آیا روایات کوتاه کردن ناخن با هم تناقض دارند.

21:18 - 1396/12/26

ببینید تو روایات برای گرفتن ناخن و  اصلاح سر و صورت تو کتاب حلیه المتقین یه فصلی هست که بیشتر توصیه به جمعه  و پنج شنبه و شنبه هست اما یه حدیث دیگه هست  از امام صادق ع که برای هر روز ماه  یه چیزی فرموده این دوتا با هم نمیخونه مثلا امروز ک جمعه بود خوب بود درحالت کلی و با گفته کتاب حلیه اما تو کتاب ختوم اذکار از امام صادق امروز پشیمانی اورد هست یعنی چطور ممکنه دوتا حدیث با هم بخونه به  کدوم عمل کنیم

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
سوالات خود را هم از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنین نظراتشان جهت نمایش، دیگر منتظر تایید مدیرانجمن نیز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/131474

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
17 + 0 =
*****
تصویر رضا بیرانوند

این روایتی که گفتید برای هر روز از ماه قمری فایده یا ضرری گفته شده در کتاب حلیة المتقین نیامده  و طبق گفته شما از کتاب ختوم اذکار است که این کتاب توسط یکی از نوسیندگان معاصر نوشته شده است و در بحث روایت قابل استناد نیست و معتبر شناخته نمی شود. و در کتب روایی معتبر این طور تناقضی وجود ندارد.

تصویر رضا بیرانوند

همان طور که گذشت هر زمان که ناخن بلند شد باید کوتاه کرد. اما در برخی از روزها فوایدی برای آن شمرده اند و ظاهرا تا به امروز علم به چرایی آن دست نیافته است و مسلمین از روی تعبد انجام می دهند اما این به این معنی نیست که در فلان روز واجب و در فلان روز حرام است، بلکه در برخی روزها بهتر است، مثل جمعه و پنج شنبه و شنبه و در برخی روزها بهتر است ناخن کوتاه نشود. در همین راستا یک نفر از امام صادق علیه السلام پرسید برخی از اصحاب ما می گویند ناخن را فقط در روز جمعه باید کوتاه کرد، امام صادق می فرماید: پناه بر خدا، اگر دوست داشتی در روز جمعه کوتاه کن و اگر دوست داشتی در بقیه روزها.[8] یعنی بایدی در کار نیست.

اما اگر به دنبال فایده ای است که، گرفتن ناخن در آن روز به آن نوید داده شده است ظاهرا باید بر این امر مداومت نماید. چنانکه امام باقر عليه السلام می فرماید: هر كس به گرفتن ناخن در هر پنج‏شنبه عادت داشته باشد، چشمْ‏درد نگيرد.[9] نه با یک بار. اما اینکه چه روزهای بهتر است قدر متیقن این است که جمعه و پنج شنبه و شنبه به ترتیب روزهای خوبی هستند و فوایدی بر آن مترتب است. و در این مقام وجود برخی از روایات ضعیف باعث اختلاف ظاهری در برخی روایات شده است. لذا نگارنده این سطور پیشنهاد می کند در این سه روز یاد شده به کوتاه کردن ناخن پرداخته شود هر چند در غیر این ایام هر چند اشکالی ندارد. و اینکه برای هر روز ماه قمری فایده یا ضرری را شمرده اند با تتبعی که نگارنده در کتب روایی معتبر انجام داده است مستندی برای آن یافت نشد.

نکته دیگری که در این امر باید به آن توجه شود این است که در روایات به مردان سفارش شده است ناخن های خود را کوتاه کنند و زن ها ناخن های خود را بلند نگه دارند چون باعث زیبایی زنها می شود.[10] و از این علت معلوم می شود بلندی تا حدی خوب است که منجر به زیبایی شود و بیش از آن فایده ای در بلندیش نیست لذا باید کوتاه شود.

[8]. قَالَ مُوسَى بْنُ بَكْرٍ لِلصَّادِقِ ع‏ إِنَّ أَصْحَابَنَا يَقُولُونَ إِنَّمَا أَخْذُ الشَّارِبِ وَ الْأَظْفَارِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ خُذْهَا إِنْ شِئْتَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ إِنْ شِئْتَ فِي سَائِرِ الْأَيَّام‏. من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه، محمد بن على‏، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، 1413 ق، قم،  دوم: ج‏1 ص 128 ح313.

[9]. الكافي، ج 6، ص 491، ح 14.

