عرض سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی
ضمن عرض خوشامدگویی خدمت شما، بابت اعتمادتان به مرکز تخصصی تبلیغ و طرح سؤالتان با ما از شما ممنونیم.
شرایط و احساسات شما برایم قابل درک است. شما از اینکه دخترتان در صورت عدم رفع نیازش، پرخاشگری میکند، ناراحت و خسته هستید. میفهمم ناراحتیتان را. از این جهت از شما میخواهم به نکات و مطالب زیر توجه بفرمایید.
اغلب مادران و پدران به دلیل عصبانیت و یا پافشاری کودک خود ناراحت هستند و او را به شدت سرزنش میکنند و یا حتی در جواب پرخاش کودک، رفتار پرخاشگری نشان میدهند. همه این موارد رفتارهای پرخاشگری کودک را علاوه بر اینکه بیشتر میکند، کودک یک احساس طرد شدنی نسبت به والدین خود پیدا میکند. لذا از شما میخواهم قبل از اینکه به دنبال راهکار باشید به دنبال علتها این رفتارهای کودکتان باشید و ببینید در چه موقعیتهایی این رفتارها بیشتر میشود. بنابراین علتها را رفع کنید و یا آن موقعیتها را کنترل کنید.
به صورت کلی عصبانیت کودک علتهای مختلفی میتواند داشته باشد: عدم رفع نیازها/ اضطراب/ ترس/ یادگرفتن از بزرگترها و کلا مشاهده الگوها/ احساسات ناامیدی/ مسائل شخصیتی و رفتاری
1-توصیه اولم به شما به خودشماست. لازم است والدین کودک در نحوه برخورد با کودک دقت و صبر بیشتری را داشته باشند. به همین دلیل اگر فکر میکنید نحوه ارتباط با کودک برایتان سخت است حتماً به مشاور کودک و بعد به مشاور متخصص برای خود مراجعه بفرمایید تا دلایل عدم صبر شما مشخص و حل شود.
2- کودک در این سن نیازهایی دارد که اگر به این نیازها توجه نشود، کودک عصبی میشود و چنانچه به این رفتار خشونت آمیز کودک پاسخ مناسبی داده نشود، رفتار کودک بدتر و بدتر میشود و این چرخه ادامهدار میشود تا کودکی که میشد با بهترین واکنش به او، رفتار او را سامان داد، تبدیل به بچهای میشود که در سنین بالاتر تربیت او سخت میشود. بنابراین از شما میخواهم که نسبت ویژگیها و نیازهای کودکتان به اقتضای سنی او آگاهی بیشتر پیدا کنید و در این رابطه مطالعه کنید تا با رفع به موقع نیازهای او از رفتارهای خشونت آمیز او جلوگیری کنید.
3- یکی از نیازهای اساسی بچه بازی است. اگر کودک بازی نکند و یا از شما بازی طلب نکند باید نگران او باشید. فرزند با بازی هم مهارت میآموزد و هم سرگرم میشود و موجب رشد جسم و روان او میشود. پس با او بازی کنید تا نیازش برطرف شود و ببیند والدینش به دنبال همراهی با او هستند. چرا که اگر خواسته کودک دیر برآورده شود و یا اصلاً برآورده نشود، کودک از این رفتار والدین، معنای بی توجهی دریافت میکند و این موارد را درون خود به عنوان نیازهای برآورده نشده درون خود نگه میدارد تا بزرگسالی تا خدایی ناکرده تبدیل به یک اختلالی میشود.
5- یکی از ویژگیهای این دوران نافرمانی با والدین است اما مهم نحوه برخورد شماست که چگونه رفتار او را جهت مثبتی بدهید.
6- برای غذا او را مجبور نکنید و مدام به او نگویید غذا بخور. سعی کنید از شیوههای جذب غیرمستقیم استفاده کنید و غذاهای متنوع به او بدهید و همچنین او را در پخت غذا مشارکت دهید و بعد از او تعریف کنید و بگویید چه خوشمزه شده تا تشویق شود.
در صورت تداوم این رفتارها با وجود رعایت از جانب شما و رعایت نکات بالا، او را به متخصص کودک ببرید تا موارد دیگر بررسی شود.
انشا الله موفق باشید.
