سلام
دخترم و 25 سالمه در خانواده ای که مذهبی و سنتی هستند ،نیاز جنسی و عاطفی زیادی دارم و از خودارضایی بیزارم ،من نمیدونم چطور میتونید خود ارضایی کنید !من شدیدا به یک رابطه عاطفی عمیق و عاطفی نیاز دارم ولی اصلا ممکنه تو این جامعه ای که عشق و صداقت توش مرده ،این روزها تمرکزم رو کاملا از دست دادم و مدام وسوسه میشم که با کسی رابطه داشته باشم تا خودمو رها کنم از این نیاز، اما عزت نفسم و بخصوص افکار مذهبی که از دوران بلوغ تو سرم کاشته شده و منو میترسونه و مانعع بوده ،این چه دینداریه ؟ازجامعه ای که از ادما میخواد مثل هم عمل کنن عین هم فکر کنن بیزارم ،ادما با هم متفاوتن چطور به همه یه فرمولو میدین تا رو خودشون پیاده کنند ،چرا تو جامعه ما جایی نیست برای ادمایی که نمیخوان هم رنگ جماعت باشن :( چرا همش میگید دین اسلام کامله !در حالی که بسیاری از راه حلهایی که برای رفع نیاز جنسی ارائه داده در جامعه امروز نا کار آمده :( چه طور یکی مثل من میتونه ازدواج موقت کنه تا فکرش و تنش ازاد بشه اینجوری میشه مفیدتر عمل کنه تو بقیه بعد های زندگی، من سعی میکنم در طول روز با کارهای مختلف خودم رو مشغول کنم مدام درس و کتاب میخونم ،با خدا هم حرف میزنم و ازش میخوام کمکم کنه اما فایده ای نداشته ،خیلی مسائل در ازدواج مهمه اما علاقه و تفاهم اهمیت زیادی داره بقیه مسائل حل شدنیه ،اصلا اعتقادی به رسوم ایرانی و هزینه های بسیار زیادی که دخترو پسر و خانوادشون رو اذیت میکنه ندارم ولی چطورمیشه کسی رو پیدا کنم که بتونه بهم کمک کنه و هم عقیده باشیم،هیچ کدوم از خواستگارهام رو نپسندیدم نمیخوام خودمو به خاطر فشار نیاز جنسی گرفتار یک ادم اشتباهی کنم :( دیگه فشار نیاز جنسی رو نمیتونم تحمل کنم ،من حس میکنم دیگه دارم اعتقاداتمو از دست میدم و این خیلی غمگینم میکنه به نظرتون وقتش نرسیده که احکام اسلامیرو طبق نیاز جامعه تغییر داد این چیزایی که میگید 10 قرن پیش کاربردی بود نه الان که بمب باران جنسی و روانی میشیم ،ممنون میشم اگر مثالهای بی ربط نزنید مثل اینکه اگر تشنه باشی زهر و نمیخوری و تبدیل نمیشی به پیراهن دسته دوم ،اینها هیچ ربطی بهم ندارند
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
سلام
سلام علیکم اولا میگین این چه دینداریه خواهر گرامی دین کامل است هر عیبی است از مسلمانی ماست ازدواج بهترین راه رفع نیاز جنسی و عاطفی هست همه مث شما هستند تنها شما نیستین که اون آقایی هم که پررویی کرده گفته بیا نیازتو برطرف کنم خودش ناموس نداره اخه مردک ازدواج موقت با دخترمجرد
اولا من گفتم ازدواج موقت ( یعنی اگر رشیده باشه ) یا دائم یعنی دائم میتونه به تو هم هیچ ربطی نداره که دخالت میکنی خودت ناموس نداری درست صحبت کن یهویی از طاق افتادی این وسط ، من نمیدونم ادمین چرا حرف این جور کسارو تایید میکنه !!!!!!!
بشین سرجات نظر نده !!!
