تغییر خونه برای روشن شدن اینده

من هم موقعیت شما رو دارم، فقط تعداد خواستگارهام زیاد نیستن 
پدرم با اینکه توان مالی تعویض خونه رو داره اما در محله نامناسبی زندگی میکنیم، خودم هم از نظر تحصیلی و ظاهر و شغل هم در سطح قابل قبولیم
من خیلی میترسیدم خواستگارای درست و حسابیم رو راه بدم هم از تحقیر خودم و خانوادم بخاطر وضع مالی ظاهریمون، هم بخاطر سطح سواد خیلی کمه پدر و مادرم
ولی حس کردم ناچارم، واقعا دوست داشتم ازدواج کنم و مطمئن نبودم ونیستم که تا ابد خواستگار داشته باشم، خواستگارهایی که فکر میکردم ارزشش رو دارن اجازه دادم تا بیان، راستش تا بحال کسی نبوده که باهام صحبت کنه و تو جلسه اشنایی ابعادمختلف زندگیمون رو ببینه و جواب منفی بده، تا بحال همیشه جواب منفی از سمت خودم بوده
البته من هنوز هم فکر میکنم که یه علت تعداد خواستگارای کم ام همین محله بدمونه و منم مثل تو به پدر و مادرم غیرمستقیم گفتم و اونها هم فهمیدن و گوش ندادن، اما تجربه ام تو راه دادن خواستگار اینه که ادمها از دور خیلی خفنتر از اون چیزی که هستن به نظر میان، واقعیت اینه که خانواده هایی هستن که کلی تو خانواده های پولدار خواستگاری دختر رفتن ولی احتمالا دختری با سطح شعور تو و خانواده ات ندیدن، به نظرم من اون موقعها خودم رو دست کم میگرفتم که فکر میکردم فقط بخاطر نقطه ضعف مالی و سواد پدرم دیگه چیزی ندارم
بگذریم از ادمهای بی شعوری که براشون ثروت دختر بیشتر از شعور و تحصیلات و شخصیت دختر اهمیت داره، راستش بعضی وقتها که حالم خوبه با خودم میگم چه بهتر که اینا سمت من نمیان، چون چه با من این رفتار رو داشته باشن چه با بقیه بهر حال همون آدم هستن که حالمو بد میکنن...

سلام
حرف این خانم کاملا درست...ولی تا حالا فکر کردید اگه همون پسری که برا خونه و زندگی شما میاد،اگه خدایی نکرده پدر شما ورشکست شد و و مجبور شدید برید پایین شهر و دیگه روش نشد بگه به خانواده و فامیلش که خونه پدر خانمم کجاست ،چه اتفاقی میفته؟

چیزی که عوض شدنی نیست اصل و نسبه

به قول گفتنی طرف از اسب میفته از اصل که نمیفته!

من بازم حرف این خانما قبول دارم...ولی متاسفم برا طرز فکر پسرا که اینگونه فکر میکنن.
البته خودم یکی از اون پسرا هستم!

یه چیز دیگه ام که هست اینه که وقتی پسرا سنشون میره بالا دیگه تو فکر این مسائل نیستن برعکس خانم ها!!!!

واس همین دوس ندارم تو شهری زندگی کنم که توش فک و فامیل زیاد باشه چون خیلی سنگینه این حرف که بشنوی فلان فامیل اینجوره و فلان اونجوره چکار بقیه فامیل داری کار خودتو بکن. اگه جایی ک زندگی میکنی واس خودت عذاب اوره خب حق با شما ولی اینکه عذاب بکشی که تقی چی میگه و نقی چی میگه شما اروپا هم زندگی کنی مردم یجور دیگه زخم زبون میزنن. ایننجا ایرانه مردم تیکه نندازن روزشون شب نمیشه .. من جایی برم ه خونواده طرف خیلی ساده باشن و خونه ساده زندگی کنن بیشتر خوشم میاد البته خونه باید تر و تمیز باشه ولی اینکه اجناس لوکس توش نباشه بیشتر خوشم میاد یاد خونه های قدیمی میفتم. 
اگه خیلی برات سنگینه با پدرت حرف بزن خونه رو عوض کنید بگو من شرایطم اینه همین چیزایی ک نوشتی رو بگو ولی در کل بدنبال تغییر افکارت باش
منو یاد دوره ابتدایی انداختی  اگه موقع عید لباس نو نداشتیم  کلی ناراحت بودیم و خجالت میکشیدیم جلوی دوستامون حالا که بزرگ شدیم اگه لباس نو هم داشته باشیم میذاریم چند هفته بعد بپوشیم میگیم این بچه بازیا چیه. میگم نکنه 10 سال دیگه به خودت بخندی که چه نگرنی های بی موردی داشتی.

