با سلام
ممنون از پاسخهایی که در پست قبلی من (میگه داداشام چشم پاکن) دادید و خیلی در تصمیم گیری کمکم کردید این بار باز به مشاوره های شما عزیزان نیاز دارم. با تشکر
راستش یه خواستگار جدید پیدا شده با شرایط جدید:
اول اینکه ایشون طلبه پایه هشت حوزه علمیه قم هستن. از لحاظ ایمان پسر خوب و مومنی هستن مشکلی که هست اینه که گفتن میخوان تا زمانی که درسشون تموم بشه در شهر قم زندگی کنن من با زندگی در قم مشکلی ندارم پدرم هم زیاد مخالفتی ندارن ولی مامانم به شدت مخالفه و میگه زندگی دور از پدر و مادر و درشهر غریب سخته (درحالیکه سه تا از خاله هام قمن) ولی میدونم مامانم داره بهونه میاره چون از قیافش خوشش نیومده میگه نه. ازطرفی ما کرج هستیم تا قم دو سه ساعت راه بیشتر نیست.
من واقعا ایمان این پسر را پسندیدم و تمام سختی های زندگی با طلبه را با جان و دل میپذیرم وحاضرم در قم زندگی کنم. قیافه این پسر زیاد به دلم ننشست ولی بدم هم نیومد برام عادی بود.ولی مامانم میگه تو خیلی از پسره سر تری. از لحاظ هیکل هم درسته 26 سالش بود ولی هیکلش در حد پسر 20 ساله خیلی لاغر بود.
حالا بنظرتون ارزش داره بخاطر ظاهر. ایمان و طلبه بودن و خوب بودنشو نادیده بگیرم و جواب منفی بدم؟ مامانم به شدت مخالفت میکنه و میگه انشالله در اینده بهتر از این پیدا بشه بنظرتون این پسر ارزش اینو داره که با مامانم صحبت کنم و نظرشو عوض کنم؟
خیلی ممنون از پاسخ همه شما عزیزان و مشاوران محترم سایت.
با سلام و احترام
جمع بندی نظرات:
از اینکه به گروه مشاورانِ "رهروان ولایت" اعتماد کردید، متشکریم. ان شاء الله منشاء خیر و سعادت برای شما باشیم.
با توجه به مطالب قبلی شما که حاکی از این بود، خانواده شما، خانواده مقید و مذهبی است. لذا از نظر فرهنگی و دینی بسیار به هم نزدیک هستید و از طرف دیگر، شخصِ شما هم از نظر اصولِ اصلی همسر گزینی- که همان کفویت است- مناسب همدیگر هستید و شرایط اصلی را دارید. این لینک و لینک را نیز تذکراً ملاحظه فرمایید.
ضمناً معمولاً طلاب که پایه ده و سطح 3 را به اتمام می رسانند- که همان فوق لیسانس است- مشغول به فعالیت مستمر تبلیغی و پژوهشی می شوند و به شهر خودشان یا شهرهای دیگر می روند. لذا خواستگار شما نهایتاً برای اتمام تحصیل تا سه سال دیگر در قم است. از طرف دیگر زندگی در شهر مذهبی قم برای خانواده های مذهبی و مقیدی مثل شما راحت تر است و این خود یک امتیاز برای شما و خانواده است که در قم جایی را دارند که هر وقت زیارت تشریف می آوردند راحت باشند، در ضمن اینکه در قم غریب هم نیستید- خاله ها هم هستند- و نیز قم نزدیک کرج است.
اما نکته اصلی: در مورد به دل نشستن طرف مقابل که باید عرض کنم: غالباً در مورد خانم ها در نگاه اول این امر محقق نمی شود، بلکه باید چندین جلسه حضوراً صحبت کنید و با نگرش مثبت و همه جانبه به خواستگار نگاه کنید و در واقع نکات مهم و کلیدی را در نظر بگیرید و چون نیت اصلی شما ایمان و اخلاق طرف مقابل است، انشاءالله ظاهر ایشان هم به دل می نشیند.
بعد از این که نگاهتان بهتر شد و مورد قبول قلبی هم قرار گرفت، می توانید مادر عزیزتان را راضی کرده و بگویید: مادر جان این خواستگار را با خواستگار قبلی که اصلاً هم شان و هم کفو من و خانواده نبود! مقایسه کن و خودت قضاوت کن... . البته قابل ذکر است که حرف مادرتان هم روی شما تاثیر گذاشته و قدری شما را مردد کرده است و با صحبت دخترانه قابل رفع است.