به نام خدای مهربان
سلام و عرض ادب مخاطب گرامی، خوشامدید.
از اینکه در خدمت شما هستم بسیار خوشحالم.
متوجه شرایط شما شدم. شما احساساتی مثل غم و ناراحتی و خستگی دارید و نمیتوانید از زندگی خود لذت ببرید. اکنون به دنبال راه چاره هستید. خیلی خوب است که برای حل مسائل خود بهترین راه که مراجعه به مشاور هست را انتخاب نمودید. اما بهتر بود میدانستم که از کی این احساسات را دارید؟ آیا قبل از بارداری و زایمان هم این احساسات را داشتید؟
غم و ناراحتی و عدم لذت از همه چیز و در کل خلق پایین و همچنین اختلالاتی در خواب و خوراک علاماتی هستند برای تجربه حالات افسردگی. این علائم باید بیش از دو هفته پشت هم طول بکشد. در این صورت است که میگوییم فرد دچار حالات افسردگی شده است و باید حتماً به مشاور متخصص مراجعه کند. خواهر عزیز، بررسی کنید که اگر قبل از زایمان و در کل بارداری هم این احساسات را تجربه میکردید، البته با شرایطی که عرض کردم، هر چه زودتر به مشاور متخصص به صورت حضوری مراجعه بفرمایید تا انشا الله مشاور با بررسیهای تکمیلی به تشخیص قطعی برسند و به شما تکنیکهایی بیاموزند تا احساسات بهتری را تجربه کنید.
اما اگر قبل از بارداری و زایمان این شرایط را نداشتید و بعد از آن به وجود آمده، چند صورت دارد. یا ممکن است شما به غم مقطعی دچار شدید که این هم دلیلی بیرونی دارد و مدت کمی است که شما را مشغول کرده و یا اینکه بعد از زایمان دچار افسردگی زایمان شدید که این برای برخی از مادران اتفاق میافتد نگران نباشید هر کدام که باشد قابل حل و درمان است. به همین دلیل به صورت کلی نکاتی را برای از بین بردن حالات افسردگی در شما خدمتتان عرض میکنم انشا الله که برایتان مفید باشد.
1-ابتدا مراجعه به پزشک داشته باشید و نسبت به سلامت بدنتان مطمئن شوید. مثلاً کم خونی و مشکلات تیروئیدی موجب افسردگی و حالات اضطرابی میشود. احتمالاً شما نیاز به مصرف مکملها داشته باشید. پس به لحاظ جسمی ابتدا ببینید مسئله خاصی شما را آزار نمیدهد؟ در صدد رفع باشید.
2- در کنار نکته اول حتماً سبک زندگی و برنامه روتین خود را به نحو مطلوبی تنظیم کنید. به گونهای که بیشترین استراحت را داشته باشید. خوراک خوبی داشته باشید. شما تازه زایمان کردهاید و بیشتر به خودتان برسید.
3- نسبت به شرایط جدیدتان پذیرش داشته باشید. معمولاً ما انسانها بعد از ایجاد شرایط جدید دچار نوعی تردید و تعجب میشویم و اگر پذیرش نداشته باشیم، کارمان سختتر میشود و نمیتوانیم با شرایط جدید سازگار شویم. ازدواج، تولد فرزند، از دست دادن عزیزان و یا در کل شرایط جدید، چون موقعیتها جدید هستند و ما با آنها آشنا نیستیم، طبیعی است که دچار دلهره و یا ناراحتی شویم.
شما را درک میکنم. یک خانم ممکن است با تولد اولین فرزندش دچار بحران شود حتی، مثلاً چون نمیتواند مثل قبل برای همسرش باشد و یا به دلیل احتیاجات فوری نوزاد و از خودگذشتگیهای پیدرپی یک خانم ممکن است کمتر پیش بیاید که به فکر خودش باشد. این موارد موجب میشود که کمی حالات پریشانی بگیرد و تا حدی طبیعی است. اما اگر این احساسات طولانی شد، این خانم باید تحت مراقبت روانشناسی قرار بگیرد و با جلسات مشاوره مطمئناً مسائل روانیاش حل میشود.
