18:25 - 1392/05/11
رهروان ولایت ـ با توجه به تعداد بالای سوالات مشاوره ای، مدت زمانی طول می کشد تا کارشناسان به همه سوالات دریافتی پاسخ دهند این در حالی است که بعضی از کاربرا نیاز فوری به مشاوره دارند...
سلام
با توجه به تعداد بالای سوالات مشاوره ای، مدت زمانی طول می کشد تا کارشناسان به همه سوالات دریافتی پاسخ دهند این در حالی است که بعضی از کاربرا نیاز فوری به مشاوره دارند مثلا امشب قرار است برای شخصی خواستگار بیاید و می خواهد بداند چطور رفتار کند بهتر است، اگر این شخص منتظر جواب مشاور باشد باید دو هفته صبر کند که آن موقع هم پاسخگویی بی فایده می باشد.
برای اینکه دوستان بتوانند سریعتر و اجمالا به جواب برسند می توانند در این پست سوال خود را مطرح کنند تا از طرف کارشناسان و کاربران گرامی به صورت آنلاین راهنمایی شوند.
کلمات کلیدی:
نظرات
سلام
سلام
سلام
کسی نیستش ؟
سلام كي هست؟
سلام
ازدواج؟!
جهیزیه دست کم 30 میلیون-وام ازدواج 5 میلیون-دستمزد کارگر 500هزار-گوشت کیلو 40هزار تومن-طرف شکم خودش رو بتونه سیر کنه انصافا هنر کرده.
خیرالامور اوسطها:به قول حضرت پیامبر حتی در کار خیر هم باید حد وسط رو رعایت کرد-حد وسط رابطه ی بین دختر و پسر قاعدتا ازدواج هستش که اونم شرایط میخواد که شرایتش اینجوری هستش
بحث ازدواج که به دلائل فوق الذکر منتفی هستش-بحث ازدواج موقت و استمنا باقی میمونه
استمنا که کلا حرام هستش-پس فقط ازدواج موقت باقی میمونه
که در بحث ازدواج موقت هم،مشکلات بسیار زیادی هستش:
1.مرد تنوع گراست و پس فردا در زندگی زناشویی نمیتواند پایبندی بر یک شخص را داشته باشد و سر انجام به طلاق منجر میشود
2.چشم مرد به سایر زنان دیگر در جامعه به صورت نگاه ابزاری خواهد شد
3.بیماری های موجود در این روابط
4.رسوایی زنان و از میان رفتن شانسشان برای ازدواج.خوب قاعدتا کسی با زن خرابه و بدنام ازدواج نخواهد کرد
خلاصه تنها راهی که باقیست;انتخاب بین بد و بدتر هستش که به نظر من استمنا بهترین راه هستش-البته قضاوت با شما و مستندات دینیتون.بنده کلا نظر خودم رو اعلام کردم.فقط همین
انشاءالله با پیگری شما به اصلی ترین و مهمترین معضل در جامعه ی امروزمون پایان بدیم
چون عملا بعد از 8 سال دفاع مقدس،آمریکا و کشور هایی که به صورت غیر مستقیم متوجه شدن که با جنگ و به صورت مستقیم نمیتونن به ایران نفوذ کنن;تصمیم گرفتن که به صورت غیر مستقیم با ما ایرانیا به جنگ بپردازن-مثل ساخت جک های قومیتی که موجب اختلاف بین اقوام ایرانی شده-یا مثلا ماهواره ها که کاملا پارادوکس با اعتقادات دینی ما هستش و قاعدتا در طولانی مدت بر ما تاثیرات منفی را گذاشته و خواهد گذاشت که این مثال آخر رابطه ی کاملا مستقیمی با مقوله ی ازدواج داره،چون یکی از تبلیغات و وسائلی که در این برنامه ها تبلیغ میشه،بحث های جنسی و ازدواج هستش که غرایز انسان به تشویق برای دیدن این برنامه ها انسان رو میکشونه.
خلاصه نظرات و استنادات دینی شما رو در این باره دوست داشتم بدونم؟!
سلام
اولا روزی دست خداست و اون شخصی که شما باهاش ازدواج می کنید روزی مخصوص خودش را در پیش پرودگار دارد و قرار نیست از روزی شما استفاده کند چه بسا خداوند به خاطر آبروی همسر کسب و کار شوهر را هم رونق بخشد
ثانیا:جهیزیه می تونه سی میلیونی هم نباشه اشخاصی را من می شناسم که با جهیزیه شش میلیونی بهترین زندگی عاشقانه را دارند.