در پایان همان طور که می دانید "نباید به خاطر بهترین که نسیه است و شاید در آینده بیاید، بهتر را که نقد و حاضر است است، از دست دهید"!
به نظر بنده و تجربه فراوانی که در مراجعین حضوری دارم، شما نتوانستید خوب تصمیم بگیرید و بهترین راه مراجعه به مشاور حاذق و متشرع ازدواج است. مثل دکتر آقای گلزاری و خانم دکتر شکوه نوابی نژاد که هر دو هم متشرع و هم بسیار حاذق هستند. از طریق اینترنت آدرس(تهران) را پیدا کنید و وقت بگیرید. زندگی خوب و آرام، ارزش مشاوره و صرف هزینه دارد.
اگر دنبال زندگی با آرامش هستید حتماً مشاوره بروید.البته بیشتر اصرار بنده برای مشاوره حضوری این است که بنابر گفته خودتان شخص شما و خانواده بزرگوارتان مذهبی و مقید هستید... .
اهم نظرات کاربران گرامی:
1. همه چیزهایی که گفتید رو میدونم وتمام این سختی ها رو قبول میکنم.بیشتر مشکل من اینه که بقول مادرم من که وابستگی زیادی به مادرم دارم میترسم در قم تنهایی سختم باشه.
2. وابستگی شما به مادر تا چند سال اول ممکنه طول بکشه و مسلما با ورود فرزند به زندگیتون شما هم سرگرم تربیت فرزند خواهید شد وخودتون یک مادر می شوید.درضمن فاصله محل سکونت شما تا قم زیاد نیست.
3. نگران هم نباشید ازدواج با یک طلبه سختی های خودشو داره اما محاسن زیادی هم داره و
4. ولی از یه طرف هم میگم شاید دیگه پسر مومن و پاکی مثل ایشون پیدا نشه نمیدونم تصمیم گیری سخته.
5. تاجایی که من می دونم طلبه ها به خاطر مباحث دینی ایی که مطالعه می کنن رفتارشون با افراد خانواده و مخصوصا همسرشون خیلی خوبه.
6. طلبه ها برام خیلی قابل احترام هستن و ارزومه که همسرم طلبه باشه.
7. بله حرفتونو قبول دارم بیشتر حرفای مامانم روم تاثیر گذاشت انقدر که گفت قیافش خوب نیست.
8. ببخشید که اینو عرض میکنم ولی سوالی که پست کردید و مطالبی که نوشتید خیلی با تصمیم و حرفای الانتون فرق داره .....
9. "نمیدونم من خودم تکلیفم با خودم معلوم نیست یه بار میگم خوبه بخاطر ایمانش جواب مثبت بدم یه بار میگم نه قیافش خوب نیست جواب منفی بدم تصمیم گیری برا ازدواج برام خیلی سخت شده"
10. تنهاقشری که زندگیشون صاف ویکدسته طلبه ها هستن البته اکثراً....
دعاگوی شما هستیم. وفقکم الله
سلام
لطفا این لینک ها را مطالعه کنید.
1- ازدواج با طلبه برای من آرزوست / افتخار می کنم با هم لباس رهبرم ازدواج کنم
2- آیا ازدواج دختران مذهبی با قشر حوزوی درست است؟
3- اکتفا به حداقل امکانات زندگی در ازدواج طلبگی
4- چگونگی ازدواج یک طلبه
سلام
راستش خیلی دارم غصه میخورم اخه مامانم از بس مخالف بود بدون مشورت با من مامان پسره که زنگ زده بود دوباره بیان خونمون بهش گفته بود باباش با قم زندگی کردن مخالفه و ردشون کرد خیلی ناراحتم....ای وای....
بهتر که نشد
چون 2 نکته منفی وجود داشت:
یکی اینکه قیافه این طرف برای شما گیرایی نداشت
دوم اینکه مادر شما راضی نبود شما دور باشید ازشون و خودتون هم از دوری مطمئنا رنج میبردید در آینده
این مشکلات قطعا در آینده سبب رنج شما میشدن
نمیدونم من خودم تکلیفم با خودم معلوم نیست یه بار میگم خوبه بخاطر ایمانش جواب مثبت بدم یه بار میگم نه قیافش خوب نیست جواب منفی بدم تصمیم گیری برا ازدواج برام خیلی سخت شده انشالله برا بعدی بهتر بتونم تصمیم بگیرم.
