بحث ازدواج نیستا عشق بالاخره یا میشه یا نمیشه روزگار دهن منو سرویس کرده هر کار میخوام بکنم یه سنگ میندازه جلو پام خیلی احتیاط کردم که پام گیر نکنه بهش با مغز بخورم زمین خانوادم خیلی سخت گیرند با اینکه من از اون دخترا نیستم که بخواند به پرو پاچم بپیچند من از ضعیف بودند متنفرم نمیخوام اشک بریزم ولی نمیشه کاش یکی تو این شرایط همراهیم میکرد تا انگیزم بیشتر شه ولی حالا که نیست مجبورم خودم تنها برای زندگیم بجنگم +0-0 پاسخ
بحث ازدواج نیستا عشق بالاخره یا میشه یا نمیشه
روزگار دهن منو سرویس کرده
هر کار میخوام بکنم یه سنگ میندازه جلو پام
خیلی احتیاط کردم که پام گیر نکنه بهش
با مغز بخورم زمین خانوادم خیلی سخت گیرند
با اینکه من از اون دخترا نیستم
که بخواند به پرو پاچم بپیچند
من از ضعیف بودند متنفرم
نمیخوام اشک بریزم ولی نمیشه
کاش یکی تو این شرایط همراهیم میکرد
تا انگیزم بیشتر شه ولی حالا که نیست
مجبورم خودم تنها برای زندگیم بجنگم