آستانه تحملم پایینه و عصبی میشم...

08:24 - 1401/05/19

سلام
وقتتون بخیر
 من به علت یک سری مشکلاتی که داشتم با شوهرم در حال حاضر آستانه تحملم پایین اومده و در برابر پسرم که میخواد بره کلاس اول، وقتیکه حرفمو گوش نمیده یا کاری که بهش میگم رو انجام نمیده  سریع عصبی میشم و متاسفانه داد میزنم سرش . خودم خیلی ناراحتم و دلم نمیخواد اینجوری ادامه بدم ، چیکار باید بکنم؟؟
خودم میدونم زیاد جوش میزنم و باهاش یک به دو میکنم و بکن و نکن میگم ، هر چقدرم سعی میکنم که رفتارمو کنترل کنم بازم یه جاهایی نمیتونم و کم میارم .
خواهش میکنم و ممنون میشم که راهنمایی بفرمایید ....

 

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/216989
تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

این خوبه که نسبت به مشکل و تبعات اون آگاهی دارید و متوجه هستید که حل نشدن مسائل می تواند روی خلق و خوی شما تاثیر منفی بگذارد و به تبع روی ارتباطات شما با دیگران هم به صورت دومینو تاثیر منفی خواهد گذاشت. در چنین شرایطی چکار باید کرد؟

گرچه اشاره ای نکردید که مشکلی که با همسرتان دارید، مربوط به چه مسائلی است و آیا این مسائل و مشکلات شما و همسرتان در حال حاضر حل شده است یا نه، طبعا تا زمانی که این مسائل و مشکلات پابرجا باشد، ناخواسته تاثیر آن را در اخلاق و رفتار و روابط خواهید دید، اما با این حال یکسری ترفندها و راهکارهایی وجود دارند که می توان از طریق آن مهارت خودکنترلی خود را بالا برد. از جمله:

1- شناسایی تایم حال بدی
درسته که ناخواسته ممکن است بنابه دلایلی سر کیف نباشید و حال روحی تان خوب نباشد، ولی شناسایی زمان و موقعیت حال بدی خودتان به شما کمک می کند تا مکانیزم روانی شما برای کنترل حال بدی فعال شود. اگر زمان و موقعیت حال بدی خودتان را نتوانید تشخیص بدهید، این باعث می شود که انرژی زیادی را صرف کنید تا مکانیزم خودکنترلی خودتان را در طول روز فعال نگه دارید، در حالی که اگر بدانید که مثلا بعدازظهر حالتان بد است، انرژی روانی و ذهنی برای آن قرار می دهید تا این حال بدی شما به فرزندتان منتقل نشود. لذا در چنین مواقع باید یک استراتژی مقابله داشته باشید تا بتوانید این حال بدی را به راحتی بگذرانید، اما چگونه؟ در مورد بعدی توضیح می دهم.

2- استراتژی مقابله
بعد از شناسایی زمان و موقعیت های حال بدی خودتان، باید برای مقابله با این حال بدی، استراتژی یا نقشه مقابله با آن را داشته باشید. به این معنی که باید برنامه ای داشته باشید تا این حال بدی خودتان را برطرف کنید یا به حداقل ممکن برسانید. این استراتژی و برنامه مقابله چه مواردی را شامل می شود؟

- حل مسئله
اگر مثلا با همسرتان دچار مشکل شدید و این مسئله باعث آزار شما شده است، خونسردی خودتان را حفظ کنید و به مشکلی که بوجود آمده فکر کنید و ببینید ایراد کار کجا بوده است؟ اگر واقعا بخشی از مشکل بخاطر رفتار اشتباه شما بوده، اون را بپذیرید و با همسرتان صحبت کرده و مسئله را حل کنید. اگر هم ایراد کار به شما برنمی گردد، بلکه به همسرتان برمی گردد، و این فرایند تبدیل به یک رویه شده است، خب باید به اتفاق همسرتان برای حل این اختلاف و مشکل به یک مشاوره خانواده مراجعه کنید تا یکبار برای همیشه مسائل تون حل شود. حتی اگر همسرتان هم در این زمینه همکاری نکرد، باز مراجعه شما به مشاور می تواند به شما در کاهش و تسهیل مشکلات به شما کمک کند. لذا اگر مایل بودید می توانید مشکلی که با همسرتان دارید در همین سایت مطرح کنید و همکاران بنده در این زمینه به شما راهنمایی لازم را خواهند کرد.