خیلی جالب میشه اگه با یه طلبه ازدواج کنین خیلی پرده ها نمایان میشه
طلبه ها خیلی جالب هستن خیلی زندگیشون پر از راز هست
ویژگی طلبه بودن رو بذارین کنار
آیا حاضرید با یک پسر با ایمان و درستکار با این شرایط ازدواج کنید؟یه توصیه خواهشا اگر بعد تصمیمی میگیرین هر اتفاقی افتاد نباید حسرت نگرانی و . ...توش باشه شما که تصمیم درستو گرفتین
اینو یادتون باشه که زن یک طلبه باید یه سری ویژگی های اکتسابی به دست بیاره بعد ازدواج و یه سری چیز هارو رعایت کنه به نوعی محدودتر میشین در چهار چوب قواعد دین مبین اسلام
موفق باشین
سلام علیکم...
ببخشید بزرگوار...میشه بفرماییدچه نوع رازی....؟
تنهاقشری که زندگیشون صاف ویکدسته طلبه ها هستن البته اکثراً....
**بودن درچارچوب قواعددین مبین اسلام خودش یه نوع مصونیته ؛نه محدودیت ....
من که طلبه نیستم راز هاشونو بدونم که
برای بعضی ها مصونیته برا بعضی ها قطعا محدودیته.
جناب مشاور اینکه شما میفرمائید ما اینجا فقط راه رو نشان میدیم و قضاوت نمیکنیم خبر دارین خیییلی از اونهایی که اینجا میان و پست میزارن حرف های شما براشون خیلی مهمه و خیلی ها بر همین صحبتهای شما تصمیم یه عمر زندگیشونو می گیرن؟؟!!
متاسفانه تو مملکت ما افراط و تفریط تمومی نداره و همچنانکه بر اشتباه خودمون پامیفشاریم و به هیچ عنوان حاظر نیستیم حرف کسی رو قبول کنیم
شما رو اون لینکی که من گذاشته بودم یه کلیک میکردین و پستهای قبلی ایشونم میخوندین بعد خودتون قضاوت میکردین!
شما به من میگین پست قبلی طیبه خانم رو بخونید در صورتی که من منظورم پست قبلی این خانم نیست و یه پست دیگه که لینکشو گذاشتم منظورم بود
و منظورم این بود وقتی دارین تو اون پست اونجوری نتیجه میگیرین چرا اینجا اینجوری نتیجه گرفتین؟چرا اونجا نگفتین یه مشاوره بره؟و بهشون جواب منفی دادن رو پیشنهاد دادین؟
در ضمن یادتون باشه حرفهای شما به عنوان یه مشاوره برا خیلی ها حجت هست پس تو نظراتتون دقققققققت کنین همیشه اون چیزی که تو کتابها نوشته با اون چیزی که تو واقعیت برا افراد اتفاق می افته یکسان نیست همه طلبه ها آسمونی نیستن و همه پسر های عادی هم شیاد نیستن
باسلام
آن پست های که شما می فرمایید بنده حقیر کارشناسش بودم و دقیقا می دانم چه نکاتی را بیان کرده ام و مو به مو دقت و مطالعه کرده ام، سپس مشاوره داده ام.
ما برای دو مراجع که ظاهراً از دید شما یک مشکل دارند ، یک مشاوره و توصیه نداریم، بلکه برای افراد مختلف با روحیات و خلقیات و فرهنگ مختلف، مشاوره های مختلف داریم و این تجربه چندین ساله را با زحمت و تلاش به دست آورده ایم، ضمنا هیچ مراجعی مجبور نیست فقط به مشاوره ما اتکا کند، بلکه همان طور که گفتیم به مشاوره حضوری حتما مراجعه کند.
تا آنجا که بنده مطلع هستم مشاورهای اینجا، حداقل بنده حقیر چندین سال است مشاوره حضوری دارم ، ضمن اینکه قبلا تحت نظر دکتر روانشناش و مشاور ازدواج، کارورزی هم رفتیم، لذا فقط کتاب برای ما ملاک نیست هر چند کتب مذهبی ما، خیلی بهتر از کارورزی راه گشا بوده و هست و خواهد بود.
نتیجه اینکه:
بله گاهی نیاز به مشاوره حضوری است در جایی که مراجع نمی تواند با مشاوره تلفنی یا مکتوب راه خودش را پیدا کند. و گاهی با توصیه و راهنمایی ما مشکلش حل می شود.
