با سلام و عرض ادب.
۱-قبل از حضرت آدم و حوا (علیهم السلام)انسانهای دیگری بوده اند؟ خصوصیات انسانهای اولیه با آدم چه تفاوت ها و شباهت هایی داشته است؟
۲-زمان خلقت حضرت آدم چند سال پیش بوده است.
۳- رسالت ۱۲۴ هزار پیامبر واقعیت دارد و مستند است؟
۴- قبایل سرخپوست و بدوی بعد از آدم می باشند؟
۵- آیا همه اولاد آدم دارای پیامبر بوده اند؟ اگر آری نشانه هایی هم موجود است؟
از بذل توجه و بزرگواری شما در پاسخ به سوالات صمیمانه تشکر می کنم
----------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با عرض سلام و ادب خدمت شما
پاسخ به سوال اول:
بر اساس آنچه که در احادیث و دستنوشتههای اسلامی موجود است، قبل از خلقت آدم ابوالبشر، ساکنان زمین را موجوداتی به نام نسناس و جنیان تشکیل میدادند. درباره خصوصیات و ویژگیهای ظاهری نسناس، در روایات ما توضیح دقیقی داده نشده است و تنها در یک روایت از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده که اینگونه فرمودهاند: «ثُمَّ خَلَقَ خَلْقاً دُونَهُمْ لَهُمْ أَبْدَانٌ وَ أَرْوَاحٌ بِغَيْرِ أَجْنِحَةٍ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ نَسْنَاسٌ أَشْبَاهُ خَلْقِهِمْ وَ لَيْسُوا بِإِنْس». «خداوند پس از خلقت جنها مخلوقاتی را آفرید که بدن و روح داشتند؛ [ولی بر خلاف ملائکه و جنها که توانایی پرواز داشتند] آنها چنین قدرتی را نداشتند. آنها نسناسی بودند که همچون انسان میخوردند و مینوشیدند؛ ولی انسان نبودند.
[بحارالانوار، ج54، ص322]
البته در برخی از کتابها همچون کتب لغت به ویژگیهایی برای نسناس پرداخته شده است؛ اما چون مستندی برای آن پیدا نکردیم، به آنچه از روایت بیان شد، بسنده نمودیم.
پاسخ به سوال دوم:
درباره پاسخ این سوال نیز، جواب دقیقی در منابع دینی ما وجود ندارد. البته مرحوم علامه طباطبایی به نقل از تاریخ یهود فرمودهاند: «در تاريخ يهود آمده است كه عمر نوع بشر از روزى كه در زمين خلق شده تا كنون، بيش از حدود هفت هزار سال نيست كه اعتبار عقلى هم كمک و مساعد اين تاريخ است، براى اينكه اگر ما از نوع بشر يک انسان مرد و يک زن را كه با هم زن و شوهر باشند، فرض كنيم كه در مدتى متوسط نه خيلى طولانى و نه خيلى كوتاه با هم زندگى كنند، و هر دو داراى مزاجى معتدل باشند، و در وضع متوسطى از حيث امنيت و فراوانى نعمت و رفاه و مساعدت و ... و همه عوامل و شرايطى كه در زندگى انسان مؤثرند قرار داشته باشند و از سوى ديگر فرض كنيم اين دو فرد در اوضاعى متوسط توالد و تناسل كنند، و باز فرض كنيم كه همه اوضاعى كه در باره آن دو فرض كرديم درباره فرزندان آن دو نيز محقق باشد، و فرزندانشان هم از نظر پسرى و دخترى بطور متوسط به دنيا بيايند، خواهيم ديد كه اين انسان كه در آغاز فقط دو نفر فرض شده بودند، در يک قرن يعنى در رأس صد سال عددشان به هزار نفر مىرسد، در نتيجه هر يک نفر از انسان در طول صد سال پانصد نفر مىشود. آن گاه اگر عوامل تهديدگر را كه با هستى بشر ضديت دارد (از قبيل بلاهاى عمومى، يعنى سرما، گرما، طوفان، زلزله، قحطى، وبا، طاعون، خسف، زير آوار رفتن، جنگهاى خانمان برانداز و ساير مصائب غير عمومى كه احيانا به تك تك افراد مىرسد) در نظر بگيريم و از آن آمار كه گرفتيم سهم اين بلاها را كم كنيم، و در اين كم كردن حداكثر را در نظر بگيريم؛ يعنى فرض كنيم كه بلاهاى نامبرده از هر هزار نفر انسان نهصد و نود و نه نفر را از بين ببرد، و در هر صد سال كه بر حسب فرض اول در هر نفر هزار نفر مىشوند، غير از يک نفر زنده نماند.