ثالثا:اشخاصی هستند که سی میلیون سهله سی صد میلیون برای عروسی خرج می کنند لیکن دل خوشی از زندگی ندارند و زندگی برای شان جهنمه.
لذا همه چیز به پول نیست به ایمانه برادر من، ایمان
سلام
سلام اقای مهدیار من به اون شماره ای که گفته بودین پیامک زدم.
الان باید چیکار کنم؟
سلام
چند ساعت بعد عضویت شما تأیید می شود و شما می تونید بدون تأیید نظر دهید
سلام .الان اینجا باید مشاوره ازدواج کرد؟
سلام
سلام
بله می تونید سوالات اورژانسی را تو این بخش مطرح کنید
سلام روزتون بخیر آقای مهدیار--شمارو بمن آقای کریمی معرفی کردن تا مشکلمو بهتون بگم
من چطوری تشخیص بدم که خواستگارم کوته خرد وشیرین عقل نیس؟
من یه دختر26ساله ام که معلولیت جسمی حرکتی دارم
یه سال پیش اقایی که قد کوتوله ای داشت بهم پیشنهاد ازدواج داد ک من زیادجدیش نگرفتم
گفت ک مدتی باهم حرف بزنیم اگه ب تفاهم رسیدیم باخونواده هامون درمیون بزاریم و ازدواج کنیم
پیش چندتا مشاورم توشهرستانمون رفت اما اونا میگفتن ازدواجتون غیرممکنه
چون اون اقا درامدش کم بودو نمیتونست برام پرستار بگیره و میگفتن اگه هم نگیره خودشم بعدا دیکس کمر میگیره(بخاطر جابجایی من)
تواین مدت هرچه اون عاشقم میشد علاقه من نسبت بهش کم میشد چون من2سال از اون بزرگتر بودم و فک نمیکردم این کار شدنی بشه اخه من تحصیل کرده و باهوش وتیز بودم اما اون بی سواد و ساده و....
بعدا فهمیدیم ارتباطمون گناهه ومن گفتم تاموقع ازدواج قطعرابطه کنیم
اخه برادربزرگتراز خودش هنوز ازدواج نکرده بود باید منتظر اون میشد
کم کم سادگی بیش از اندازش برام سوال شد
ب عقلش شک کردم
باتوجه ب اطلاعاتم حدس زدم کوته خرده اخه من دانشجوی حقوقم و توی یکی از کتابام نشانه هاشو خوندم و بدتر کلافه شدم
اخه بیش ازاندازه سادس و گیج میزنه------تازه حتی نتونسته درسم بخونه---7یا8بارم تو امتحان آیین نامه راهنمایی ورانندگی رد شده،بااینکه میدونم میخونه،همینا بیشتر میترسوندم
از یکی از پسرای کلاسمون که خیلی بهش اعتماد داشتم وفرد معتقدی بود خواستم بره باهاش باب دوستی بذاره تا همه چیزرو بفهمه اما هیچی دستگیرش نشد
بهش جریانو شکمو گفتم اولش ناراحت شد اما بعد قبول کرد ک بره پیش روانشناس و تست ایکیو بده
اما باز نمیتونستم ب ازدواجباهاش فک کنم میترسیدم نمیدونم چرا
تا اینکه دیروز مطالبی از سایت شما راجب معایب و مشکلات بزرگ بودن دختر از پسررو خوندم و بدتر ترسیدم بهش گفتم اونم بره بخونه اما بعدش نمیدونم چرا یه دفه بهش گفتم منو فراموش کنه ازدواج ما اخروعاقبت نداره و و....
