش سطح اضطراب کودک میشود.
جلب توجه والدین: برخی از کودکانی که توسط پدر و مادرشان دیده نمیشوند و مورد تحسین بزرگترها قرار نمیگیرند، برای جلب توجه جنب و جوش بیشتری دارند.
عدم تحرک و ورش مناسب و یا در کل عدم بازی کردن با او/ مشکلات جسمی/ استفاده زیاد از صفحات الکترونیک و.../ اختلال بیش فعالی/ نوع ژنتیک والدین و کودکی والدین/ گاهی اضطراب و ناآرامی/
هر دلیلی که دارد توجه کنید شیوه برخورد شما والدین گرامی برای کنترل و جهتدهی به رفتارهای پرانرژی طبیعی فرزند دلبندتان، مهم است. پس سعی کنید با در نظر داشتن نکات زیر، واکنش مناسبی برای این رفتارهای کودک خود پیش بگیرید.
1-در ابتدا از شما میخواهم خونسردی خود را در مقابل شیطنتهای کودک خود حفظ کنید. به هم ریختگی و اضطراب شما در مقابل شیطنتهای کودکتان، بیشتر او را ناآرامتر میکند و رفتارش را تقویت میکند. علاوه بر این خودتان کلافه میشوید و به زودی سلامت جسم و روانتان را از دست میدهید. خود را تحقیر نکنید. شما حق دارید ناراحت و خسته شوید؛ اما سعی کنید علت را درون خودتان نیز بررسی کنید. شاید اضطراب و یا بی حوصلگی شما نیز موجب تقویت شیطنت فرزند شما شده؛ بنابراین اگر فکر میکنید اضطراب دارید و یا... برای رفع اضطراب خودتان به مشاور حضوری مراجعه فرمایید. سؤالی نیز داشتید، ما مشاوران اندیشه برتر در خدمت شما هستیم.
2- الگوی خواب و تغذیه زندگی خود را به شیوه مطلوبی تغییر دهید. سعی کنید غذاهای سالم و غیر فستفودی استفاده کنید تا به جسم و روان فرزندتان آسیب نزند. اگر روزها نخوابید اشکالی ندارد با نکات دیگر در روز، انرژی او را تخلیه کنید تا شبها زود و مناسب بخوابد.
3- انرژی او را با بازی و تحرک تخلیه کنید. برخی از بچهها نیاز به تخلیه انرژی بیشتری دارند. به صورت کلی هم کودکان با بازی احساسات و نیازهای خود را بیان میکنند. پس برای این نکته وقت بگذارید.
4- اجازه دهید او برنده شود و این نیاز به دیده شدنش توسط شما تا حدی تأمین شود. سعی کنید در منزل زیاد از او تعریف کنید. یک کاری هر چند کوچک در منزل به او بسپارید و از او بخواهید با کلام نرم که انجام دهد. بعد از انجام بدون در نظر گرفتن درستی یا غلط بودن کار، او را بابت انجام اصل کار تشویق کنید و این کار را در منزل بزرگ جلوه دهید. کودک شما نیاز به دیده شدن دارد.
5- به او محبت و احترام و توجه غیرشرطی داشته باشید. کودک شما به حمایت و توجه شما نیاز دارد که اگر برآورده نشود ممکن است به شیوههای گوناگون ابراز شود مثل خشم و خشونت و یا شیطنت و آزار رساندن. به او نشان دهید که هر لحظه کنار او و حامی او هستید.
6- با او بازی نقشها را داشته باشید و در خلال این نقش بازی کردنها نکات و قوانین بازی را به او آموزش دهید. این نقشها را به صورت چرخشی و جذاب با هم داشته باشید تا او متوجه جایگاه و نیازهای هر نقشی بشود.
7- بر قوانین منزل اول برای خودتان و بعد برای فرزندتان پایبند باشید. مثلاً اگر یک ساعت بازی کردید اکنون وقت خوراکی است و یا اکنون وقت استراحت والدین و یا خود کودک است. البته اجرای این قوانین باید با محبت و توجه به کودک باشد و این طور نباشد که انعطافی در کار نباشد.
8- میتوانید او را در کلاس ورزشیای ثبتنام کنید. البته به کلاسی بفرستید که استاد کلاس ورزش، با درونیات کودکان آشنایی داشته باشد.
موفق و پیروز باشید.
عرض سلام و خوشامدگویی دارم خدمت شما کاربر گرامی!
از اینکه به مجموعه اندیشه برتر اعتماد فرمودید و سوالتان را ما در میان گذاشتید، سپاسگزارم.
متأسفانه، میتوانم بگویم شما به ناتوانکنندهترین از انواع اضطراب مبتلا هستید و از این رو شما را درک میکنم و میدانم که از این مسئله در رنج هستید؛ بنابراین از شما میخواهم به نکات زیر دقت فرمایید.
معمولاً به این علت که فرد از افکار تکراری خسته شوندهای در رنج است و این افکار برای فرد اضطراب ایجاد میکند، بنابراین فرد برای رهایی موقتی از اضطراب دست به اعمال تکراریای میزند و این میشود که اعمال وسواسی مدام از فرد صادر میشود. وسواس چند نوع و در چند زمینه است. برخی فقط افکار وسواسی دارند و برخی هم افکار وسواسی و هم رفتار وسواسی دارند و این افکار و رفتارهای وسواسی در زمینههای مختلفی است. مثلاً رفتارهای آیینمند، رفتارهای تکراری مربوط به شستشو و نجس و پاکی، خواندن نماز در چندین مرتبه و...