داداش عصبی نشو
تازه از راه رسیدی
این محمدرضا کلا دوست داره مشکل همه رو حل کنه
بحث دختر جوون نیست
نامرد به من هم پیشنهاد ازدواج داده بود
خخخخخخخخخ
حالا جدا از شوخی های تو نامرد تو چرا به دروغ میگی پیشنهاد الان خیلیا که پیج تازه بخونن فکر میکنند تو راست میگی ازت انتظار نداشتم!
بیا من نیازتو شرعی برطرف میکنم یعنی ازدواج موقت یا اگه خاستی دائم ؟
هنوز باید تحمل کنی و شاید تا آخر عمر. دور و برت رو نگاه بندازی می بینی کسایی که به مرز پیری رسیدن اما هنوز مجردن.
در ضمن خدا هیچ وقت دعایی که صلاح بندش نباشه مستجاب نمی کنه.
خواهری فقط خدا میتونه تو رو از محبت طرفت بی نیازکنه
باور کن عشق کسی که باهاش آروم شی فقط دست خودشه
من تو زندگیم تجربشو داشتم که دارم بهت میگم
منم خیلی دلم میخواست الخصوص وقتی ۲۰ سالم بود
گفتم نه بزار به وقتش خودش بیاد حالاکه ۲۷ ساله میگذره
بازم قسمتم نیست با اینکه شرایط من تو ازدواج فقط
صداقت و وفاداریه ولی خانم خیلی سخت گیرند
تو باید بازم تحمل کنی محکم تر از قبل
برا خانوادم عشق بود به من که رسید وا رسید
فقط میگم از خدا بخواه فقط از خودش
تا خدا نخواد حتی یه برگم از درخت نمیفته
دین میگه ازدواج کن تا نیازت برطرف یشه.
حالا اینکه ما همه خواستگار ها رو بذبایل بعضاً واهی رد میکنیم، دیگه تقصیر نباید بندازیم.
یعنی از این همه خواستگار، یکیشونم خوب نبود؟؟
بهضیامون فکر میکنیم خواستگار کاملا باید منطبق بر ایده آل های ما باشه! بقول یک نفر میگفت: اگر اینجوری بخوایم، باید به خدا بگیم یک نفر رو با این ویژگیها برامون بزاد!!!!!!!!!
به نظرم مشاور سایت محمدی کاملا درست توضیح داد
متاسفانه ما داریم به پای فرهنگ های من در آوردی مردم کشورمان می سوزیم
و واقعا ربطی به دین نداره
الان در کشورهای عربی اروپایی آمریکایی چقدر راحت دارند ازدواج میکنند اما تو ایران واقعا بدبختیه
سلام، حرفت درست و سنجیدس و کاملا موافقم
ما همه تجربه فشار تنها بودن و میل جنسی و ... رو داشتیم
به نظر من تو سن اوج نیازت ، نیازت برطرف نشه میخام که بعدش دیگه برطرف نشه
تو سن اوج نیاز باید سرکوب کنی نیازتو، لهش کنی
سرکوب کردن واسه من و امثال من کم کم باعث فشار عصبی و افسردگی میشه
افسردگیم باعث سردمزاجی شدید و حتی تنفر به رابطه جنسی میشه، تنفر به شهوت و تنفر به آدمایی که پر شهوتن و تورو فقط به خاطر این میخان که وسیله باشی برا ارضاشون
شهوتی که پست و بی ارزش شمردیش الان له و پودر و خاک شده و تو ذهنت یه چیز منفی منفی هست
حالا اگه سرکوب نکنی
دوتا راه داری
۱_ خودارضایی که خودش اعتیاد آوره و صدپله حال روحی ادمو داغون میکنه، اراده رو نابود میکنه و باعث افسردگی میشه حداقل واسه جونایی که عذاب وجدان میگیرن و به اعتقاداتشون پایبندن
۲_ وارد شدن به رابطه دوستی که اونم بستگی به طرفت داره اما مطمین باش تو این سن احتمال ۱۰٪ هست که تو وارد رابطه جنسی نشی
حالا اگه ازدواج کنی با طرف که خوبه
نکنی هم باز گرفتار حال بد و افسردگی میشی
راه سومم صیغه شدنه که نه تو عرف جایی داره نه تو افکار ما که البته حلال هست و واسه دخترای مجرد اصلن درست نیست
واقعا نمیدونم چه راهی میمونه واسه یه دختر
حل مسئله در روی آوردن به حرام نیست - مانند دوستی، ازدواج سفید (همباشی سیاه)، صیغه و... ازدواج موقت اگر با نیت دفع هوس باشه اشتباه محضه چون هوس سیری نداره و این روشنه، برای یک خانوم میتونه سختتر هم باشه چون با چالش دل بستن و تعمیق عواطف روبرو هست و احساسات در خانومها به مراتب میتونه بیشتر باشه.
