شرایط بسیار سخت و بدی هست وقتی انسان ببینه که با تمام خوبی هایی که داره باز دیده نمیشه و بین اون و بقیه فرق می ذارن و خوبی هاش را نمی بینند.
شما در ابتدا باید به این نکته توجه کنید که خیلی ها ذاتا این اخلاق را دارند که فکر می کنند عروس کسی هست که اومده تا بین مادران و فرزندان جدایی بندازه.
و گاهی هم طبیعی هست که دخترشون را بیشتر دوست داشته باشند و حس مادر دختری نذاره که منصفانه بخوان خوبی های عروس را هم در نظر بگیرند.
اما نکته ای که شما باید توجه کنید اینه که رفتارهای مادرشوهرتون با شما را کلا برای مدتی نادیده گرفته و اصلا به این فکر نکنید که اون چه برخوردی داره.
به این منظور که شما هواش را داشته باشید و بهش محبت کنید حتی اگر بهتون محل نداد یا تشکر نکرد و حتی بالاترش اگر بدی هم کرد.
نکته ی مهمتر اینکه شما بدون توقع و بدون اینکه بخواهید ایشون را تغییر بدید برید جلو و به عنوان یه انسان رشد یافته و بزرگ خودتون را نشون بدید. کاملا عادی و طبیعی رفتار کرده و از هیچگونه احترام و محبتی دریغ نکنید.
بله درسته حق باشماست و خیلی سخته این رفتار را باکسی داشته باشیم که تا دیروز بنا بود نبخشیمش و ازش نگذریم.
اگه میخواهید به ارامش برسید باید اخرین جملتون را کاملا تغییر بدید:
( البته من همیشه ازش ناراصی هستم و به خدا واگذارش میکنم ...)
به این جملات:
من سعی میکنم بدی هاش را نادیده بگیرم و ازش راضی باشم تا خدا هم از کوتاهی هاش بگذره و ازش راضی باشه.
در قدم بعدی که بسیار تاثیرگذار هم هست شما باید به افرادی که مورد علاقه مادرهمسرتون هست نیز علاقه مند بشید و حسابشون را از ایشون جدا کنید.
در کل برای حل ریشه ای این مشکل که واقعا هم گاهی برهم زننده ی ارامش هست لازمه مطالب بالا را به صورت جدی و با اراده و تلاش پیگیر باشید و تمرین کنید.
مدت زمانی که نیاز هست تا مادرهمسرتون تغییر رویه بده بستگی به عمق تلاش های شما و پاک شدن ذهن شما داره و از سه ماه تا یکسال طول میکشه تا این رفتار به رفتار دلخواه شما تغییر پیدا کنه.
البته ممکنه اخلاق هایی داشته باشه ایشون که شما نتونید به صورت کامل این راهکارها را عمل کنید که برای کارشناسان ما شرایط را بیشتر و جزیی تر توضیح بدید تا احیانا اگر این نوع برخورد را قبلا داشتید و جواب نداره را به راهکارهای دیگه ای تبدیل کنند.
باسلام خدمت شما کاربر گرامی:
شرایط بسیار سخت و بدی هست وقتی انسان ببینه که با تمام خوبی هایی که داره باز دیده نمیشه و بین اون و بقیه فرق می ذارن و خوبی هاش را نمی بینند.
شما در ابتدا باید به این نکته توجه کنید که خیلی ها ذاتا این اخلاق را دارند که فکر می کنند عروس کسی هست که اومده تا بین مادران و فرزندان جدایی بندازه.
و گاهی هم طبیعی هست که دخترشون را بیشتر دوست داشته باشند و حس مادر دختری نذاره که منصفانه بخوان خوبی های عروس را هم در نظر بگیرند.
اما نکته ای که شما باید توجه کنید اینه که رفتارهای مادرشوهرتون با شما را کلا برای مدتی نادیده گرفته و اصلا به این فکر نکنید که اون چه برخوردی داره.
به این منظور که شما هواش را داشته باشید و بهش محبت کنید حتی اگر بهتون محل نداد یا تشکر نکرد و حتی بالاترش اگر بدی هم کرد.
نکته ی مهمتر اینکه شما بدون توقع و بدون اینکه بخواهید ایشون را تغییر بدید برید جلو و به عنوان یه انسان رشد یافته و بزرگ خودتون را نشون بدید. کاملا عادی و طبیعی رفتار کرده و از هیچگونه احترام و محبتی دریغ نکنید.
بله درسته حق باشماست و خیلی سخته این رفتار را باکسی داشته باشیم که تا دیروز بنا بود نبخشیمش و ازش نگذریم.
اگه میخواهید به ارامش برسید باید اخرین جملتون را کاملا تغییر بدید:
( البته من همیشه ازش ناراصی هستم و به خدا واگذارش میکنم ...)
به این جملات:
من سعی میکنم بدی هاش را نادیده بگیرم و ازش راضی باشم تا خدا هم از کوتاهی هاش بگذره و ازش راضی باشه.
در قدم بعدی که بسیار تاثیرگذار هم هست شما باید به افرادی که مورد علاقه مادرهمسرتون هست نیز علاقه مند بشید و حسابشون را از ایشون جدا کنید.
در کل برای حل ریشه ای این مشکل که واقعا هم گاهی برهم زننده ی ارامش هست لازمه مطالب بالا را به صورت جدی و با اراده و تلاش پیگیر باشید و تمرین کنید.
مدت زمانی که نیاز هست تا مادرهمسرتون تغییر رویه بده بستگی به عمق تلاش های شما و پاک شدن ذهن شما داره و از سه ماه تا یکسال طول میکشه تا این رفتار به رفتار دلخواه شما تغییر پیدا کنه.
البته ممکنه اخلاق هایی داشته باشه ایشون که شما نتونید به صورت کامل این راهکارها را عمل کنید که برای کارشناسان ما شرایط را بیشتر و جزیی تر توضیح بدید تا احیانا اگر این نوع برخورد را قبلا داشتید و جواب نداره را به راهکارهای دیگه ای تبدیل کنند.
موفق باشید.