سلام و عرض خوشامدگویی خدمت شما کاربر گرامی!
از اینکه به مجموعه ما اعتماد فرمودید و سؤالتان را با مطرح فرمودید، متشکرم.
متوجه ناراحتی شما از افکار ناراحت و منزجر کننده شما شدم. این طور که متوجه شدم، شما در دوران کودکی مسائلی تلخ داشتید، همین مسئله موجب شده افکار اذیت کننده داشته باشید و این باعث تولید اضطراب در شما میشود اینقدر این افکار اضطرابی تکرار میشود که به صورت افکار وسواسی و همین طور موجب تکرار رفتارهای وسواسی، یعنی تکرار نماز در شما میشود.
پس شما با توجه به صحبتهای شما از اضطرابهایی رنج میبرید که همیشه نگران هستید که نکند اتفاق بدی برای عزیزانتان بیفتد. توصیه میکنم ابتدا به درمان اضطراب خود بپردازید تا به صورت قطعی از رفتارها و افکار وسواسی خود راحت شوید. البته مستلزم این است که شما برای ترک اعمال وسواسی تعهد دهید و این نیاز به تلاش شما دارد.
به صورت کلی نکات زیر را در نظر بگیرید:
1-به صورت حضوری به مشاور مراجعه بفرمایید تا مشاور با تشخیص قطعی و شناخت ابعاد مختلف مشکل، همچنین با آموزش تکنیکهایی برای رفع اضطراب شما، اعمال تکراری وسواسی شما پایان یابد. ما مشاوران مرکز، به صورت پیامکی در خدمت سؤالات پیامکی شما هستیم.
2- احتمالاً خواب و خوراک خصوصاً خوابتان به هم ریخته باشد. چون معمولاً افراد با اضطرابها و نگرانیهایی که دارند نمیتوانند شبها خوب بخوابند و یا صبحها با کسالت و خستگی بیدار میشوند؛ چون افکار نگران کننده، مانع خواب خوب میشود. همچنین ممکن است دلشوره مانع غذاخوردن خوب شما شود. بر همین اساس سعی کنید در گام اول سبک زندگی خود را به صورت متعهدانه به نحو مطلوبی تغییر دهید. مثلاً خود را ملزم کنید شبها زود بخوابید و صبح زودتر بیدار شوید. چون خواب خوب و کافی در شب موجب کاهش اضطراب و تنش میشود.
3- افکار نگران کننده خود را بر روی کاغذی بنویسید. مثلاً بنویسید الان برای فلان شخص این اتفاق میافتد. حتماً احساس بدی به شما دست میدهد و نوع احساس خود را (غم/ ناراحتی/ دلشوره/ نگرانی/ و...) جلو آن بنویسید. بعد از چند ساعت برگردید به نوشته خود. ببینید آیا این اتفاق افتاد؟ قطعاً بسیاری از افکار ما فقط در حد فکر هستند و هیچ گاه اتفاق نمیافتند. بعد متوجه بیهودگی این افکار خود میشود؛ بنابراین سعی کنید مدتی با خودتان این تمرین را داشته باشید و برای دفعات بعدی، به خود بگویید دیدی آن اتفاق نیفتاد. پس الان هم این اتفاق نمیافتد.
4- لطف کنید به پزشک مراجعه فرمایید و نسبت به کم خونی و یا مشکلات تیروئیدی خود مطمئن شوید. چون برخی مسائل جسمی بر اضطراب افراد میافزاید.
5- اگر مشاور تشخیص داد به متخصص اعصاب بروید و مدتی با دارو این مسئله را درمان کنید؛ اما در کنارش حتماً از کمکهای مشاور کمک بگیرید.
6- یکی از راههای ترک اعمال وسواسی، عدم توجه به افکار وسواسی است؛ بنابراین با توجه به نکته 3، سعی کنید نسبت به افکار خود بی توجه شوید و به نماز خود ادامه دهید.
