حق الناس

20:16 - 1401/02/30

سلام علیکم
تکلیف حق الناسهایی که به گردن فضیل عیاض بود چه شد؟
آیا امام صادق علیه السلام دخالت و کمکی به ایشان کردند در ادای حقوقی که برای فضیل امکان جبرانش نبود؟؟

آیا اساسا امام میتواند برای کسی که توبه واقعی کرده و توان ادای حق الناس را ندارد کمکی کنند؟

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user

http://btid.org/node/209220

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 12 =
*****
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی

دقت نظر شما و روحیه پرسشگری شما قابل تمجید هست و امید است بر این روحیه مداومت ببخشید.

فضیل بن عیاض در سال 101 تا 105 هجری متولد شده و در جوانی راهزن بوده و در راه بین سرخس و ابیورد راهزنی میکرده است. بخاطر خیر و خوبی که داشت توفیق توبه پیدا کرد.
در تذکرةالاولیا، شیخ عطار می نویسد که فضیل هنگام راهزنی نیز فروتن و خاکسار بود و جامه یی از پلاس بر تن، کلاهی پشمین بر سر و تسبیحی به گردن داشت. خود او در غارت شرکت نمی کرد و تنها اموال غارتی را بین راهزنان تقسیم می نمود و سهمی نیز برای خود برمی داشت. در عین حال فضیل مراقب بود که رفیقانش فرایض دینی را ادا کنند و او خود نیز با دقت این فرایض را انجام می داد.
اما از حیث دزدی و دست درازی به مال مردم نقص داشت. تا اینکه در مورد سوژه ای که برای دزدی انتخاب کرده بود شب هنگام از بالای دیوار صدای قران می شنود که أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ {الحديد/16}

بعدها فضیل عابد و زاهد واقعی می شوند و به مدارجی می رسند. و از راویان امام صادق علیه السلام و از رجال صوفی می شوند. با این قرائن بعید است که نسبت به گذشته خود و حق الناس، جبران مالی نکرده باشند و نسبت به حقوق کسانی که نمیشناخته رد مظالمی نداده باشند، با توجه به اینکه ملازم حضرت بوده اند و طبعا حضرت در این مورد توصیه هم کرده اند. و کسی که بداند حقی بر گردن خود دارد و نسبت به آن بی تفاوت باشد به چنین مدارجی نخواهد رسید. چون محور مدراج معنوی، قلب و روح است و قلبی که صداقت نداشته باشد زمینه ارتقاء معنوی نخواهد داشت. و یکی از مصادیق صداقت پرداخت دیون مردم است.

اما ممکن است سوالتون رو به طور کلی بپرسید که آیا ائمه علیهم السلام می تونن در مورد حق الناس شفاعت کنند؟
جواب اینکه مهم در حق الناس رضایت طرف مقابل است. حتی اگر طرف مقابل و لو با وساطت اهل بیت رضایت نداد، باز هم این حق ادا نخواهد شد و بجای مبادله مالی، مبادله عمل (ثواب یا گناه) می شود.

پس بعید نیست که اهل بیت هم شفاعت مالی کنند اما دو شرط دارد:

1- شخص بدهکار قابلیت شفاعت پذیری از اهل بیت را داشته باشد. که این امر به راحتی نیست، و کسی نمی تواند مطمئن به شفاعت اهل بیت باشد و بر این امر دلخوش باشد.

2- شخص طلبکار رضایت بدهد، که باز هم قطعی و یقینی نیست.

 اینکه گفتیم شفاعت در مورد حق الناس بعید نیست و حتی در صورت رضایت شخص امری ممکن است بخاطر وجود روایات و ادعیه ای است که در این مورد آمده است.

