ماجرای تولد امام حسین

23:16 - 1394/03/01

چکیده: رسول خدا صلی الله علیه و آله در حق امام حسن و امام حسین علیهما السلام دعا کرد و به خدای متعال عرضه داشت: خداوندا! تو ایندو را دوست بدار و هر که آنها را دوست دارد، و لعنت کن دشمنان ایشان را، لعنتی چندان که آسمان و زمین پر شود.

ماجرای تولد امام حسین

شیخ طوسی در کتاب شریف امالی از امام رضا علیه السلام روایت نقل کرده است که «چون امام حسین علیه السلام متولد شد، حضرت رسول صلی الله علیه و آله به اسماء بنت عمیس فرمود: فرزند مرا بیاور. اسماء وقتی آن حضرت را خدمت پیامبر آورد وجود نازنین پیامبر حضرت را گرفت و بر دامن نشاند و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس جبرئیل نازل شد و گفت: حق تعالی سلام می رساند و می فرماید: که چون علی علیه السلام نسبت به تو به منزله ی هارون برای موسی است پس نام او را به نام فرزند کوچک هارون بگذار که شبیر است و چون لغت تو عربی است نام او را حسین بگذار.
سپس حضرت رسول صلی الله علیه و آله گریست و فرمود: که تو را مصیبتی عظیم در پیش است. خداوند لعنت کند قاتلین او را. بعد حضرت فرمودند ای اسماء این خبر را به فاطمه مگو.
چون روز هفتم شد حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله  فرمود: فرزندم را نزد من بیاور، چون او را به نزد آن حضرت بردم گوسفندی برای او عقیقه کرد و یک رانش را به قابله داد و سرش را تراشید و به وزن موی سرش نقره صدقه داد و سپس عطری را بر سرش مالید و آنگاه او را بر دامنش گذاشت و فرمود: ای ابا عبدلله ! چه بسیار گران است برای من کشته شدن تو، پس بسیار گریست.
اسماء گفت: پدر و مادرم فدای تو باد این چه خبری است که در روز اول ولادت فرمودی و امروز نیز می فرمایی و گریه می کنی؟!
پیامبرصلی الله علیه و آله  فرمود: می گریم بر این فرزند دلبند خود که گروهی ستمکار از بنی امیه او را خواهند کشت، که خداوند آنان را به شفاعت من نخواهد رساند.
سپس رسول خدا صلوات الله علیه در حق این دو فرزندش (حسنین علیهما السلام) دعا کرد و عرضه داشت: خداوندا! تو ایندو را دوست بدار و هر که آنها را دوست دارد، و لعنت کن دشمنان ایشان را، لعنتی چندان که آسمان و زمین پر شود».[1]

ابن شهر آشوب روایت کرده که هنگام ولادت امام حسین علیه السلام صدیقه ی طاهره سلام الله علیها مریضه شد و شیر در پستان مبارکش خشک گردید، رسول خدا مرضعی(زن شیرده) طلب کرد و یافت نشد.
لذا خود آن حضرت صلی الله علیه و آله  تشریف آورد به حجره ی دخترش و انگشت ابهام خویش را در دهان حسین علیه السلام می گذاشت و او می مکید.
(برخی گفته اند که پیامبر صلی الله علیه و آله زبان مبارک را در دهان اباعبدالله می گذاشت و حضرت می مکید تا چهل شبانه روز حق تعالی، رزق حسین علیه السلام را از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله گردانیده بود، پس گوشت حسین علیه السلام از گوشت پیامبر صلوات الله علیه روئید). [2]