و به عبارت ديگر: عامل تناسل كه بايد در هر صد سال دو نفر را هزار نفر كند تنها آن دو را سه نفر كند، و از هزار نفر تنها يك نفر بماند، آن گاه اين محاسبه را به طور تصاعدى تا مدت هفت هزار سال يعنى هفتاد قرن ادامه دهيم، خواهيم ديد كه عدد بشر به دو بليون و نيم مىرسد، و اين عدد همان عدد بشر امروزى است، كه آمارگران بين المللى آن را ارائه دادهاند». [ترجمه المیزان فی تفسیر القرآن، ج4، ص221].
پاسخ به سوال سوم:
بله مستند است و چند حدیث در این باره وجود دارد. برای تیمن و تبرک به یکی از آنها در اینجا اشاره مینماییم:
پیامبر اسلام فرمودند: «خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِينَ أَلْفَ نَبِيٍّ أَنَا أَكْرَمُهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ لَا فَخْرَ وَ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِائَةَ أَلْفِ وَصِيٍّ وَ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِينَ أَلْفَ وَصِيٍّ فَعَلِيٌّ أَكْرَمُهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ أَفْضَلُهُمْ»؛ «خدای عزوجل 124 هزار پیامبر خلق نمود و من بزرگوارترین آنها در نزد او هستم و البته فخر هم نمیورزم و همچنین 124 هزار وصی خلق نمود که علی (علیهالسلام) بزرگوارترین ایشان در نزد اوست». [الخصال، ج2، ص641].
پاسخ به سوال چهارم:
از برخی از آیات قرآن برداشت میشود که تمام بشر موجود اعم از سرخپوست و غیر ایشان، همگی از فرزندان آدم و حوا بوده و نسلی از انسانهای اولیه باقی نمانده است. به این دو آیه دقت بفرمایید:
1. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً»؛ «ای مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید؛ و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانی (در روی زمین) منتشر ساخت». [نساء: 1]
مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیه میفرمایند: «منظور از جمله:" رِجالًا كَثِيراً وَ نِساءً" كل بشر است و افرادى است كه يا بدون واسطه (چون هابيل و قابيل و غيره) و يا با واسطه (چون ديگر افراد بشر تا هنگام بپا شدن قيامت) از اين دو فرد (يعنى آدم و حوا) منشعب شدهاند». [ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص216]
2. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا»؛ «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و ملتها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید». [حجرات: 13]
پاسخ به سوال پنجم:
بر اساس آیات قرآن کریم، هیچ امتی نبوده مگر آنکه دارای پیامبری بوده است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ»؛ «ما تو را بحق برای بشارت و انذار فرستادیم؛ و هر امّتی در گذشته انذارکنندهای داشته است». [فاطر: 24]
همچنین میفرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت»؛ «در هر امّت پیامبری فرستادیم [تا به مردم بگویند] که خدا را بپرستید و از بت اجتناب کنید». [نحل: 36]
این دو آیه نشان میدهد که بعثت همه پیامبران الهی در منطقه خاصّی نبوده؛ بلکه برای هر قوم و امّتی پیامبر و رسولی ارسال شده است تا هر امّتی راهنما و پیامبری داشته باشد و بر همگان اتمام حجّت شده باشد.
البته نام و سرگذشت همه این پیامبران بر ما معلوم نیست؛ چرا که تنها نام و سرگذشت بعضي از آنان در قرآن و روایات اسلامی ذكر شده است. خداوند در قرآن خطاب به پیامبرش، از دو دسته از رسولانش سخن گفته و میفرماید: «رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَیْكَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْكَ»؛ «پیامبرانى كه سرگذشت آنها را پیش از این، براى تو باز گفتهایم و پیامبرانى كه سرگذشت آنها را بیان نكردهایم». [سوره نساء: 164]
بنابراین نمیتوان توقع داشت که از تمام پیامبران آثاری به جا مانده باشد تا به استناد آن آثار وجود ایشان تایید شود.
نکته قابل توجه دیگر این است که بعثت پیامبران بر جمیع افراد بشر، به معنای این نیست که ایشان همگی پیامبری را از نزدیک دیده و دینشان را از او گرفته باشند؛ بلکه چه بسا پیامبری مانند پیامبر اسلام بر مردم مبعوث گشته و بسیاری از مردم بدون دیدن شخص ایشان، تنها پیامشان را دریافت نموده و از دین و آیین ایشان مطلع گشتهاند؛ درنتیجه دارای پیامبر بودن، غیر از دیدن پیامبر از نزدیک است.
بنابراین، اینکه قرآن میفرماید هیچ قومی بدون انذار دهنده و پیامبر نبوده، معنایش حضور فیزیکی پیامبران در میان تمام اقوام نیست؛ بلکه گاهی تنها با ابلاغ پیام آنها به اقوام حتی از طریق واسطهها حجت بر ایشان تمام میشده است.