شبهه سیاسی و تاریخی

09:01 - 1401/04/18

خاک بر سر این تاریخ سازان...

 

تاریخ سازی به قیمت جان انسان ها!!!

  

۵۰۷ سال پیش بود که شاه اسماعیل به جنگ عثمانی‌ها رفت!!!

 

 بی‌خبر از تجهیزات مدرن نظامی عثمانی‌ها با شمشیر و زور بازوی سربازان به جنگ با توپخانه عثمانی رفته بودند!!!

 

چند نفر از فرماندهان که از قدرت نظامی عثمانی‌ها خبردار شده بودند به شاه پیشنهاد صلح دادند! 

 

اما شاه اسماعیل آنها را خائن خواند و به حرفشان گوش نداد!!!

 

 وقتی توپخانه عثمانی هنوز آرایش جنگ نگرفته بود 

 

دلیرانی چون محمدخان استاجلو و نورعلی خلیفه‌لو گفتند؛

 

 فرصتشان ندهیم و حمله کنیم!!!

 اما دورمیش‌خان شاملو از سران و امرای قرلباش در عصر شاه اسماعیل حرفی زد که به مذاق شاه خوش آمد و اجازه حمله نداد!!!

 

دورمیش‌خان گفت؛

 

 اجازه بدهید بیایند مستقر شوند تا دلیرانه بجنگیم که اسم مان در تاریخ به نیکی یاد شود!

 

نشان به آن نشان، 

 

در یک روز ۲۵ هزار نظامی لشکر ایران،

 

زیر آتش توپخانه عثمانی کشته شد و جنگ را باختیم تا حرف دورمیش‌خان شاملو به کُرسی نشیند!!!

 

ما هم اکنون،

 

 دورمیش‌خان‌های فراوانی در کشور داریم که، 

 

با مشاوره های غلط خود، میخواهند تاریخ ساز شوند!!!!!

 

ما میخواهیم اینترنت داخلی داشته باشیم، 

به قیمت از دست رفتن فرصت‌ها. 

 

 ما میخواهیم واکسن بسازیم

 به قیمت از دست دادن جان هموطنانمان!!!

 

 ما میخواهیم انرژی هسته‌ای داشته باشیم 

 

به قیمت تحریم های کمرشکن و نابودی معیشت مردم!!!

 

ما میخواهیم خودکفا شویم 

.

به قیمت از دست رفتن تمام آبهای زیرزمینی!!!

 

 میخواهیم خودرو بسازیم

 

 به قیمت کشته شدن آدمها در جاده‌ها!!!

 

 ما میخواهیم آموزش و پرورش خاص خودمان داشته باشیم، 

 

اما به قیمت نابودی فرهنگ اصیل ایرانی و ترویج مدرک گرایی و توسعه بیسوادی در سطح کشور!!!

 

 ...و هزاران چیز دیگر که میخواهیم خاص باشیم و به رُخ دنیا بکشیم!!!

 

در یک کلام، 

ما میخواهیم ناممان در تاریخ به نیکی یاد شود و تاریخ ساز شویم. 

 

لباس قرمز رنگ شاه اسماعیل که نوار زرد رنگی دور آن بود،

 را در موزه استانبول دیده بودم، و وقتی مسئول موزه با غُرور توضیح میداد که عثمانی‌ها لباس شاه ایران را بیرون آوردند، از خجالت آب شدم!!!

 

چه تاریخی ساخت، دورمیش‌خان !!!

 

چه تاریخی ساخت، شاه اسماعیل !!!

 

بعد از ۵۰۰ سال، ما به همان شیوه و نگاه، داریم تاریخ را رقم میزنیم!!!

 

البته شاه اسماعیل تا آخر عمرش ناراحت بود،

 تا زمانی که مُرد ولی برای ملت شکست خورده اش چه فایده ای داشت!!!

 

اما امروز، کسی حتی به روی خود هم نمی‌آورد!

 

همچنان در حال تکرار تاریخ هستند!!!

 

گویا در این زمینه،

 مسئولین ما پیشرفت کرده‌اند، 

و با تمام توان تاریخ را رقم میزنند!

 

 به قیمت جان آدمها و 

 

به قیمت سوختن نسلها، 

 

بدون یک عُذر خواهی ساده و 

 

حتی یک اخم در پیشانی!

خاک بر سر این تاریخ سازان

 

امید استکه این پست را هم لجن پراکنی ندانند...

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/214145

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****
تصویر تجرد
نویسنده تجرد در

با سلام
متاسفانه این متن مشحون از دروغ و مغالطه است. از روایت تحریف شده نویسنده با هدف رساندن خواننده به مفهوم مورد نظرش می‌گذریم...

ولی از خود بپرسیم  در کدام فرهنگ، جان‌فشانی انسان‌ها در راه حفظ  خاک میهن نکوهیده است؟ پاسخ روشن است. پس اصل دفاع از خاک و ناموس پسندیده است و نویسنده هم اصل دفاع را نکوهش نمی‌کند؛ به شرطی که مدبرانه باشد و نه از روی آرمانگرایی غیرواقع بینانه که نامش را تاریخ سازی می‌گذارد.