- گفتگو و درد و دل کردن
این گفتگو و درد و دل کردن، باعث تخلیه روانی و ذهنی شما از مشکلات خواهد شد و بعد از آن احساس می کنید که سبک شدید. توصیه بنده این است علیرغم مشکلاتی که با همسرتان دارید، سعی کنید در قدم اول با همسرتان درد و دل کنید نه با فرد غریبه! البته درد و دل با همسر ملزوماتی دارد از جمله اینکه قرار نیست ایشان رو مقصر جلوه بدهید یا بخواهید اون رو قضاوت کنید بلکه تنها از احساس تون بهش بگید که چه حسی دارید و از اون طرف هم نسبت به حسی که او دارد هم بازخورد بدهید. کافی است خودتون رو جای همسرتون قرار بدهید تا متوجه حس او هم شوید و درباره حس اش بهش بگید تا اون حس همدلی و همدردی به صورت دو طرف اتفاق بیفتد. این کار علیرغم اختلافاتی که بین دل زن و شوهر وجود دارد، دلهای اونها رو بهم نزدیک می کند.

در قدم بعدی، با خدای متعال در این زمینه درد و دل کنید. یعنی وقتی در اوج مشکلات و حال بدی هستید، سعی کنید از طریق دعا و راز و نیاز با خدا ارتباط بگیرید. این ارتباط معنوی گرفتن و حتی حضور در مراسمات مذهبی هم باعث آرامش شما می شود و هم قدرت روحی و سازگاری شما را بیشتر خواهد کرد.

ضمنا از گفتگو با افراد غریبه و آشنا درباره زندگی مشترک خودتان جدا خودداری کنید که گرچه با این کار ممکن است احساس سبکی کنید ولی در دراز مدت تاثیر منفی در زندگی شما خواهد گذاشت.

- رو آوردن به اموری که حال شما را خوب می کند، یکی دیگر از استراتژی هایی است که توصیه می شود. لذا بررسی کنید چه چیزهایی باعث می شود که حال شما بهتر شود، همان کار را انجام دهید؛ مثلا پیاده روی یا ورزش کردن یا صحبت کردن با دوستان یا خواهر یا خانواده خودتان ممکن است حال روحی تون رو بهتر کند. البته این صحبت کردن بنا نیست که درباره زندگی شخصی خودتون چیزی به اونها بگویید، بلکه صرف گفتگوی عادی با اونها باعث می شود تا از مشکلاتتون کمی فاصله بگیرید و احساس بهتری پیدا کنید.

نکته:
طبیعتا روزهایی که حال بدی داریم، انرژی روانی، ذهنی حتی جسمی بالایی نداریم و توان مواجهه با چالش ها هم در ما به شدت کم می شود. حالا تصور کنید روزی رو که بناست بچه رو به پارک ببریم و حالمان هم بد است. در چنین موقعیتی اگر بخواهیم سایر کارهای عقب افتاده خانه را هم بهش اضافه کنیم، چه اتفاقی می افتد، انرژی بیشتری باید صرف کنیم و از آنجایی که انرژی کافی چه برخوردار نباشیم، منجر به این می شود که فشار و نگرانی مضاعفی را تجربه کنیم و همین عامل باعث می شود که رفتار تندی با بچه مان داشته باشیم؛ چرا که می خواهیم به سرعت این فشار رو از دوش خودمون کم کنیم. لذا توصیه می شود در اینگونه موارد، فشارهای کاری اون روز رو به حداقل برسانیم تا انرژی کافی برای بردن بچه به پارک رو داشته باشیم، ولو اینکه حال مان بد است، ولی از انجایی که پیاده روی حالمان را خوب می کند، در واقع با یک کار دو نشان می زنیم؛ هم برای بچه مان وقت گذاشتیم و هم زمان برای بهتر کردن حالمان قرار می دهیم.

