افزودن دیدگاه

تصویر mohammadi
نویسنده mohammadi در

عرض سلام و احترام

اصل این مطلب که تمامی انسان ها دوست دارند دیگران آنها را تشویق و تایید کنند تا حدودی امری عادی است‌. هر انسانی خواسته یا ناخواسته دوست دارد مورد تایید قرار بگیرد. بله زمانی این مطلب مشکل ساز خواهد شد که در روند زندگی عادی انسان اخلال وارد کند و مثلا به شکلی شود که انسان احساس کند کاری نمی تواند انجام بدهد مگر آن که حتماً تایید شود و در واقع برای دیگران زندگی کند نه برای راه درست.

از بارزترین مشکلات این نوع نگاه می توان به این موارد اشاره کرد: نداشتن رضایت شخصی، پایین بودن اعتماد به نفس، بالا رفتن سطح استرس و اضطراب، ضعف در قدم برداشتن جهت رسیدن به اهداف، عدم پیشرفت در زندگی و ...

ابتدا باید این مسئله را مورد توجه قرار دهید علت اصلی اینکه شما خود را وابسته به حرف دیگران می بینید چیست؟ آیا برای این است که نتوانستید راه درست را پیدا کنید و چون به راهی که انتخاب کردید شک دارید منتظر تایید دیگران خواهید بود یا مثلا از این بابت است که دوست دارید بیشتر دیده شوید و یا...؟

علت هر چه که می‌خواهد باشد شاید بتوان اولین و بهترین و مهمترین قدم برای برطرف کردن این حس را این معرفی کرد که شما باید به این مرحله از یقین برسید که یک انسان موفق و مستقل هستید. انسانی هستید که بر اساس تعقّل و مشورت مسیر حق را انتخاب کرده و بر اساس آن قدم برمیدارید.

در این صورت حرفهای دیگران برای شما ارزش کمتری پیدا خواهد کرد چرا که شما راه را پیدا کردید و دیگر حرفهای دیگران برایتان اهمیت نخواهد داشت:

چون نداند ره مسافر چون رود **  با ترددها و دل پرخون رود
        
هرکه گویدهای این‌سو راه نیست ** او کند از بیم م آنجا وقفف و ایست

و بداند ره دل با هوش او ** کی رود هر های و هو در گوش او

همچنین از عوامل مهم برای برطرف شدن این احساس مخرّب که مدام از خود بپرسید نظر دیگران چیست و آیا من را تایید خواهند کرد یا نه؟ این است که خودتان و کارهایی که انجام می دهید را با دیگران و کارهایشان مقایسه نکنید و این امر توجه داشته باشید که افراد دارای احساسات مختلف هستند و برخی از امور نیز نسبی می باشد چه بسا رنگ لباس، نوع راه رفتن، نوع حرف زدن و باقی مواردی از این قبیل از دید برخی از انسان ها در قالبی خاص زیبا باشد و در نگاه انسان های دیگر در قالبی دیگر زیبا به نظر برسد. اما آنچه مهم است رضایتمندی خالق متعال و خود شما می باشد.

البته سوال شما بسیار کوتاه و کلی بود. برای رسیدن به یک راهکار جامع تر و درک اینکه آیا شما دچار اختلال شده اید یا نه و برفرض اگر دچار اختلال شدید این اختلال در چه حدی است احتیاج به توضیحات بیشتر شما و سابقه رفتاری شما خواهد داشت که اگر تمایل داشتید می توانید بیان کنید.

البته شاید بتوان بخشی از آنچه برای شما پیش آمده را مربوط به خستگی روحی ناشی از وضعیت فرزندتان مرتبط کرد که امیدواریم خداوند به ایشان تن سالم و عزت و همچنین به شما صبر و موفقیت عنایت فرماید.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 0 =
*****