پس به یک نفر توصیه و راهنمایی می کنیم به فرد دیگر می گوییم برو مشاوره حضوری؛ چون نمی تواند تصمیم بگیرد. به متن طیبه خانم توجه کنید:
"نمیدونم من خودم تکلیفم با خودم معلوم نیست یه بار میگم خوبه بخاطر ایمانش جواب مثبت بدم یه بار میگم نه قیافش خوب نیست جواب منفی بدم تصمیم گیری برا ازدواج برام خیلی سخت شده"
پس اگر کسی منصف باشد متوجه می شود که مشاوره کارشناسی بوده است.
والسلام علی من اتبع الهدی
من یه سوال برام پیش اومده! مگه ازدواج با طلبه ها چه سختی ای داره؟!! راستش این جمله رو چند بار دیدم ولی چیزی به ذهنم نمیرسه! ینی چی؟! چه سختی ای؟
آوا جون مزایا زیاد داره ولی به نظرم یه مشکلاتی داره برای بعضی ها جز عیب ها هست که به نظرم دوستان تو نظرهاشون خیلی خوب اشاره کردن چه معایبی داره.
دوست منم شوهرش طلبه بود شوهرش دائما به خاطر کارش مسافرت بود خوب همسرش همش نگران بود که الان تو راه هست اتفاقی براش نیفته و از نظر زن و شوهری هم که خیلی سخته زن و شوهر از هم دور باشن بالاخره انواع نیازها هست مثلا دوست من دو تا دختر داشت فرض کن مرد خونه هم نباشه.
بعدم تو فامیل ما معمولا اونهایی که تو حوزه درس خوندن دنبال خانواده هایی که تو حوزه بودن میرن که همدیگر رو بهتر درک کنن اگه یه خانوم شرایط کاری شوهرش رو درک نکنه خیلی برای هردو سخت میشه.
آهان! مرسی! تازه متوجه شدم!!
با سلام
به نظر بنده و تجربه فراوانی که در مراجعین حضوری دارم، شما نتوانستید خوب تصمیم بگیرید و بهترین راه مراجعه به مشاور حاذق و متشرع ازدواج است. مثل دکتر آقای گلزاری و خانم دکتر شکوه نوابی نژاد که هر دو هم متشرع و هم بسیار حاذق هستند. از طریق اینترنت آدرس(تهران) را پیدا کنید و وقت بگیرید. زندگی خوب و آرام، ارزش مشاوره و صرف هزینه دارد.
اگر دنبال زندگی با آرامش هستید حتماً مشاوره بروید.البته بیشتر اصرار بنده برای مشاوره حضوری این است که بنابر گفته خودتان شخص شما و خانواده بزرگوارتان مذهبی و مقید هستید... .
به خاطر شاید بهترین که نسیه است، بهتر را که نقد است رها نکنید. دعاگوی شما هستیم. وفقکم الله
خییییییییییلی برام جالبه !!!!
دو نفر دقیقا یه مشکلو داشتن ولی شما دوجور متفاوت براشون نسخه پیچیدین
اولیش ایشون بودن http://www.jonbeshnet.ir/forum/%D8%B9%D8%B4%D9%82%D8%8C-%D8%AF%D9%84%D8%...
دومیش همین پست .اون چون یه نفر عادی بود بهش چند بار تاکیدا گفتین بیخیالش بشه و همون جواب منفی رو بده چون ال و بل و... هست ولی این پست چون طرف یه طلبه هست شما تمام قد ازش حمایت میکنین و وقتی هم ایشون میگن نه من نپسندیدم میگین نه حتما برین یه مشاوره تا راضی بشین!!!!!!
جالبه؟!!!!!
خداروشکر شما قاضی نشدین
با سلام
آقای بنیامین شما اگر منصفانه و کارشناسانه پست های الان و قبلی این خانم را بخوانید متوجه می شوید که بی طرفانه نظر می دهیم. ضمناً ما هیچ وقت قضاوت نمی کنیم بلکه راه را نشان می دهیم و تصمیم اصلی را خودِ فرد مراجع می گیرد.
این خانم در پست خود بسیار اظهار خوشحالی و علاقه به خواستگار نشان داده اند و فقط حرف مادرشان ایشان را مردد کرده که در نظرات خانم هم اشاره شده است.
"بله حرفتونو قبول دارم بیشتر حرفای مامانم روم تاثیر گذاشت انقدر که گفت، قیافش خوب نیست"
این جواب را خانم در مقابل کاربر گرامی "یه عاشق واقعی" داده اند.
