سلام . چه راهکاری برای افزایش سعه صدر و دوری از زود جوشی وجود داره، بعضی موارد رو در اینترنت جستجو کردم اما جواب جامعی نبودند و کمی درموردم کارساز شدند اما باز هم درجات خشم و زودجوشی رو دارم، میخواستم از کارشناسان و دوستان گرامی خواهش کنم راه حلها یا تجربه های خودشون رو درمورد خشم و راه های کنترل اون رو بیان کنن ، خیلی متشکرم.
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
دو خط شعر معروف، چهارتا کلمه جمله کلی، یه کنایه به مدعیان دین و وطن فروشی،، چطور آدمی که ادعا داره رو رسوا میکنه! تیر در تاریکی که خوب به هدف میشینه! احتمالا خیلیم درد داشته به هرحال حقیقت تلخه، اما بعضی نمیخواهند که بدانند.
تو رو خدا بس کنید
بعد از هر جدلی ناراحتی در پیش هست
جانوران مدعی چیزی حالیشون نمیشه
من شروع نکردم
اگر خدا رو بشناسن، هی شروع نمیکنن برای اذیت دیگران روی اعصاب برن! ، مدعی دین و وطن فروش کم نیست! این جمله ظاهرا حسابی به اونجایی که باید بخوره، خورده!! البته این ناشناس پشتش گرمه چون بدون اکانت هرکاری میکنه!! ( الان میاد سر اینکه پشتش گرمه یا سرده شروع میکنه لعن و نفرین!!!!!)
من کاملا این موجود رو شناختم، مدام توهم توطئه داره اصلا نظری درموردش ننوشتم اما به خودش برداشت! خب تقصیر من چیه یه عده وطن فروش و مدعی دین هستند؟؟ شعر هم کاملا معنیش مشخصه اتفاقا شعر معروفی! اطلاعات عمومی هم بدچیزی نیست!! اما حق با شماست منم چند وقته به نتیجه رسیدم نباید با این موجودات دهن به دهن شد چون اصلا نمیفهمند داستان چیه! فقط دنبال حاشیه سازی و بعدش مظلوم نمایی هستند کارنامه اکانت منم مشخصه هیچ ادعایی ندارم اما از این به بعد مقابل این موجودات بیخیال میشم!
آن کس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
چرا وقتی براتون مسلمه ایران دوست فهم و ادب نداره اجازه میدید نظر نویسی کنه؟
حتی به خود شما ها هم میگه منافق و دیکتاتور و ....
جالب اینه میگه بقیه عیبشون اینه که خودشون عقل کل میدونند
در صورتی که بقیه مثل آدم دارند زندگی میکنند
امثال اینند که بخاطر نداشتن تعادل اعصاب و روان همونجور که خودش اقرار کرده ، مدام به دیگران حمله میکنه
مثلا یکی همین جا نظر نوشته ؛ بعدا این اومده میگه یه عده نفهمند و جانورند و نباید زنده بمانند و ......
یکی نیست بهش بگه مثل آدم جواب این بنده خدا که نظر نویسی کرده رو بده
این که بقیه نفهمند و جانورند یعنی چی؟
این اصلا ادب نوشتن رو نداره
میدونم فعلا نظرم رو تایید نمیکنی
اما دور نیست زمانی که همین فرد بهتون ثابت میکنه لیاقت گذشت رو نداره و میفهمید نظر من کاملا درست بوده و تاییدش میکنید
عصبانیت عقل رو از کار میندازه و فرد عصبی تنها چیزی که حالیش نمیشه منطق و صحبت حقه ، بدترین برداشتها رو داره و برای خودش قصه بافی میکنه
منتها آتیش بیار معرکه هم کم نیست! شاید منطق اونها تحمل حرف حق رو نداره اما با فحاشی و لعن شروع میکنند تا حاشیه بسازند و دیگران رو عصبی کنند. صحبت حق باید دلیلی داشته باشه نه قضاوت شخص ملاک حق باشه!! از این موجودات حق به جانب بدون استدلال کم نیست.
دقیقا، منتها گاهی عصبانیت بخاطر اینه که یه عده آنقدر خودشونو عقل کل و حق به جانب ميدونند که هیچ منطق و استدلالی رو نمیفهمند ، البته حق رو هم نمیفهمند! اما به یه نتیجه جالب رسیدم :
آن کس که نداند و بخواهد که بداند
جان و تن خود را ز جهالت برهاند
آن کس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
منتها نباید بخاطر نفهمی این موجودات حرص خورد، من هم از این به بعد خودمو به بیخیالی میزنم!!! وطن فروش و مدعی دین کم نیست!
