سلام برای درمان افسردگی مزمن و اسکیزوفرنی کمک کنید

15:27 - 1399/11/08

سلام برای درمان افسردگی مزمن و اسکیزوفرنی کمک کنید لطفا

 

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/158017

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 4 =
*****
تصویر مهدی حیدری
نویسنده مهدی حیدری در

با سلام.

راجع این بیماری بنده چیزی میخوام عرض کنم امیدوارم واکنش تندی از دوستان نگیرم.واقعش اینه اگه بیمار شرایط روحیش جوریه که میشه باهاش صحبت کرد و مطلب رو براش تفهیم کرد قبل از مصرف دارو یا اساسا مراجعه به پزشک به توصیه های افرادی که در بحث جن تخصص دارن عمل کنید.دعا نویسها رو نمیگم.علمای این موضوع منظورمه.چون پزشکهای ما متاسفانه فقط دروسی رو که در دانشگاه خوندن رو قبول دارن.در حالب که این علوم همه غربیه.و اصلا متافیزیک رو قبول ندارن.لذا هیچ وقت تلاش نخواهند کرد مشکل رو از ریشه برطرف کنند.

بیمار شما گرفتار نوعی جن شده.جن مراحلی رو باید بگذرونه تا بتونه بر قوای احساسی مسلط بشه.صحبت یک روز یا یک سال نیست.سالها پیش جنی تونسته وارد هاله وحریم خصوصی بیمار بشه.که بعد از اینکه کاملا تونسته به بدن بیمار مسلط بشه شروع کرده به هدایت فرد سمت انزوا.

این ماجرا کاملا هوشمند داره هدایت میشه.اگه مایل باشید بنده قدم به قدم میتونم پیشبینی کنم که بیمار از چه چیزهایی استقبال میکنه و از چه مسائلی فراریه.یا اگه فلان طور بشه در حرکت بعدی چی میشه.چون جن موجود هوشمند و پرقدرتیه.هدفش هم زمین گیر کردن بیماره.چون هر قدر فرد بیحرکت باشه و منزوی باشه و در تاریکی باشه و یسری ویژگیهای خلقیش قوی باشه بهتر میتونه انرژی اون قربانی رو بگیره.

اگه مایلید قبل از مراجعه به پزشک صحبتی داشته باشیم.آثار مخرب داروهای اعصاب سالها و شاید تا اخر عمر بیمار باید تحمل کنه.ضمن اینکه طبق اعلام خود پزشکان اینجور بیماریها هیچ وقت بطور کامل درمان نمیشن..علت هم مشخصه چون راه رو از ابتدا اشتباه رفتن.

حرف زیاده اگه پاسخم رو دوستان تایید کنند و منتشر کنند بیشتر توضیح میدم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

ما هم معتقدیم که افرادی که دچار اختلال و انحرافاتی می‌شوند طبق آموزه‌های دینی، شیطان تسلط بیشتری روی این افراد پیدا می‌کنند. بالطبع این قبیل افراد با تسلط بیشتر شیطان مستعد اختلالات و انحرافات بیشتری هستند. اما راهکار خارج شدن افراد بیمار از تسلط شیطان و بیماری چیست؟

