سوال اخلاقی: چگونه به خودم کمک کنم و فقط به یاد خدا وامام زمان باشم...

10:40 - 1402/02/31

سلام

من 30 ساله ام اما به خاطر بیماری که دارم (تکرارادرار و بی اختیاری ادرار. یبوست. نفخ. خیالات وافکارمنفی) توخونه نماز میخونم نمیتونم بیرون برم خودم خسته‌ شدم ازاین مشکلات  همسرم آدمی که همش سرش شلوغ کاردیگران انجام میده وقتی خونه است همش خواب و یا تو گوشی. اصلا به  کارش برنامه نمیده بعضی کارها باید با برادرش  انجام بده برا پدرو مادرش، اما هماهنگ نمی‌کنه ، همش من با او دعوا دارم 10 ساله ازدواج کردیم اما من بخاطر کارش افسردگی دارم البته بیمارهای که دارم این افسردگی زیاد کرده همش کارم دکتررفتن و تا الان جواب نگرفتم. دوتا دختر دارم که همیشه دعوا وکتک کاری دارن وخیلی خانه کثیف میکنن ومن کتکشون میزنم . من نمازمیخونم ولی همش حضور قلب ندارم وهمیشه افکارمنفی دارم که من در دنیا  هیچ چیز ندارم پرونده سیاه. چون همسرم خیلی نماز درست نمیخونم وهمیشه یا یادش میره بخونه یا 11 شب میخونه ، دخترم 10 ساله اش خیلی سست تو نماز خوندن. چادر سر  نمیکنه. دخترکوچک 6 ساله ام همش بهانه میگیره من خیلی تنهام دلم میخواست تو عبادت کسی باهم بود خیلی احساس پیشمانی میکنم از  انتخاب همسر که کاهل مذهب. چگونه به خودم کمک کنم که کاری به همسر وفرزندان نداشته باش فقط به یاد خدا وامام زمان  باشم...

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/245771
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم

ضمن تشکر از حسن اعتماد و ارتباط با مجموعه

چالشهای زندگی شما رو خوندم و چه زیبا توصیف کردید شرایط زندگی خودتون رو. متن تون بسیار شیوا و خواندنی بود. و هر چند به سوژه های مختلفی در زندگی تون اشاره کردید اما هر کدوم رو سر جای خودش خیلی زیبا بیان کردید و در اخر هم مطالبه خودتون رو بیان کردید.

شاید براتون جای تعجب باشه که چرا من به متن تون توجه کردم و به زیبایی های عبارت پردازی تون اهمیت دادم در حالی که اصلا دغدغه و دل نگرانی شما چیز دیگس.

اما باید بگم که چون به نگرانی های شما توجه داشتم به متن زیباتون اهمیت دادم. درسته که بعضی سوژه های متن تون دلهره خیز هست و آدم باهاش دلتنگ میشه اما این باعث نشد که من زیبایی های نگارش شما رو نبینم.

ببینید حتی در شرایطی که هیچ چیزی سر جاش نیست شما می تونید خوب ببینید و خوب فکر کنید. و دائم برای خودتون فکر مثبت بسازید و به خودتون روحیه بدید. اگر این کار رو نکنید در زندانی از افکار منفی خواهید ماند، از زندگی لذت نخواهید برد، و روحیه خودتون رو تخریب کردید.

مثلا در مورد شوهرتون دقت کردید که چه روحیه نازنینی دارن که به فکر دیگران هستن؟ درسته که ایشون باید به فکر شما و زندگی خودش هم باشه اما سعی کنید همه قضیه رو با هم ببینید. اینکه دغدغه کار دیگران رو دارن چیز کمی نیست.

امام صادق علیه السلام فرمود: سُئِلَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَنْ اَحَبِ النّاسِ اِلَی اللّهِ؟ قالَ: اَنْفَعُ النّاسِ للِنّاسِ.

از رسول خدا سئوال شد، محبوب‌ترین مردم در پیشگاه خدا کیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که بیشترین سود و خدمت را به مردم عرضه نماید.

یا در روایت دیگری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: اِنَّ اللّهَ فِی عَوْنِ الْمُؤمِنِ مادامَ الْمُؤْمِنُ فِی عَوْنِ اَخِیهِ الْمُؤْمِنِ.