7- سعی کنید تمرکزتان را از رفتارهای تکراری و این مشکل بردارید و به سمت توانمندیهای خود بروید؛ مثلاً علایق و تواناییهای خود را بشناسید و سرگرمیهای خود را بیشتر کنید. اکثر رفتارهای وسواسی از تمرکز بر آن و عدم انجام کارهای دیگر ناشی میشود.
چنانچه سؤالی بود در خدمتیم.
سلام و عرض ادب مجدد!
بسیار خوشحالم که مجدد در خدمت هستم. همچنین از شما تشکر میکنم به سؤال ما پاسخ فرمودید.
خانم بزرگوار با توجه به پیام اول و توضیحاتی که فرمودید، اینطور فهمیدم که زمانی که مسئلهای ناراحت کننده بین شما و همسرتان و یا افراد دیگر پیش میآید، شما مایل هستید در مورد آن با همسرتان گفتگو کنید و به قولی بحث کنید، اما همسرتان مایل به بحث نیستند.
خواهر عزیز، آیا تابهحال به این فکر کردهاید که چرا همسرتان از صحبت کردنهای این چنینی ممانعت میکنند؟
خب علتهای مختلفی دارد:
-اغلب مردان شخصیت درونگرای درونریزی دارند که در زمانهای ناراحتی و یا کلاً دعوا و... دوست ندارند در موردش صحبت کنند و یا اگر هم صحبت کنند کوتاه و قطعهای صحبت میکنند. پس ممکن است این صحبت نکردن و ادامه ندادن به بحثها به دلیل ویژگیهای شخصیتی ایشان باشد که برخی از این ویژگیها طبیعی مردان است. همانطور که اکثر زنان دوست دارند در موقع ناراحتی زیاد صحبت کنند.
- از دعوا و مواجهه با مسائل ناراحت کننده، فراری است و دوست دارد صلح برقرار باشد. در واقع صلح طلب هستند. به همین دلیل دوست دارد در مورد این مسائل ناراحت کننده صحبت نکند.
- برخی از افراد دوست دارند معناهای خوبی به حرکات و رفتارهای دیگران بدهند و مثبت ببینند و این نشان خوب است که دوست دارد هم درون خودش آرامش داشته باشد و در ارتباط با شما آرامش برقرار باشد.
- ممکن است در زمان بحث عصبی میشود و به این دلیل برای دوری از این حالت، مایل نیست بحث را ادامه دهد.
- ممکن است تجربه خوبی در صحبت ندارد. مثلاً ممکن است از طرف شما مورد قضاوت و یا خشونت واقع میشود و ارتباط بین شما و ایشان مختل شده با این بحثها. به همین دلیل از بحث دوری میکند.
وووو
اما در نهایت و با در نظر گرفتن چکیدهای از نکات بالا و اینطور که متوجه شدم از پیامتان، ایشان به دلیل ویژگیهای طبیعی مردانه خود، همچنین شخصیت صلحطلب ایشان و دوستدار شما بودن، باعث میشود ایشان پیگیر بحثها نباشند و خواهان اتمام دعوا باشند. اکنون با توجه به این موارد پیشنهاداتی برای شما دارم:
1-نسبت به ویژگیهای طبیعی مردانه و اختلافات طبیعی مردان و زنان مطالعه بفرمایید و نسبت به این مورد پذیرش پیدا کنید.
2- در زمان ناراحتی هیجانات خود را کنترل کنید. چون وقتی ایشان میبینند با ناراحتی و یا هیجان بالا با ایشان صحبت میکنید یا ایشان حالت دفاعی میگیرند و مدام میخواهند از خود و خانواده خود دفاع کند و موضع بگیرد و یا ممکن است کلاً سکوت را انتخاب کند و هیچ نگوید و یا کوتاه صحبت کند؛ بنابراین سعی کنید با کنترل هیجانات خود وارد بحث شوید.