مسئله در مسابقه تجملات و چشم و هم چشمی هاست، ما از همین امتحان الهی هم سربلند بیرون نیامدیم و هر سال این ریخت و پاشها بیشتر شد. جالبه که بهانه های نادرست علت توجیه این رسوم غلط شد، مثل چیدن سفره های رنگین و پر خرج به بهانه تکریم مهمان، رسوم بعضا قدیمی و پرخرج که مربوط به دوره فراوانی منابع طبیعی و جمعیت کم بود و... وقتی حاشیه اصل میشه و متن کم اهمیت میشه نتیجه اش همین اوضاع امروزه.
و جالب اینکه این حاشیه ها اگر نگم همشون لااقل بیشتر اینها رنگ زنانه دارند. چشم و هم چشمی ها، خرج کردنهای بی قائده و....
خواهرهای محترم یک سوال دارم، البته میدونم مخاطبین عزیز سایت از خانومهای معتقد و فرهیخته هستند، لکن با علم به اینکه این عادات نادرست در هر قشری رخنه کرده، سوالم اینه، شما اگر از نظر مالی محدودیت نداشتید، جشن و مراسم ازدواج رو پرخرج می گرفتید؟
من خودم به شخصه، اهل ساده زیستی هستم. حتی همین موضوع باعث تعجب خیلی از دوستانم میشد. بنظر من مراسم پر زرق و برق حتی اگر همسرت ثروتمند ترین فرد جهان هم باشه، هم اسرافه، هم باعث میشه انسان از خدا دور بشه. فلسفه ازدواج خیلی خیلی معنوی از این حرفهاست.
آفرین، بخدا نه اینکه اظهار کنم، نه، عین حقیقته، شما و خانومهای وزین و نجیبی که اینجا حضور دارین از خوبان هستین، از اون جنس خانومهای که مرد در کنار شما رشد میکنه.
یکی یه حرفی زد عجیب به دلم نشست و باهاش خو گرفتم؛ می گفت چشم و هم چشمی و اسراف چه معنی میده جز اینکه تو دل چهار نفر مثل خودت یا از خودت پایین تر حسرت بکاری. آدم همین قدر دقت کنه متوجه این عیب میشه.
خدایا به حق همین شبها، به حق خوبهات، مرضهای دلمون رو خوب کن، الهی آمین
منم ساده زیست بودم
بخاطر همین ساده زیستی چندتا خواستگار ک انتظار جهیزیه فلان و مراسم بسار داشتند منو رد کردند
آخی چه دختر خوبی حیفی تو بخدا
هعی دل
لابد لیاقت نداشتیم
آبجی اونها ظرف درکشون گنجایش خوبی های شما رو نداشت. وگرنه مال دنیا مثل بازیه، یه روز آدم داره یه روز هم نداره، به عینه برای خودم ثابت شده. شما طبعتون بلنده که اینطور محکشون زدید. ان شاءاللّه به حق همین شبهای عزیز، اونی که لایق و سزاوار زندگی با شماست تو سرنوشتت ن پا بذاره و خوشبخت و سلامت باشید.