تا زمانی که مؤمن در کمک به برادر مؤمن خود کوشا باشد، خدا هم او را کمک و یاری خواهد کرد.[1]

باز در مورد شوهرتون می دونید که این جای شکر داره که شوهرتون اهل نماز هست و حداقل اون رو مثل خیلی ها ترک نکرده؟ این جای شکر نداره واقعا؟درسته که آخر وقت می خونه اما بالاخره می خونه. شاید اگر وضعیت خیلی از افراد رو نسبت به جنبه های دینی و شرعی در این دوره زمونه ببینید، شوهر خودتون رو روی سرتون بزارید و قربون صدقه اش برید. پس سعی کنید گاهی نیمه پر لیوان رو هم ببینید تا روحیه شکر گزاری در شما زنده بشه. و الا فقط و فقط روحیه خودتون رو با افکار منفی تخریب کردید. و با این رویه، نه کاری درست میشه، هیچ، بلکه کار رو بدتر خواهد کرد. چون این ذهنیت و روحیه منفی روی عملکرد شما هم اثر خواهد گذاشت. کتک کاری شما تا حدود زیادی از این بابته. احتمالا بی توجه خود شما نسبت به شوهر و نگاه غیض آلود به ایشون از همین بابه که شما از افراد پیرامونی خودتون مجمسه هایی از عناصر منفی ساختید. شما بیش از اینکه با واقعیت تعامل داشته باشید با افکار خود ساخته خودتون در تعامل هستید پس اولین کار کنترل این افکار و حتی مدیریت افکار ورودی شما به ذهن و روح و روان شماست.

اما در مورد دختر و دختراتون باید چند نکته رو بگم.

1- چادر سر کردن واجب نیست. چیزی که واجب است رعایت حجابه. دختر شما اگر چادر سر نکنه باز هم دختر شماست. دختری که باید باهاش بگیدو بخندید و بازی کنید. و با دنیای اون شریک بشید. این طور که شد وقتی دونست که شما بهش اهمیت می دید، اون هم به خواسته های شما بیشتر اهمیت میده

2- می دونستید همین کتک کاری دختراتون خودش یه برکته؟ درسته که دعوا کردن صفحه ناگواری از یک رابطه است اما دختران شما در این تنش ها و مشاجرات می تونید روش حل مساله رو پیدا کنید. و شما می تونید به عنوان یک مربی اونها رو در برون رفت این چالش کمک کنید مثل یک داور. دختران شما با دعوا کردن یاد می گیرن که روزگار همیشه طبق مرام و میل آدما نیست. یاد می گیرن گاهی باید کوتاه اومد تا همه نفع ببرن. دعوا کردن برای رشد اجتماعی شدن مقیده. مهم مدیریت اون هست.

...ادامه دارد

پی نوشت
1. وبلاگ بصیرت؛ http://m-serat.blog.ir/

تصویر روئین تن مهدی

بخش دوم

تعامل شما با شوهر
شما بهترین شوهر رو دارید اگر بتونید معایبش رو بپذیرید و به نقاط مثبتش توجه کنید. حتما شنیدید که از دامان زن مرد به معراج میرود ، گاهی این زن هست که با ترفند ها و ظرفیتهای زنانگی می تونه مردش رو مدیریت و تربیت کنه. هیچ کسی در ازدواج با یک فرشته ازدواج نمی کنه چه مرد و چه زن. اما می شه بعد از ازدواج از همسر خود فرشته ساخت. وقتی شوهر شما وقتش تو خونه پر نباشه، معلومه که به گوشی مشغول میشه. وقتی شما با شوهر تون توجه نکنید معلومه که ایشون هم بی توجه خواهد ماند. درسته که بیماری دارید و باید اون رو هم در نظر گرفت، اما این شمایید که می تونید بر همین بیماری غلبه پیدا کنید. شما می تونید روحتون رو اونقدر قوی کنید که بدن شما نتونه متاثر از این بیماری ها قرار بگیره.

در تعامل با شوهر ، بیماری شما مانع نمیشه که به شوهرتون توجه کنید، مانع نمیشه که گاهی بدون چشم داشت ازش تعریف و تمجید کنید و بهش سینگال مثبت بدید. تعریف و تمجید از تمام نقاط مثبتی که دارن، تعریف و تمجید از اوصافی که مردها دوست دارن با اون شناخته بشن (مثل تکیه گاه بودن همسر و خانواده، مثل اقتدار، مثل قلب مهربونی که از خودش به نفع دیگران گذشته و...) تا ایشون هم در تعامل با شما روحیه بگیره.