دادن آگاهی و راهکارهایی است که بتوانند آن اختلال یا انحراف را کنار بگذارند. وقتی فرد بر اختلال و انحراف غالب شود، بالطبع تسلط شیطان براو هم از بین می‌رود. قطعا کسی که دچار افسردگی یا اسکیزوفرنی یا هر اختلال و انحراف دیگری شده باشد، یک شبه دچار این اختلال یا انحراف نشده است، بلکه به تدریج فرد با خطاهای شناختی، تفسیرهای غلط از اتفاقات گذشته و پیرامون، جهل و نداشتن خودآگاهی و درنهایت ضعف ایمان دچار این اختلالات و بیماری‌ها می‌شود که یک روانشناس و مشاور و متخصص در این زمینه به بیمار کمک می‌کند تا با دارو (لزوما نه داروی شیمیایی) و اصلاح تغذیه (گاهی تغییر مزاج و طبع، خود عاملی برای بوجود آمدن اختلال و بیماری می‌شود) و دادن آگاهی، خطاهای شناختی‌اش را تصحیح کند، تفسیر غلط از رویدادها را برطرف کند. ارزش‌های انسانی و دینی او را از طرق راهکارهای کاربردی تقویت کند. همه این‌ها در کنار هم منجر به اصلاح و درمان فرد می‌شود. بنابراین لزومی ندارد که همه افراد برای درمان به امور متافیزیکی رو بیاورند، چراکه در بسیاری از موارد مثلا فرد با اصلاح مزاج، مشکلش برطرف می شود و تا مزاج خود را اصلاح نکند، مشکلش حل نمی شود؛ مثلا فرد دچار اختلال اضطراب شده که با اصلاح مزاج و از بین رفته سودای سوخته، اضطراب او کنترل می شود. لذا لزوما کاهش اضطراب با دارو (شیمیایی) اتفاق نمی‌اقتد  یا مثلا با مشاوره شناختی-رفتاری، آن بخش از خاطرات تلخ و اضطراب آلود فرد حل می‌شود. البته ممکن است در مواردی خاص از امور متافیزیکی باتوجه به متخصص آن استفاده کرد، اما نه برای همه موارد!

موفق باشید.

تصویر عجب بیهوده میتازیم

با سلام.

بنده نگفتم باید به ممسائل ماورایی وارد بشن و از اون بعد به مشکل نگاه کنند.عرضم این بود قبل مراجعه به روان پزشک یه صحبتی داشته باشیم.دلیلشم اینه که متاسفانه پزشکهای ما علوم غربی رو قبول دارن.یعنی اصلا دروسشون از کتابهای غربیه.غربیها هم که اصلا جن و ماورا رو باور ندارن و اگه کسی راجعش پافشاری کنه به چشم کسی که بیماره بهش نگاه میکنند.یعنی میگن این حرفها نشان از نوعی اختلال هستش.چون ماورا رو قبول ندارن.

ناگفته پیداست که تبعات این ضعف پزشکها چقدر سنگین میتونه باشه.همین طبعی که نوشتید رو هم قبول ندارند.تنظیم طبع برای درمان مشکلات جن وقتی تجویز میشه که پزشک قبول داشته باشه.

از طرفی خود پزشکها میگن بیماری های اعصاب و روحی اغلب درمان نمیشن .دلیلش رو خودشون نمیدونن و ادعائی هم ندارن.فقط در نهایت میگن علم همینقدر تونسته پیشرفت کنه.

در حالی که دلیلش همین عدم باور داشتن متافیزیک هستش.که بی توجهی به اون باعث میشه درمانها همیشه ناقص انجام بشه.بخش تلخ ماجرا اینه که بعضی از داروهاشون به شدت باعث باز شدن راه حمله ی جن به انسان میشه.اونا هم که توجهی ندارن و تجویز میکنن.اما اگه بیمار خودش بدونه میخواد چطوری با بیماریش مواجه بشه لااقل میتونه از پزشکش بخواد داروهای جایگزین براش تجویز کنه.یا خودش مراقبتهایی رو انجام بده.بدون داشتن این اطلاعات مراجعه به روانپزشک خیلی خطرش بیشتر از مراجعه نکردنه.

الله اعلم .ما که طی این سالها تحقیق اینطور فهمیدیم.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام مجدد به شما

کار روانپزشک اینه که مشکل یا اختلال مراجع را از طریق صرفا دارو برطرف کند، اما کار روانشناس این است که از طریق غیردارو و آموزش، ایجاد شناخت و ... مشکل مراجع را درمان کند. از طرفی افرادی که دچار اختلال می‌شوند که همه به روانپزشک مراجعه نمی کنند، بلکه از جهت فرایند می بایست اول به روانشناس مراجعه کنند و در صورت لزوم که میزان اختلال بسیار بالاست و احتمال رفتارهای پرخطر در بیمار بالا باشد، به روانپزشک ارجاع داده می شود تا جلوی اختلال رفتار پرخطر فرد گرفته شود و به مرز نسبی برای امکان درمان برسد سپس برای ادامه درمان به روانشناس مراجعه داده می شود.