کلی قسمم داد ک نرم و ترکش نکنم اما من فقط حرف خودمو زدم
گوشی و ایدیمم آف کردم
اون عاشقمه
همه چیزمو قبول کرده
اما شک من راجب هوشش کاررو خراب کرد
بنظرشما پسر کوتوله ای ک اخلاقش مث بچه ها سادس میتونه بامنی ک 2سال ازش بزرگترم ازدواج کنه؟؟؟؟؟؟
چرامن نمیتونم دوسش داشته باشم؟بخاطر کم سن بودنشه؟ما زیاد تفاهم اخلاقی وسیاسی و مذهبی داریم
فرهنگمونم مث همه
من احساس میکنم ک باید ازدواج کنم چو ناارامم
بنظرمن فلسفه ازدواج فقط حمایت اقتصادی و تولید مثل و روابط جنسی نیس--ازدواج یه ارامشی ب دوطرف منتقل میکنه
یه نیاز عاطفیه
یه همدم و همراز
---------------------------------------------
اگه اینو ازدست بدم دیگه میدونم کسی حاضرنمیشه باهام ازدواج کنه
چون اقای کریمی هم تو سایت مشاور گفتن فقط یه عاشق میتونه بامن ازدواج کنه که اون اقا واقعا عاشقمه-توی این یه سال فهمیدم
ازنظرمالی اگه من دفتر بزنم کارمون حله و میتونم کمی کمک خرجش باشم و پرستار بگیرم
--------------------------------
دیروز استخاره باقران کردم ک ازش جدا بشم: ک سوره الجن ایه1 و باردومم سوره الانسان ایه1 اومد که معنیشو نفهمیدم تکلیفم چیه؟؟؟
چطوری ازش بخوام برگرده؟؟ایا اصلا ب صلاحمه ک بگم برگرده یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
توروخدا زودجواب بدین ،
سلام
هوش افراد با هم دیگر متفاوته و برای ازدواج لازم نیست شخصی نابغه باشد یا بهره هوشی بالایی داشته باشد بلکه اشخاص معمولی و حتی کم هوش هم می تونند از پس زندگی بر آیند به شرطی که برای افراد ساده دیگران کمک کنند از جمله همسرشون .
با توجه به مطلب بالا از آنجایی که شما بهره هوشی خوبی دارید می توانید برای همسرتان در کارها کمک کنید و وی را یاری کنید تا چرخ زندگی را بچروخنه شما هر کدوم تان یه عیبی دارید ایشون جسم سالم و بهره هوش کمی دارند و شما هوش بیشتر و جسم ناسالم پس می توانید از هوش شما و جسم ایشان استفاده کنید تا زندگی بهتری بسازید. به شرطی که شما تو سری نزنید و اعتماد به نفس وی را نکشید بلکه تشویقش کنید و از هوشش تمجید کنید و الا اگر تو سری بزنی روز به روز بدتر میشه در ضمن ایشان را به همین شکل بپذیری و عاشقانه دوسش داشته باشی.
اینکه گفتید مشاورها می گویند نمیشه حرف درستی نیست چون اگر شما با وی ازدواج نکنی ممکنه تا آخر عمر نتونی ازدواج کنی تازه کمتر کسی آماده میشه بیاد یه دختر معلول را بگیرد و فقط براش هزینه کند بلکه برای شما باید اقوام و بستگان کمک کنند هم از نظر مالی و هم از نظر کمک در انجام کارها و هم اینکه خودتون می تونید دفتر بزنید و با توکل بر خدا زندگی تان را بچرخونید
در مورد بزرگتر بودن دختر هم عرض کنم که بنا به شرایطی که تو سایت خدمت تان عرض کردیم بزرگ بودن دختر اشکال ندارد به شرطی که شرایط گفته شده را داشته باشید مثل بچه ندانستن شوهر و توسری نزدن به وی همچنین اتکا به ایشان...
ممنون ازراهنماییتون
اما نگفتین بقیشو
ازش بخوام ک برگرده؟اخه دیروز ازترسم جواب رد دادم
واسم بدنمیشه غرورمو بشکنم؟اگه واقعا کوته خردباشه باید من مث یه مادر براش باشم اینطور نیس؟
لطفا دقیق و واضح و کامل بگین
لازم نیست صراحتا بهش بگید برگرد بلکه می تونی موبایلت را روشن کنی و اگر تماس گرفت با شرایطی راضی به برگشتش بشی از جمله شرایط اینه که ازش بخواهی سریعتر با خانواده نسبت به خواستگاری رسمی و عقد اقدام کند.
در مورد اینکه گفتی باید مثل مادر برخورد کنی؟ این کار درست نیست شما باید در زندگی براش یک دوست باشی نه یک مادر.
ساام
با دکتر متخصص مشورت کنید. مطمئن بشید وضعیت خاص هر دو شما خدای ناکرده تاثیر منفی روی فرزندانی که متولد میشند نداشته باشه. در مورد خودتون هم همینقدر که ایشون بتونه به اندازه فرد عادی مسائل و روابط بین افراد رو درک و زندگی رو صحیح اداره کنه کافیه.
سلام.کسی هست؟
نظرتون در مورد بحث ازاد جدید چیه؟
من یکبار ازدواج کردم و الان خواستگاری دارم که او تقریبا شرایط خودم رو داره 1 ماهی میشه که باهم در ارتباطیم اما من نمیتونم تصمیم بگیرم خیلی تردید دارم هرچی زمان بیشتری میکذره بدتر میشم آخه الان وضعیت مالی و زندگیم تقریبا روبه راه میترسم با ازدواج همه چی دوباره خراب بشه
سلام
یه سوال داشتم
سلامی دوباره
سلام تاچه ساعتی از شبانه روز کارشناس ها جوابگو هستن؟
سلام
اینجا چ خبره؟
آدم گیج میشد.
