داستان روزه و اخلاص

12:34 - 1401/01/20

-روزی مسجدی می‌ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می‌کنید؟
گفتند: برای رضای خدا مسجد می‌سازیم.
بهلول می‌خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند:«مسجد بهلول». سپس شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.

روزی مسجدی می‌ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می‌کنید؟
گفتند: برای رضای خدا مسجد می‌سازیم.
بهلول می‌خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند:«مسجد بهلول». سپس شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
سازندگان مسجد وقتی این صحنه را دیدند، بهلول را پیدا کرده به باد کتک گرفتند.
بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته‌ایم؟ فرضاً مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته‌ام، خدا که می‌داند شما این مسجد را ساخته‌اید!
بعضی‌ها جلوی مردم کارهای خوبی می‌کنند، ولی در تنهایی  و جایی که مردم نمی‌بینند، طوری دیگر رفتار می‌کنند.
به افرادی که کارهای خیر و خدا پسندانه را فقط برای محبوب شدن در بین مردم انجام می‌دهند، ریاکار می‌گویند. در مقابل افرادی هستند که به خاطر خدا اخلاص دارند. هر کار و زحمتی را فقط برای اطاعت خدا انجام می‌دهند.
ساختن مسجد یک عبادت است. نماز خواندن هم یک عبادت است که باید با اخلاص انجام شود. اما  روزه گرفتن به اخلاص بیشتری نیاز دارد. چون شخص می‌تواند در اتاقی روزه‌خواری کند و کسی نبیند. اما به خاطر خدا خودش را کنترل می‌کند. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام )در این مورد می‌فرماید:
خداوند روزه را واجب کرد تا اخلاص مردم  را آزمایش کند.
نهج‌البلاغه، حکمت252

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 4 =
*****