4- مسئولیتهای زندگی را با همسرتان تقسیم کنید و اگر شده از اعضای خانواده و یا اقوام نیز برای فرزند داری کمک بگیرید و از این لحظاتِ خوشِ آمدن فرزند لذت ببرید. این فرصتها و مسئولیتها را تبدیل به لحظات شاد کنید تا برای شما و همسرتان به یاد ماندنی باشد. این شما هستید که توانایی تغییر را دارید. عکسهای نوزادی فرزندتان را تماشا کنید و ببینید آن زمانها گذشت. پس به گذر این روزها بیشتر توجه کنید و آن را غنیمت بشمارید.
5- کمی در محیط اطراف خود تغییراتی هر چند کوچک ایجاد کنید. مثلاً جای گلدان و میز و... تغییر دهید. گاهی همین تغییرات کوچک مسیر کلی فکری ما را تغییر میدهد.
6- سعی کنید مثبت اندیش باشید. به نقاط مثبت زندگیتان فکر کنید. مثلاً بودن در کنار همسری که به شما احساس آرامش میدهد، یا داشتن فرزندی خوب و... نقاط مثبت خود و زندگیتان را بنویسید. حتماً شما لایق این موارد بودید که دارید، پس از بودن در کنار عزیزانتان بیشتر لذت ببرید.
7- سعی کنید با اعضای خانواده خود بیشتر رفتوآمد داشته باشید.
8- به خودتان سخت نگیرید.
9- تفریح و ورزش را حتماً در برنامه خود قرار دهید.
چنانچه سؤالی بود در خدمتم. انشا الله موفق باشید.
سلام مجدد والد گرامی
از اینکه مجدد در خدمت شما هستم بسیار خوشحالم.
والد گرامی خستگی شما را درک میکنم و میفهمم از این رو میخواهم به مطالب و نکات زیر دقت بفرمایید.
اینطور که مشخص است از کلام شما، پسرتان دست خودش نیست. بهتر نیست ایشان را نزد پزشک ببرید و علت جسمانی ایشان را بررسی کنید؟
در مورد رفتار شما چنانچه قبلاً هم عرض کردم، نوع واکنش شما بسیار مهم است. مثلاً همین حساسیت زیاد شما، نوعی اضطراب به ایشان میدهد که این اضطراب از ریختن، خودش موجب خیس کردن میشود. پس توصیه اولم به خود شماست. در این زمینه سؤالی دارم از خدمت شما آیا این حساسیت شما در موارد دیگر به جز طهارت و نجاست نیز هم هست؟ مثلاً آیا افکار اذیتکننده نیز دارید و یا اعمال تکراری؟ والد گرامی برای بررسی این مورد حتماً توصیه میکنم به مشاور متخصص به صورت حضوری مراجعه کنید. چرا که شاید علت این رفتار پسرتان به دلیل حساسیتهای رفتاری اعضای خانواده باشد که او را دچار اضطراب و یا ترس کرده و ممکن است از همین ترسش باشد که توانایی نگهداری را ندارد.
مدتی امتحان کنید شما بدون حساسیت و البته رعایت نکات پیام قبل و این پیام، با او رفتار کنید. ببینید ترس و اضطرابش کم میشود یا نه؟
فرمودید ابتدا صحبتهای شما را قبول میکند؛ اما بعد رعایت نمیکند. بیایید علتهای عدم موفقیت ایشان را بررسی کنید و ببینید چرا نمیتواند به صحبتهای شما عمل کند. آیا مشکل توجه و یا تمرکز و یادآوری دارد؟ پس در این مورد باید به متخصص کودک نوجوان بروید و پسرتان را نیز با خود ببرید تا هم ایشان مورد بررسی قرار گیرند و هم به شما و خانواده نکات واکنشی را آموزش دهند.
توجه بفرمایید نکات پیام قبل و این پیام را جدی بگیرید. انشا الله که موفق باشید.
به نام خداوند مهربان
سلام مخاطب گرامی، خوشامدید!
از اینکه به مرکز تخصصی اندیشه برتر اعتماد فرمودید و سؤالتان را با ما مطرح نمودید، ممنونم.