راستی اسمتون زیباست، متضاد ناشناس...
طبع بلند و مغرور نسبت ب نامحرم
بزرگوارین شما
ان شاءاللّه خوشبخت باشید به حق همین وقت افطار
من با شما موافقم خودمون یه سری از بندها برا خودمون درست کردیم و توش گیر افتادیم و خیلی هم سخت هست که این موارد برطرف شود. شاید یک سری از این بندها هم ماله اسلام تحریف شده است که بهمون تحمیل کردن
یعنی به نظر من به یک منجی نیاز هست که همون طور اعراب سوسمار خوار رو ادم کرد به مردم این زمان هم این فرهنگ رو بفهمونه که تو ازدواج سخت گیری نکنند. من خودم چند جا رفتم خاستگاری اما با یه سری از دلایل واقعا پوچ ردم کردن. خب دیگه ادم دل و دماغش رو از دست میده توی این اوضاع بد به فکرای دیگه میفته.
متاسفانه من دیدم خانواده هایی که حاضرن دختر یا پسر به گناه بیفته اما با کسی که خانواده ها نمیپسندن ازدواج نکنه
فقط امیدوارم که خود خدا به دادمون برسه
<p>سلام.این متنو دارم در اولین سحرگاه ماه مبارک رمضان مینویسم.شاید طولانی بشه.</p>
<p>راستش من چندبار متن سوالتونو خوندم.اهل نصیحت بیخودی نیستم.خانم محترم آفرین که سوالتونو صریح پرسیدید.نیازی که شما دارید کاملا بجاست و نشان از سلامت روحی و فیزیولوژیکی شماست.هرکس هم بیاد بگه من نیاز ندارم یا بیماره یا دروغ میگه.احسنت به شما که با نیاز شدیدی که دارید تا الان سالم خوندید که جای واقعا شکر داره.دلیلش هم اینه که نون حلال خوردید بدون شک.از حرفها و نیاز شدیدتون میشه فهمید واقعا تا الان فقط خودتون بودید و خدای خودتون.</p>
<p>ی پیشنهاد، شما در هرکاری با این پیشنهاد بنده بری جلو شاید نتیجه بهتری بگیرید.همیشه قبل از انجام هرکاری، فرض کن اون کارو انجام دادید و حالا ببینید بعد انجام اون کار چی به دست آوردی و وی از دست دادی.</p>
<p>اگر خدایی ناکرده بعد از ۲۵ سال پاکی و نجابت(که تو این جامعه مثل گوهر نابابه) به دلیل نیاز عاطفی با جنس مخالف همکلام شدی مطمئن باش به شدت وابسته میشی(چون تجربه اولتونه و بهش وابسته میشی و تهش بیراهه هستش) و مهمتر از اون دیگه با همسر آینده اون لذتی که باید ببریو نمیبری چون یک سری حریمها را تو وجودت شکستی و این نوعی عذابه.دوم اینکه ارتباط با نامحرم برات عادی میشه و بعد از مدتی نگاه به گذشته میکنی و عذاب وجدان درونی میگیری و حالت از خودت به هم میخوره چون ۲۵ سال پاک بودی و دل پاکتو(و خدایی ناکرده جسم پاک و نجیبتو) دادی دست جنس مخالفی که اصلا قصد ازدواج نداشته.اونوقت بعد ازدواج وقتی کنار همسرت هستی و دستتو گرفته نه لذت میبری و عذاب وجدان میگیری.همیشه ی لکه خاکستری گوشه دلت میمونه.این عذاب دنیایی هستش که خدا وعدشو داده.(برای پسر هم خدا غیرتو ازش میگیره که خودش بدترین عذابه).سرتونو درد نیارم.میدونم سخته و پاک بودن مشکل.اما اوایل سوره نور را بخونید.خدا قول داده که مردان و زنان پاک نصیب همدیگه هستند.لذت روحی و جسمی دنیوی و عاقبت به خیری راحت به دست نمیاد.باید باید با خدا معامله کرد.قبول دارم خیلی سخته.چون خودم تجربشو دارم و خیلی دوست دارم محبت کم و همدم و همسر داشته باشم و در کنارش به آرامش روحی و جسمی برسم.تا الان خیلی برام موقعیت گناه پیش اومده و تو این جامعه فاسد به بیراهه رفتن مثل آب خوردنه اما آب کثیف و گل آلود.من به قول و سنت خدا خوش بینم و منتظرم آب گوارا و حلال بخورم.تشنگی را باید تحمل کرد و با آب پاک برطرفش کرد.
