عصبانیت حضرت زهرا(س) از امیرالمومینن(ع) واقعیت یا دروغ؟

02:00 - 1398/02/18

این روایت، هم از حیث تاریخی مخدوش است و هم از حیث روایی و با سایر روایات ما نیز سازگاری ندارد.

شبهه: شبکه های معاند می‌گویند: امیرالمومنین(علیه السلام) در زمان حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به سمت کنیزش رفته و با این کار، همسر فاطمه را عصبانی کرده است. پس آن‌طور که شیعیان می گویند که آن دو هم را دوست داشته اند نیست. آنها به روایتی از جناب ابوذر استناد کرده اند.

برای  پاسخ به این شبهه به بررسی تاریخی و روایی این حدیث می پردازیم:

 در روایتی آمده است که جناب ابوذر می گوید : در سفر حبشه که من با جناب جعفر بودم، ایشان کنیزی هدیه گرفت و هنگام ورود به مدینه آن را به برادرش امیرالمومنین(ع) بخشید و روزی آن حضرت با آن کنیز بود که فاطمه زهرا سلام الله متوجه شد و شکایتش را به نزد رسول خدا (صل الله علیه و آله) برد. [1]

بررسی تاریخی
کتب تاریخی و سیره آورده اند که مسلمانان دوبار به حبشه مهاجرت کردند. هجرت اول در سال پنجم بعثت بوده است و تعداد مسلمانان در این سفر 12 مرد به همراه 4 زن  بوده است.[2] هجرت دوم -که بین مسلمانان مشهور است و چند ماه بعد از هجرت اول و برگشت مسلمانان از حبشه اتفاق افتاد و تا اواخر سال ششم هجری طول کشید [3]- تعداد مسلمانان در این سفر را 70 نفر [4] و درنقل دیگری 83 مرد و 11 زن قریشی و 7 غیر قریشی شمرده اند.[5]

روایت به نقل از ابوذر می گوید: «در سفر حبشه که من با جعفر بودم» پس مراد ابوذر باید این سفر دوم باشد که جناب جعفر طیار، آن سخنان زیبا را در محضر نجاشی ایراد کرد و جان مسلمانان را از شر فرستادگان قریش نجات داد.[6]
اما با مراجعه به کتب تاریخی با کمال تعجب نامی از ابوذر در این دو سفر یافت نمی شود، در حالیکه در روایت، تصریح شده که من با جعفر بودم. البته ممکن است گفته شود: شاید مراد از ابوذر شخص دیگری هم نام ابوذر معروف صحابی پیامبر باشد. در جواب می گوییم هیچ شخصی با نام ابوذر در هیچ‌ یک از دو سفر حبشه نبوده است.[7]  و در هیچ یک از منابع تاریخی نیامده که جناب جعفر کنیزی را هدیه گرفته باشد و به امیرالمومنین(علیه السلام) ببخشد. پس اصل جریان منتفی است و مشخص است که برخی برای اینکه رابطه حضرت زهرا و امیرالمومینن(علیهماالسلام) را بد جلوه دهند این دروغ را ساخته اند.

بررسی روایی
این روایت علاوه بر این‌که از لحاظ تاریخی مردود است، با روایاتی که در شان فاطمه زهرا(سلام الله علیها) وارد شده در تناقض است[8] مانند: راز داری آن بانو از فقر و گرسنگی و بازگو نکردن آن برای رسول خدا تا اینکه رسول خدا خود متوجه می شود.[9] هم چنین با سخن امیر المومنین(علیه السلام) که فرمود: «به خدا قسم من هیچ گاه فاطمه(س) را خشمگین نکردم و به انجام کاری وادارش نساختم و او نیزهیچ گاه مرا خشمگین نساخت و مخالفت امر من را نکرد و هر وقت به او نگاه می کردم غم و غصه و حزنم از بین می رفت».[10]  نیز در تعارض است.

این روایت با سیره حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز سازگاری ندارد، زیرا کنیز داشتن و استفاده از کنیز حلال بوده و در آن زمان هم مرسوم بوده و امکان ندارد که حضرت به حکم خدا و حلال خدا اعتراض کند، در واقع این اعتراض به خود خداوند متعال است، و یا آیه تطهیر[احزاب /33] که طهارت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را اثبات می‌کند سازگاری ندارد.

در نتیجه: این روایت، هم از حیث تاریخی مخدوش است و هم از حیث روایی و با سایر روایات ما نیز سازگاری ندارد.