اصولاً زندگی مشترک در کنار شیرینیهایی که دارد چالشهایی نیز دارد که خوب است زوجین اول این چالشها شناسایی کنند و بعد در صدد یادگیری نحوه برخورد با این مسائل باشند. یکی از این چالشها ویژگی اخلاقی زودرنجی همسر است. زودرنجی و حساسیت و همچنین افکار منفی موجب میشود فرد به دنبال عیبهای طرف مقابل باشد و یا به دلیل اینکه نقصهای خود را به طور کامل نپذیرفته و آنها را درون خود انکار میکند و در کل از داشتن آن خود را در رنج میبیند؛ بنابراین از حرفها و رفتارهای دیگران زود ناراحت میشود و نقش دیگران را در مشکلات به وجود آمده پررنگ میبیند. این افراد از انتقاد و سرزنش و عدم توجه ناراحت میشوند و به همین دلیل شاید تنهایی را به در جمع بودن ترجیح بدهند.
ابتدا شما رابطه خود را بررسی بفرمایید. ببینید در چه شرایطی همسرتان این نوع رفتارها را دارند و سهم خودتان را در این ارتباط بشناسید و در صدد رفع و تحلیل باشید. برای این کار توصیه میکنم از مشاور متخصص به صورت حضوری بهره ببرید.
شاید نتوانید به طور کلی همسرتان را تغییر دهید اما میتوانید تا میزان قابل توجهی این نوع رفتارها را کنترل کنید. برای این کار به نکات زیر دقت بفرمایید:
1-با توجه به اینکه فرمودید دیگران هم به این قضیه پی بردند و یا خانواده ایشان هم اینگونه هستند، پس مشخص است این رفتارها و ویژگی اخلاقی یک الگوی رایج خانوادگی است. گمان نکنید که فقط همسرتان و خانواده ایشان ویژگی اخلاقی خاصی دارند، بلکه همه افراد الگوهای خانوادگی خود را هر جا که بروند به دنبال خود دارند. پس این مشکل نیست؛ بلکه یک ویژگی اخلاقی است که بهتر میبود ایشان درصدد شناسایی و رفع این مورد بر میآمدند. اکنون که ایشان مخاطب ما نیستند و این شما هستید که مخاطب خوب ما هستید از این جهت روی سخن ما با شماست به همین دلیل است که از شما میخواهم در این رابطه علتهای ایجاد این رفتار را در رابطه و زندگی خود بیابید و آنها را از بین ببرید.
2- خشونت را در رابطهتان کمتر کنید و سعی کنید سرزنش و تحقیر نداشته باشید. برخی رفتارها و صحبتهای ایشان را جدی نگیرید و حساسیت او را زنده نفرمایید. سعی کنید او متوجه امنیت در رابطهتان بشود.
3- آیا تابهحال با همسرتان در این رابطه صحبت کردهاید؟ گفتگوی مستقیم بهدوراز سرزنشگری داشته باشید و بیان احساسات با او داشته باشید. در نظر داشته باشید در گفتگویتان به صحبتهای ایشان خوب گوش کنید تا بفهمد که فهمیده شده توسط شما، اینطوری صحبت شما بیشتر توجه میکند.
4- سعی کنید به سهم خودتان عذرخواهی داشته باشید نه بیشتر. البته در این رابطه باید با سیاستی خاص جلو بروید که هم عذرخواهی کرده باشید و هم همسرتان متوجه اشتباهش بشود. یک احتمال وجود دارد که ممکن است همسرتان متوجه ناراحتی شما نمیشود و اصلاً متوجه اشتباهش و در واقع حساسیتهای شما نیست. بنابراین بهتر است با گفتگویی خاص همراه با منطق او را از حساسیتها و نیازهای خود باخبر کنید.
5- شما حتماً به مشاور متخصص به صورت حضوری مراجعه بفرمایید. چون احتمال دارد درگیر حالاتی شدهاید که لازم است مشاور بررسی کند که افسرده هستید یا خیر.
6- خانواده همسرتان را بابت داشتن این ویژگیها تحقیر نکنید. این تحقیرها موجب مقاومت و دور شدن هرچه بیشتر همسرتان میشود.
7- هیچگاه جلو فرزندانتان بحث نکنید و این مورد را از همسرتان بخواهید که رعایت کند.
8- به خودتان بیشتر اهمیت بدهید تا هم سلامت جسم و روان شما حفظ شود و هم همسرتان و در کل دیگران متوجه حد و مرزهای خود بشوند و مرز احترامی شما را بیشتر رعایت کنند.
