افزودن دیدگاه

تصویر آقا حمید

اولا که دوست عزیز ما خودمون تا تو یه موقعیت مث این آقا قرار نگیریم نمیتونیم قضاوت کنیمwink

شما هم گرم و نرم نشستی رو صندلیت پشت سیستمت و هر چی زاییده ذهنت هست مینویسی، فقط نظر میدی، اگه خودت هم تو یه همچین شرایطی گیر کردی و سرافراز بیرون اومدی اون موقع خیلی جنم داریcheeky

اگه نه، منم میتونم صبح تا شب برای شما اینجا قصه مرد و مردونگی بنویسم

بگذریم، به دور از احساسات و روشنفکری و نصیحت و خودشیفتگی نظرم رو مینویسم:

به نظر من اون دختر یه اشتباه بزرگی که کرده این بوده که اومده این حقیقت که در اصل اطلاع دادن یه گناه خاک خورده و توبه شده(طبق نوشته سوال کننده) به طرف گفته، که خود همین گفتن میشه یه گناه،

خداوند ستارالعیوب هست و گناه بنده خودش رو میپوشونه و به بنده خودش هم گفته که اقرار به گناه و آبروی خود رو ریختن یه گناه بزرگ محسوب میشه، حالا بعضیا میگن که یعنی باید حقیقت رو کتمان کنه، و من جوابم به اون دسته دوستان اینه که حقیقتی که در اصل اقرار به یه گناه هست که در گذشته اتفاق افتاده و کمکی هم به فرد نمیکنه چه فایده ای برای خود فرد و طرفش داره؟ جز بی اعتمادی، شک، سرزنش، تنفر واقعا چه سودی داره؟frown

آیا این اسمش صداقت هست؟frown

شاعر میگه:

جز راست نباید گفت هر راست نشاید گفت

حقیقتی که از سکوت و چشم پوشی بدتره به نظر من خب نباید گفته بشه، چون فایده ای ندارهfrown

البته اگر شرایطی رو پیش بینی کنیم که طرفمون به واسطه فرد یا افرادی از گذشته خبر دار میشه اون موقع لازمه که اشاره ای هم به گذشته بشهenlightened

و مطلب آخرم خطاب به همه:

هیچ وقت وارد گذشته هیچ آدمی نشو

و زیر و روش نکن، حتی عزیزترینت

زیباترین باغچه رو هم که بیل بزنی

حداقل یه کرم توش پیدا میکنی

 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 0 =
*****