خیلی پرحرفی کردم.در آخر قدر پاکی و زحمتتو بدون چون اگر از بین رفت مثل اول نمیشی.از خدا بخواه همسر پاک و صالح نصیبت کنه.عجله نکن.شاید خواستگاران که به دلت ننشستن پاک نبودن و خدا مهرشونو به دلت ننداخته.برای من هم دعا کن.چون دارم کم میارم.یک پیشنهاد.نماز شب غوغا میکنه.اگر لایق بودم بنده راچهلمین نفر بزارید.
ممنون که خوندید.چون کاملا درکتون میکنم، وظیفه دونستم و پاسخ دادم.عذر بابت پرحرفی.دست حق به همراه تون.منتظر آب شیرین و گوارا باش.
البته اشکال نداره تو برنامه با جنس مخالف حرف زد
چون تو دید همست بستگی به خود طرف داره
که وابستش بشه یا نه من خودم
تاحالا وابسته هیشکی نشدم که اگه رفت
یا جوابمو نداد روحیم بهم نریزه
تو این ده سال که اینجا بودم وابستگی هیشکی نشدم
گناه فقط دوست پسر و دختریه یاشخصی حرف زدن
تو برنامه ها اشکال نداره با هم جنس مخالف حرف بزنی
سلام.نماز و روزه هاتون قبول باشه.اولا که عکس پروفایل قشنگی.بنده منظورم از ارتباط با جنس مخالف، ارتباط عاطفی بود چون خانوم محترمی که سوال پرسیدن دوست داشتن ارتباط عاطفی و... داشته باشن.اما ارتباطی که در انظار عمومی و گناه آلود نیست اشکالی ندارد.در ضمن قصد جسارت به حضرتعالی را نداشتم.اکر ناخواسته ازم رنجید بنده را ببخشید.التماس دعا
منم باتو موافقم واقعا تواین شرایط خیلی سخته از راست وچپ بی حجابی میباره من که خودم توی سرکارم میبینم طرف اصلا حجابشو رعایت نمیکنه !
عه چه تو یکبار عاقلانه حرف زدی
خدا از شر شیاطین حفظت کنه
آوووو آقای کار کن حالا کارت چی هست
تو چه زمینه ای مشغول کاری
مردم به من میگن پزشک ، کارم واکسیناسیونه و حقیقتو میگم که طرف اصلا حجابشو رعایت نمیکنه جلوی من به بچش شیر میده با اون وضعش و ... یا برای واکسن زدن خانم ها البته بعضیاشون با اون وضع حجاب و...
حالا حساب کن تو این شرایط همه همکاران خانم و فقط یکی یا دونفر آقا هستیم واقعا خیلی سخته که هنوز مجردم از خدا خواستم همه جوونا خوشبخت بشن بعدش اگر من رو لایق دونست برای منم بشه !!!
ببینید من دلم خدا رو شکر سعی کردم رک و صادق باشم نه اهل سیگارم نه رفیق بازم ته دلمم هیچی نیست ولی نمیدونم اون چیزی که میخام هنوز قسمتم نشده ، برای همه و بعدش برای منم خواهشاً جدا از شوخی هایی که کردیم دعا کنید تو این شب های مهم و معنوی وپرفیض
راستی نمیدونم مردم به من میگن دستت سبکه !!!
