سوال اخلاقی: وظیفه شرعی من چه اندازه هست در قبال مادرم؟

11:03 - 1401/05/20

سلام و خدا قوت
بنده یک خواهر و دو برادر دارم و دختر دوم خانواده هستم
مادرم 4 یا 5 سالی هست که مریض شده و به غیر هفته ای سه بار دیالیز باید هر روز ظهر برویم و برایش غذا درست کنیم چون نمی تونه کارهاش رو بکنه ، پدرم روزها سر کار هست و البته پدرم هر سه روز یکبار یک روزش هم باید پیش مادر پیر خودش باشه و در این صورت مادر هر سه شب یکبار هم کسی رو می خواد که پیشش باشه
تا یک ماه پیش زن برادر بزرگم که طبقه پایین خونه مادرم می نشستند سه روز و شبها رو پیش مادرم میموند و بقیه روزها بین بقیه تقسیم می شد
ولی از یک ماه پیش به خاطر مشکلاتش  با برادرم خودش رو کنار کشیده توی این یک ماه خیلی اذیت شدم
خواهرم به خاطر مریضی و شاغل بودنش نمی تونه خیلی بیاد برادر کوچکم هم به خاطر قرضهاش مجبوره زیاد سر کار باشه البته زنش دیالیز های مادرم رو می ره
ولی من موندم چکار کنم؟
خونه زندگی خودم،. اول مهر بشه سر کار رفتن خودم، غرغرهای شوهرم.....

نمی دونم چکار کنم دلم برای مامانم می سوزه چکار کنم، من تا چه اندازه وظیفه شرعی من چه اندازه هست در قبال مادرم؟

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/217109
تصویر روئین تن مهدی

سلام خدمت شما کاربر گرامی

و ضمن تشکر از حسن انتخاب شما

در یک موقعیت چالشی واقع شدید که خیلی ها ممکنه در این موقعیت واقع باشن. هم دلسوزی شما قابل تحسین هست و هم یک تنه ، پیگیری عملی شما !

در قرآن کریم، در چندین آیه فرمان احسان به والدین صادر شده است و بخصوص در ایام پیری. احسان به پدر و مادر در کنار امر توحید و یگانگی خدا آمده، و لذا در ضمن این سختی که تحمل می کنید از این فضیلت غافل نباشید که احسان به پدر و مادر به عنوان یک امر اخلاقی در کنار یک امر عقیدتی آمده با این نوع اشتراک که همانطور که خدا خواهی و توحید مایه عاقبت بخیری است رضایت پدر و مادر هم نوعا به عاقبت بخیری ختم خواهد شد. پس لازم هست فارغ از کشاکشی که دیگر برادر و خواهران شما بهش دچار هستند، به این توفیق مفتخر باشید. دونستن این فضیلت تحمل این سختی رو برای شما آسانتر خواهد کرد.
احترام و بخصوص فراهم کردن یک زندگی ایده ال و زمین نموندن زندگی والدین بخصوص در سن پیری در حد توان بر عهده تک تک فرزندن هستش . کوتاهی دیگران مجوّز کوتاهی من نخواهد شد.

درسته که تقسیم کار بهترین کار هست اما از انجایی که برادران و خواهران بهر کنار کشیدن، اما برای اینکه فشار کار بر شما کم بشه بخصوص از اول مهر که حجم کار بر شما افزون خواهد شد، چند پیشنهاد که با ارزیابی خودتون می تونید اونها رو بکار ببرید:

در ابتدا به این نکته توجه داشته باشید که توهم مشکل از خود مشکل بزرگتر و سختتر خواهد بود. لذا اگر بعدها وارد کار شدید مطمئن باشید که با شرایط خو خواهید گرفت. و تحملش بسیار آسانتر خواهد بود.

آنچه ما متوجه شدیم دو مورد باقی مونده (یکی درست کردن غذای هر روز، و دیگری هم هر سه روز یک شب ماندن پیش مادر)

1- سعی کنید با رایزنی با برادران، حداقل یک شب ماندن (در هفته) رو با یک گفتگو و تقاضای مؤدبانه و منطقی محول کنید. و شب دیگر رو خودتون بر عهده بگیرید.

2- اگر می توانید برای پخت غذا، خادم بگیرید (حداقل دو یا سه بار در هفته) و مابقی رو خودتون بر عهده بگیرید.

3- با مشورت با کارشناسان غذایی می تونید غذای دو روز رو یک بار درست کنید و اون رو فریز کنید. تا ایاب و ذهاب شما بخصوص در ایام مدرسه نصف بشه.

موفق باشید

تصویر دریافت سوالات

سلام علیکم
سوال دیگه داشتم

چند شب پیش توی مسجد در میان روضه امام حسین علیه السلام دختر خانمی 16، 17 وارد شد که چادر نداشت و شالی که سر کرده بود موهاش از جلو و عقب بیرون بود اولش با خودم گفتم شاید وقتی بیرون بوده موهاش رو می پوشونه ولی وقتی با اینکه خادم مسجد که پیرمردی بود چند بار داخل قسمت زنانه رفت و آمد کرد و دختر توجه ای نکرد رفتم پیش دختر و سلام کردم و با رویی خوش با گفتن عزیزم و خوشگلم... بهش گفتم خادم مسجد میاد داخل موهات رو بپوشون

بعد از اینکه من رفتم سر جای خودم نشستم دیدم دختر  بلند و شد و از مسجد  رفت
خیلی ناراحت شدم و اعصابم بهم ریخت که چه با این مثلا امر به معروفی که کردم باعث شد یک نفر از روضه بره بیرون
لطفا بگید کار من اشتباه بوده؟
اونقدر تو این مدت بهم ریخته ام که قصد کردم دیگه کسی رو امر به معروف نکنم.