اما انچه به عنوان انتقاد به روانشناسی غربی وارد است این است که این نوع روانشناسی مناسب فرهنگ و جامعه شرقی و اسلامی نیست؛ زیرا این روانشناسی ارزش‌های فرد در مواجهه با مسئله را درنظر نمی‌گیرد و این باعث می شود که مثلا مراجع با یکسری تناقضاتی مواجه شود و به ومطلوب نرسد. گرچه ما با روانشناسی اسلامی خیلی فاصله داریم ولی ناگزیریم که در گذر زمان در این مسیر گام برداریم و آن روانشناسی که با فرهنگ و بومی جامعه ماست جایگزین کنیم. لذا طبیعتا رواشناسی غربی با رواشناسی اسلامی از جهت نوع نگاه به انسان، علم، روش مطالعه، موضوع مطالعه، اهداف آن متفاوت است. اما اینکه بخواهیم اختلاف و تفاوت روانشناسی غربی با روانشناسی اسلامی را صرفا به مسائل متافیزیک تقلیل بدهیم، نه علمی است، نه دقیق و نه کارشناسی است. به علاوه اینکه ورود به مسائل متافیزیکی نیازمند تخصص و مهارت است و کار هرکسی نیست و آنچه در جامعه کنونی رواج دارد دکان بازار است نه چیز دیگر! بنابراین توصیه به مراجعه به اینگونه افراد کمترین اثرش این است که باعث رواج و رونق گرفتن دکان بازارهای افراد سوءاستفاده گر می‌‌شود، اگر نگوییم که چه مشکلات عدیده ی دیگری برای خود افراد مراجعه کننده می شود!

موفق باشید.

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

سلام دوست عزیز منم به ازادی بیان و اندیشه برای همه نوع نظری تاکید دارم. میتونم بگم نظر ایشون با اینه با پزشکی امروز مطابقت نداره ولی من تجربش رو دیده و روی ریشه تاریخی این بیما ری که داشتم تحقیق میکردم به همین صحبت رسیدم. به این بیماری در قدیم جنون جوانی میگفتن. جنون و مجنون در واقع کسی بوده که جن وارد حریم او شده. در طب اسلامی بخورمریم رو براش تجویز میکنند که من طب اسلامی رو هم قبول ندارم.و اینکه ایشون میگن روند درمان خیلی طولانی رو که من هم گفتم و تایید میکنم و این که شاید هیچ گاه درمان کامل نشن هم همین طور.من چون تحقیقاتم در اون سال به جایی نرسید و دوست دارم بیشتر بدونم میخام از شما که این جسارت رو به خرج بدید و نظرتون رو بزارید و میتونید بنویسید که این نظر شخصیه و فقط برای من و سوال کننده هست و بخایید که بقیه توجه نکنند و جواب ندن چون ما از طریق دیگری نمیتونیم به مطالب شما دسترسی پیدا کنیم.در اخر من روش ایشون رو ترویج ندادم مرسی که درک میکنید.امضاء؛ مسیح 

تصویر مهدی حیدری
نویسنده مهدی حیدری در

سلام کمی با تاخیر جواب میدم گمونم.میبخشید .

نمیدونم مایلید از کجا شروع کنم قطعا شما حضور جن رو باور دارید که این صحبتها رو داشتید.پس نیاز به اثبات جن نیست.میرسیم به اینکه چرا باید جن به کسی نزدیک بشه و چرا بیماری رو به جن نسبت میدن ایا درسته این حرف یا خیر.

جن هم مثل سایر جانداران نیاز به تغذیه داره.یعنی برای زندگی به انرژی نیاز داره .از اونجایی که دستگاه حاضمه نداره و نمیتونه چیزی بخوره.لذا مستقیما میره سراغ خود انرژی که از سایر موجودات ساتع میشه.حیوانات بیشتر از گیاهان و انسان بیشتر از حیوان میتونه انرژی در بدن ذخیره کنه.و اساسا جنس انرژیهاشون هم فرق داره .پس جواب معلوم شد.جن میاد تا انرژی انسان رو بگیره.اما مشکلی هست .چون انسان اگه سالم باشه نوع خاصی از انرژی در اطرافش داره که مثل جو زمین که زمین رو محافظت میکنه این انرژی که بهش هاله هم میگن انسان رو از انرژیهای نامرئی مثل چشم زخم یا طلسم و یا همین جن محافظت میکنه.این راه برای جن بسته ست مگر اینکه انسان گرفتار یک بیماری بشه.چه جسمی و چه روحی.با اومدن بیماری هاله معیوب و ضعیف میشه و جن وارد میشه و انرژی رو میگیره.