منتظر این نمونید که معجزه ای بشه و دیگران کاری کنن یا شروع کنن، معجزه با اراده شما محقق میشه، معجزه در دستان شماست و این شمایید که به نفع خودتون می تونید از خودتون بگذرید و کاری کنید.
ببینید علاقه شوهرتون به چی هست روی همون سرمایه گذاری کنید تا علقه بین شما محکمتر بشه
مثلا در روابط زناشویی هیچ واکنشی و هیچ رفتاری بی علت نیست. ببنید در تامین نیازهای جنسی همسرتون آنگونه که به رضایت نسبی برسند کوشا و پویا بوده اید، اونقدر از جلوه های ویژه زنانگی بهره برده اید که بتونید شوهرتون رو تسخیر کنید، که نفع این تسخیر شدن هم به خود شما و فرزندان و اساسا به فضای گرم خونه منعکس خواهد شد. خیلی از خانمها هستند که ارزشی برای این مسائل قائل نیستند و یه جور حیای بی مورد و نابجا در این قضیه از خودشون نشون میدن، و حال آنکه بنظر کارشناسان و مشاوران این دیدگاه تیشه ای است که به جان روابط زناشویی زده میشه. در این زمینه بهترین زنها زنهایی هستند که در قالب شرع، حیا رو کنار بذارن. بی حیاترین زنها در این زمینه بهترین محسوب می شن. و البته زنهایی که در این مساله نسبت به شوهرشون بی حیا باشن، نفعشون هم در زندگی خواهند دید. یک تجارت برد برد واقعی. نیازمند بودن یک مرد، گناه نیست. و این از حکمتهای آفرینش هستش. خدا، مرد رو نیازمند و زن رو عشوه گر آفریده، و مرد رو مقتدر و زن رو عاطفی و از این جور اوصافی که برای داشتن یک زندگی موفق باید همه این عناصر به عنوان مکمل نمودار بشن

اما در مورد دخترانتون ضمن نکاتی که عرض شد چند نکته هم در مورد نمازش و مذهبشون باید بگم که می تونید به لینک زیر مراجعه بفرمایید

http://btid.org/node/243350

 

اما نکته ای که باید در مورد خودتون بگم اینه که خیلی ستودنی است که قصد دارید به معنویت خودتون برسید، و خودتون رو غنی کنید. و معنویت عنصری است که اتفاقا آستانه تحملتون رو بالا خواهد برد، بهتر می تونید تصمیم بگیرید و راه حل مشکلات رو بهتر متوجه بشید. اما این موضوع به معنی این نیست که توجه تون رو از شوهر و فرزندان بردارید. معنویت باعث میشه که زندگی زیباتر بشه نه اینکه منزوی تر بشید و دیگران از شما دور تر بشن. این اشتباه هست که فقط و فقط به خدا و امام زمان عج بچسبید و از زندگی و تعامل با عزیزان دلتون قهر باشید و کنج عزلت بگیرید که خود خدا چنین روحیه ای رو نمی پذیره و طبق اخلاق ناب محمدی نیست.

پس ضمن توجه به تمام مطالبی که عرض شد به این دستور العمل هم طبق حوصله و میل خودتون عمل کنید.

1- اول صبح ارتباط قلبی با امام زمان و گرفتن انرژی با این ارتباط در قالب دعای عهد

2- 15 دقیقه در روز اختصاص بدید به درد دل کردن با خدا و امام زمان. در جای خلوت. و این برنامه رو جایی یادداشت کنید و بهش پایبند باشید. زمان کم اما برنامه مداوم. این حال روحی شما رو خوب می کنه. از درد دل کردن خجالت نکشید. درد دل کردن به معنای دعا کردن نیست هر چند ممکنه شامل دعا هم باشه. درد دل کردن می تونه شامل شکر گزاری، گله کردن از خود و بردن این گله مندی پیش خدا ، گزارش سختی هایی که باهاش مواجه هستید و .. مثل دو دوستی که با تمام صداقت و سادگی با هم درد دل می کنند. خداوند نزدیک شما هست و صدای شما رو خواهد شنید. و لذت شما از این مناجات و درد دل یعنی همون جواب خدا و نگاهش به شما

3- اخر شب هم محاسبه کنید که در طول روز چه کارهایی انجام دادید. اگر کار خوبی کردید از خدا شکر کنید و از خداوند زیادی توفیقش رو بخواهید و اگر جایی از حد خارج شدید، تندخویی کردید و ... استغفار کنید هر چند دست شما نبوده

بعد از دو هفته لذت این برنامه رو خواهید چشید. اگر به این تجربه رسیدید ادامه بدید و ما رو هم دعا کنید

موفق باشید