سلام علیکم به برو بچ
باسلام وخسته نباشید
من بامردی متارکه کرده بودویک دختر8ساله داره نامزدکردم خیلی همدیگه رادوست داریم امابه دلایلی باخانواده ام بحثش شدودیگه جوابم راندادوگفت من دیگه قصدازدواج ندارم فعلا.خواهشاکمکم کنیدوزود جوابم رابدهید.باتشکرفراوان
اصن فاز نمی ده اینجا
بچه ها په کجان؟؟؟؟؟
سلام
من 24سالمه مشکلات جنسی اذیتم میکنه تاحدی که استمنا میکنم
الان شرایط ازدواج وپولش راهم ندارم کارهم الحمدا...پیدا نمیشه خودم هم لیسانسم چاره چیست؟ممنون
به فرامرز
شما تنها کاری که باید بکنی فقط توکل بخداست و استعانت از ائمه اطهار.
بعدشم مراقب خوراکت باش.
سعی کن حداقل دو روز در هفته رو روزه بگیری
از انجام کارهای شهوت انگیز پرهیز کن
قران زیاد بخون
ورزش حتما یادت نره.خیلی موثره
و دیگه انشاا... که موفق باشی
سلام
سلام دوستان از بچه های بحث ازاد کی هست اینجا؟
دوستان کسی تشریف نداره؟
سلام.سوالی دارین بفرمایین من هستم
سلام، من یک دختر محجبه 23ساله هستم، خاستگار هم زیاد داشتم اما هیچکدوم مذهبی نبودن، میترسم ک سنم بالا بره و بخاطر اینکه تو ملاک مذهبی و تحصیل کرده بودن حساسم آخرش هیچوقت ازدواج نکنم، بنظر شما صحیحه ک من ب خاستگارام ب این دلیل ک مذهبی نیستن بگم نه و یا اینکه باید صبر کنم و ب خدا توگل کنم تا خدا کمکم کنه!!!!؟لطفا راهنماییم کنید
همينكارو بكن خدا كمكت ميكنه....منم دنبال دختري نميرم كه اهل دين و مذهب نباشه....در ضمن هر چي دختره پاك تر و مهربون تر باشه و نماز و روزش بهتر بهتر...الهي هرچا هستي خدا كمكت كنه...برات دعا ميكنم
خانم روژان صبر کنید همه بچه ها می آند
سلام اقا مهدیار
بنظرم اینجا هم نظراتش مثل همونجا صفحه ای باشه
یه صفحه مثلا با بیست تا نظر
اینجوری بهتره
امکان چنین کاری وجود داره؟
سلام
پیشنهاد خوبیه آقا امیر به مسئول فنی می سپاریم تا همون کار را انجام بدهند
سلام...اینجا چه خبره ؟
من سر درنمیارم ...
سلام
آقا مهدیار من دیروز دوتا نظر گذاشتم چرا نیست؟
اگه بشه یه صفحه مثل همون سایت درست کنید خیلی بهتره
سلام کاش یکی بگه چه ساعتی کارشناسا هستن؟
سلام
حالا درست شد
بحثی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب آقا مهدیار الان اگه بخوای پیام شخصی بفرستی باید چکار کنی؟؟؟؟
راستی میذاشتین بچه ها تا آخر ماه رمضون اونجا باشن بعد جمعش میکردین
سلام.منم اومدم
سلام مهندس چطوری؟
انگار یکی یکی دارن میان
سلام.خوبم.شما چطوری؟
راستی منو همون امیر علی صدام کنین
اما خدایی اینجا خیلی پیچیدست آقا مهدیار یه فکری به حالش بکن
آخييييييييييييييييييييييييييي
هفت خانه رستمو طي كردم
اينجا چرا شكلك نداره
راستي سلام
اقا مهديار لطفا يه فكري به حال صفحه بكنيد اگه مثله اونجا باشه بهتره ممنون ميشم
بچه ها عکسم قشنگه؟
اینم نفس
چرا گوشه کامنت من زده ویرایش
مال همه همینطوره
چرا بقیه دوستان صحبت نمیکنن!!!!!!!!!!!!
سلام به همه
سلام امیر جون.خوبی داداش؟
سلام امیر
شما کدوم امیری؟؟؟؟!!!!!
