آقای آخوند (ملاعلی همدانی) از آقای نخودکی خواستکه او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت: مـــرنــج و مــرنجـــان! آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولي مرنج يعني چي ؟ چه طور ميتونم ناراحت نشم؟ مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور میتوانم نرنجم؟! آقای نخودکی گفت: علاج آن است که خودت را کسی ندانی اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی همچنین عارف کامل مرحوم آقای حاج اسماعیل دولابی نیز فرمود: «خلاصه و لبّ اخلاق در دو کلمه است : مرنج و مرنجان» یا علی ... التماس دعا +0-0 پاسخ
آقای آخوند (ملاعلی همدانی) از آقای نخودکی خواست
که او را موعظه کند.
آقای نخودکی گفت: مـــرنــج و مــرنجـــان!
آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم.
ولي مرنج يعني چي ؟ چه طور ميتونم ناراحت نشم؟ مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور میتوانم نرنجم؟!
آقای نخودکی گفت: علاج آن است که خودت را کسی ندانی اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی
همچنین عارف کامل مرحوم آقای حاج اسماعیل دولابی نیز فرمود:
«خلاصه و لبّ اخلاق در دو کلمه است : مرنج و مرنجان»
یا علی ... التماس دعا