9- نسبت به همسرتان درک و همدلی و احترام داشته باشید.
10- در مواردی که او دوست دارد با او همراهی داشته باشید تا او نیز با شما کمکم همراه شود.
11- از او تعریف و تمجید داشته باشید و ویژگیهایی که فکر میکنید موجب پایداری رابطه خوبتان میشود را تشویق کنید.
12- جایگاه مردانگی او را در منزل مخدوش نفرمایید و سعی داشته باشید نقش او را بیش از قبل پررنگ کنید.
انشا الله موفق و پیروز باشید.
با عرض سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی
ضمن عرض خوشامدگویی، از شما بابت طرح مسئله خود با ما متشکریم. انشا الله راهنماییهای ما برایتان سودمند باشد. چنانچه از موارد مطرح شده سؤالی داشتید بنده در خدمت شما هستم.
این طور که متوجه شدم شما از اینکه پدرتان رفتارهایی دارند که نوعی بیتوجهی به خانواده برداشت میشود، احساس ناراحتی و خستگی دارید. حال شما را درک میکنم و میفهمم که شاهد این ناراحتیهای مادرتان هستید.
طبق فرموده شما رفتارهای پدرتان شامل چند جزء هست؛ یکی اینکه ایشان نسبت به سایر برادران خود، بیشتر به پدر و مادر خود رسیدگی میکنند و دیگر مساعدت به مردم، مسئله دیگر ارتباط و صحبت و کمک به خانمها، دیگر اینکه عدم توجه کلامی و غیرکلامی به همسرشان و در کل نبودن در منزل. اینها مواردی است که ممکن است به هم ربط داشته باشند. از این رو سعی میکنم برای هر کدام از آنها پیشنهاداتی خدمت شما عرض کنم. برخی از این پیشنهادات مربوط به شما به عنوان فرزند خانواده است و برخی دیگر مربوط به مادرتان است.
1-حفظ آرامش و خونسردی شما و مادر عزیزتان؛ در نظر گرفتن نکات دیگر مستلزم اجرای این نکته است. در کل رفتار اعضای خانواده با هم باید با صبر و حوصله و منطق و همچنین بیان احساسات همراه باشد. شما، خصوصاً مادرتان نیاز به یک خودمراقبتی عمیقی دارند تا در این ارتباط آسیب جسمی و روانی نخورند. اگر فکر میکنید مادر عزیزتان دچار حالات افسردی و اضطراب و غم فراوانی هستند حتماً ایشان را به صورت حضوری نزد یک مشاور متخصص ببرید تا به لحاظ روانی آماده انجام تکنیکهای دیگر و همراهی با پدرتان را داشته باشند. شما نیز نگران نباشید این نوع مسائل در خانوادهها وجود دارد با اندکی صبر و ملایمت و جذب و همراهی و انجام تکنیکهایی انشا الله با تلاش شما و مادرتان این مسئله رفع میشود.
2- درک و همدلی و توجه و محبت به پدر؛ از جمله مسائلی که شما باید انجام دهید انجام وظایف خود نسبت به پدر عزیزتان هست. این یکی از شیوههایی است که هم روی سخنم با شماست و هم مادرتان. خصوصاً شما. با وجود احساس ناراحتی که نسبت به پدرتان دارید لازم است نسبت به پدرتان شفقت و مهربانی داشته باشید و وظایف خود را به خوبی انجام دهید. رعایت این مورد هم از جانب شما و هم مادرتان موجب جلب و جذب پدرتان میشود.