-برای این کار سعی کنید مسائل را از نگاه مثبتتری ببینید و با رعایت نکته بالا و دیگر نکات، نگاهتان را به مسئله تغییر دهید.
- همچنین برای کنترل هیجان خود، چند نفس عمیق بکشید و سعی کنید در آرامش قرار بگیرید.
3- نحوه صحبت با ایشان را در مورد ناراحتیهایتان تغییر دهید. وقتی میخواهید وارد گفتگو با ایشان شوید سعی کنید ابتدا بیان احساسات داشته باشید و در مورد حواشی که ربطی به ماجرا ندارد و باعث ناراحتی میشود بیان نفرمایید. از کلمات خوشایند استفاده نمایید و از بهکارگیری کلمات تحقیرآمیز و سرزنشی و منفی استفاده نکنید؛ چون هم بی احترامی محسوب میشود و هم اثربخشی کلمات خوب شما از بین میرود. با هم گفتگو کنید و ایشان را از نیت خود مطلع کنید که شما خواهان برقراری صلح هستید و در عین حال خواهان حل مسائل به نحو صحیح هستید.
چنانچه سؤالی داشتید در خدمتم. انشا الله در پناه حق آرام باشید.
سلام و عرض ادب مجدد خدمت شما کاربر گرامی!
از اینکه مجدد در خدمت شما هستم بسیار خوشحالم.
خواهر بزرگوار، تمام این رسم و رسومات به فرهنگ خانوادگی و همچنین توافق فرهنگ و خواسته شما با فرهنگ و خواسته همسرتان بر میگردد؛ بنابراین قاعده خاصی وجود ندارد.
بنابراین، با توجه به در نظر گرفتن این دو نکته زیر خودتان با همسرتان با لحاظ کردن شرایط زندگی خودتان در مهمانیها خرج کنید:
-توصیه میشود زندگی بدون سختگیری طرفین باشد. پس خودتان را نگران این قضیه نکنید. شما در آستانه تشکیل زندگی قرار دارید که همین مسئله نیاز به مدیریت اقتصادی و تأمین هزینههای عروسی و مسکن و... دارد؛ بنابراین صرفهجویی نقش مهمی در کل زندگی دارد.
- در اسلام و مباحث روانشناسی توصیه میشود به هدیه و شاد کردن دیگران: از این جهت که میخواهید باعث خوشحالی دیگران شوید این خیلی خوب است.
این که گفته میشود با توافق باشد چند نکته را در بر میگیرد
1.همسرتان متوجه میشود یک سری مسائلی برای شما مهم است که به طور کلی با گفتگو درباره مسائل به شناخت یکدیگر از هم میرسید.
2. با توافق زوجین یاد میگیرند در مورد اغلب مسائل با هم مشورت کنند و از هم نظرخواهی کنند.
3. ناگفتهها تبدیل به عقده نمیشود.
برایتان بهترینها را آرزومندم.
در پناه حق باشید.
عرض سلام و خوشامدگویی دارم خدمت شما خانم محترم!
از اینکه به مجموعه ما اعتماد فرمودید سپاسگزارم. انشا الله که راهنمایی ما برایتان سودمند باشد. چنانچه از مطالب مطرح شده سؤالی برایتان پیش آمد ما در خدمت شما هستیم.
شما از اینکه مدام نگران بیماری احتمالی خود هستید، با اینکه مدارک پزشکی دلیل بر سلامت جسم شماست، خسته و ناراحت هستید. حالتان را میفهمم. به همین دلیل از شما میخواهم به نکات زیر توجه بفرمایید.
همه انسانها لازم است به فکر سلامتی جسم و روان خود باشند و این یک صفت طبیعی برای همه انسانهاست که نگران و حساس به جسم خود باشد تا خدایی ناکرده بیمار نشود و اگر اتفاقی در بدن افتاد؛ مثلاً یکقسمتی درد میگیرد، طبیعی است که نگران شویم و به دنبال رفع و علت این درد باشیم. اما اگر مدام با خودمان درگیر دلمشغولی باشیم و فوری به خودمان بگوییم نکند سرطان باشد و یا نکند فلان بیماری را دارم. این فکر برای فرد اضطرابآور است. گاهی به حدی میرسد که تمام ذهن فرد وسواسگونه ترس از بیماری را مدام با خود دارد.