اما مشکل اصلی گرفتن انرژی نیست.در واقع مشکل بعد از اینه .چون جن برای اینکه بتونه مدام از این فرد استفاده بکنه تلاش میکنه راه نفوذش همیشه باز بمونه.یعنی اجازه نمیده بیمار خوب بشه و یا حتی سمت بیماریهای دیگه سوق میده.

افسردگی و بیماریهای دو قطبی اختلال هویتی و امثال اینها رو میگن روحی و روانی و معمولا این نوع بیماریها رو به جن مرتبط میدونن.اما در واقع هر بیماری ای میتونه متاثر از جن باشه حتی یه سرماخوردگی عادی.

جن خودش عامل بیماری نیست.اما زمینه ی ایجاد بیماری رو فراهم میکنه.ابزار کارش هم تخیله.یعنی تمام احساسهای انسان میتونه اصلی باشه یعنی مربوط به خود انسان باشه.و میتونه القایی باشه .یعنی احساس غم.ناامیدی،حس بد،تنفر،بی انگیزگی و ....هر وقت پشتوانه منطقی براش نباشه احتمال زیاد القایی و فیکه و زنگ خطر بصدا در اومده.چون هر احساس کاذب دیگه ممکنه ایجاد بشه.

گرفتاری اصلی وقتیه که فرد نمیتونه باور کنه که افکار القاییه.گرچه چندان تفاوتی هم نداره.به هر حال غم بهش غلبه کرده.

حتی ممکنه برای حواس پنج گانه هم تقلبی ایجاد کنه.چیزی ببینه که وجود نداره.صدایی که نیست رو بشنوه.حتی لمس کنه.جن عاشق هم به این شکل عمل میکنه.

غرض اینکه تمام توان جن در وهم و خیاله.در عالم واقع بندرت پیش میاد کاری بکنه.

این تسلط جن هم به این وضوح و رندی نیست.مراحل داره و نسبیه.یکی فقط گاهی دلش میگیره .نه بیشتر.چون جن خیلی کم بهش تسلط داره.اما اون یکی زندگیش تبدیل به جهنم شده براش.چون جن تونسته کاملا بهش مسلط بشه.

و اگه این تسلط خیلی عمیق بشه کار به جنون و بیماریهای عصبی میکشه.

در مورد درمان در پست دیگه توضیح میدم.اگه نظری دارید بفرمایید 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

من خیلی به ماوراء طبیعه باور ندارم اما حالت هایی در من بی علت و بدون هیچ مشکلی و پیشینه ای ایجاد میشه که حتی با درمان مزاج و مشاوره هم درمان نشد طوری که یک هو وبی دلیل سطح انرژیم به حدی افت میکنه که دلم میخواد چشمام و ببندم و بمیرم یا از حالت هایپر و شاد یهو غم دنیا میریزه تو دلم ، این حالت ها باعث شده فکر کنم شاید راه درمانم در همین ماوراء باشه ، کاش بیشتر توضیح بدید و لطفا انجمن اجازه انتشارش رو بدن خواهشاً

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

 من به متافیزیک باور دارم ولی به اینکه روی  این بیماری ها تاثیر دارند خیر.من یه تیکشو نفهمیدم اون جا که اجنه جهاز هاضمه ندارن خوب چرا خدا این طوری خلقشون کرده به همه جهاز هاضمه داده ولی به اینها نداده از اونورم نیاز به انرژی دارن خوب مگه انرژی از جهاز هاضمه نیست؟ چه سیکل معیوبی

خوب خدا نگفته اینها اگه انرژیشون تامین نشه اوویزون بقیه میشن؟ همه هم که سالم نیستن و هالشون کامل نیست یه جوریه انگار خدا از قصد سوقشون داده سمت بقیه.