= درمانهای مختلفی برای وسواس وجود دارد که هر کدام به اقتضای شرایط فرد و پیشرفت مشکل، به فرد داده میشود. یکی از درمانها دارو درمانی است. گاهی آنقدر سیستم مغز تعادل خود را از دست میدهد که نمیتواند به درستی فرمان دهد و فرد دچار افکار مخرب مثل افکار وسواسی میشود؛ بنابراین برای بهبود سریع بهتر است در کنار درمانهای غیر دارویی، درمان دارویی را نیز داشته باشید. برای این کار به متخصص اعصاب و روان مراجعه بفرمایید تا پزشک با آزمایشات تکمیلی و چک کردن موارد دیگر، تشخیص قطعی برای مصرف دارو بدهند.
- یکی از درمانهای غیردارویی درمان شناختی رفتاری است. در این نوع درمان با کار روی افکار مخرب فرد البته با کمک خود شخص، این افکار شناسایی و اصلاح میشوند. برای آشنایی با برخی از تکنیکهای این نوع درمانها به نکات زیر توجه بفرمایید.
- از هر کدام نوع وسواس که باشد، در قدم اول از شما میخواهم با خود تعهد جدی بدهید که میخواهید با یاری خداوند و به اراده خودتان افکار و یا اعمال تکراری را ترک کنید.
- اعمال آرامسازی مثل چند تنفس عمیق انجام دهید. دم و بازدمهای طولانی داشته باشید و در این دم و بازدمها احساس لذت را تجربه کنید. یکی دیگر از اعمال، عمل تنشزدایی است که با سرچ در اینترنت روش آن را بیابید.
- الگوهای خواب و تغذیه خود را به شیوه مطلوبی اصلاح کنید. کمخوابی و دیرخوابی موجب افزایش سطح تنش و اضطراب شما در طول شبانهروز میشود.
- برای رفع اعمال و یا افکار وسواسی، افکار و اعمال خود را به چالش بکشید. برای این کار افکاری که موجب میشود شما اعمال وسواسی را انجام دهید، بنویسید و در نوشتن کوتاهی نکنید. هر آنچه را که به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید. هرچند که تکراری باشند. با این کار متوجه میشوید که چقدر افکار تکراری دارید. نوشتن معمولاً باعث میشود که از حجم افکارتان کاسته شود. بعد از آن یکییکی در مورد آنها فکر کنید که چقدر تابهحال این نوع افکار را داشتید؟ تابهحال چه سودی برای شما داشته؟ چه شواهدی برای درست بودن این افکار وجود دارد؟ این افکار چقدر با واقعیت فاصله دارند؟ اگر یکی مسئله شبیه به شما داشته باشد به او چه میگویید؟
- از افرادی که فکر میکنید به این افکار و اعمال دامن میزنند کمتر همنشینی کنید.
- رابطه خود را با اعضای خانواده بیشتر کنید و زمان بیشتری برای تفریح و وقتگذرانی با دوستان و اقوام خود داشته باشید.
- به شکوفایی استعدادهای خود بپردازید. مثلاً به کلاس نقاشی و یا خیاطی و یا به هر کلاس آموزشی که دوست داشتید برسید. اجازه ندهید زمانهای تنهایی داشته باشید.
- بعد از به چالش کشیدن افکار، سعی کنید به افکارتان پاسخی ندهید و یا پاسخ را به تعویق بیندازید. این شیوه برای عادت دادن فکر و جسمتان خیلی مفید است. مثلاً اگر فکر میکنید فلان جا نجس است و باید بشویید، با خود بگویید باشد برای بعد.
- به خود زمان بدهید. مثلاً بگویید فقط حق دارم در این ساعت از روز به افکار وسواسی خودم برسم. مثلاً ساعت 7 بعد از ظهر تا 7 ونیم فرصت دارم به افکار وسواسی برسم و همچنین در این نیم ساعت از شب فقط پایم رو بشوییم.
بعد از انجام این اعمال یک هفته بعد اگر مایل بودید گزارشی از حال خود بدهید.
انشا الله موفق باشید.
عرض سلام و خوشامدگویی مجدد خدمت شما!
از اینکه مجدد به ما اعتماد کردید و به سؤالات ما پاسخ دادید ممنونم.
کاربر گرامی هر دو قرصی که فرمودید مربوط به اضطراب و اختلالات خواب است که برای افرادی که افکار وسواسی یا افسردگی و اضطرابی دارند و این موجب بدخوابی میشود تجویز میشود.
اما بهتر است شما برای رفع این مشکل به متخصص اعصاب و روان مراجعه بفرمایید تا پزشک با آزمایشها و تشخیصات تکمیلی برای شما قرص تجویز کنند. مصرف قرص برای مدتی به شما کمک میکند تا آشفتگیهای شما کمتر شود و وقتی به حالت ثباتی رسیدید حتماً از توصیههای یک مشاور کمک بگیرید. متأسفانه برخی از افراد بهاشتباه مصرف قرص را بد میدانند در حالی که گاهی سیستم مغز ما برای حفظ تعادلش و عملکرد مطلوبش نیاز به قرص دارد و این برای هر کسی ممکن است پیش بیاید.
تمام نکاتی را که در پیام قبل عرض کردم لطفاً عمل بفرمایید و یک هفته بعد از مصرف قرص و رعایت نکات، گزارشی از حالتان به ما بدهید.
انشا الله در پناه حق باشید.
صفحهها