ضمنا اگر پست قبلی ایشان را خوانده بودید، متوجه می شدید، که جواب بی طرفانه داده ام.
نکته و توصیه:
حتما در نظر دادن کمال انصاف را رعایت کنید که برای دنیا و آخرت مفید است. وفقکم الله
اقای عاشق خلاصه اون پسند اولیه نیست بله انشالله خدا زوج صالح و هم کفو قسمت تمام جوانان کند التماس دعای زیاد.
ببخشید که اینو عرض میکنم ولی سوالی که پست کردید و مطالبی که نوشتید خیلی با تصمیم و حرفای الانتون فرق داره .....
اون کجا که میخواستید مادرتونو راضی کنید ... و این کجا که انقدر قیافه براتون مهم شده ....
الله اعلم ...
موفق باشید
یاعلی
قیافه رو باید بذاری زمان تعیین کنه ...تو جلسه اول نمیشه تصممیم گرفت من خودم چند سال پیش با یه مشاوری ارتباط داشتم اولین بار که دیدمش خیلی از قیافش بدم اومد...ولی بعد که صحبت کرد و پی به دانش و شخصیتش بردم کاملا نظرم هم نسبت به چهرش عوض شد ..خیلی برای خودم جالب بود... شما هم باید بذاری شناخت حاصل بشه ...
بله حرفتونو قبول دارم بیشتر حرفای مامانم روم تاثیر گذاشت انقدر که گفت قیافش خوب نیست
طیبه جان مهم اینه به دله تو بشینه اگر ایجوری هست تو دله خودت الان رضایت داری به ظاهرش پس دیگه مشکلی نیست چون ظاهر همون اوایل برا دوطرف مهمه بعدش عادیتر میشه اگر ظاهرش به دلت نیست صبر کن مورده بهتر ان شاالله
طیبه خانم یعنی قیافشون طوری هست که حتی حاضر نیستید تو فامیل نشونشون بدید ؟؟؟
از لحاظ ریز بودن هیکلو این چیزا میگم اون خواستگار قبلیم خیلی به دلم نشسته بود ولی این یکی اصلا اونجور نیست
ببینید ریز بودن خیلی بد نیست که انقدر روش حساس بشید ....
اما اگه این ریز بودن برای شما انقدر حس بدی ایجاد کرده قضیه فرق میکنه ....
ضمنا سعی کنید اصلا مقایسه نکنید .. میدونم کار سختی هست ولی اگه مقایسه کنید خواستگار به خواستگار که براتون میاد کارتون سخت تر میشه ... چون این خواستگارتون اخلاقش خوبه بعدی شاید قیافش خوب باشه و اینطوری هیچ وقت ازدواج نمی کنید ....
یک پسند اولیه از قیافه و ظاهر کافیه .... چون خیلی معتقد و مذهبی هستید باید تمرکز بیشتری روی اخلاق و رفتار و اعتقادات داشته باشید اگر همون پسند اولیه حاصل نشده که دیگه بحثی نیست و به آینده امیدوار و توکل به خدا داشته باشید
بسم الله الرحمن الرحیم..
بله طیبه خانم بابررسی همه ی جوانب ؛بله ارزششو داره با مادر بزرگوارتون صحبت کنید....
ان شاءالله خوشبخت وعاقبت بخیر بشید..
بهش جواب منفی بده
اقای عاشق راستش نه زیاد فکر کنم جواب منفی بدم بهتر باشه
طیبه جان ببخشید وسط کلامتون اومدم....
خواهر عزیزم..به نظر من اگه با همچین دیدی :*بالاخره قیافه شون باید طوری باشه که
ادم تو فامیل روش بشه بگه این اقا شوهرمه*....
میخواین زندگی با یه طلبه رو شروع کنید نه همون جواب منفی بدین خیلی به نفع هردوتون هست...
سلام طیبه جان...
آبجی فک کنم منظورمو روشن نگفتم..شرمنده
خواهر خوبم بحثم افتخارو احترام واین چیزا نیست که ...
خب زندگی با یه طلبه همانطور که اون پایین بزرگوارن خیلی خوب اشاره کردن سختیای خودشو داره...
که اگه همون اول اینقدنظر مردم براتون مهمه درآینده امکانش هست خیلی مشکلات
سد راهتون بشه چون درمورد طلبه ها معمولا زیاد حرف گفته میشه حتـــی همون لباسشون و....
عزیزم این کشش اگه از طرف شما نیست که دیگه بحثی نیست توی جواب منفی دادن به ایشون....
