ممنون از اینکه وقت گذاشته و مطلب را با تأمل و تفکر مورد نقد و بررسی قرار دادهاید.
لازم میدونم در زمینه نوشته شما چند مطلب را بیان کنم.
نکته اول: در آغاز سخن شما مغالطهای وجود دارد و آن اینکه گذارههای تجربی را با گذاره های علمی مساوی قرار دادهاید این در حالی است که گزارههای علمی اقسام مختلفی دارند که در مباحث معرفت شناسی به آنها پرداخته شده است و هر کدام از جهت ارزشمندی متفاوت هستند به گونهای که در مقام تعارض بین این گزارهها آن مورد که ارزش بیشتری دارد مقدم میشود.
با توجه به این نکته و بر اساس آنچه که در معرفت شناسی آمده است و حقیر در متن نیز به آن اشاره کردهام و شما نیز بیان کردهاید گذارههای تجربی قابل اثبات نیست به این معنا که قانون نمیتوان از آنها استخراج کرد مگر آنکه یک معرفت عقلی پشت آن وجود داشته باشد، به همین خاطر در پایین ترین سطح معرفت هستند و قابل مقابله با معرفت دینی و عقلی نیستند، تا بخواهند با آن تعارض کند.
اما در مورد تمام مثالهایی که شما بیان کردید هیچکدام دلیلی برای اثبات نظریه داروین نیست بلکه تنها بعد از اثبات میتوان به عنوان موید از آنها نام برد، نه به عنوان دلیل آنچنان که شما در متن تلاش دارید به مخاطب خویش القاء کنید.
زیرا در تمام این موارد تنها یک ویژگی براساس شرائط برای یک نوع به وجود آمده است نه اینکه نوعی تبدیل به نوع دیگر شود زیرا همان گونه که مخالفان نظریه تکامل گفتهاند: هیچگاه طرفداران داروین این موضوع را توضیح ندادهاند که چگونه از موجودات ساده یک موجود پیچیده نشأت میگیرد.
سخن پایانی اینکه نه تنها مذهبیها بلکه خود اندیشمندان غرب نیز نظریه تکامل را به چالش کشاندهاند که به عنوان نمونه میتوانید به این دو مقاله مراجعه کنید.
با سلام و احترام
ممنون از اینکه وقت گذاشته و مطلب را با تأمل و تفکر مورد نقد و بررسی قرار دادهاید.
لازم میدونم در زمینه نوشته شما چند مطلب را بیان کنم.
نکته اول: در آغاز سخن شما مغالطهای وجود دارد و آن اینکه گذارههای تجربی را با گذاره های علمی مساوی قرار دادهاید این در حالی است که گزارههای علمی اقسام مختلفی دارند که در مباحث معرفت شناسی به آنها پرداخته شده است و هر کدام از جهت ارزشمندی متفاوت هستند به گونهای که در مقام تعارض بین این گزارهها آن مورد که ارزش بیشتری دارد مقدم میشود.
با توجه به این نکته و بر اساس آنچه که در معرفت شناسی آمده است و حقیر در متن نیز به آن اشاره کردهام و شما نیز بیان کردهاید گذارههای تجربی قابل اثبات نیست به این معنا که قانون نمیتوان از آنها استخراج کرد مگر آنکه یک معرفت عقلی پشت آن وجود داشته باشد، به همین خاطر در پایین ترین سطح معرفت هستند و قابل مقابله با معرفت دینی و عقلی نیستند، تا بخواهند با آن تعارض کند.
اما در مورد تمام مثالهایی که شما بیان کردید هیچکدام دلیلی برای اثبات نظریه داروین نیست بلکه تنها بعد از اثبات میتوان به عنوان موید از آنها نام برد، نه به عنوان دلیل آنچنان که شما در متن تلاش دارید به مخاطب خویش القاء کنید.
زیرا در تمام این موارد تنها یک ویژگی براساس شرائط برای یک نوع به وجود آمده است نه اینکه نوعی تبدیل به نوع دیگر شود زیرا همان گونه که مخالفان نظریه تکامل گفتهاند: هیچگاه طرفداران داروین این موضوع را توضیح ندادهاند که چگونه از موجودات ساده یک موجود پیچیده نشأت میگیرد.
سخن پایانی اینکه نه تنها مذهبیها بلکه خود اندیشمندان غرب نیز نظریه تکامل را به چالش کشاندهاند که به عنوان نمونه میتوانید به این دو مقاله مراجعه کنید.
دانشگاه هاروارد و نفی تکامل داروین
اشکالات نظریه داروین، از دیدگاه برنده جایزه نوبل