خداى متعال در آیه 107 سوره «انبیاء» به رحمت عامه وجود پیامبر صلىاللهعلیهوآله اشاره کرده مىفرماید: (ما تو را جز براى رحمت جهانیان نفرستادیم)؛ «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ».
عموم مردم دنیا، اعم از مؤمن و کافر همه، مرهون رحمت تو هستند؛ چرا که نشر آئینى را بر عهده گرفتهاى که سبب نجات همگان است. حال، اگر گروهى از آن استفاده کردند و گروهى نکردند این مربوط به خودشان است و تأثیرى بر عمومى بودن رحمت نمىگذارد.
این درست به آن مىماند که: بیمارستان مجهزى براى درمان همه دردها با پزشکان حاذق و انواع داروها تأسیس کنند، و درهاى آن را به روى همه مردم بدون تفاوت بگشایند، آیا این وسیله رحمت براى همه افراد آن اجتماع نیست؟ اما اگر بعضى از بیماران لجوج خودشان از قبول این فیض عام امتناع کنند، تأثیرى بر عمومى بودن آن نخواهد داشت.
و به تعبیر دیگر، رحمت بودن وجود پیامبر صلىاللهعلیهوآله براى همه جهانیان، جنبه مقتضى و فاعلیت فاعل دارد، و مسلماً فعلیت نتیجه، بستگى به قابلیت قابل نیز دارد.
تعبیر به عالَمین «جهانیان» آن چنان مفهوم وسیعى دارد که تمام انسانها را در تمام اعصار و قرون، شامل مىشود و لذا این آیه را اشارهاى بر خاتمیت پیامبر اسلام مىدانند؛ چرا که وجودش براى همه انسانهاى آینده تا پایان جهان، رحمت و رهبر و پیشوا و مقتدا است، حتى این رحمت، از یک نظر شامل فرشتگان نیز مىشود.
حدیث جالبى در اینجا نقل شده که این عمومیت را تأئید مىکند حدیث این است، هنگامى که این آیه نازل شد، پیامبر صلىاللهعلیهوآله از «جبرئیل» پرسید: «هَلْ أَصْابَکَ مِنْ هذِهِ الرَّحْمَةِ شَىْءٌ»؛ (آیا چیزى از این رحمت عائد تو شد؟)
جبرئیل در پاسخ عرض کرد: «نَعَمْ، إِنِّى کُنْتُ أَخْشى عاقِبَةَ الاْ َمْرِ، فَآمَنْتُ بِکَ، لِما أَثْنَى اللّهُ عَلَىَّ بِقَوْلِهِ: ذِى قُوَّة عِنْدَ ذِى الْعَرْشِ مَکِیْنٌ»؛ (من از پایان کار خویش بیمناک بودم، اما به خاطر آیهاى که در قرآن بر تو نازل شد، از وضع خود مطمئن شدم آنجا که خداوند مرا با این جمله مدح کرده: «ذِى قُوَّة عِنْدَ ذِى الْعَرْشِ مَکِیْنٌ»؛ (جبرئیل نزد خداوند خالق عرش، بلند مقام و بلند مرتبه است).[1]
به هر حال، در دنیاى امروز که فساد، تباهى، ظلم و بیدادگرى از در و دیوار آن مىبارد، آتش جنگها در هر سو شعله ور است، و چنگال زورمندان بیدادگر حلقوم مستضعفان مظلوم را مىفشارد. در دنیائى که جهل، فساد اخلاق، خیانت و ظلم و استبداد و تبعیض هزار گونه نابسامانى آفریده، آرى، در چنین جهانى مفهوم «رَحْمَةً لِلْعالَمِین» بودن پیامبر، از هر زمانى آشکارتر است، چه رحمتى از این بالاتر که برنامهاى آورده که عمل به آن نقطه پایانى است بر همه این ناکامىها، بدبختىها و سیهروزىها، آرى او و دستوراتش، برنامه و اخلاقش، همه رحمت است، رحمتى براى همگان و تداوم این رحمت، سرانجامش حکومت صالحان با ایمان بر تمام معموره زمین، خواهد بود.[2]
پاورقي:
[1] تفسیر «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث
[2] گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 13، ص 572