سلام اقا امير
شما امير (پسر دايي هستي)؟
چرا اینجوریه ؟؟؟؟
یه بار میره آخر یه بار میاد اول
آقا مهدیار!!!!!!!!!!!!!
نه اهل کاشان.
وقتی رفرش کنی همون اول صفحه میاد
سلام به دختر خاله ها
من همون پسر دایی هستم
سلام مهندس امیر علی
خوبی داداش
الان دیدمت
الان بخوایم نظرات جدیدو ببینیم باید چکار کرد؟
آقا مهدیار بیا برادر تو مغزم صدتا سواله؟هنگ کردم
بچه ها اگه سوالی پرسیده میشه همون پایین سوال جواب بدین.اینجوری بهتره
سوتي دادم
اصلا حواسم نبود شرمنده
كاربران انلاين بيايد با هم اشنا بشيم لطفا
منظورت ما چهار نفره نفس
ما که با هم اشنا هستیم
جون من فکر کردی الان همه صداتو شنیدن؟
بچه ها مهدیارم اومد
بچه ها نظرتون چیه بازم بریم همون جا
تو سایت نظرات
اونجارو که تاییدی کردن رفت
اقای مهدیار اگر هستی بفرمایید ما چجوری دوستانمون را اد کنیم
نه بابا انلاينا بيشتر از ما هستن
اونايي كه رفتن شبتون بخير
من اینجارو دوست ندارم
هی باید بری پایین هی بالا اعصابم خورد شد
بریم پست اشنا را بترکونیم
گناه داره.
ولی موافقم
اقا امير نظرا اونجا تاييديه
پسته اشنا رو نميدونم
دوستان آنلاین چرا صحبت نمیکنید
خواهرم باور کن کسی از انلاینو نوشتتو نمیبینه.
خیلی خودتو اذیت نکن
من الان اونجام
حوصلم سر رفت
بحثي نيست؟
نفس میگم بیا پست اشنا
تو هنوز اینجایی
باشه ميام
دوستان اينجا
خدانگهدار
سلام به عضو جدید سایت خوش آمد نمیگید دوستان؟
سلام.خوش اومدی
وایییییییییییییییییییییییییییی
واییییییییییی چی؟؟؟
سلام.من دختری 27 ساله هستم.از نظر اعتقادی و ایمانی و اخلاق ،تعریف از خود نباشه بد نیستم.اهل دوستیهای خیابونی هم نیستم.تا حالا چندتایی خواستگار داشتم ولی هنوز ازدواج نکردم.راستش از نظر ظاهری زیاد زیبا نیستم.یه دختر معمولی و متاسفانه هر کس خواستگاریم میاد قبل از اینکه به چیزهای دیگه نگاه کنه ظاهرم رو میبینه و میره .می خواستم راهنماییم کنید چکار کنم قبل از ظاهرم اخلاقم تو چشم خواستگارام بیاد...
متاسفانه این فرهنگ مردم شده که ظواهر و مادیات اولویت هست :(
سلاممممممم
من هم ثبت نام کردم
سلام کسی هست عایا
سلام
سلام
پس چرا نظرات منو نشون نمیده
من قبلا ثبت نام کردم
الان چی شده دوباره
کسی هست عایا
سلام.
من اومدم
سلام
سايت جالبي به نظر ميرسه!
سلام
سلاااااااااااااااااااام
چرا اینجا نیستید بیایید گفتگو کنیم
سلام دوستان
بحثی هست یانه
سلام آقا مهدی
خب آقا مهدیار شما که گفتین فقط بحث کنیم
کو بحثتون؟؟؟؟؟؟؟
سلام
صدرا
سلام برادر
خوبی
کم کم بچه ها اومدند اینجا
ممنون شما چطورید
صدرا تو تازه واردی
نوچ
ای ول
سلام ، اینجا چخبره ؟
سلام چخبره اینجا ؟ کسی هست که کارشناس باشه و بشه حرف زد یا همه خودمونی هستیم ؟
سلام
كسي نيست؟
سلام
خیلی سخته
سلام کسی هست
سلام
من 25 سالمه از سه سال پیش با دختر خانومی اشنا شدم و این اشنایی هم به اصرار من بود چون ایشون از لحاظ ضاهری تمام معیارهای منو داشتن
با کلی اصرار من ایشان با من رابطه برقرار کردن ان هم فقط پیامک و چون هدف من فقط اشنایی با اخلاقیات هم بود واسه همین ایشون هم راضی شدن فقط یک سال از من بزرگترن ولی ما هیچکدوم سر این قضیه مشکل نداشتیم و مادر ایشون هم در جریان بودن با خواهرای من
بعد چند وقت ایشان هم به من ابراز علاقع کردن یعنی تا ادن روزی ک ایشون به من گفتن دوستم دارن من این کلمه رو به کار نبرده بودم حتی به دوستاش هم گفته بودن که منو واسه ازدواج میخان و من هم قصدم ازدواج بود
نابستان 90 ک سربازیم تموم شد چون درسمو تموم کرده بودم(حقوق خوندم) خوندم واسه وکالت ولی قبول نشدم از طرفی هم پدرم کشاورزه و اون سال درامد نداشتیم نشد برم خاستگاری چون نشد به خانواده هم نگفتم
سال 91 درامدمون خوب بود قرار بود خانوادم چون کارای باغمونو کمک کردم برام 15 میلیون سرمایه بدن