1- در تفسیر مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن روایتی از امام رضا علیه السلام به نقل از رسول خدا(ص)‌آمده که:

«إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ وُلِّینَا حِسَابَ شِیعَتِنَا فَمَنْ کَانَتْ مَظْلِمَتُهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَکَمْنَا فِیهَا فَأَجَابَنَا وَ مَنْ کَانَتْ مَظْلِمَتُهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ اسْتَوْهَبْنَاهَا فَوُهِبَتْ لَنَا وَ مَنْ کَانَتْ مَظْلِمَتُهُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَنَا کُنَّا أَحَقَّ مِمَّنْ عَفَی وَ صَفَحَ»؛

چون روز قیامت شود حسابرسی شیعیان ما بما واگذار می ‏شود، پس هر کس مظلمه و بدهی و گناهش میان او و خداوند است ما داوری کرده و هر چه حکم کنیم خداوند امضاء می‏ فرماید، و هر کس مظلمه ‏اش میان او و مردم است، ما از مردم تقاضا می کنیم او را ببخشند، و آنان می‏ بخشند، و هر کس مظلمه ‏اش میان او و ما اهل بیت است ما سزاوارتر از همه کس به بخشش و عفو و گذشت هستیم.

2- در دعای روز دوشنبه می خوانیم:

«وَ أَسْأَلُکَ فِی مَظَالِمِ عِبَادِکَ عِنْدِی فَأَیُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِیَّاهُ فِی نَفْسِهِ أَوْ فِی عِرْضِهِ أَوْ فِی مَالِهِ أَوْ فِی أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِیبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَیْهِ بِمَیْلٍ أَوْ هَوًی أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِیَّةٍ أَوْ رِیَاءٍ أَوْ عَصَبِیَّةٍ غَائِبا کَانَ أَوْ شَاهِدا وَ حَیّا کَانَ أَوْ مَیِّتا فَقَصُرَتْ یَدِی وَ ضَاقَ وُسْعِی عَنْ رَدِّهَا إِلَیْهِ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ فَأَسْأَلُکَ یَا مَنْ یَمْلِکُ الْحَاجَاتِ وَ هِیَ مُسْتَجِیبَةٌ لِمَشِیَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَی إِرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِیَهُ عَنِّی بِمَا [بِمَ‏] شِئْتَ وَ تَهَبَ لِی مِنْ عِنْدِکَ رَحْمَةً إِنَّهُ لا تَنْقُصُکَ الْمَغْفِرَةُ وَ لا تَضُرُّکَ الْمَوْهِبَةُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین»؛

از تو درخواست می کنم ادای حقوق بندگانت را که بر عهده دارم، پس هر بنده ‏ای از بندگانت و هر کنیزی از کنیزانت که او را نزد من حقیّ پایمال شده‏ باشد که در آن به جان یا آبرو یا مال، یا خانواده ‏اش یا فرزندش ستم روا داشته ‏ام یا غیبتی از او کرده‏ ام یا بر اثر میل خود یا خواهش دل یا تکبّر یا غضب یا خودنمایی یا تعصّب بر او باری نهاده ‏ام، این بنده یا کنیزت غایب‏ باشد یا حاضر، زنده باشد یا مرده، و دستم کوتاه شده و وسعم نمی رسد از پرداخت آن حق یا طلب‏ حلالیت از او، از تو می خواهم ای کسی ‏که رفع نیازها در اختیار اوست، و آن حاجات در مقابل مشیّت او اجابت‏ پذیر و به جانب‏ اراده ‏اش شتابانند که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و آن بنده را که بر او ستمی کردم هرگونه که خواهی از من راضی گردانی و از جانب‏ خود مرا رحمت عطا نمایی، چه آمرزیدن از تو نکاهد و بخشیدن به تو زیان نرساند، ای مهربان‏ترین مهربانان.

نکته: طبعا امری که "ممکن" باشد، مورد دعا قرار میگیرد و کسب رضایت ذی حق با واسطه خدا و اهل بیت امر ممکنی است. اما انسان نباید روزه شک دار بگیرید و به این پشتوانه دلخوش باشد. چرا که گفته شد امر حلالیت در اخرت مشروط به دو شرط است که گفته شد.

موفق باشید