در مقابل یک نظر ساده بازهم فحاشی کردی
جانور کسیه که میخواد به همه حمله کنه حالا قضاوت با عاقلها که ببینند کی جانوره
توی اون مطلب یک نفر گفت تو به من مطلبی رو نسبت دادی اگر راست گفتی که هیچ اگر دروغ گفتی لعنت بر تو
بعدا توی دروغگو مدام بجای معذرت از دروغگوییت فحاشی کردی
تو شروع کننده فحاشی همیشه بودی
تو بد دهنی
الان هم در مقابل یه نظر ساده چه جوری از کوره در رفتی
ولی واقعا که
آن کس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
من از کوره در نرفتم! حالت اصلا خوب نیست! فقط گفتم وطن فروش مدعی دین کم نیست! اگر کسی جزو این دسته هست بهتره خودشو اصلاح کنه!!! روانشناس هم کمکی بهش نمیکنه!!!
ظاهرا یک تیر درتاریکی به بدجاییت خورده! خب خودتو بکش کنار کی درمورد تو نوشت؟؟؟ نظرم عام بود حالا به خودت برداشتی بهت پیشنهاد میکنم به روانشناس مراجعه کنی و این عقده ها و مشکلات روانی که باعث میشه مدام دنبال حاشیه سازی و تهمت به دیگران و بعدش مظلوم نمایی باشی درمان کنی!
آن کس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند
خخخخ در توهم بمانید!
آب بریز اونجا که حسابی داره میسوزه، من فقط یک شعر رو بازنشر کردم، خخخخ دیدید درست شناختمش؟ همونیه که دنبال حاشیه سازی و شروع فحاشی با تهمت و لعن میاد بعد که جوابشو بدی شروع میکنه کولی بازی، اما دیگه تو دام تو نمیفتم!! همه متوجه شدند کی جانور اینجاست من چیزی رو به کسی نسبت ندادم تو به خودت برمیداری پس هستی!!! جواب نظرت رو محترمانه دادم اما تو فحاشی دروغگو!
این همونه که به صبورا توهین کرد؟
به دختر خوب توهین کرد؟
به مسئولین سایت توهین کرد؟
توی اون یکی مطلب به دیگران دزوغ نسبت داد و در مقابل مباهله اون فرد بجای معذرت خواهی صدتا فحش و لعن مستقیم کرد؟
این همونیه که به یه دهتر دیگه گفته بود کره خر؟
نظر من رو میدونم دیر یا زود تایید میکنی
چون این فرد تعادل روحی نداره و بازهم فحاشی میکنه و شما ناچار میشید برای مشخص کردن ماهیتش نظرات قدیمیش رو هم تایید کنید و همچنین نظر من رو :-)
توبه گرگ مرگه
این تعادل روحی نداره
از من گفتن بود منتظر میشم تا ببینم چه زمانی بهتون میفهمونه لیاقت خوبی رو نداشته :-)
یکی از دوستهای منم همینطوریه
اصلا ارام و قرار نداره
از همه طلبکاره
فکر میکنه بقیه هیچی نمیفهمن و فقط این میفهمه
به همه بد بینه جدیدا هم داره از همسرش جدا میشه
شما هم تا اوضاعت بدتر نشده به نظرم به یک روانشناس و دکتر حرفه ای مراجعه کنید با سوال و جواب توی سایتها مشکلت برطرف نمیشه
مراجعه کردم، گفت مشکلی نداری فقط زیادی حساس شدی و روی کارهای دیگران واکنش نشون میدی گر یاد بگیری نسبت به خیلی چیزها خودتو به بیخیالی بزنی همه چیز حله،،، منم چند وقته دارم تمرین میکنم اما نفاق بعضی نمیذاره.
با سلام به شما کاربر محترم
در ابتدا باید بررسی کنید که حساسیتها و خشم و ناراحتی شما نسبت به چه مسائلی بسیار زیاد است. باید آنها را به ترتیب میزان خشم و ناراحتی که در شما ایجاد میشود احصا کنید تا بدانید که نسبت به چه موضوعاتی حسّاس هستید و شدت آن چقدر است.
بعد از آن، از آخرین لیستی که دارید شروع کنید تمرین کردن؛ مثلا فرض بگیرید در آخرین لیستی که آمده، شما نسبت به سر و صدا حساسیت دارید، لذا سعی کنید خودتان را به سروصدای بلند عادت بدهید و آن هم با تمرین کردن. این شیوه تمرین آگاهانه است؛ یعنی میدانید که خودتان را در چه وضعیتی قرار دادهاید. این کار را نسبت به حساسیتهای دیگری که دارید هم تعمیم دهید؛ مثلا نسبت به بدقولی دیرگان خشمگین میشوید، سعی کنید به خودتان قول بدهید که هرگاه در موقعیتی قرار گرفتید که دیگری نسبت به شما بدقولی کرد، خشم خود را بروز ندهید. هرگاه از پس این کار برآمدید به خودتان جایزه بدهید. فرقی نمیکند جایزه چه چیزی باشد، بلکه هرچیزی که شما خوشتان بیاید؛ مثلا خوردن خوراکی یا گردش، رفتن به سینما یا ... . تمرین این کار باعث میشود که به مرور آستانه خشم و پرخاشگری خود را ارتقا بدهید.