موفق باشید.

 

تصویر دریافت سوالات

‌با سلام و تشکر از پاسخگویی شما
در رابطه با مشکلی که گفتم با همسرم داشتم ، شکر خدا حل شده و این بود که ایشون قبلا زن داشته و دو تا بچه ازش داره که موقع ازدواج گفتن بچه ها رو نمیارن و دخالتی تو زندگیمون ندارن اما اینجوری نبود و من تا پنج شش سال اول زندگی خیلی اذیت شدم و حالا مسایل تا حدودی حل شده ولی خوب از اثراتی که داشته همین عصبی شدن و کم تحملی من هست ....
اینکه فرمودید مواقع حال بدی خودمو پیدا کنم ، اینطور نیست که روزانه بخواد حال بدی داشته باشم . پسرم خیلی پرجنب و جوش هست و همش دنبال بازی و همبازی ، به خاطر همین اکثر اوقات با پدرش بیرون میره و در کنار مغازه پدرش با بچه ها بازی میکنه اما وقتایی که تو خونه هست و با پدرش نمیره خیلی اذیت میکنه و هر چی بهش میگم باید چندبار تکرار کنم تا حرف گوش بده و همین باعث میشه من عصبی بشم و داد بزنم .
خواهرش ۱۱ ماهش هست و در روز همش باید بهش تذکر داد که چه جوری با اون برخورد کنه و از این قبیل مسایل

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام مجدد به شما

اینکه مشکل اصلی که با همسرتان دارید و تبدیل به دغدغه شما شده در حال برطرف شدن هست، جای خوشحالی دارد و امیدوارم این مسئله به صورت کامل حل شود. اما اینکه آقاپسرتون گاهی به حرف شما گوش نمی دهد و بازیگوشی می کند، اگر این عدم حرف شنوی تبدیل به یک رویه شده باشد بطوری که عمدتا به حرف شما گوش نمی دهد یا لجبازی های زیاد در خانه انجام می دهد در اون صورت این یک مسئله است و باید با ریشه یابی آن را حل کرد.

اما اگر گاها این اتفاق می افتد جای نگرانی ندارد، بلکه باید با پیشگیری و رعایت مدارا از این موارد بگذرید. اشاره نکردید که آقاپسر شما چند سال دارد، ولی به جای عصبی شدن و فریاد کشیدن روی فرزندتان، 1- سعی کنید میزان حساسیت و تذکر به فرزندتون رو کاهش بدهید. 2- عواملی که موجب عدم حرف شنوی فرزندتون در خانه می شود رو حذف کرده و از آن طرف عوامل و زمینه هایی که موجب حرف شنوی بیشتر فرزندتان می شود را در درون خانه افزایش دهید؛ مثلا فرض بگیرید شما می دانید که فرزندتان به جهت بازیگوشی، تمایل زیادی به بازی کردن دارد و اگر شما وقتی رو در طول روز برای بازی با او قرار بدهید، بیشتر از شما حرف شنوی خواهد داشت. خب این عوامل و زمینه هایی که باعث سازگاری فرزندتان با شما می شود را شناسایی کنید و آنها را انجام دهید؛ مثلا گاهی تهیه یک خوراکی یا شربت گوارا و خوشمزه می تواند سازگاری فرزندتان را بالاتر ببرد.

لطفا این دو نکته ای که عرض کردم را در تعامل با فرزندتان بکار ببندید و به ما بازخورد بدهید.

موفق باشید.