من واقعا از خدا یه گلایه کوچک دارم تا الان هیچ خیری از خانواده همسرم ندیدم همش شر بوده و شرررررر چرا همچین آدمایی نصیب من شدن من خاستگاری و ازدواجمون هم کاملاً سنتی بود و مثل بقیه نبود که دوست پسر داشته باشم و فلان ناشکری نمی کنم اما بعضی وقتا کم میارم انقد بلا سرم آوردن که حد نداره همه فامیل از خاله و عمه به صبر من متعجبن اما واقعا خسته شدم یعنی واقعا حسادت و دشمنی تا این حد که من و بچه هام نتونیم بریم مهمونی؟؟؟ چرا خداوند عدالت رو برای همه اجرا نکردن تو این دنیا؟؟؟
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
سوالات خود را هم از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنین نظراتشان جهت نمایش، دیگر منتظر تایید مدیرانجمن نیز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
با سلام به شما کاربر محترم
درباره همسرتان باید عرض کنم که اولا این انتخاب را خود شما یا خانواده شما انجام داده اند. اینکه همسرتان مطابق میل شما نیست یا اینکه ازدواجتان به صورت سنتی بوده و به درستی شناخت کافی از همسرتان پیدا نکردید، ربطی به خداوند ندارد. اگر بنا باشد خداوند در این امور دخالت کند و ورود کند پس نقش اختیار و اراده افراد کجا می رود؟ حساب و کتاب در روز قیامت چه معنایی می دهد؟ باید این نکته را عرض کنم که اینگونه نیست که خدای متعال یک نفر را برای ما انتخاب کند و ما نمیتوانیم با غیر او ازدواج کنیم؛ بلکه انسان با اختیار خود انتخاب میکند و گرنه جبر لازم میآید و با وجود جبر، بازخواست معنی نمیدهد.
اینکه خانواده همسرتان به گفته شما دشمنی و حسادت میکنند باید بررسی بیشتری شود که چه مشکلی با شما دارند؟ از چه زمانی رابطه آنها با شما بد شده است؟ آیا خانواده همسرتان تنها با شما چنین رفتارهایی دارند یا اینکه کلا با دیگران هم اینگونه هستند؟ اگر تنها با شما اینگونه باشند، به نظر میرسد که مشکلاتی در روابط شما و ایشان ایجاد شده است و علتش هم شاید فقط از انها نباشد، بلکه شاید کلام یا رفتاری از شما سر زده که باعث شده چنین موضعی را نسبت به شما داشته باشند. لذا در رفتارها و برخوردهای خودتان باز نگری کنید. امّا اگر نقصی در کلام و رفتار خودتان ندیدید، از هرگونه گفتار و رفتار خراب کننده ارتباط خودداری کنید؛ زیرا اگر شما هم بخواهید مقابل به مثل یاقطع رابطه کنید، مطمئنا وضع از این هم که هست بدتر میشود و ناراحتی و دلخوری نسبت به هم بیشتر میشود و همین عامل باعث خراب شدن روابط شما با همسرتان نیز میشود و روابطتان را تحت تاثیر قرار میدهد.
توصیه میکنم خانواده همسرتان را همینطور که هست، بپذیرید و سعی کنید با بهتر کردن روابطتان، دلشان را بدست آورید. اگر هم هیچ گونه تاثیری در بهتر شدن روابط پیدا نشد، همینگونه آنها را بپذیرید و خودخوری فکری در این زمینه نکنید؛ چرا که بعضی ها هرکاری بکنید رفتارشان را تغییر نمی دهند. پس انرژی خودتان را بابت این مسئله خرج نکنید.
پس فکر اینکه پاسخ به رفتار نادرست خانواده همسرتان را بدهید یا بخواهید با آنها بخواهید بحث کنید از ذهن خود بیرون کنید و هیچ گاه نسبت به خانواده همسرتان نزد ایشان و دیگران بدگویی نکنید که به شدت روابط شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
موفق باشید