ولی تا محصولمونو بفروشیم اخرای ماه صفر برای ایشون خاستگار اومد و خاستگارشون هم از فامیلای باباشون بود و این چندمین باری بود ک به خاستگاری ایشان میامد خانوادش هم اصار به جواب دادن ولی ایشون با مخالفت شدید خانواده جواب رد دادن و به من قبلا هم گفته بودند که پدرشون سر شغل حساس هستند و چون شهرامون دوره(فاصله یک ساعته باهم داریم) سخت راضی میشه
من با خانوادم مطرح کردم و فقط برادر بزرگم با مامانم مخالف شدن ان هم نه یر سنمون ک فکرشو میکردیم یا چیزای دیگه فقط چون من فرزد اخر خانوتده هستم من گفتم که نمیخام توی روستا زندگی کنم و خانواده چون انتظار داشتن من پیش پدرومادرم بمونم سر این موضوع با ایشون مخالفت کردن و سرمایه هم بهم ندادن
بعد راضی کردن خانواده خودم چند بار که خونه اونا زنگ زدیم و حتی ما به تحقیق از اونا و اونا از تحقیق ما هم اومدن و رفتیم ولی گفتن چون بیکاری نمیشه حتی گفتن ما میدونیم شما به هم علاقه دارین ولی اول کار پیدا کنید بعد
از اون موقع خود دختر خانوم با من مشکل پیدا کرده و میگه تو از خودت استقلال نداری و الان دوماهی میشه که اصلا جوابم نمیده
ولی از دو هفته پیش که با خواهرم حرف زدن به خواهرم گفتن ک خواستگار دارن و خانوادش هم اصرار به این که جواب مثبت بدن ایشون گفته که راضی نیستم به این ازدواج ولی میخام مثبت بدم و از خواهرم خواسته که به من نگه این موضوعو و خواهرم سعی کنه از ون به من بد بگه تا من اذیت نشم
خواهرام میگن چرا هم میگن خواستگار داره هم میگه ازدواج میکنم و این یعنی چی ؟
الن من یه کار با حقوق کارگری پیدا کردم ولی نمیدونم الان با این اوضاعی که شرح دادم چیکار کنم؟ بازم به مامانم بگم زنگ بزنه؟ اون که همه خاستگاراش و حتی شوهر خواهرش که کارش خوبه و باباش میگه حتما باید از این دامادم سرتر باشه برم جلو ؟
به مجتبی
من دقیقا نفهمیدم دلیل اصلی مخالفت خانواده دختر چی بوده و چرا بعدش دختر خانم این حرف را به خواهرت زده
ولی اگر خانواده دختر فقط به شغل ایراد گرفتن که البته حق هم دارند باید دنبال شغل مناسب باشی
در این مدت هم سعی کن با فرستادن واسطه نظر خانواده دختر را تغییر بدی
اگر مطمئنی دختر خانم ارزشش را داره و علاقه دو طرفه است باید سمج باشی
با یه بار و دوبار پا پس نکش
موفق باشی
دلیل اصلی مخالفت خانواده دختره نداشتن شغل مناسبه یعنی شغلی با درامد ثابت یا حداقل درامد متغیر بالا
البته خانواده دختر اولش کمی موافق بودن و مادرش بهش گفته بود به خاستگارت یعنی من بگه بریم جلو ولی وقتی از مخالفت اولیه خانواده من مطلع شدن شراطون هم زیاد شده
اونا حتی به کشاورزی کرن منم راضی نمیشن
البته میگم چون خانواده منم کم میل هستن وقتی زنگ میزنن با دست میکشن با پا پس میزنن
سلام وعرض ادب
سلام
سلاااااااااااااااااااااااااااااام
سلام یه سوال داشتم؟
سلام به آقا مجتبی
ازدواج مهم ترین تصمیم هر آدمی یه، درسته که علاقه مهمه و خیلی وقت ها توی اولویته ولی برادرمن، زندگی جدی یه و نباید با احساس قدم برداشت. خداوند نعمت بزرگ عقل(منطق) رو برامون هدیه داده که این خودش ما رو به سمت درستی هدایت میکنه. به نظر من یک سال اختلاف سنی شما که اون خانم بزرگتر هستن اصلا مهم نیست. شغل شما هم که باید بگم تنها شما نیستین که شغل مناسبی ندارین خیلی از تحصیل کرده های ما بیکارن. هیچ وقت شغل، ثابت نمی مونه و به مرور زمان شرایط متفاوت و بهتری برای هر کسی پیش میاد. خواستگار هم که دست دخترها نیست یکی میاد و یکی میره، نمیشه جلوشونو گرفت. در رابطه با محل سکونت باید جدی توافق بشه چون خیلی مهمه و نمیشه سرسری گرفت. به نظر من شما فقط یک بار دیگه این قضیه رو با خانواده دختر مطرح کنید. اگر باز مخالف از سمت اونا یا شما پیش اومد. بی خیال بشین. با منطق پیش برین نه احساس. این رو بدونید هر چه قدر دیوانه وار عاشق باشین جایی کسی هست که بیشتر از قبلی شما رو به خودش جذب کنه. این یکی از اسرار خلقت انسان هاست. موفق باشید.