اما اگه این کشش رو مردم واطرفیان ازبین بردن ،میشه یه کم روش بیشتر فکر کرد ...
موفق باشی ابجی..
سلام رایحه خانم من باعث افتخارمه که همسرم طلبه باشه ولی خوب در ابتدا باید نسبت بهش یه کششی داشته باشم دیگه من میگم اون کشش اولیه اصلا نیست گلم وگرنه طلبه ها برام خیلی قابل احترام هستن و ارزومه که همسرم طلبه باشه.
اگه حس خاصی ندارید فرق میکنه.......
اما اگه واقعا حس خوبی پیدا نکردید و بدتون اومده و صرفا بخاطر اخلاق و طلبگی ایشون میخواید ازدواج کنید فک کنم رد کنید بهتر باشه ....
اگه معمولی باشید و حس خاصی نداشته باشید شاید به مرور که با اخلاق و رفتارشون اشنا بشید حستون تغییر کنه اما اگه اینطوری نیست و بدتون اومده که هیچی
بله خیلی ممنون از نظراتتون
حتی اگه حس خاصی هم نداشته باشم بالاخره قیافه شون باید طوری باشه که ادم تو فامیل روش بشه بگه این اقا شوهرمه و یه مقدار هم به دل بشینه مامانم که میگه اصلا بهش فکر نکن ایشالله یکی بهتر.
سلام خدمت شما
مومن و معتقد بودن چیزی فراتر از طلبگی ست. بخاطر طلبگی ایشون هول نشید ..... و معیارهاتونو دقیق بررسی کنید و همه چیزو سر سری نگیرید . .... طلبه های بد اخلاق هم هستن مثل بقیه اقشار جامعه که تو همشون خوب و بد پیدا میشه .....
مکان زندگی تون خیلی مشخص نیست ... همون طور که میدونید برای تبلیغ سفرهای زیادی دارن ... پس دوری از خانواده یا سفر رو باید از همین الان به جون بخرید و بدونید تقریبا مثل خود ایشون یک طلبه هستید و یا تو سفرها همراهیشون باید بکنید و یا چند ماه از هم دور باشید ......
از لحاظ جسمی اگر هیکل شما درشت تر و قدتون بلندتر هست و این موضوع شما رو ازار میده بیشتر فکر کنید .... این موضوع تو روابط زناشویی تون هم موثر خواهد بود و خدایی ناکرده میتونه روی زندگی تون هم تاثیر خودشو بذاره خصوصا که شما قیافه ایشون رو نپذیرفتید و میتونه این تاثیر بیشتر هم بشه .....
اما در هر حال بشینید به ترتیب ملاک های خودتونو بنویسید و خصوصیات مثبت ایشون هم یادداشت کنید اگر حداقل 60 درصد کفویت برقرار بود میتونید به صورت جدی بررسی شون کنید وگرنه بهتره به حرف مادرتون گوش کنید .... ( مثلا اگر معیار جسمی و قد و هیکل برای شما خیلی مهم هست میتونید ضریب 10 بهش بدید و مثلا اخلاق رو ضریب 5 بدید و در پایان امتیازاتی که بهشون دادید رو محاسبه کنید . )
در هر صورت بخاطر طلبه بودن ایشون تصور نکنید با یک انسان کامل و بی نقص ازدواج خواهید کرد ......
یاعلی
سلام
بله میدونم تو طلبه ها هم خوب و بد هست درحال بررسی هستم یه مشکل دیگه هم اینکه فکر میکنم چون تک پسر بودن و پدر نداشتن به مادرشون وابسته بودن و توحرفاشون گفتن تو بعضی مسائل باید مشورت کرد
از لحاظ قد و هیکل اونجوری نیست که خیلی باهم تفاوت داشته باشیم مثل هم بودیم
اگه وابستگی ایشون خیلی زیاد هست و باعث میشه قدرت انتخاب در زندگی نداشته باشه و همش دنبال مشورت از مادر و خانوادش باشه جزو نکات منفی برجسته خواهد بود که باید دقت بیشتری خرج کنید ........
در مورد قد و هیکل ؛ عامیانه بخوام عرض کنم اینه که احساس خوبی از بودن با ایشون دارید ؟؟؟؟ شاید انقدر اخلاق و منش ایشون خوب باشه که حتی از همین قیافه و یا قد و هیکل احساس ارامش و امنیت کنید ....