[10]. الكافى: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به مردان فرمود: ناخنهايتان را بگيريد و به زنان فرمود: [ناخنهايتان را] بلند بگذاريد؛ زيرا اين براى شما زيباتر است. الكافي: 6/ 491/ 15.

تصویر رضا بیرانوند

اما در مورد کوتاه کردن ناخن، به طور مختصر روایات اهل بیت علیهم السلام دسته بندی و خدمتتان ارائه می شود.

در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سبک زندگی ظاهرا به این شکل بوده است که به نظافت خیلی اهمیت داده نمی شود لذا باید به گونه ای عمل شود تا مردم سبک زندگی خود را تغییر داده و به این امر توجه بیشتری نشان دهند. به همین منظور، پیش آمده که نزول وحی متوقف شده، وقتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علت را جویا شدند. حضرت می فرماید چطور وحی نازل شود در حالی که شما ناخن های خود را کوتاه نمی کنید.[2] این روش هر چند نشان دهنده این است که در محیطی که پاکیزگی نباشد زمینه نزول وحی هم محیا نمی باشد اما اثر دیگر هم دارد و آن این است که مردم برای بهره مندی از وحی سعی می کنند، ناخن های خود را کوتاه و تمیزی را مراعات کنند. جالب این است وضعیت فرهنگی آن زمان بگونه ای بوده که در احادیث شیوه کوتاه کردن را هم آموزش داده اند . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مردم را نهی می کرد از اینکه ناخن ها رو با دندان خود کوتاه کنند.[3] و علت کوتاه کردن ناخن این است که محل جمع شدن آشغال و کثیفی است امام باقر می فرماید ناخن خود را کوتاه کنید چون زیر ناخن محل شیطان و باعث فراموشی است.[4] اما گرفتن ناخن یک امر فطری است و طبیعت آدمی پاکیزگی را دوست دارد.[5] و هر زمان که بلند شد باید کوتاه کرد به همین خاطر امام صادق علیه السلام می فرماید هر زمان بلند شد باید کوتاه کرد.[6] حالا که یک امر مطابق با طبیعت آدمی است و برای جلوگیری از کثیفی و بیماری هر گاه بلند شد، طبیعت آدمی می گوید باید کوتاه کنی، نباید در مقابل کوتاه کردن آن از خداوند متعال انتظار پاداش داشت. به همین خاطر وقتی یک نفر از امام صادق علیه السلام پرسید: ثواب کسی که ناخن های خود را در روز جمعه کوتاه کند چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: فایده اش پاکیزگی تا جمعه ی دیگر است.[7]

 

تصویر رضا بیرانوند

درباره کوتاه کردن ناخن روایت های متعددی داریم بیشتر روایات تأکید بر کوتاه کردن ناخن در روز جمعه دارند و به ترتیب تعداد روایات به پنج شنبه و شنبه و چهار شنبه هم سفارش شده است و فقط در یک روایت که سند هم ندارد تک تک روزها را مشخص کرده است که خوب هست یا نه. اما اینکه برای تک تک ایام قمری مشخص شده باشد که ناخن را کوتاه کنید یا نه در کتب معتبر روایی که آدرس آنها در پانوشت ذکر می شود روایتی رویت نشد. کتابهای که سعی داشته اند همه ی روایات هر موضوع را در خود جای بدهند مثل کافی و من لا یحضر الفقیه و وسایل الشیعه و بحار الانوار و ... .[1] اما همان طور که در شبکه های مجازی از "کتاب ختوم الاذکار" برای تک تک ایام ماه قمری خاصیتی در کوتاه کردن ناخن ذکر شده است. باید متذکر شد که این کتاب در سال 1383 هجری شمسی به چاپ رسیده است و استناد به این کتاب در مجامع علمی ضعیف می باشد مگر اینکه برای مطالب خود مستندی داشته باشد که در این صورت به مستند ایشان مراجعه شده و اعتبار آن مورد بررسی قرار می گیرد. و همان طور که گفته شد در مراجعه به کتب معتبر برای این امر مستندی یافت نشد. لذا در این موضوع به احادیث این کتاب عمل نمی شود.

[1] . من لا يحضره الفقيه: ج1 ص126 الی 131، الکافی: ج6 ص490 الی 492، مكارم الأخلاق، ص: 64 الی 66، جامع الاخبار: ص121 الی 122، بحار الانوار: ج73 ص119 الی 125، وسائل الشیعه: ج2 ص131 الی 135.