برای رفع این مسئله خدمت شما پیشنهاداتی دارم:
1-اول اینکه شما باید اضطراب خود را درمان کنید. چون ریشه اغلب افکار غلط و حتی وسواسی نگرانیهای عمدهای است که افراد دارند؛ بنابراین با رفع اضطرابتان اکثر افکارتان نیز تمام میشود. برای این کار به یک مشاور متخصص حضوری مراجعه بفرمایید.
2- با تغییر سبک زندگی خود به نحو مطلوبی میتوانید خواب و تغذیه خود را کنترل کنید. ناامنیها و افکار اضطرابی رابطه نزدیکی با اختلالات خواب دارند؛ بنابراین با اراده خود، خوابتان را به شیوه مطلوبی تنظیم کنید. سعی کنید شبها خواب خوب و عمیقی را تجربه کنید. خواب خوب موجب کاهش سطح تنش در شما میشود. سعی کنید ویتامینها و مواد معدنی مناسبی استفاده کنید تا هورمونهای شما با خواب و تغذیه و همچنین ورزش مناسب شما، به تعادل برسد.
3- سعی کنید فقط ساعتی از روز را فقط به فکر بیماریهای خود باشید. مثلاً با خود بگویید من فقط حق دارم در ساعت 6 تا 6 ونیم بیمار باشم یا فلان جام درد کند. در بقیه ساعات من سالمم. یعنی فکرتان را محدود کنید. در زمانهای دیگر اگر این افکار به ذهنتان رسید این افکار را از خود نرانید، به جای آن، با خود بگویید الان وقتش نیست سر ساعت به شما فکر میکنم. هر چه از خود دور کنید بدتر سراغ شما میآید.
4- زمانی از روز را به تفریح اختصاص دهید. سعی کنید به فضای بازی بروید و از فضای باز لذت ببرید و چند نفس عمیق بکشید.
5- سعی کنید کمکم بررسی و چک کردن بدن خود را به حداقل برسانید.
6- تمرکزتان را بر روی مسائل دیگر ببرید. مثلاً شناخت استعدادها و تواناییها. مثل مطالعه، درس، کارهای هنری و ارتباط با اعضای خانواده و دوستان و...
7- از جستجوی درمانها و انواع بیماری خودداری کنید. معمولاً چون اطلاعات بسیاری در شبکههای مجازی و گوگل وجود دارد و انسان بدتر سردرگم میشود توصیه میکنم در مورد هیچ بیماری و درمان آن جستجو نداشته باشید.
8- به مشاور مراجعه کنید. اگر مشاور تشخیص داد که به متخصص اعصاب و روان برای درمان دارویی، بروید و در کنار درمان دارویی، از تکنیکهای مشاور نیز استفاده کنید.
9- ارتباطتان را با همسرتان بیشتر کنید و با ایشان صحبت کنید و مسائل حل نشده خود را حل کنید. به ایشان محبت و توجه داشته باشید و از ایشان محبت نیز دریافت کنید.
در خدمت شما هستیم. انشا الله موفق باشید.
سلام و عرض خوشامدگویی خدمت شما!
از اینکه به مجموعه ما اعتماد فرمودید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید، متشکرم.