یک چیزو فراموش نکنید ، برایندی که از ایشون برداشت کردید و حس کردید چجوری بود ؟؟؟؟ اگر در کل از بودن با ایشون حس خوبی نگرفتید در تصمیمتون تجدید نظر کنید ....
تاجایی که من می دونم طلبه ها به خاطر مباحث دینی ایی که مطالعه می کنن رفتارشون با افراد خانواده و مخصوصا همسرشون خیلی خوبه . چون تمامی احکام مربوط به خانواده رو هم یاد می گیرن . و می تونن به راحتی روابطشون رو با خانواده و همسرشون کنترل کنن . و معمولا هم عدالت رو رعایت می کنن .
به نظر من یه طلبه برای اینکه یه زندگیه ایده آل داشته باشی خیلی خوبه .
ولی خب مسلما باید در مورد حقوق ، خانواده ش ، اینکه چند سال باید توی قم زندگی کنه تا درسش تموم بشه . اینکه بعد از تموم شدن درسش باید چیکار کنه ( چون اکثرا باید برن شهرهای اطراف و اونجاها زندگی کنن ) . اینکه هر چند سال یه بار باید شهر محل زندگیتون رو تغییر بدین . آیا می شه ثابت توی یه شهر زندگی کرد یا نه ؟ . و اینکه بعدا مدیریت زندگی با چه کسی هست ؟ و ...
و درمورد آخر هم ظاهر ایشون .
راجع به اینا باید حسابی فکر کنید .
سلام
در مورد طلبه بودن که شما مشکلی ندارین ...
می مونه دوری از خانواده که به نظر من چیز چندان مهمی نیست بالاخره با ازدواج حتی تو شهر خودتون این اتفاق میافته و از همه مهم تر این که قم و کرج خیلی بهم نزدیکن...
برادر منم اولش از این حرفا میزد الان دو هفته سه هفته هم شده نمیاد شهرمون یه سری به پدر ومادرش بزنه..!!
در مورد چهره هم بله زمان میبره ..یکی دو روز بیشتر لازمه ولی اگه به هیچ عنوان با چهرش احساس راحتی نکردین بهتره به این ازدواج خاتمه بدین .. این برای اون بنده خدا هم بهتره چون تو رابطتتون واحسا س شما و اون فرد در زندگی اثر منفی میذاره......
سلام خیلی ممنون از نظری که دادید
از لحاظ قد هم قد کوتاه و هیکل لاغری داشت اصلا بهشون نمیخورد ۲۶ سالشون باشه ولی از یه طرف هم میگم شاید دیگه پسر مومن و پاکی مثل ایشون پیدا نشه نمیدونم تصمیم گیری سخته.
به نظرم بگید نه
با سلام
ببیند مذهبی بودن یه چیزیست و همسر طلبه بودن هم چیز دیگری،هر دختر مذهبی هم نمی تواند همسر یک طلبه باشد چون باید روحیه دختر خانم مذهبی کامل باشد و نگاهش به زندگی هم همچون یک طلبه باشد.اینکه زندگی با او سخت باشد یا راحت بستگی به خود شما دارد،مثلا:
نسبت به مادیات و تجملات چگونه هستید؟
آیا حاضرید زندگی ساده و بدون تشکیلات آنچنانی داشته باشید؟
اگر در خیابان و یا جمعی به شوهرتون توهین کنند یا تیکه بندازند براتون تحملش راحته؟
ممکنه از خیلی تفریحات در جمع مردم محروم باشید حالا این براتون مشکلی نداره؟
و......
پس فورا چشم بسته همه چیزروقبول نکنید
اما نگران هم نباشید ازدواج با یک طلبه سختی های خودشو داره اما محاسن زیادی هم داره مثلا اکثر میگم اکثرا چون بین طلبه ها هم خوب وبد داریم طلبه ها احترام خیلی زیادی برای همسرشون قائل هستند. تو خیلی کارهامیتونند به همسرشون کمک کنند مثل تربیت فرزند.و...
