به من بگو چرا؟

سلام خانم مریا. کاملا درکتون می کنم شاید بگید منم از این مسائل داشتم درسته داشتم ولی یه کم متفاوت تر.

هر کسی لیاقتی داره لیاقت شما هم بالاتر از ایناست. ناراحت نباشید هنوز موقیعیت های زیادی دارید درسته فراموش کردن خیلی سخته ولی سعی کنید چندین بار با خودتون فکر کنید و به خودتون تلقین کنید که خانوده شون لیاقت شما رو نداشتند. نمی دونم شاید این حرفم به بعضیا بربخوره ولی واقعا اینجوریه. نمی دونم کوتاه فکری تا چه حدی میتونه باشه که به خاطر نداشتن شغل دولتی جرات یه دیدار رو هم به خودشون نمی دن. انشالله که موید باشید.

در سطل زباله رو بار کن هرچی یادگاری داری از اون آقا همه رو بریز توش . حتما دیگه اونو نبین. نگاهت بهش نیفته ابدا. یک مدت بهت سخت میگذره اما یواش یواش عادت می کنی به رفتنش دوسال باهم بودید دوسال ماشاالله زمان کمی که نیست

می بینی چه حس بدی به انسان دست می ده آدم تا مدت ها درگیرشه چون هنوز توی شوک هست.
ببین علی چقدر راحت پشت بهت کرد و رفت تو هم اونو توی قلب و ذهنت بکش سخته ولی میشه هرچند که می دونم نمیشه

سلام
دوستت نداشته که رفته
شمام یه مدتی رو سوگواری کن خودتو خالی کن کم کم برات کمرنگ میشه
به اینده فک کن ،،یه روزی که حتی اسمشم خاطرت نیست...:-) میگذره
همه کشیدن این درد ها رو
ساخته میشی
ک دیگه ب کسی اعتماد کامل نکنی

سلام بر شما 

شرمنده همه عزیزان سایت بابت این جمله ؛

فقط به این فکر کنید که پسری که بخاطر نداشتن شغل دولتی ولتون کرد از آشغال کمتر هست!!!!!! یعنی حتی انقدر کوردل و نادان هست که تفاهمات و هم کفوی رو ندیده ...... حتی تو خلوت به خودتون بگید واقعا همچین کسی ، منو میخواست خوشبخت کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چجوری میخواستم به همچین ضعیف النفسی تکیه کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چجوری انقدر راحت منو به بازی گرفت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

کمی به این موضوعات فکر کنید به سادگی تنفر ایجاد میشه ........

موفق باشید 

سلام

از اینکه با سایت رهروان ولایت مکاتبه می کنید متشکریم، همچنین سالی پر از خیرو برکت را برایتان آرزو می کنم.
تصور کنید که شخص بیماری به پزشک مراجعه میکند واز درد جان فرسایی که دچارش شده بسیار شکایت می نماید و در آخر نیز می گوید حاضر نیست هیچ داروی تلخی را بخورد، آیا این با عقل و منطق سازگار است که بدون تحمیل کردن تلخی دارو، سلامتی از دست رفته به سرعت بازگردد و شخص به آرامش برسد.
شما نیز چاره کارتان فقط و فقط فراموش کردن است. قبول دارم که کار سختی است و به گذشت زمان نیازمند است ولی با راهکارهایی که ارایه می شود میتوان این دوره را به راحتی پشت سر گذاشت و به حالت عادی برگشت، این عشق شما عشق نافرجام و یکطرفه و الا چرا او برای رسیدن به شما خودش هیچ تلاشی نکرد،
اینکه پرسیدید نداشتن شغل دولتی عیب است، خیر این مورد برای هیچ دختری عیب محسوب نمی شود، ولی گاهی اوقات برای بعضی از افراد یا خانواده ها ملاکهای ترجیحی تبدیل به ملاک اصلی می شود و داشتن شغل نیز یک ملاک ترجیحی است که گویا برای خانواده او بسیار مهم بوده است.
مساله دیگری که امروزه دامنگیر اکثر جوانان گشته و باعث ناراحتی ها و رنج های بسیاری برای آنان شده و در این میان متاسفانه دختران آسیب پذیرترند و بیشتر صدمه می بینند، ارتباط های قبل از ازدواج است. اینگونه رابطه ها وابسطه گی می آورد و فرد را از دیدن عیوب طرف باز می دارد و جلوی انتخاب درست را میگیرد و از طرفی هم اگر به دلایل مختلف از جمله عدم تناسبها، مخالفت خانواده ها و منفی بودن آزمایش و...بهم نرسند باید عذاب زیادی برای فواموش کردن تحمل کنند.
موضوع دیگری که در این ارتباط ها معمولا دختران قصد ازدواج دارند ولی پسران خیر.این روابط برای آنها حکم سرگرمی را دارد که تا می توانند از احساسات و گاها از جسم دختر استفاده ببرند و سپس با دختر مورد نظر خود ازدواج می کنند، پس شما نیز بیشتر دقت کنید تا در دام چنین افرادی گرفتار نشوید علاوه برآن این روابط شرعا نیز حرام است، اما کاری که شما الان برای فراموش کردن این عشق یکطرفه می توانید بکنید، این است که، خود از رسیدن به او نامید کنید و به عیوب او فکر کنید، مثل اینکه او فرد قابل اعتمادی نبوده که شما بتوانید یک عمر به او تکیه کنید(رفیق نیمه راه بوده)
یا اینکه ابرازهای علاقه او به شما، سرابی بیش نبوده است،شما برای او مهم نبودید که به راحتی از رسیدن به شما گذشت.
پس شما باید خداوند را شاکر باشید که او را بالاخره و با چنین فردی ازدواج نکردید.
برای فراموش کردن عشق بی سرانجامتان به این سوال وجواب مراجعه کنید.