سلام کسی نیس؟
میخواستم ببینم بدون ثبت نام هم میشه نظر داد؟
سلام تابان خانم
حالا فهمیدی که نمیشه
یعنی میشه ولی با تایید مدیران
میگفتی خودم بهت میگفتم
امیر هستی؟
سلام هستم
سلام دوستان خسته نباشید
ممنون از مشکات جان
سلام اقای شکیب
شما از مسولین اینجا هستید دیگه درسته؟
سلام اقای شکیب
شما به عنوان کارشناس نظری ندارید یا منو راهنمایی بفرمایید ؟
امیر کاری که دیشب گفتمو انجام بده مرسی
روژان خانم بلد نیستم
هر موقع یاد گرفتم باشه
آنطور که من متوجه شدم مشکل شما بیشتر جنبه ،شغلی و از ملاکهای ترجیحی است،اما شما هم باید خانواده خودت راضی کنی و هم خانواده دختر ،
برای راضی کردن خانواده خودتون ،این خود شما هستی که باید با سعی و تلاش راضی شون کنی ،حتی اگرم شده از اطرافیانی که روی خانوادت تاثیر گذارن استفاده کن
برای خانواده دختر اگر واقعا دختر هم به شما علاقه مند باشه ،ایشان هم باید خانواده خودش را راضی کنه اونم باید سعی و کوشش خودش بکنه و با مظلوم نمایی و بر انگیختن احساسات پدرانه و خانوادش و اینکه شما خواشتگار خوبی هستی و معلوم نیست بعدا چنین خواستگاری پیدا بشه و...
از سعی و تلاش وکوشش در راه رسیدن به هدفت دست برندار
اقای شکیب نگفتید شما از مشاورهای این سایت هستید؟
منم یه سوال دارم بپرسم
سلام مجتبی وامیر و.
لطفا سعی کنید ،بطور خلاصه بنویسید و برای مشکلاتی که راهنمایی می خواهید ،کمی فکر کنید که اصلا باید چطور بیان بشه
و اینکه بطور مرتب و دسته بندی شده و مثلا اول بگی که مشکل اصلی انطور که خودت فهمیدی از کجا شروع شده مثلا اول پدرشون مخالفت کردن
بعد میگی این مخالفت بخاطر نداشتن شغل مناسب شما بوده
البته این ها بعنوان مثال بوده
ممنونم
بله . از مشاوره های این سایت هستم .البته بیشتر پاسخگویی نامه های شما عزیزانم و
از قرار معلوم فعلا نوبت ساعت بنده از 21شب تا 23هست الان م موقتی اینجا هستم ولی طبق برنامه قرار کسانی دیگر هم بیان مثلا اقای مهدیار قرار ساعت17 به نظرم بیان و ...
