21:47 - 1395/03/13
سلام ببخشید من ۱۷سالمه الان چندماهه با یه پسری اشنا شدم خیلی همو دوسداریم ولی نمیشه به خانواده هامون بگیم ولی من میخوام یجوری با خانوادش اشنا بشم واسه همین بهش گفتم بیا یکاری کنیم که خانواده هامون باهم رابطه برقرارکنن اولش قبول نکرد ولی الان خودشم خیلی دوسداره که یجوری که نه خانواده من نه خانواده اون بفهمن باهم رفت وامد داشته باشیم ودرضمن سفر امسال رو باهم بریم مااهل یه شهریمولی خونه هامون دوره ازهم یعنی نه پیوند قوم و خویشاوندی داریم نه چیزی میشه لطفا بهمون کمک کنید؟من الان واسه حفظ رابطممجبورم این رابطه خانواده هارو یجوری درستش کنم چون هم میترسم گول بخورم ازم سواستفاده بشه هم دوسشدارم
انجمنها:
http://btid.org/node/93627
دختر 17 ساله الان باید استرس نمرات امتحان نهایی و کنکورش داشته باشه بعد با پسر دوسته
خدابا به کجا داریم میریم اخه
قشنگ سر ما بچه های پخمه کلاه رفت
ماها انقدر بی عرضه!!!
واقعا هر روز با خودم فکر می کنم اگه با یکی دوست می شدم یا اگه دانشگاه نمی رفتم الآن بچه هم داشتم.
به خدا توکل کردیم و گناه نکردیم. این هم شد آخر و عاقبتمون.
اصلا این خبرها نبود زمان ما خواهر! آقا ما یه بار زمان دانشگاه با یه دختر همکلاسی توی راه قدم زدیم پلیس ما رو گرفت!
از طرفی امکانات هم نداشتیم بدبختی! نه موبایل داشتیم نه ماشین، نه از شبکه های اجتماعی خبری بود. به زور یه تلفنی می شد پیدا کرد. فقط سرمون پایین بود که درس بخونیم، دانشگاه بریم یه کسی بشیم واسه خودمون. که آخرش هم نشدیم!
گذشته از رابطه نهانی و وابستگی و ... پیش کشیدن پای خانواده خیلی چیزها رو روشن می تونه بکنه. توی جیک جیک مستون دو تا نوجوون عیار کسی و درستی یه ارتباط، واسه طرفین معلوم نمیشه. با جلو اومدن خانواده ها خیلی مسایل اصلی پیش میاد و طرف تون رو خارج از درگیر شدن احساسی می تونید توی چالش های پیش رو امتحان کنید. مطمئن باشید خیلی به نفع تون خواهد بود. حتما بخواهید که برای خانواده ش عنوان کنه و به طور رسمی جلو بیان.
واستا تا سیزده بدر بشه دوتا خونواده کنار هم چادر بزن و بقیه ماجرا. همه چیز از یه اتیش کباب مشترک شرو میشه البته لازمه یکی از والدین پایه باشه و روی خوش نشون بده تا رابطه ادامه پیدا کنه.
تا سیزده چند ماه مونده؟ 9 ماه باید صبر کنی.
سلام
من فقط یه نکته ی کوچیک میگم. عزیزم کار خیلی خوبی میکنی که میخوای خانواده هاتون رو باهم آشنا کنی ولی نذار تلاش شما برای این ازدواج بیشتر از آقا پسر باشه یعنی اینطور نباشه که ایشون همینطور بخیال بشینن بعد شما خودتو به سختی بندازی که بلاخره این ازدواج انجام بشه. بذار ایشونم یکم برای بدست آوردن شما تلاش کنه! بلاخره دختری گفتن پسری گفتن. طالبی گفتن مطلوبی گفتن و...
یازهرا س
پاسخ اجمالی:
[1]. ارتباط مخفیانه معمولا برای جوانان[خصوصا دخترها] آسیبهای متعددی را به همراه خواهد داشت؛ لذا حتما از آن پرهیز شود.
[2]. بهترین شیوه آشنائی خانوادهها به این صورت است که دختر و پسر[خصوصا پسر] شرایط را برای تحقّق یک خواستگاری رسمی فراهم آورند.
عرض سلام و تشکر از شما بابت اعتمادتان به گروه مشاوره "رهروان ولایت"؛
فرمودید: "خیلی همدیگر را دوست داریم ولی نمیشه به خانوادههامون بگیم"؛ علت این عدم امکان را بیان نفرمودید؛ شاید واقعا علت مهمی باشد و در راهکارهائی که بخواهیم ارائه دهیم تاثیر گذار محسوب گردد؛ لذا درخواست میشود علت این را که فرمودید ممکن نیست را بیان نمائید.
در هر صورت، باید بدانید که یقینا صحیح نیست این ارتباط بدون اطلاع خانوادهها ادامه پیدا کند و توجه به این مطلب خالی از لطف نیست که توجه داشته باشید در این گونه ارتباطات مخفیانه، معمولا به دخترها لطمات روحی زیادی وارد میگردد؛ لذا شما را تحسین میکنیم که بر اطلاع پیدا کردن خانوادهها تاکید داشتهاید.
در مورد اینکه فرمودید چگونه خانوادهها را مطلع نمائید، باید عرض شود که بهترین شیوه آشنائی به نظر بنده انجام یک خواستگاری رسمی از جانب پسر میباشد و بهتر است این جلسه هرچه سریعتر انجام گیرد؛ هرچند به نظرتان شاید خیلی سخت و عجیب بیآید!
به هر حال ایشان الحمدلله از یک شهامت خوبی ظاهرا برخوردار بودند که توانستند با یک دختر نامحرم دوست شده و ابراز علاقه کنند؛ پس حتما میتواند به خانواده خود نیز حداقل اعلام نماید که به صورت تصادفی دختری را مشاهده و او را پسندیده و به آنها بگوید: «خواستگاری رفتن که سخت نیست، هرچند الان شاید وضعیت اقتصادی خوبی نداشته و بلاتکلیف باشم؛ اما به خواستگاری آن دختر برویم؛ نهایتا به ما جواب منفی میدهند» و با همین راهکار، والدین خود را به منزل شما بیآورند و شما هم از این طرف خانواده خود را برای این جلسه آماده نمائید؛ لذا به صورت خیلی رسمی، آشنائی انجام و حرفها بیان و بسیاری از قضایا روشن خواهد شد؛ همچنین شما با مشاهده تلاش او میتوانید تا حدودی از صداقت ایشان آگاه شوید! اما اگر به هر دلیل این شیوه را پسند نکردید و بازهم اصرار داشتید که آشنائی خانوادهها باید در قالبی غیر از قالب خواستگاری صورت پذیرد، پیشنهاد بعدی بنده این خواهد بود که از قبل، مکانی را مثل حرم یکی از امامزادهگان، پارک یا... با هم هماهنگ نمائید و در آنجا اسباب آشنائی خانوادهها را فراهم آورید.
در پایان بازهم تاکید دارم به دنبال این باشید که ارتباطاتتان هرچه سریعتر زیر نظر خانوادهها ادامه پیدا کند.
اگر مطلبی به ذهنتان رسید در خدمتتان خواهم بود. امیدوارم موفق باشید.