3- همراهی با پدر در برخی از موارد؛ اگر پدرتان متوجه درک و همدلی و همراهی شما در مواردی شود، در بقیه موارد با شما همراه میشود و مقاومتش در برابر شما کمتر میشود. مثلاً در مورد خدمت به والدین. به صورت کلی خدمت به والدین از جمله مواردی است که در اسلام و همچنین از نظر عقلی و اخلاقی خیلی به آن توصیه شده است. البته این به این معنا نیست که خدمت و رسیدگی به زن و فرزندان در اسلام توصیه نشده در حالی که این مورد نیز به مراتب در روایات به آن سفارش شده است. اما اکنون بحث ما در مورد خدمت به والدین است. بالاخره پدرتان به دلیل اعتقادات خوبی که دارد خدمت به والدین را دوست دارد. در این مورد او را درک کنید و او را تا جایی همراهی کنید و حتی در برخی موارد ایشان را به این مورد تشویق بفرمایید اینطور هم محبتش به شما اعضای خانواده بیشتر میشود و هم نسبت به سایر مواردی که فرمودید مثل مساعدت به سایر اعضا، کم ماندن در منزل و صحبت با خانمها، کمتر میشود. همراهی شما را در مورد مسئله مورد توجهش ببیند، جذب شما میشود. همینطور که شما اعضای خانواده نیاز به درک و همدلی دارید پدرتان نیز به این مسئله نیاز دارد.
4- حفظ جایگاه مردانگی و نقش پدر در منزل؛ رعایت این مورد در وجود پدر موجب انجام وظایف او در منزل میشود و نوعی تشویق حساب میشود و باعث میشود نقشها در منزل حفظ شود و کمتر منجر به دلخوری و به هم خوردن نقشها در خانواده شود.
5- توجه به نیازهای پدر هم در نقش همسری و هم در نقش پدری؛ این مورد بیشتر در نقش همسری نمود پیدا میکند. یعنی روی سخنم بیشتر با مادر عزیزتان هست. مادرتان با انجام تکنیکهایی در منزل میتواند پدرتان را به فضای منزل جذب کند. سعی کنید فضا را شاد و آرام نگهدارید و نیازهای جسمی و روانی ایشان در منزل تأمین شود. از سرزنش و بیان سرکوبگری پرهیز شود. این نوع رفتارها بیشتر او را از فضای منزل دور میکند و ترجیح میدهد در بیرون بماند.
6- ابراز نیاز به پدر و همسر؛ در کنار شادی و آرامش به ایشان نشان دهید که به وجود او در منزل بیشتر نیاز دارید. همچنین ابراز نیاز عاطفی به او داشته باشید.
7- تغییر تدریجی است و یکباره به اتفاق نمیافتد؛ توجه به این نکته موجب افزایش صبر شما و مادرتان میشود.
8- کاهش علتهای فراری شدن از منزل؛ مردان به طور طبیعی دوست دارند در بیرون از منزل کار کنند و اگر برخی از مردان دوست دارند بیشتر در بیرون بمانند علتهایی دارد که سعی کنید این علتها را حذف و یا کاهش دهید.
9- توجه به تفاوتهای زن و مرد.
انشا الله موفق باشید.
عرض سلام و احترام و خوشامدگویی دارم خدمت شما کاربر گرامی
از اینکه به مجموعه تخصصی تبلیغ اعتماد فرمودید و همچنین بابت طرح مسئله خود با ما از شما متشکریم.
ناراحتی شما را درک میکنم. مادران و پدران بسیاری نسبت به لجبازی و جیغ و به قولی قشقرق کودکان خود گلایه میکنند. بنابراین درک میکنم که شما از برخی رفتارهای فرزند دلبندتان ناراحت و یا شاید خسته باشید. از این رو میخواهم به نکات و مطالب زیر توجه بفرمایید.
تمام کودکان در حال کشف پدیدههای اطراف خود هستند و برای این کار به هر کاری دست میزنند که ممکن است برای بزرگترها دردسرآفرین باشد. معمولاً سن بین 2 الی 5 سالگی به دلیل اینکه استقلال کودکان به طور طبیعی زیاد میشود و میتوانند به تنهایی کارهایی انجام دهند و همچنین به دلیل رشد مهارتهای حرکتی و ... رفتارهایی از خود نشان میدهند که اطرافیان را اذیت کند. نوع رفتار اطرافیان سبب میشود که کودک لجباز شود یا رفتارهای غیر طبیعی از خود نشان دهد. البته که حدی از نافرمانی و بهانهگیری و به قول شما لجبازی در کودکان طبیعی است که اگر زیاد بود باید به نوع رفتار خود بیشتر توجه بفرمایید. اکثر اختلالات و مشکلات رفتاری کودکان و یا در سنین بالاتر نوجوانی همهاش به نوع ارتباط اطرافیان خصوصاً والدین دارد.