خانواده من راضی شدن و الان خودشون میگن که زنگ بزنیم ولی من خودم نمیزارم چون کار ندارم هنوز میترسم باز زنگ بزنن و اونا یا جواب قطعی بگن نه یا این حرف و حدیثی بین خانواده ها پیش بیاد و وضعیت بدتر بشه
دختر خانوم هم چون من بیکارم و به قول خودش که میگه "بابام میگه خاستگارت باید از شوهر خواهرت سرتر باشه" نمیتونه حرفی بزنه و میگه تاحالا ک ازت دفاع میکردم الان همون دفاعیاتو برام سرکوفت میزنن
شوهر خواهرش معمار ساختمونه
اقای شکیب نا برای ازواج باید دنبال تفاوت ها باشیم یا شباهت ها
یه جایی خوندم دو نفر که کاملا شبیه هم باشن دیگه
حرفی برای گفتن ندارند پس باید دنبال زندگی متفاوت بود
یا مثلا توهمین پست ها دیدم که یه دختر میگفت من خیلی برونگرا هستم ولی همسرم درونگراست و به خاطر همین همیشه با هم مشکل داریم
حالا برای من واقعا سواله که این کجا باید دنبال تفاوت ها باشیم کجا دنبال شباهت ها
شما برای جلب رضایت خانواده دختر ،عرض کردم بیشتر خود دختر باید سعی و تلاش بکنه
مثلا به خانوادش بیشتر توضیح بده و تذکر بده که ،مهم داشتن جوهره کاری هست که الحمدالله شما دارید ،وهر چند الان شاید موقعیت شغلی معمولی داشته باشی ولی بخاطر همین جوهره کاری در آینده موفقتر خواهی شد
و در مورد قیاسی که با داماد خواهرشون می کنند عرض کنم بگن که ایشان از اولش مهندس معماری نبوده و بعدا به این موقعیت دست پیدا کرده ،خیلی از پسرا که قصد ازدواج دارند اول زندگی ی سری مشکلاتی از جمله شغل و ..مسایل مالی دارند و همچنین دختر به پدرشون بگه که اینها مهم نیست مهم برخوردار بودن از تناسبهای لازمه و این تناسبه که باعث پایداری زندگی میشه نه مال و شغل..
خلاصه باید ی سری کارهایی را دختر مورد نظر برای جلب نظر پدرشون انجام بده و سعی وتلاش کنه از جمله اینکه با نرمی بیشتر توضیح بده تا پدرشون متقاعد بشه و یا اینکه مثلا می تونه چند وقت غذا نخوره و خودش به افسردگی بزنه تا خانوادش بیشتر تحت تاثیر واقع بشوند
اما شما و خانوادتون اگر خواستین اقدامی کنی باید باادب و احترام باشه تا وضعیت از این که هست بدتر نشه
امیر جان
شما اگه می خوای ازدواج موفقی داشته باشی بیشتر دنبال تناسبها باش ،اگه واقعا با کسی از دواج کنی که از تناسبهای لازم مثل دین اخلاق و فکر و فرهنگی برخوردار باشید و پسند اولیه یا همان علاقه اولیه وجود داشته باشه،ازدواج و انتخاب درستی انجام دادی
ولی در مجموع همه مثل هم نیستن و بالاخره تفاوتهایی خواهند داشت ،اما با وجود تناسبها لازم می شه از تفاوت ها جزیی گذشت
ببخشید اقای شکیب الان با این وضعیت بیکاری من و این ایشون خاستگار دارن و ب خواهرم گفتن که به خاطر فرار این طعنه های خانواده و اجبارشون میخان خواستگارشون حالا هرکی که بود ازدواج کنن(البته میگن که" نظر اخرو از من می پرسن اونم اگه بپرسن " و سر خواستگار قبلیشون ایشونو از خیلی چیزا محروم کردن مثلا خرید عید یا این که رفتن مسافرت تنها توی خونه گذاشتنش)
با این اوصاف من به خانوادم بگم زنگ بزنن حرف بزنن یا واسه وقتی که کار پیدا کنم از خانوادشون مهلت بگیرن ؟ البته الان میتونم توی کارخانوه یا جاهایی که طبق قانون کار و کارگری با ماهی 500 استخدام میکنن استخدام بشم ولی میگم شاید پدرشون قبول نکنن
سلام من اصلا با هیچ دختری رابطه نداشتم لطفا کمک کنید چه کاری باید کرد؟
به اقا مجتبی
شما اگه می تونی ،همین کار دنبالش بگیر تا حداقل فکر نکنن شما بی کار هستی ،و اینکه متوجه بشوند شما جوهره کاری خوبی داری
ممنون از راهنماییتون
شاید قضیه خواستگار واقعیتی نداشته باشه،ولی به هر حال بر فرض هم خواستگار داشته باشند مهم اینه که دختر خواستگارش بخاطر شما رد می کنه ولی شما نباید وقت خودت تلف کنی و دست روی دست بزاری
در نتیجه
دنبال کارت باش و فعلا مشغول این کار بشوید ،
صفحهها