- - - - - - - - 

پی نوشت

[1]  وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: حَدَّثَتْنِي أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ الْخَثْعَمِيَّةُّ، قَالَت‏ قَالَتْ أَسْمَاءُ: فَلَمَّا وَلَدَتْ فَاطِمَةُ الْحُسَيْنَ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) نَفِسْتُهَا بِهِ، فَجَاءَنِي النَّبِيُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ: هَلُمِّي ابْنِي يَا أَسْمَاءُ، فَدَفَعْتُهُ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ بَيْضَاءَ، فَفَعَلَ بِهِ كَمَا فَعَلَ بِالْحَسَنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَتْ: وَ بَكَى رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، ثُمَّ قَالَ: إِنَّهُ سَيَكُونُ لَكَ حَدِيثٌ، اللَّهُمَّ الْعَنْ قَاتِلَهُ، لَا تُعْلِمِي فَاطِمَةَ بِذَلِكِ. قَالَتْ: فَلَمَّا كَانَ يَوْمُ سَابِعِهِ جَاءَنِي النَّبِيُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ: هَلُمِّي ابْنِي، فَأَتَيْتُهُ بِهِ، فَفَعَلَ بِهِ كَمَا فَعَلَ بِالْحَسَنِ (عَلَيْهِ السَّلَامَ)، وَ عَقَّ عَنْهُ كَمَا عَقَّ عَنِ الْحَسَنِ كَبْشاً أَمْلَحَ، وَ أَعْطَى الْقَابِلَةَ رِجْلًا، وَ حَلَقَ رَأْسَهُ، وَ تَصَدَّقَ بِوَزْنِ الشَّعْرِ وَرِقاً ، وَ خَلَّقَ رَأْسَهُ بِالْخَلُوقِ‏ وَ قَالَ: إِنَّ الدَّمَ مِنْ فِعْلِ الْجَاهِلِيَّةِ. قَالَتْ: ثُمَّ وَضَعَهُ فِي حَجْرِهِ، ثُمَّ قَالَ: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، عَزِيزٌ عَلَيَّ، ثُمَّ بَكَى‏ فَقُلْتُ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَعَلْتَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي الْيَوْمِ الْأَوَّلِ، فَمَا هُوَ فَقَالَ: أَبْكِي عَلَى ابْنِي هَذَا، تَقْتُلُهُ فِئَةٌ بَاغِيَةٌ كَافِرَةٌ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ، لَا أَنَالَهُمُ اللَّهُ شَفَاعَتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ، يَقْتُلُهُ رَجُلٌ يَثْلَمُ الدِّينَ وَ يَكْفُرُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ، ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِمَا مَا سَأَلَكَ إِبْرَاهِيمُ فِي ذُرِّيَّتِهِ، اللَّهُمَّ أَحِبَّهُمَا، وَ أَحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُمَا، وَ الْعَنْ مَنْ يُبْغِضُهُمَا مِلْ‏ءَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ/امالی شیخ طوسی/ص367/ مجلس13/حدیث781   

[2] غُرَرِ أَبِي الْفَضْلِ بْنِ خَيْرَانَةَ بِإِسْنَادِهِ- أَنَّهُ اعْتَلَّتْ فَاطِمَةُ لَمَّا وَلَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ جَفَّ لَبَنُهَا فَطَلَبَ رَسُولُ اللَّهِ مُرْضِعاً فَلَمْ يَجِدْ فَكَانَ يَأْتِيهِ فَيُلْقِمُهُ إِبْهَامَهُ فَيَمَصُّهَا وَ يَجْعَلُ اللَّهُ لَهُ فِي إِبْهَامِ رَسُولِ اللَّهِ رِزْقاً يَغْذُوهُ. وَ يُقَالُ بَلْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يُدْخِلُ لِسَانَهُ فِي فِيهِ فَيَغُرُّهُ‏ كَمَا يَغُرُّ الطَّيْرُ فَرْخَهُ فَيَجْعَلُ اللَّهُ لَهُ فِي ذَلِكَ رِزْقاً فَفَعَلَ ذَلِكَ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ لَيْلَةً فَنَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اللَّهِ ص.
مناقب ابن شهر آشوب/ج4/ص57

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 7 =
*****