روزه ى حقيقى
از نظر قرآن قبولى اعمال بندگان مشروط به وجود خلوص در آنهاست. عملى كه به انگيزه ى تقرب به خداوند انجام شود، اگر با خلوص همراه باشد، پذيرفته است. خداوند در قرآن كريم ميفرمايد :
ييا ايها الذين آمنوا لا تبطلوا صدقاتكم بالمنّ و الاذى كالّذى ينفق ماله رئاء النّاس و لا يؤمن بالله و اليوم الاخر. ي18
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! صدقههاى خويش را با منّت نهادن و آزار رسانيدن باطل نكنيد، مانند كسى كه اموال را از روى ريا و خودنمايى انفاق ميكند و به خداوند و روز قيامت ايمان ندارد.
قرآن در اين آيه ى كريمه هشدار ميدهد كه خدمتهاى خود را با منّت باطل نكنيد و در اعمال خود ريا و تظاهر نداشته باشيد. اگر تظاهر و خودنمايى در عملى باشد، علاوه بر آنكه آن عمل باطل است، گناه آن در حد كفر به خداوند و بيايمانى نسبت به جهان آخرت است. بنابراين، چنانچه در روزه خلوص وجود نداشته باشد، جز تشنگى و گرسنگى فايدهاى براى روزهدار نخواهد داشت. اگر شخصى براى ستايش مردم و خودنمايى و ريا روزه بگيرد، روزه او نه تنها باطل است، بلكه گناه آن در حد كفر به پروردگار عالميان است. حضرت على (ع) فرمودند :
«كم من صائم ليس له من صيامه الا الظماء، و كم من قائم ليس له من قيامه الا العناء، حبذا نوم الاكياس و افطارهم.» 19
چه بسا روزهدارى كه از روزهاش جز تشنگى نصيبى ندارد و چه بسا شبزندهدارى كه جز رنج و سختى بهرهاى نميبرد. چه خوش است خواب هوشمندان و افطار آنها.
در قرآن كريم خداوند خطاب به پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد :
يقل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثنى و فرادى ثم تتفكّروا. ي20
بگو شما را به يك چيز اندرز ميدهم : دو دو و يك يك براى خدا قيام كنيد، سپس بينديشد.
اين آيه ى كريمه همگان را به قيام لله كه همانا انجام دادن خالصانه ى اعمال براى خداست، دعوت ميكند و آن را اندرز يگانه و موعظهبخش بشريت معرفى ميكند.
اگر در يك ظرف غذا مقدار كمى مواد آلوده ريخته شود، محتويات ظرف هر چند غذاى خوشمزهاى باشد، غيرقابل استفاده ميشود. ريا و تظاهر هم اين چنين است، اگر در نماز، روزه و هر عمل عبادى ديگر ذرّهاى ريا و تظاهر وجود داشته باشد، آن اعمال ارزش خود را از دست ميدهند و مورد قبول درگاه احديّت قرار نميگيرد. قرآن شريف ميفرمايد :
يصبغة الله و من احسن من الله صبغه. ي21
اين است نگارگرى الهى و كيست خوش نگارتر از خداوند.
اگر انسان بتواند به گفتار و كردار خود رنگ خدايى بدهد، عمل او با ارزش ميشود و نزد خداوند ارج و بها پيدا ميكند. چنانچه روزهدار با خلوص نيّت و تنها به خاطر خشنودى پروردگار روزه گرفت، چنين كسى ميتواند در وقت افطار بگويد :
«اللهم لك صمت و على رزقك افطرت و عليك توكلت.» 22
خدايا فقط براى تو روزه گرفتم و با روزى تو افطار ميكنم و تنها بر تو توكل ميكنم.
آدمى با پر و بال اخلاص ميتواند به عالم ملكوت پرواز كند و به جايى برسد كه جز خدا نبيند. وقتى همه ى افكار و اعمال انسان نور خدايى داشته باشد، شيطان نميتواند او را فريب دهد. همانگونه كه در قرآن كريم آمده است :
يانه ليس له سلطان على الذين امنوا و على ربهم يتوكلون. ي23
شيطان را بر كسانى كه ايمان آوردهاند و بر خدا توكل ميكنند، تسلّطى نيست.
در روايتى نقل شد ه است كه يك عابد پرهيزگار و يك فاسق گناهكار وارد مسجد شدند. اما وقتى از مسجد بيرون آمدند، آن عابد،فاسق و آن گناهكار،پرهيزگار شده بود. راز اين تحول شگفت را از امام صادق (ع) پرسيدند،حضرت فرمودند : آن فاسق وقتى وارد مسجد شد، از گناه و عمل خود شرمنده گشت و خداوند را خالصانه عبادت كرد و متّقى شد. اما آن عابد صديق وقتى وارد مسجد شد،احساس غرور كرد و با خود گفت : من آن كسى هستم كه نماز شب ميخوانم. ماه مبارك رمضان روزه ميگيرم، در راه خدا جنگيدهام و چندين مرتبه عمره انجام دادهام،اين غرور موجب سقوط او گرديد و فاسق شد. از اين حكايت چنين برداشت ميشود كه اعمال آن عابد خالصانه نبوده است.
در روايتى آمده است : «الناس كلهم هالكون الا العالمون و العالمون كلهم هالكون الا العالمون و العالمون كلهم هالكون الا المخلصون و المخلصون فى خطر عظيم؛ همه ى مردم در معرض هلاكت قرار دارند، جز انسانهاى عالم و آشناى به دين؛ عالمان همگى در معرض هلاكت هستند، جز عمل كنندگان به دين؛ عمل كنندگان نيز همگى در معرض هلاكت هستند، جز اخلاص پيشگان و مخلصان نيز در موقعيتى سترگ و در معرض خطرى عظيم قرار دارند.»
انسانهاى مخلص در معرض خطر شيطان قرار ميگيرند. شيطان با وسوسه ى پيوسته ى خود ميكوشد تا با وارد كردن نوعى ريا و تظاهر ارزش اعمال مؤمنان مخلص را از بين ببرد. ارزش يك ماه روزه، تلاوت قرآن و نماز شب، اگر با غرور، ريا و خودنمايى همراه شود، از ميان ميرود. در قرآن كريم آمده است كه شيطان به خداوند عرض ميكند :
يقال فبعزتك لا غوينّهم اجمعين. الا عبادك منهم المخلَصين. ي24
گفت به عزّت تو سوگند كه همگان را گمراه ميكنم، مگر آنها كه از بندگان مخلص تو باشند.
بندگان مخلَص كسانى هستند كه خداوند متعال بر قلب و روح آنان حاكم است. و عبادتهاى آنان فقط براى تقرب به حق تعالى و لقاى پروردگار است. شخصى كه خداوند بر دلش حاكم شده باشد،ديگر هوى و هوس به قلب او راه نمييابد، افكار و خواطر شيطانى به ذهن او وارد نميشود و در خطر وسوسههاى شيطان قرار نميگيرد. قلب المؤمن عرش الرحمن؛ يعنى قلب مؤمن عرش خداى رحمان است.