در کنار این شیوه، این نکته را هم بدانید در مواقعی که احساس میکنید که اصلا حال ندارید که خشم خودتان را کنترل کنید یا تمرین نمایید، سعی کنید از چیزهایی که باعث ناراحتی و خشم شما میشوند فاصله بگیرید؛ مثلا فرض بگیرید که از سرکار به خانه آمدید و خسته هستید و مستعد پرخاشگری هستید، سعی کنید به جای صحبت کردن با همسرتان که ممکن است به خشم و نارحتی شما کشیده شود، به او بگویید که خسته هستید و نیاز به استراحت دارید و بعد محل را ترک کنید و در اتاقی استراحت کنید.
همانطور که درجه ترموستات ماشین از گرما و جوش آوردن ماشین به راننده خبر میدهد، انسان هم چنین ترموستاتی در درون خودش احساس میکند. لذا هرگاه در موقعیتی قرار گرفتید که احساس میکنید که در حال خشمگین شدن هستید، سعی کنید با آب سرد وضو بگیرید یا آب سرد بنوشید یا حداقل آب سرد به صورت خود بریزید. این کار درجه حرارت بدنتان را کاهش میدهید و از جهت فیزیولوژیکی مستعد آرامش و سرد شدن هستید.
موفق باشید
سلام جناب مصطفوی، خیلی ممنونم از شما
گاهی اوقات هم اتفاقاتی پیش میاد که با اینکه خیلی درست رفتار کردم اما باز بخاطر برخورد خیلی بدی که باهام میشه واقعا میخوام بدترین جواب ممکن رو بدم، مثلا همین دیروز جمعه توی ترافیک اعصاب خورد کن بودم موتوری با بی دقتی خودش محکم زد به آینه شاگرد و بهش آسیب زد( البته جزئی بود و درست شد) اما با پر رویی تمام شروع کرد به من فحاشی کنه! آخه اینجا من هیچ کاری نکردم، آسیب هم بهم زدند ، فحاشی هم میکنن!! یه چیزی که شانس آورد واینستاد وگرنه ... شما جای من باشید چکار میکنید؟ واقعا بارها شده نمیخوام برخورد بدی داشته باشم اما جوری همه چی پیش میره دیگه هیچ چیزی به ذهنم نمیرسه جز اینکه حسابی جواب بدم و به قولی ذره ای کم نیارم. اما باور کنید ذاتا دنبال دعوا نیستم اما اگر موقعیتی پیش بیاد ذره ای ترس به خودم راه نمیدم چون اونقدر از بعضی برخوردها و حرفها جوش میارم که باید خودمو با بروزش آروم کنم و هیچ راه دیگه ای ندارم... حق با شماست نسبت به برخوردهای زشت و رفتارهای زشت دیگران حساس شدم اما نمیدونم چطور بهشون بگم که از این برخوردتوش متنفرم. البته دیگه نسبت به مسائل زشتی که جنبه عام پیدا کرده نمیخوام هیچ عکس العملی نشون بدم اما در مورد برخوردهای بد دیگران با خودم هم نمیتونم ساکت بمونم و انگار راهی جز بروز خشم ندارم، اما وقتی چند ساعت میگذره از کارم پشیمون میشم و فکر میکنم میشد بهتر رفتار کنم... البته فکر نکنید یه آدمی صبح تا شب شب تا صبح عصبی و خشمگین هستم، نه واقعا،،، اما از بعضی کارها و برخوردها خشمگین میشم ، حالم از بعضی موارد جامعه حسابی بهم میخوره، از بعضی آدمها که کارهای ضد دین و شرع انجام میدن، دو قورت و نیمشونم باقیه و هزار آسمون ریسمون میبافن تا آخرشم کار اشتباه خودشونو گردن دیگران بندازن متنفرم. از آدمی که توی اتاق کار سیگار میکشه و دودش رو به خورد بقیه میده متنفرم و... اما نمیدونم چطور باهاشون برخورد کنم چون صد درصد دعوامون میشه، واقعا نمیدونم چطور حرف درستم رو بزنم تا هم طرف مقابلم بفهمه از کارش ناراحتم هم کار به دعوا نکشه.