اولین مطلبی که این متن به طرز زیرکانه‌ای در پی القای آن است، این است که حاکمان در نظام جمهوری اسلامی به قصد تاریخ سازی پیشنهادهای صلح را رد کرده و کشور را درگیر جنگ (نظامی، اقتصادی و...) می‌کنند و سپس همان جنگ را هم با بی‌تدبیری اداره می‌کنند که منجر به هزینه‌های سنگین و غیرضروری می‌شود.

حالا ببینیم اعتراض نویسنده در زمانه ما دقیقا به چه چیزی است!

1. اینترنت داخلی به قیمت از دست رفتن فرصت‌ها:
دقیقا کدام فرصت‌ها با اینترنت داخلی از دست خواهد رفت؟! نویسنده نه به پاسخ این پرسش اشاره‌ای می‌کند، و نه به این‌که اینترنت داخلی مختص ایران نیست و بسیاری از کشورها برای صیانت از امنیت کشورشان در همه زمینه‌ها اعم از نظامی، اقتصادی و... تلاش کرده‌اند تا جای ممکن استقلال خود را در حوزه سایبری حفظ کنند و ضمن بهره‌گیری حداکثری از اینترنت، فضای امن‌تری برای کاربران خود ایجاد کنند.

2. تولید واکسن داخلی به قیمت از دست رفتن جان هموطنان:
از دروغ‌هایی که در این سال‌ها به آن دامن زده شده و نویسنده این متن هم روی آن موج سواری می‌کند، ارتباط عدم واردات واکسن به تولید داخلی آن است. این در حالی است که دولتمردان تحریم مالی و بانکی را مانع واردات می‌دانستند. با آغاز به کار دولت سیزدهم نیز شاهد بودیم که همزمان با تلاش‌ها برای تولید هرچه بیشتر واکسن داخلی موانع واردات واکسن تا حدی برداشته شد و مشکلی در تامین آن وجود نداشت.
جالب است بدانید یکی از عوامل شکست تحریم در هر محصولی، باور دشمن به توان کشور تحریم شده در تولید آن محصول است؛ چرا که نه تنها خود را در رسیدن به هدف تحریم ناکام می‌پندارد، که سود حاصل از صادرات آن محصول را نیز از دست رفته می‌بیند. بنابراین تولید داخلی واکسن نه تنها ضرری به سلامت مردم نرسانده، که مستقیم و غیرمستقیم در حفظ جان مردم موثر بوده است.

3. انرژی هسته‌ای به قیمت تحریم و سختی معیشت مردم:
بر آگاهان سیاسی روشن است که علت اصلی تحریم‌ها استقلال ماست و عمر آن به درازای عمر جمهوری اسلامی است؛ ضمن این‌که هیچ ایرانی شریف و آزاده‌ای نخواهد پذیرفت فشار قدرت‌های زورگو باعث دست کشیدن کشور از این انرژی پرکاربرد شود.
در زمینه اقتصادی هم کارشناسان بر این باورند که تحریم‌ها نه باعث مشکلات اقتصادی، که برملا کننده عیوب ساختاری اقتصاد ما بوده و از این نظر نعمت است. کشوری به بزرگی ایران اساسا قابل تحریم همیشگی نیست؛ و اگر ساختار اقتصاد خود را اصلاح کند، بر بسیاری از مشکلاتی که امروز با آن درگیر است، فائق خواهد آمد.

4. خودکفایی در کشاورزی به قیمت از دست رفتن منابع آبی:
در زمینه آب نیز کارشناسان مشکل اصلی را در مدیریت آب می‌دانند. چرا نویسنده به نقش خودکفایی کشاورزی در امنیت غذایی مردم، که در بحران‌های اخیر بیش از پیش به اهمیت آن پی بردیم، هیچ اشاره‌ای نمی‌کند؟!

5. خودروسازی به قیمت کشته شدن انسان‌ها در جاده:
امروز روز قریب باتفاق کارشناسان معتقدند مشکلات خودروسازی ربطی به توان فنی مهندسان ایرانی ندارد و عوامل دیگری از جمله دولتی و انحصاری بودن خودروسازی از دلایل اصلی آن است؛ و این راهی است که بسیاری از کشورهای صنعتی در پیش گرفته‌اند.

6. آموزش و پرورش بومی به قیمت نابودی فرهنگ و مدرک گرایی و بی‌سوادی:
می‌توان گفت این بخش از متن سخیف‌ترین بخش متن است. نویسنده جهت حفظ فرهنگ کشور، نسخه واردات الگوی آموزشی را می‌پیچد! هر انسان حتی کم سوادی هم می‌داند که مدرک گرایی اگر ربطی به فرهنگ وارداتی آموزش نداشته باشد، قطعا به الگوی بومی ربطی ندارد. اتهام بی‌سوادی به تحصیلکردگان کشور نیز غیرمنصفانه‌تر از آن است که نیازی به پاسخ داشته باشد.

راهکار حل مشکلات کشور عدم توجه به چنین واکنش‌های احساسی و احتمالا معاندانه و توجه به راهکارهای کارشناسی شده است که هوشیاری بیش از پیش کاربران فضای مجازی را می‌طلبد.