درمان هم بفرمایید. واینکه خوب بعد درمان و خروج اجنه اگه باز فرد هالش معیوب بشه باز اینها برمیگردن.؟؟

تصویر مهدی حیدری
نویسنده مهدی حیدری در

من جواب سوال شما رو مفصل دادم ولی گویا صلاح ندونستن منتشر بشه

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

چه موضوع جالبی بود دلم میخواد بیشتر بدونم

تصویر عجب بیهوده میتازیم

اگه دوستان محبت کنند و پیام رو منتشر کنند ممنون میشم.در گوگل سرج کنید اشکالات طب روحانی.اولین وب برای بنده ست.اونجا هم مطالب رو مفصل نوشتم هم میتونید با بنده در واتساپ ارتباط بگیرید یا زیر پست ها کامنت عمومی بذارید که بتونم همونجا جواب بدم

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

خوندمش جدید بود برام یه کامنتم گذاشتم برات .

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

افسردگی و اسکیزوفرنی دو اختلال روانشناختی هستند که یکسری علائم و نشانگانی دارند که تشخیص آن علائم و اختلالات باید توسط متخصص و روانشناس انجام شود. آیا در این باره به متخصصی مراجعه کردید؟ اگر تشخیص متخصص و روانشناس این بوده که فرد موردنظر دچار این اختلال می باشد، پس چرا روند درمان را پیش همان متخصص آغاز نکردید؟ به خصوص در زمینه افسردگی حاد یا اسکیزوفرنی حاد مراجعه حضوری به روانشناس لازم و ضروری است. از این رو فرد موردنظر می تواند با مراجعه به مراکز مشاوره که معمولا در مراکز استان دایر هستند می‌تواند از خدمات روانشناسی و مشاوره بهره مند شود.

جهت مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به لینک ذیل مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/25071

موفق باشید.

تصویر مسیح
نویسنده مسیح در

شما خودتون مبتلا هستید؟.روانشناسی بهتون گفته که مبتلا هستید یا خودتون نشانه ها رو تو خودتون تشخیص دادید.؟؟ اگه خودتون تشخیص دادید به خودتون برچسب نزنید و به کسی هم از اطرافیانتون نگید و به روانشناس مراجعه کنید چون زدن برچسب راحته و کندنش مکافات.من فرض رو میزارم که روانشناستون گفته.افسردگی مزمن اگه با بغض وگریه مداوم همراه باشه و افکار خودکشی هم داشته باشید چون لیمبیک سیستم مغزی درگیره و هورمونها سطحشون به هم ریخته حتما باید دارو درمانی صورت بگیره به علاوه مریض دائم باید با رواندرمانگرش در ارتباط باشه تا به واقعیت نزدیک بشه و تفکرات بنیادینش بهبود پیدا کنه. برای بیماری اسکیزوفرنی( به هیچ عنوان با اسکیزو یید اشتباه نگیرید) هم جز بیماری هاییه که روند درمانی طولانی داره اگه ازهم گسست هویتی رو نمود میده  اگه توهم و خیالات شدید دارید  چیزی رو میبینید به وضوح یا می شنوید و حظور اجرام و اجسامی رو حس میکنید که وجود خارجی ندارند وصداهای ووهمیاتی رو گمان میکنید صدای درونی قوی شما رو فرا میخونه و افکارخودکشی دارید و حتما تراپی میخاد. و ریشه مشترکی بین افسردگی و شیزوفرنی وجود داره و هر دو عدم ارتباط شما با واقعیت موجود رو میرسونه بعد از تشخیص توسط روانشناس. عموما روانپزشک دوزی از ضد جنونها و انتی سایکوتیک ها و ضد روانپریشی و.... رو تجویز میکنن برخی موارد هم نیاز به بستری داره. البته باید این توهمات  مانا باشه و برای چند ماه در شما وجود داشته باشه و ناشی ازخوردن الکل و استفاده از روانگردان نباشه. در اخر فیلم ذهن زیبا رو ببین امضا؛ مسیح .