شما را تحسین میکنم که برای امور تربیتی اعضای خانواده خود دغدغه دارید. بزرگوار وسواس ناتوانکنندهترین نوع اضطرابهاست که فرد درگیر فکر میکند با انجام کارهای تکرارشونده و آیینمند، از اضطرابش کاسته میشود. در صورتی که این رفتارها اضطرابش را در بلندمدت بیشتر میکند؛ بنابراین وسواس جزء اختلالات اضطرابی محسوب میشود که میتوان گفت ریشه و یا عامل تشدید کننده آن، اضطراب است. چون ممکن است فرد با مشاهده الگوهای اطراف مثلاً پدر و مادر و یکی از نزدیکان، این رفتارهای تکراری را آموخته و یا با آموزشهای غلط احکام که متأسفانه برخی از افراد احکام را به صورت بدی برای کودک و نوجوانان بیان میکنند و نوجوان شما روی برخی مسائل حساس شده است. اکنون هر دلیلی که داشته بهتر است نکات زیر را برای بهبود شرایط در نظر داشته باشید.
1-خواهر عزیز شما، در سن حساس نوجوانی قرار گرفتهاند. سنی که با تغییرات زیستی و هورمونی بسیاری همراه است و این موجب تغییرات در شناخت و احساسات او نیز میشود. در این دوران نوجوان بحرانهای مختلفی تجربه میکند که ممکن است با برخورد نامناسب اعضای خانواده، این بحرانها تشدید شود و خودش را به شکلهای اضطراب و افسردگی و تعدی و وسواس و... نشان دهد؛ بنابراین بهتر است ویژگیهای این سن را بیشتر مطالعه بفرمایید و طبق ویژگیها رفتار کنید.
2- اگر الگویی نامناسب در معرض دید او هست، آن را اصلاح کنید و یا با صحبت با ایشان، خطاهای احکامی را برطرف کنید با بیانی خوب و با محبت.
3- او اکنون نیاز به محبت و توجه فراوان دارد بهتر است نیازهای او را مورد توجه قرار دهید.
4- با پرخاشگری و توهین و کلمات تحقیرآمیز او را صدا نزنید و برچسب وسواس را بر او نزنید. چرا این گونه برچسبها موجب میشود رفتار نامطلوبش تکرار شود؛ بنابراین بهتر است از شیوههای تشویقی استفاده نمایید. همچنین او را زیر نظر نگیرید و به او ایراد نگیرید.
5- تکنیکهایی که برای رفع اعمال وسواسی داده میشود، مستلزم این است که خود فرد همکاری کند و قبول داشته باشد که این رفتارهای تکرار شونده غلط است. بنابراین با رعایت نکات بالا و گفتگوی سالم با ایشان، ایشان را برای این تکنیکها آماده کنید و از او درخواست کنید این رفتارها را انجام دهد.
6- یکی از اعمالی که باعث کاهش اضطراب میشود - علاوه بر رعایت نکات بالا توسط اعضای خانواده، چون او پشتیبان همیشگی میخواهد برای رفع البته نه به شیوه حساس کردن او - اعمال تنشزدایی است که به او آرامش عضلانی میدهد. همچنین ورزش روزانه و خواب کافی و تغذیه مناسب موجب سکونت جسم و روان میشود.
7- نزد مشاور ببرید. چون مشاور با گفتگویی منطقی، افکار مخرب و وسواسی او را به چالش میکشد و خطاهای فکری او را به کمک مراجع اصلاح میکند.
8- اگر اطلاعاتی غلط از احکام دریافته، سعی کنید یک فردی که خواهرتان او را قبول دارد، این احکام را برای او بیان کند.
9- یکی از شیوههای ترک، قرار گرفتن در موقعیت محرک برای اعمال تکراری است که خواهرتان آن اعمال را انجام ندهد که این شیوه بهتر است با کمک و همراهی مشاور خواهرتان باشد.
چنانچه سؤالی بود در خدمتم. انشا الله موفق باشید.
عرض سلام و خوشامدگویی خدمت شما خانم محترم!
ضمن عرض قبولی طاعات از شما متشکرم که به ما اعتماد فرمودید و سؤالتان را با ما در میان گذاشتید.
