آرامش ذهن

09:03 - 1401/05/23

سلام خانمی ۲۸ ساله هستم خانه دارخیلی افکارات مشوشی دارم اگر کسی حرفی بهم بزنه خیلی بهم میریزم همش این حرفا توی مغزم تکرار میشن هی توی ذهنم براشون جواب های مختلفم پیدا میکنم چیکار کنم تو زندگیم آرامش داشته باشم

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/217297
تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

افکار منفی و نحوه مدیریت و کنترل آن، یکی از مهم‌ترین موضوعات زندگی کنونی ماست. بطوری که افکار ما تأثیر مهمی در زندگی و سرنوشت ما دارند. طبعا دچار شدن به خودخوری فکر و حساس شدن به مسائل، باعث آزار و رنجش خود ما می شود. لذا کاملا درک می کنیم که با چه مشکلی در این مواجه هستید و امیدواریم در ادامه با راهنمایی هایی که به شما می شود، بتوانید این افکار مزاحم رو کنترل کنید و حس بهتری پیدا کنید.

هرگاه ذهن انسان روی موضوع یا مسئله ای متمرکز شود، ناخواسته آن را برای خودش بزرگ و پراهمیت جلوه می دهد. حالا فرض کنیم که یک اتفاق یا رفتار ناخوشایندی ببینیم و روی اون متمرکز شویم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ذهن به شکل وسواس گونه ای به آن اتفاق ناخوشایند پر و بال می دهد و شدت آن را از چیزی که هست بالاتر نشان می دهد و همین عامل موجب ناراحتی و حال بدی ما می شود، در حالی که در عالم واقع، آن امر ناخوشایند آنقدرها هم بد نبوده که برای خودمان آن را بسیار بد جلوه می دهیم. خب پس باید چکار کرد تا در تله افکار منفی قرار نگیریم؟

قبل از هرچیز باید توجه داشت که تمرکز زیاد روی یک موضوع یا مسئله ای می تواند از نشانه ها وسواس فکری باشد که موجب می شود زیاد از حد به یک مسئله توجه و حال خودمان را خراب کنیم. بنابراین اگر با راهنمایی های بعدی که انجام می دهیم، این موضوع ادامه داشت و هیچ تغییری در وضعیت شما انجام نشد، در آن صورت توصیه می کنیم که حتما به یک روانشناس در این زمینه مراجعه کنید.

1- کسی که مهارت شنا کردن را داشته باشد، این را خوب می داند که هیچ گاه آب، او را به سمت پایین نمی کشد، ولی کسی که مهارتی در این زمینه ندارد، همیشه ترس این را دارد که مبادا آب، او را پایین بکشد و غرق کند. به همین خاطر وقتی در آب قرار می گیرد، بیخودی دست و پا می زند و خود را غرق می کند. این عدم مهارت ما در ذهن است که باعث می شود که در افکار منفی مان غرق شویم و گرنه زندگی عمق زیادی ندارد. لذا شما باید مهارت کنترل ذهن تان را تقویت کنید تا به راحتی بتوانید افکار خودتان را کنترل کنید.

معمولا کسانی که نسبت به حرفها و رفتارهای دیگران حساسیت دارند و بد تفسیر می کنند از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند. لذا بین حساسیت و پایین بودن اعتماد به نفس رابطه مستقیم وجود داشته باشد. درحالی که اگر فرد از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد، دیگر خیلی به واکنشهای دیگران توجهی نمی کند و به خودش و توانمندی های خودش اعتماد دارد. از این رو بررسی کنید اگر از اعتماد به نفس پایینی برخوردار باشید روی این موضوع کار کرده و آن را تقویت کنید. جهت مطالعه در زمینه افزایش اعتماد به نفس لطفا لینک ذیل رو مطالعه کنید.
https://btid.org/fa/news/110952

2- بسیاری از حساسیتها و زودرنجی ها ریشه در خطاهای شناختی و ذهنی خوانی ما دارند. درواقع ما با ذهن خوانی و تفسیر کردن اشتباه از رفتارهای دیگران، اول آنها را در ذهنمان قضاوت کرده و بعد چه بسا در مقابلشان واکنش منفی هم نشان می دهیم و درنهایت هم این مسئله باعث می شود توی روابطمان با آنها دچار مشکل شویم. حتی اگر واکنش منفی از خودمان نشان ندهیم، با این ذهن خوانی منفی، از آنها فاصله می گیریم و اینگونه روابطمان تحت تاثیر این خطای شناختی دچار مشکل خواهد شد.

برای مقابله با این خطاهای شناختی کافی است اولا بدانیم که دچار این خطای شناختی می شویم. همین خودآگاهی به شما کمک می کند تا جلوی افکار منفی خودتان درباره دیگران بگیرید. ثانیا از این به بعد هرگاه دچار افکار منفی درباره دیگران شدید، از خود بپرسید که آیا من درباره نتایج منفی این موضوع بیش از اندازه اغراق نمی‌کنم؟ با خودتان بگویید: «به این واقعه تنها به اندازه واقعی‌اش اهمیت می‌دهم. دلیلی ندارد که بیش از این بهش توجه کنم!»
ثالثا مدام هنگام مواجهه با افکار منفی به خودتان یادآوری کنید که این تنها احساس من است و هیچ دلیلی بر درست بودن آن ندارم. در گذشته نیز بارها احساسات من به تحقق نپیوسته است. پس دلیلی ندارد بیش از این به این مسئله توجه کنم.

رابعا یک فکر جایگزین برای خودتان درنظر بگیرید که از این به بعد در مواجهه با افکار منفی نسبت به دیگران، چند احتمال برخلاف آنچه فکر می کنید در ذهنتان بهش توجه کنید؛ مثلا فرض بگیرید که توی کوچه، همسایه رو دیدید ولی به شما سلام نکرد، خب به جای اینکه درباره این موضوع فکر منفی کنید، بلافاصله احتمال مخالف رو در ذهنتان بیاورید و آن را تقویت کنید؛ مثلا بگید: ممکن است حواسش نبوده که سلام نکرد! یا ممکن است مرا ندیده باشد! یا ممکن است ذهنش آشفته بوده و متوجه حضور من نشده است!
وقتی احتمالات متعدد که مخالف فکر منفی شماست، در ذهنتان توجه می کنید، باعث می شود افکار منفی در ذهنتان تعدیل شود و هم احساسات منفی شما کمتر تحت تاثیر ان افکار، منفی شوند بلکه باتوجه به پردازش احتمالات دیگر، حستان ملایم تر خواهد شد.

اگر هم در مواردی نتوانستید که احتمال مخالف را در ذهنتان بیاورید می توانید به چند ویژگی یا رفتارهای مثبت دیگران توجه کنید تا شدت افکار منفی و هیجانات شما کمتر شود؛ مثلا باخودتان می گویید: درسته که فلانی به من سلام نکرد، ولی ته دلش آدم بدی نیست. بیشتر اوقات آدم خوش قلب و مهربانی است. ممکنه امروز از چیزی ناراحت بوده!

امیدوارم با راهنمایی هایی که شد، بتوانید افکار منفی تان را کنترل کنید، ولی باز هم اگر نیاز به راهنمایی یا توضیح بیشتر داشتید، حتما با ما مطرح کنید.

موفق باشید.