به طور کلی پیشنهاداتی را در قالب چند نکته خدمت شما عرض میکنم:
1-خودمراقبتی داشته باشید؛ ابتدا توصیه من به خودمراقبتی از خودتان است. اینکه شما نسبت به سلامتی جسم و وران خود اهمیت بدهید هم برای سلامتی شما مناسب است و هم برای صبوری در مقابل رفتارهای طبیعی کودکتان نیاز است. مثلاً زمانی را برای خودتان بگذارید و به استراحت بپردازید و یا با همسرتان به تفریح هر چند کوچک بروید. اگر فکر میکنید زود خسته و بیحوصله و یا دچار حالات افسردگی و اضطراب میشوید حتماً به جلسه مشاوره حضوری مراجعه داشته باشید و این موارد را با او در میان بگذارید.
2- روی تقویت ارتباط خود با کودکتان تمرکز کنید؛ ارتباط خوب و حسنه با کودک موجب آرامش خاطر کودک میشود. سعی کنید او را درک کنید و به او بیشتر محبت و توجه نشان دهید. اگر میخواهید او را با خود و اصول تربیتی خود هماهنگ کنید دقت داشته باشید که این ارتباط حسنه به شما کمک میکند. از طرفی کودتان در این سن عواطف و احساسات را میتواند تا حدی تشخیص دهد. بنابراین از حالات چهره شما احساسات شما را میفهمد و این در او اثر مثبت یا منفی میگذارد. اگر او را مورد توجه قرار دهید او از شما محبت و توجه دریافت میکند و احساس آرامش میکند اما اگر از شما دریافتی بیتوجهی و عدم محبت داشته باشد او احساس اضطراب و عدم پذیرش از شما را دارد. بنابراین سعی کنید به او «توجه نامشروط» داشته باشید. یعنی اینکه همیشه در هر صورتی به او محبت و توجه داشته باشید.
3- با او بازی کنید؛ بازی علاوه بر سرگرمی کودک، باعث رشد مهارتهای حرکتی و اجتماعی و ... میشود و همچنین شما میتوانید در قالب بازی به او آموزشهایی بدهید و حرکات و رفتارهای او را جهت مثبتی بدهید.
4- او را هیچگاه عصبی نکنید.
5- آزادی؛ اجازه دهید خودش غذا و لباس و اسباب بازی و ... انتخاب کند.
6- توجه به نیازها؛ به نیازهای فیزیولوژی و روانی او توجه ویژهای داشته باشید. اجازه ندهید برای اساسیترین نیازهای خود به زحمت بیفتد. نیاز فیزیکی مثل خواب و تغذیه و نظافت و محیط امن و... گرسنگی قشقرق کودکان را بیشتر میکند. همچنین نیاز روانی مثل توجه و محبت و امنیت و آزادی ... گرفتن آزادی از هر شخصی او را لجباز میکند. بنابراین به این نکته آزادی توجه ویژه داشته باشید.
7- جهتدهی مطلوب داشته باشید؛ در ابتدای درخواستهای او، اگر امکان دارد درخواست او را تأمین کنید و اگر شرایط نیست؛ مثلاً جسم خطرناکی را میخواهد، میتوانید رفتار او را جهتدهی مثبتی کنید. مثلاً از شیوه حواسپرتی و یا بازی با اشیای دیگر و ... استفاده کنید.
8- با او صحبت کنید؛ میتوانید در قالب بازی و نقشبازیها و یا داستان با او گفتگو داشته باشید. کودکان نیاز دارند دیگران با آنها صحبت کنند و این را نوعی توجه میدانند.
9- توجه داشته باشید اگر نیاز و درخواست کودک به زمان مناسب تأمین نشود کودک رفتارهای لجبازی از خود نشان میدهد و به این رفتار عادت میکند. مثلاً والدینی با اولین درخواستهای کودک مخالفت میکنند و کودک برای اجابت درخواست خود متوسل به زور و گریه میشود. در این صورت والدین مجبور میشوند درخواست او را اجابت کنند. در این صورت کودک یاد میگیرد که باید با بهانه و لجبازی و گریه به نیاز خود برسد و همیشه این رفتارها را تا بزرگسالی ادامه میدهد.
چنانچه سؤالی بود در خدمتم. انشا الله موفق باشید.
صفحهها