خانم عزیز، ناراحتی شما را درک میکنم. شما از اینکه متوجه شدید همسرتان با چت کردن با افراد نامحرم ارتباط برقرار میکنند تا مشکلشان حل شود، ناراحت و احتمالا عصبی هستید. حق دارید. انشا الله راهنماییها و نکات بنده برای شما مفید باشد.
متاسفانه این روزها به قول شما خیانت در فضای مجازی زیاد شده به دلایلی مثل راحت بودن و ناشناس بودن و دسترسی راحت و پایان دادن راحت و ... اما یک مسئلهای که مطرح است این است که توصیه میکنم نسبت دادن خیانت به همسرتان را بعد از اطمینان باشد نه از روی برداشت و حدس و گمان. چرا که این واژه حتی در درون خودتان تاثیرات منفیای هم برای شما و هم برای همسرتان و در نتیجه بر رابطهتان میگذارد. البته این به این معنا نیست که گوشی همسرتان را مدام چک کنید. چون مردان از چک کردن گوشی و در کل کاوش در اموراتشان را دوست ندارند. اما با ارائه نکاتی سعی میکنم راهکارهایی جهت رفع این مشکل داشته باشم.
1-ابتدا سعی کنید درون خود را بررسی بفرمایید. گاهی زنان به حتی کوچکترین چتهای کاری همسرانشان، واکنش تندی نشان میدهند که مردان خود را حساس و یا خسته میکنند. در این صورت ممکن است مرد، واکنش بدتری نشان دهد و یا حتی ممکن است چتهای خود را در جهات گوناگون گسترش دهد. بنابراین لازم است زن ابتدا به این مسئله فکر کند که چرا من اینگونه برخورد تند داشتم؟ گاهی زنان تصوراتی را در خود از رابطه همسرش با دیگران دارند. یا گاهی احساسات ناامنی از رابطه خود دارند. این ناامنی ها موجب میشود ادامه مسیر حتی در مورد خیانت، دشوار شود و مانع تصمیمات درست آنها شود.
2- به خود رسیدگی کنید و برای خود ارزش قائل باشید. اوقات فراغت مناسبی برای خود در نظر بگیرید. ساعات خواب خود را به شیوه مطلوبی تنظیم کنید. اینها موجب آرامش هر چه بیشتر شما میشود و همچنین موجب میشود که دیگران نیز به شما اهمیت دهند.
3- در صورتی که اطمینان دارید، انتخاب کنید آیا همسرتان را میخواهید از این فضای چت با نامحرم نجات دهید یا او را تنها بگذارید؟ پس ابتدا با کمک خدای متعال تصمیم بگیرید که میخواهید چه انتخابی کنید و بعد دنبال راهکارهای رفع این مشکل در زندگیتان باشید. در واقع با این کار به نوعی پذیرشی برسید که قصد حل مسئله را دارید نه طرد و سرزنش و رفتار اضطراب گونه. میدانم سخت است به همین دلیل از شما میخواهم برای رفع اضطراب و حفظ آرامشتان به این نکات توجه بفرمایید.
4- سعی کنید توجه و محبت خود را به همسرتان بیشتر کنید. سعی کنید توجه مداوم به او داشته باشید و پشتیبان او باشید.
5- نقش مردانگی اش را در منزل تکریم کنید و به او احترام ویژه داشته باشید.
6- به او پیامهای محبت آمیز و با ناز و ادا برایش فرستید. در واقع این نرم نرم صحبت کردن و ناز و ادا را کلا برای ایشان داشته باشید چه در پیام و چه در ظاهر و کلام و ...
7- با او گفتگو کنید و البته به دور از سرزنش و تحقیر و سرکوبگری. در این گفتگو از ناراحتی خود بگویید. البته برای بیان این ناراحتی، با عصبانیت برخورد نکنید. از "من ناراحتم از اینکه...." آغاز کنید.
8- توجه به نیازهای همسرتان. نیازهای عاطفی و احترام و محبت و زناشویی....
چنانچه سؤالی داشتید در خدمتم. انشا الله موفق باشید.
صفحهها