_____________________________________________________
پی‌نوشت

[1] .  أبي ، عن سعد ، عن الحسن بن عرفة ، عن وكيع ، عن محمد بن إسرائيل ، عن أبي صالح ، عن أبي ذر رحمة الله عليه قال : كنت أنا وجعفر بن أبي طالب مهاجرين إلى بلاد الحبشة فاهديت لجعفر جارية قيمتها أربعة آلاف درهم ، فلما قدمنا المدينة أهداها لعلي تخدمه ، فجعلها علي في منزل فاطمة. فدخلت فاطمة  يوما فنظرت إلى رأس علي  في حجر الجارية فقالت : يا أبا الحسن فعلتها ، فقال : لا والله يا بنت محمد ما فعلت شيئا فما الذي تريدين؟ قالت تأذن لي في المصير إلى منزل أبي رسول الله  فقال لها : قد أذنت لك. فتجللت بجلالها ، وتبرقعت ببرقعها ، وأرادت النبي  فهبط جبرئيل  ، فقال : يا محمد إن الله يقرئك السلام ويقول لك : إن هذه فاطمة قد أقبلت تشكو عليا فلا تقبل منها في علي شيئا ، فدخلت فاطمة فقال لها رسول الله  : جئت تشكين عليا ، قالت : إي ورب الكعبة ، فقال لها : ارجعي إليه فقولي له : ر غم أنفي لرضاك. فرجعت إلى علي  فقالت له : يا أبا الحسن رغم أنفي لرضاك ـ تقولها ثلاثا ـ فقال لها علي شكوتني إلى خليلي وحبيبي رسول الله، واسوأتاه من رسول الله  ، اشهد الله يا فاطمة أن الجارية حرة لوجه الله ، وأن الاربع مائة درهم التي فضلت من عطائي صدقة على فقراء أهل المدينة. ثم تلبس وانتعل وأراد النبي  ، فهبط جبرئيل فقال : يامحمد إن الله يقرئك السلام ، ويقول لك : قل لعلي : قد أعطيتك الجنة بعتقك الجارية في رضى فاطمة ، والنار بالاربعمائة درهم التي تصدقت بها ، فأدخل الجنة من شئت برحمتي ، وأخرج من النار من شئت بعفوي ، فعندها قال علي  : أنا قسيم الله بين الجنة والنار. بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث ، العلامة المجلسي ،ج 43  ،ص 147. http://lib.eshia.ir/71860/43/147. علل الشرائع ، الشيخ الصدوق ، ج1 ، ص 163. http://lib.eshia.ir/10107/1/163 .

[2] . الطبقات الكبرى - ط العلميه ، ابن سعد ،ج1 ، صص 159_161. http://lib.eshia.ir/40237/1/159.

[3] .ر.ک ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۵، ص۴۳۰. تاریخ مدینة دمشق، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۵ق.

[4] . تاریخ یعقوبی ،ج 1،ص385-386. ترجمه ابراهیم آیتی ، انتشارات علمی فرهنگی ، چ نهم 1382.

[5] . الطبقات الكبرى - ط العلميه ، ابن سعد،ج 1، ص 162. http://lib.eshia.ir/40237/1/162. سيره ابن هشام - ت السقا ، ابن هشام الحميري ،ج 1 ، ص 330. http://lib.eshia.ir/44821/1/330.

[6] . لكامل في التاريخ - ط دار صادر ، ابن الأثير، عزالدین،ج 2، ص80. http://lib.eshia.ir/22036/2/80. سيره ابن هشام - ت السقا ، ابن هشام الحميري،ج 1،ص 337.  http://lib.eshia.ir/44821/1/337 .

[7] . سيره ابن هشام - ت السقا ، ابن هشام الحميري، ج 1 ، ص 322-329. http://lib.eshia.ir/44821/1/322

[8] . لا يخفى استبعاد المتتبع لأحوال أهل البيت لصحة هذه الرواية فإنّ فيها انّ أباذر كان مسافراً إلى الحبشة ولم يثبت هذا بل ورد في حديث انّه بعد ما أسلم ذهب إلى بلده ثم عاد بعدما ظهر أمر رسول الله  ، وأيضاً يستبعد صدور أعمال من الزهراء  ( وهي سيدة نساء العالمين ) لا يليق بشأنها ومرتبتها ، زهراء التي لم تخالف عليّاً ولم تعمل خلاف رضاه طرفة عين كيف يمكن أن تأتي أبيها وتشتكي عنه  وهي أجلّ شأناً من هذا ، والله العالم. عين الحياة ، العلامة المجلسي، ج 1 ، ص 311.  http://lib.eshia.ir/27016/1/311. بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث ، العلامة المجلسي ،ج 43  ،ص 147. http://lib.eshia.ir/71860/43/147.

[9] . مصباح الانوار : عن أبي جعفر 7 قال : أقبلت فاطمة / إلى رسول الله 9 فعرف في وجهها الخمص ـ قال : يعني الجوع ـ فقال لها : يا بنية ههنا فأجلسها على فخذه الايمن ، فقالت : يا أبتاه إني جائعة ، فرفع يديه إلى السماء فقال : اللهم رافع الوضعة ومشبع الجاعة أشبع فاطمة بنت نبيك ، قال أبوجعفر 7 : فوالله ما جاعت بعد يومها حتى فارقت الدنيا.بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء ف العلامة المجلسي،ج 43، ص77. http://lib.eshia.ir/11008/43/77

[10] . بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء ، العلامة المجلسي،ج 43، ص134. http://lib.eshia.ir/11008/43/134

شبهه: می‌گویند: امیرالمومنین(علیه السلام) در زمان حضرت فاطمه(سلام الله علیها ) با کنیزی ازدواج می کند و همسرش را عصبانی می کند.

پاسخ: با مراجعه به کتب تاریخی، در می‌یابیم که در هجرت به حبشه، شخصی با نام  «ابوذر» وجود نداشته و جعفر ابن ابی‌طالب هیچ کنیزی هدیه نگرفته است، لذا اصل داستان مخدوش است. 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 1 =
*****