با سلام مجدد
قطعا خودتان راهکار مقابله با این حساسیتی که دارید را به خوبی میدانید. اشاره کردید «اما وقتی چند ساعت میگذره از کارم پشیمون میشم و فکر میکنم میشد بهتر رفتار کنم...» پس این نشان میدهد که شما قبول دارید که در مواجهه با رفتارهای دیگران، برخورد بهتری میتوانید انجام دهید. بیاید همین را تمرین کنید. برهمین اساس، وقتی با رفتار اشتباهی مواجه میشوید، به جای بروز خشم و به جوش آمدن، برای طرف مقابلتان در کمال خونسردی توضیح بدهید که فلان رفتار اشتباه بوده و علتش هم این است؛ در چنین شرایطی، دو احتمال دارد که طرف مقابل از خودش عکس العمل نشان دهد:
1- ممکن است حرف شما را بپذیرد و قبول کند که رفتارش اشتباه بوده، در این صورت، وقتی شما با چنین رفتاری از طرف مقابل مواجه میشوید، بالطبع احساس خوبی میکنید و همچنین کارآمدی را در خود احساس میکنید.
2- ممکن است علیرغم توضیحاتی که میدهید، طرف مقابل کماکان روی اشتباه خودش پافشاری کند و درنهایت اشتباهش را قبول نکند. احتمالا در چنین شرایطی میزان ناراحتی شما بیشتر میشود، اما فقط کافی است به این بیندیشید که طرف مقابل هم چه بسا به دردی شبیه به درد شما مبتلا باشد؛ همانطور که انتظار دارید که دیگران شرایط روحی و روانی شما را درک کنند، بالطبع شما هم باید شرایط روحی و روانی دیگران را درک کنید. درک شرایط دیگران باعث میشود که شما بهتر بتوانید خشم و ناراحتی خود را کنترل کنید؛ مثلا با خودتان میگویید: شاید این بنده خدا به خاطر کم نیوردن یا کمبود اعتماد به نفس یا کج فهمی یا خستگی شدید یا ... حرف مرا نمیپذیرد. این نوع تحلیل رفتار دیگران باعث میشود که شما دیگر دلیلی برای خشم و ناراحتی شدید نسبت به رفتارهای دیگران نداشته باشید و راحت تر با این موضوعات کنار بیایید.
نکته: اینکه در بیشتر مواقع شما یاد گرفتید که در برابر رفتارهای اشتباه دیگران، از خشم و ناراحتی خود استفاده کنید، بدین خاطر است که عادت کردهاید که در چنین شرایطی از خشم و ناراحتی خود استفاده کنید. در حالی که اگر تمرین کنید که به جای خشم از رفتار بیانگر که بالا توضیحش رو دادم، استفاده کنید به مرور عادت میکنید که خشم و ناراحتی شدیدتان را کنار بزنید و با رفتار بیانگر احساس خوشایند و کارآمدی را در برخورد با دیگران تجربه کنید.
موفق باشید.
راه های زیادی برای کنترل خشم وجود داره
اما به نظره من اول ببینید اصلا ارزش داره عصبانی بشی
با زبون نرم ادم مار رو میتونه از لونش بکشه بیرون
شما یه حرف رو هرچند حق هم بگی با عصبانیت بزنی هیچ کس قبول نمیکنه جبهه هم میگیرن
ولی اگر همون حرف رو خیلی اروم و متین بزنیم ادما بهش فکر میکنن چون موج مثبت داره همراش نه خشم و عصبانیت
راه دوم اینه دیگران رو قضاوت نکنیم تا کمتر عصبانی بشیم.مثلا من خودم دخترانی رو میدیدم که حجاب خوب نداشتن خدا منو ببخشه اول میگگفتم خدالعنتشون کنه و برخودم بد بود ولی بعد تصمیم گرفتم بگم خدا هدایتشون کنه و اگرم برخوردی باهاشون داشتم خیلی مهربان و متین بودم
همیشه هم یادم میمونه " ما پیرو دینی هستیم که وقتیکه دیدن یه نفر شب مشروب خورده اون فرد رو صبح روز بعد به چشم مشروب خور ندیدن..گفتن شاید از شب تا صبح توبه ای کرده باشه" این همیشه اویزه گوش منه
این چند خط آخرین خیلی معنی داره ازتون ممنونم
اولین کار اینه که شرایط از کوره رفتن رو نباید به وجود بیاری
اگر هم احساس کردی محیط یا اشخاصی دارند شرایط روحی رو به هم میزنند باید ولو شده چندین ساعت از اون محیط و افراد دور بشی تا عصبانیتت فروکش کنه