اما درموردت مادرتو شما می تونید خیلی راحت مادرتون روقانع کنید.بهش بگید قیافه وظاهر طرف بعداز یک مدتی عادی میشه واقعا تضمینی نیست در اینده خواستگار مناسبتری درخونه شما رو بزنه چون روز به روزه اوضاع جامع ما داره بد میشه
البته در قیافه اش هم دو دل هستم چون به دلم ننشستن
بله من تمام سختی های زندگی با یک طلبه رو بررسی کردم وهمه چیزهایی که گفتید رو میدونم وتمام این سختی ها رو قبول میکنم
بیشتر مشکل من اینه که بقول مادرم من که وابستگی زیادی به مادرم دارم میترسم در قم تنهایی سختم باشه درسته خاله م اونجان ولی خاله که جای مادرو نمیگیره وگرنه با زندگی طلبگی نه تنها مشکلی ندارم بلکه افتخار هم
میکنم
نکته اول همه ما به مادر وابسته هستیم.ولی باید یک روزی از والدین جدا بشیم و روی پای خودمون بایستیم. وابستگی شما به مادر تا چند سال اول ممکنه طول بکشه و مسلما با ورود فرزند به زندگیتون شما هم سرگرم تربیت فرزند خواهید شد وخودتون یک مادر می شوید.درضمن فاصله محل سکونت شما تا قم زیاد نیست و اصل اصل ارتباطاته شم وقتی دلتنگ مادرتون شدید می تونید بهش تلفن بزنید نکته دوم پسند ظاهری وبه دل نشتن طرف یک معقوله مهم هست چون اگه شما از لحاظ ظاهری طرف رو نپسندین مسلما دیگه نمی تونیدبهش ابراز محبت هم کنی بررسی کنید چه چیزهای باعث شده که طرف به دل شما نشینه خیلی ها هستند از نظر قیافه عالی هستند. اما تو دل برو نیستند وخیلی هام هستند که قیافه مناسبی ندارند اما تو دل برو هستند
نه عاغا نه
زنش نشو!
سلام ببخشیببخشید میشه بپرسم دلیلتون چیه؟
اولین دلیل راضی نبودن مادر.
دومین دلیل محدودیت های زندگی با طلبه
سومین دلیل از دو تا شهر بودن
چهارمین دلیل هم برا خودمه شخصا خوشم نمیاد:|
با سلام و احترام
از اینکه به گروه مشاورانِ "رهروان ولایت" اعتماد کردید، متشکریم. ان شاء الله منشاء خیر و سعادت برای شما باشیم.
با توجه به مطالب قبلی شما که حاکی از این بود، خانواده شما، خانواده مقید و مذهبی است. لذا از نظر فرهنگی و دینی بسیار به هم نزدیک هستید و از طرف دیگر، شخصِ شما هم از نظر اصولِ اصلی همسر گزینی- که همان کفویت است- مناسب همدیگر هستید و شرایط اصلی را دارید. این لینک و لینک را نیز تذکراً ملاحظه فرمایید.
ضمناً معمولاً طلاب که پایه ده و سطح 3 را به اتمام می رسانند- که همان فوق لیسانس است- مشغول به فعالیت مستمر تبلیغی و پژوهشی می شوند و به شهر خودشان یا شهرهای دیگر می روند. لذا خواستگار شما نهایتاً برای اتمام تحصیل تا سه سال دیگر در قم است. از طرف دیگر زندگی در شهر مذهبی قم برای خانواده های مذهبی و مقیدی مثل شما راحت تر است و این خود یک امتیاز برای شما و خانواده است که در قم جایی را دارند که هر وقت زیارت تشریف می آوردند راحت باشند، در ضمن اینکه در قم غریب هم نیستید- خاله ها هم هستند- و نیز قم نزدیک کرج است.
اما نکته اصلی: در مورد به دل نشستن طرف مقابل که باید عرض کنم: غالباً در مورد خانم ها در نگاه اول این امر محقق نمی شود، بلکه باید چندین جلسه حضوراً صحبت کنید و با نگرش مثبت و همه جانبه به خواستگار نگاه کنید و در واقع نکات مهم و کلیدی را در نظر بگیرید و چون نیت اصلی شما ایمان و اخلاق طرف مقابل است، انشاءالله ظاهر ایشان هم به دل می نشیند.
بعد از این که نگاهتان بهتر شد و مورد قبول قلبی هم قرار گرفت، می توانید مادر عزیزتان را راضی کرده و بگویید: مادر جان این خواستگار را با خواستگار قبلی که اصلاً هم شان و هم کفو من و خانواده نبود! مقایسه کن و خودت قضاوت کن... . البته قابل ذکر است که حرف مادرتان هم روی شما تاثیر گذاشته و قدری شما را مردد کرده است و با صحبت دخترانه قابل رفع است.
در پایان همان طور که می دانید "نباید به خاطر بهترین که نسیه است و شاید در آینده بیاید، بهتر را که نقد و حاضر است است، از دست دهید"! وفقکم الله