10:11 - 1400/01/05
من همسر و آغوش همسر و حرفای عاشقانه میخوام. نمیخوام به گناه هم بیفتم... کمکم کنید خسته شدم. ۳۵ سال دارم کارشناسی ارشد هم دارم. البته یه بار ازدواج کردم متاسفانه طلاق گرفتم...
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/registe
انجمنها:
http://btid.org/node/160251
با سلام به شما کاربر محترم
با درک شرایط و نیازتان باید عرض کنم که درسته شما قبلا ازدواج کردید و طلاق گرفتید، اما با تجربه ای که بدست آوردید باید برای انتخاب همسر آینده خود استفاده کنید. شما می توانید با خودافشایی منطقی درباره خود و ... در میان دوستان و اطرافیان خود می توانید خودتان را به دیگران معرفی کنید. بدین صورت که شما در خلال گفتگو با دوستان و اطرفیان خود درباره زندگی مشترک و توقعات پایین خود از زندگی به صورت غیر مستقیم به دیگران اعلام آمادگی می کنید و این کار باعث می شود که اطرافیان هم مورد مناسب را به شما معرفی خواهند کرد.
جهت مطالعه بیشتر می توانید به لینک ذیل مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/78644
موفق باشید.
سلام. بسیار متشکرم از راهنماییون بزرگوار. عالی بود
سلام
ببینید من شرایط شما رو درک میکنم. حدس میزنم خانم باشید.
چون یک تجربه ناموفق هم داشتید، روحیه تون حساس تر شده، قطعا بعد از هر شکستی انسان احتیاج به کسی داره که جایگزین اون حس از دست رفته ش بشه، اما... شما در جایی قرار گرفتید که ممکنه بخاطر یک آغوش یا حرف عاشقانه ولو دروغین به دام بیفتید. پس تصمیم بگیرید خودتون حال خودتون رو خوب کنید. اون کسی که حالتون رو خوب میکنه، خودتون هستید، نه شخص دیگری. نیاز به جنس مخالف در وجود همه هست، اما نباید حالت تشنگی به خودش بگیره. شاید هم علت هورمونی هم داشته باشه که توسط پزشک باید پیگیری بشه.
علاوه بر اینکه روابط اجتماعی تون رو قوی تر میکنید، که باعث میشه شانستون برای ازدواج بالا بره، سعی کنید به خیریه ای، یا شخصی کمک کنید. هر طوری که بلدید و میتونید. با این کار متوجه میشید که شما هم میتونید به دیگران کمک کنید. سعی کنید از خودتون شخصیتی بسازید که برای خوشحال بودن وابسته به کسی نباشه.
در آخر بگم هیچ گناهی ارزش از بین رفتن روح انسانی رو نداره. اگر خدایی نکرده گناه کنید، برای شما که متوجه میشید گناه رو، نه تنها از این وضعیت خلاص نمیشید بلکه ممکنه به دام کسی بیفتید و علاوه بر اون عذاب وجدان گناه کردن هم به اون اضافه بشه.
امیدوارم در سال جدید بهترین ها براتون رقم زده بشه.
هیچ گناهی ارزش از دست دادن روح انسانی رو نداره . متشکرم بزرگوار از راهنماییتون
شوهر سابقتون الان چیکار میکنه؟
و چرا طلاق گرفتید؟
سلام ممنونم از اینکه وقت گذاشتید بزرگوار. داره زندگی عادیشو پیش میبره الحمدلله. امیدوارم همیشه خوشبخت باشه. از اون ازدواج من تقزیبا ۱۴سال داره میگذره. ایشون ازدواج مجدد کردن والان خدا وشکر از همسرشون دوتا بچه هم دارن. و من هم ادامه تحصیل دادم و من اون موقع دیپلم داشتم خداروشکر الان کارشناسی ارشد دارم.
علت طلاق:
ازدواج من دختر به دختر بود یه جورایی. من عروس خونه مادری زنداداشم شدم. زندگی برادر و عروسمون ازهم پاشید و همین رو زندگی من اثر گذاشت و بخاطر خونواده ها ما یعنی منو همسرم ازهم جدا شدیم.
الحمدلله تا الان با هیچ پسری هم نه دوست بودم و نه اجازه این کار رو به خودم میدم اصلا.
از زندگی کنار پدر و مادرم راضیم الحمدلله. فقط آینده دور رو که نگاه میکنم از تنهایی بدم میاد. هرچند تا الان با خیال راحت سپردم به خدا و به خودش اعتماد دارم. . فقط گاهی وقتا نیاز شدید به ازدواج و همسر پیدا میکنم که اینم من چیز طبیعی میدونم. فقط برای ازدواجم نیاز به کمک و راهنمایی داشتم. ممنون میشم....
سلام بر شما دوست عزیز
سعی کنید در جامعه حضور مثمر ثمر و فعالی داشته باشید. مثلا خیلی از دخترها توسط خانمهای مسجدی برای ازدواج معرفی میشند. در مجالس روضه من زیاد می بینم که خانمها از سخنران جلسه می پرسند دختر خوب برامون سراغ نداری؟!
در امور خیریه که معمولا خانمهای خیِّر شرکت دارند، شرکت کنید و باهاشون تعامل سازنده ای برقرار کنید.
محسنات و هنرهای خودتون رو ؛ رو کنید.(مخفی نگه ندارید).
و البته اینکه دلیل طلاق خودتون رو مخفی نگه ندارید. خیلی از افراد از خانم های مطلقه و بچه های طلاق میگذرند؛ چون از ناسازگاری آنها ترس دارند. خیلی راحت بگید ازدواج ما "گل به گل" یا "گاو به گاو" بوده و ... .
ان شاء الله که ازدواج خوبی پیش رو داشته باشید. امین
یاعلی
دوست عزیزم به تو از دور سلام
ببخشید جسارت میکنم اما، این اصطلاح گو به گو هست، یک اصطلاح مازندرانی ست. به معنای وارد کردن گاو به مزرعه پیش از کشت پنبه.
سلام بر دوست فهیم من!
توی صفحه قیمومت مرد خیلی قشنگ نوشتی، منتها اونجا نخواستم دخالتی کنم؛ اینجا که فرصتش پیش آمد؛ فهم بالای شما رو تحسین میکنم. آفرین!
این اصطلاح بین بختیاریها اینجوری متداوله. گاو به گاو (از نت گرفتم که مطمئن شم اشتباه نکردم):
یک کاربُردِ « گاو به گاوی » در موردِ ازدواج است . وقتی پسرِ یک خانواده با دخترِ خانوادۀ دیگر ازدواج می کند و باز پسرِ آن خانواده با دخترِ این خانواده ازدواج می کند می گویند : « گاو به گاوی » کرده اند !
البته "گل به گل" هم من شنیدم. (در غیر بختیاریها). ولی به گویش بختیاری میگن "گا به گا"
یاعلی
ممنون از شما. شاید اصطلاحات در گویش های مختلف متفاوت باشه. به هر حال مهم نیست، مهم راهنمایی شما بود.
اصلاح میکنم پیش از برداشت پنبه.