افزودن دیدگاه

تصویر باران
نویسنده باران در

نه ابجی

دشمنت شرمنده

منم دلم میخواد شاد باشم اما فقط یه آن که یادم میاد جواب خوبیمو چجور گرفتم دنیا رو سرم خراب میشه

وقتی دیگه قرص خواب هم روت اثر نکنه وقتی فشار انقد زیاد بشه و نخوای خودتو رو بقیه خالی کنی میای نت و بعد شرمندگی

من به شما حق میدم حرفتون هم حسابه

اما توانش در من نیس من ارزوی مرگ دارم که دیگه همه چی تموم بشه

خستم

من به خدا به اولیا خدا به امام زمان به خانوادم به دوستام به اونا به شما به همه بد کردم

و حلال بودی گرفتن سخت

اگه من اینجا مینویسم چون خانوادم نمیدونن ماجرامو دوستام نمیدونن من حقمه

حدیث جان شما حرف بدی نزدی..حسابه

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 1 =
*****