تصویر روئین تن مهدی

سلام مجدد خدمت شما کاربر گرامی

اهتمام شما به ارزشهای جامعه و بخصوص حجاب و امر به معروف که واقعا در این دوره زمونه واسه خودش یه جهاد محسوب میشه (همانطور که رعایت خود حجاب یک جهاد محسوب میشه) ستودنی است.

شما وظیفه خودتون رو عمل کردید و اینطور به نظر میرسه که با زبان نرم و ارتباط گیری مؤثر این کار رو انجام دادید، پس خودتون رو سرزنش نکنید، و با این اتفاق (که چه بسا ترک مجلس اون دختر، واسه امر دیگری بوده نه بخاطر امر به معروف کردن شما که با روی گشاده و زبون نرم بوده)  هیچگاه این فکر رو به ذهنتون راه ندید که ممبعد نسبت به واجب امر به معروف سهل انگاری کنید، خیر! شاید این یک وسوسه از جانب شیطان باشه که ترک این واجب رو با یک توجیه اشتباه همراه کنید. بهرحال امر به معروف یا نتیجه میده یا نمیده (ضمن اینکه نفرمودید که دختر خودش رو جمع و جور کرد یا نه)

منتهی برای امر به معروفی مثل حجاب و نهی از منکری مثل بد حجابی شاید بهتر باشه به نکاتی توجه بشه که در ادامه خواهد آمد. بخصوص در این دوره زمونه امر به معروف بیشتر به نحو گفتمانی اثر گذار خواهد بود، تا صرفا امر و نهی خشک و خالی!

همونطور که می دونید نهی از منکر چندین مرحله داره.

مرحله اول همون انزجار قلبی است. توصیفات شما حاکی از این است که شما این مرحله رو گذروندید.

مرحله دوم تذکر لسانی و زبانی هست. در این مرحله مشروط به احتمال اثر، بسته موقعیتهای مختلف برای اثر گذاری بهتر موارد، فرق می کنه

گاهی که مجالی برای گفتگو نیست شما باید به طور گذرا نهی از منکر کنید، توقف نکنید و رد بشید. با جملات کلیشه ای مثل «خانم، حجابتون!» ، «خانم، کسی از حجاب ضرری ندیده» «خانم، بد حجابی زیبنده وقار و عفت شما نیست»

و اگر قابلیت بحث گفتمانی در مورد حجاب هست وارد بحث گفتمانی بشوید.

1- اصل ارتباط : در هر گفتگویی باید با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید. ارتباط می تواند با سلام و احوال پرسی، توصیف هوا، تعارف شیرینی یا ... اتفاق بیفتد

2- آمادگی: در این مرحل باید شخص رو آماده برای ایجاد رغبت برای ورود به بحث کنید. این مرحله ممکن است با تعریف و تمجید از طرف شروع شود. مثلا :

* حدس می زنم شخص انتقاد پذیری باشید، درسته؟
* یه چیزی ذهنم رو به خودش درگیر کرده ، می تونم یک سوال از شما بکنم؟
* می تونم چند لحظه وقت شما رو بگیرم؟
*...
3- ورود به بحث: برای ورود به بحث باید از سوالات بسیار بدیهی شروع شود و وجدان شخص رو مخاطب قرار داد تا زودتر به نتیجه برسید. (چرا که رعایت حجاب یه امر فطری و عقلی هستش که افراد نوعا یا به خاطر جوزدگی یا هنجار شکنی، یا خجالت، یا حقارت درونی یا سهل انگاری یا ...اقدام به بد حجابی می کنند)

مثلا
* به نظر شما حجاب یا عفت، خوبه یا بد؟ شخص اساسا نمی تونه منکر خوبی حجاب شود، نهایت اینکه شخص حجاب رو یه امر سلیقه ای تلقی می کند که مثلا خوبه اما هر کسی دوست داشت رعایت می کنه و هر کی دوست نداشت رعایت نمی کنه. اونوقت شما می پرسید اگر حجاب یه امر سلیقه است چرا خدا در قران واجب کرده؟ خیلی ها نمی دونن حجاب در قران اومده و دستور خود خداست.(31/ نور)
* به نظر شما کدومیک برای سست شدن پیوند زن و شوهرها یا کشاندن نوجوونها و جوونها به مشکلات اخلاقی نقش داره؟ حجاب خانمها یا بد حجابی خانمها؟

* به نظر شما با توجه به جوّ جامعه کدامیک به نفع امنیت اخلاقی خود خانمهاست؟ حجاب یا بد حجابی؟
* ...

اشخاص بد حجاب معمولا جوابهای کلیشه ای دارند که خودشان رو از تکلیف حجاب فارغ کنند اما برای هر کدام از جوابهایی که برای فرار انتخاب می کنن، شما باید حاضر جواب باشید.

هر چند در این جوّ آرام گفتگو، بعید هست که کسی ترتیب اثر نده اما اگر به ندرت دیدید که شخص داره مقاومت می کنه و از کوره در میره، بحث رو تموم کنید با عبارت محبت آمیزی مثل «چون دوستتون داشتم و شما رو انتقاد پذیر دیدم باهاتون هم کلام شدم، امیدوارم روی حرفام فکر کنید».

در ادامه می تونید به این داستان هم نگاهی بندازید

https://btid.org/fa/news/174502

موفق باشید