برای تب بچشون به غیر از استامینوفن دعای نور روهم سفارش میکنم !
من ميدوونم(بالحن گوريل انگوري)بخون
اگه میتونی بگو چراناراحتی خوب اینجاک نمیشناسیمت تا ناراحتی پیش بیاد یاخجالت بکشی اینجوری هم حالت خوب میشه هم اگه بتونیم راهنماییت میکنیم نازنین خانوم
گفته دیگه نیاز جنسیش
رو برطرف کن
هر سخن جايي و هر نکته مکاني دارد
هميشه از بد بدتري هم هست
با زندگي من ب بدتراين اوضاع پي ميبردي
ولي توکلم به بالاييه
ميدونم ازدواجم دردمو بيشتر ميکنه
چرا؟
دخترباباييه اين وسط اگه بابات بهت محبت نکنه آدمي نيستم که دنبال گداييش باشم ولي هميشه خلا بوده در وجودم
زن منبع آرامش خونست مرد بايد آرامششو از اون تامين کنه حالا تو خودت آروم نباشي چجوري به مردت آرامش بدي؟
احسنت. درست گفتی
محبت شامل خيلي چيزا ميشه ک من بويي نبردم بجاش ضربه ي چوب که رو بدنم خودشو نشون ميده يا وقتي قصد جونمو کرده بود بي دليل
از اول همینطور بدخلق بود؟
پدر بدخلقی میکنه؟
خب چرا خواستگارات رو رد میکنی؟
عرض سلام و احترام خدمت شما؛ در متنی که ارسال داشتید، سرزنشهایی را در مورد دین بیان فرمودید و اشکال کردید که دین نمیتواند نیاز جنسی شما را برطرف کند؛ ممنون میشوم اگر لطف بفرمائید، بیان نمائید دقیقا منظورتان از این که دین نمی تواند نیاز جنسی شما را برطرف کند چیست و مثلا اسلام باید چگونه نیاز جنسی شما را برطرف کند؟
فرمودید: «بسیاری از راه حلهایی که دین برای رفع نیاز جنسی ارائه داده در جامعه امروز نا کار آمده»
بیایید یک بررسی اجمالی داشته باشیم؛ بر اساس حکم عقل، یا انسان به هر دلیلی امکان ازدواج دارد یا ندارد:
1. اگر امکان ازدواج دارد خب ازدواج کند، و اتفاقا اسلام راه برطرف کردن نیاز جنسی را ازدواج معرفی کرده که این ازدواج یا میتواند موقت باشد یا دائم؛ به نظر شما آیا این که اسلام راهکار برطرف کردن نیاز جنسی را، امر طبیعی ازدواج و ارتباط معقول با جنس مخالف معرفی فرموده، کار بدی انجام داده است؟!
2. و یا اینکه شخص به هر دلیل امکان ازدواج ندارد، و کسی خواهان او نیست و یا شرایط برای ازدواج او مهیّا نیست، خب اسلام به نظر شما باید چه بگوید؟ طبیعی است که در این صورت راهکار خویشتنداری و پرهیز از شعلهور کردن بیشتر تمایلات جنسی را بدهد.
اگر اسلام غیر از این دو، چیز دیگری میفرمود میبایست به آن شک میکردیم؛ اما آنچه بیان داشت مطابق منطق است و این حکم منطقی ربطی به قدیم و جدید ندارد.
وَأَنْكِحُوا الْأَيامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يكُونُوا فُقَرَاءَ يغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ [نور/32] مردان و زنان بيهمسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و کنيزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بينياز ميسازد؛ خداوند گشايشدهنده و آگاه است!
وَلْيسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يغْنِيهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ [نور/ 33] و کساني که امکاني براي ازدواج نمييابند، بايد پاکدامني پيشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بينياز گرداند!
پس دین اسلام به یک تقسیم بندی کاملا عقلانی اشاره کرده و وضعیت از دو حالت خارج نیست: #حالت_اول: یا مردی نیست که با شما خانم بزرگوار ازدواج کند که خب کاری نمیتوان کرد، به نظر شما دین میبایست فردی را مجبور کند که با شما ازدواج کند؟ در این صورت پیشنهاد داده میشود از اموری که این نیاز را تشدید میکند دوری کنید تاحداقل تشدید نشود. #حالت_دوم: یا مردی هست و مناسب شما میباشد در این صورت شما هم اگر ایشان را پسند کردیدمیتوانید با ایشان ازدواج کنید. بله، جهت جلوگیری از اشتباه و تصمیمات هیجانی غیرمنطقی اسلام توصیه کرده دختران جوان که سابقه ازدواج نداشتند، با پدر خود مشورت نمایند (مردان، اهداف مردان را خوب میشناسند) و مشورت امری است که تمامی مکاتب و عقلای جهان آن را تایید میکنند؛ که البته اگر معلوم شود پدرتان بیدلیل دارد مخالفت میکند قانونا و شرعا اجازه ایشان ساقط خواهد شد. به نظر شما اسلام دیگر چه باید میگفت که نگفت؟!
البته به نظر میرسد اشتباهی که شما دچار آن شدهاید خلط دستورات راحت دین در مورد ازدواج، با آداب و رسومهای غلط جاری در جامعه و یا به صورت خاصّتر رسوم جاری در بین خانواده خود و اطرافیانتان هست؛ منتها نباید آنها را به اسم دین گذاشت.
فرمودید: «هیچ کدوم از خواستگارهام رو نپسندیدم نمیخوام خودمو به خاطر فشار نیاز جنسی گرفتار یک ادم اشتباهی کنم» خب پس شما خداراشکر خواستگارانی دارید؛ طبیعی است که نمیتوان در مورد پسرانی که به هر دلیل تمایل به ازدواج با شما ندارند اجباری را وارد کرد که حتما با شما ازدواج کنند کمااینکه شما را هم نمیتوان مجبور کرد به هر پسری جواب مثبت بدهید؛ اما از بین کسانی که خواهان شما هستند دلیلتان برای رد کردن آنها دقیقا چیست؟ به نظر میرسد که نگاه سختگیرانهای نمیخواهید داشته باشید ممنون میشوم اگر علت را بیان بفرمائید تا پیرامون آن صحبتی داشته باشیم. البته پیش از آن ممنون خواهم شد این دو مطلب را که سابقا نوشتهام را ملاحظه بفرمائید:
افسوس موارد گذشته را میخورم!
https://www.btid.org/fa/news/94688
راهکار دین اسلام برای رفع نیاز جنسی
https://www.btid.org/fa/news/99303
خلاصه پاسخ:
راهکار اسلام برای ارضای نیازهای جنسی، ازدواج است و سفارش فرموده برای رسیدن به این مطلوب سختگیریها را کنار گذاشته و چه در انتخاب خود همسر و چه امور مادّی مقدمات و شروط آن سختگیری نشود. اما اگر به هر دلیل امکان ازدواج برای فردی ممکن نشد، دستور بعدی مبنی بر خویشتنداری و تشدید نکردن نیازهای جنسی بیان شده است. البته متاسفانه بسیاری از افراد جامعه آداب و رسومهای غیر دینی برای خود ساختهاند و این سنت حسنه دینی را سخت کردهاند که یقینا مردود است و باید آن را سرزنش کرد؛ منتها در این بین فرصتهای منطقی ازدواج را هم که فراهم هستند را نیز نباید بدون دلیل واقعا مقبول و صحیح، ردّ کرد.
مطلب خوبی بودش https://www.btid.org/fa/news/99303