طرز فکرتون اشتباس و با این کار ممکنه موقعیت ازوداج رو از دست بدین ، خواستگار خوب که همیشگی نیست ممکنه بعد مدتی دیگه خواستگار خوب نداشته باشین .
افرادی که میاین خواستگاری شما رو به خاطر خودتون میخوان نه به خاطر خونه و پول و.. . هر خواستگاری هم به خاطر این موضوع نخواد بیاد خواستگاری همون بهتر که نیاد .
شما باید افکار خودتون رو درست کنید و با این قضیه کنار بیاید که دیگه خونتون جنوب شهره . خواستگار هم راه بدین  خونه .ولی در کنارش با پدرتون هم صحبت کنید که شاید خونه رو عوض کرد . میتونید از ماردتون و بقیه اعضای خانواده کمک بگییرید .

عزیزم داری اشتبله میکنی که راه نمیدی
اصلا بخت و اقبال به بالا شهر و پایین شهر نیست
خواستگاری که به خاطر محلتون تورو پسند نکنه همون بهتر که نشه.اونی ک تورو به خاطر خودت بخواد اصله
خداروشکرم که نیگی خواستگارات تحصبلکرده و با فرهنگن پس درک اینم دارن که به محله نیست
من به عنوان خواهرت بهت میگم راه بده
تصمیم با خودته

من پسر اگر بدونم تو دختر همچین تفکری داری مطمئن باش در انتخابم تجدید نظر خواهم کرد

سلام
اگه خواستگارهات مشکلی بااین قضیه ندارن، مشکل اصلی خودت و فکرغلط خودت هستش
البته اگه محله زندگی شما ازنظر فرهنگی، بدنام هست بهتون حق میدم ولی اگه صرف جنوب شهربودن باهاش مشکل دارید، اشتباه میکنید، کسی هم که به خاطر این مسئله ( صرف جنوب شهر بودن) بخواد از ازدواج باشما منصرف بشه، همون بهتر که بشه

با سلام و ‌احترام

از اعتماد شما به گروه مشاوران‌"رهروان ولایت"‌متشکریم. انشاءالله منشاء خیر ‌و‌ سعادت برای شما باشیم.

به خاطر روحیه بالا و پشتکارتان، شاکر خدا باش و ما به شما تبریک می گوییم.

هر کسی شما را به عنوان همسر آینده می‌خواهد، باید با واقعیتها کنار بیاید و همین طور که هستید شما را قبول کند؛ ولی از طرف دیگر  هم به شما و هم به پدرتان حق می‌دهم. شاید دلایل پدرتان قانع کننده باشد ؛ ولی از طرف دیگر بهتر است، شما از طریق بستگان، عمو و عمه ها یا هر فردی که نفوذ کلام بر پدر شما دارد، اقدام کن و پافشاری کن که آیا انصاف است این همه خواستگار خوب دارم و به خاطر این مشکل که قادر به حل آن هستید، به آرزوهای دخترتان توجهی نکنید.

از هر فرصتی استفاده کن و در موقعیتهای مختلف و خوب، حرفت را دخترانه به والدینت بگو، انشاءالله قبول می‌کنند.

البته همان طور که خودتان اشاره کردید، اگر خواستگارهایتان مشکلی ندارند و با همین شرایط حاضر به خواستگاری هستند، بهتر و منطقی است که  تا دیر نشده بگویید خواستگاری بیایند؛ بلکه پدرتان هم رضایت به نقل مکان کند. دعاگوی شما هستیم. وفقکم الله