شدیدا عاشقشم اما بهش نگفتم

01:06 - 1394/02/25

سلام دانشجوی ترم آخرم حدود دو سه سالی هست که به دختری در دانشگاه علاقه مند شدم اما به دلیل مشکلات مالی هیچ اقدامی انجام ندادم دوستام میگن سه ساله عاشقشی و شب و روز بهش فکر میکنی ولی هیچی بهش نگفتی نباید بیشتر از این خودت رو اذیت کنی و نباید بزاری حرفی تو دلت  بمونه تا بعدا حسرتش رو نخوری اما خودم هر جوری حساب میکنم میبینم نمیشه و با عقل جور در نمیاد چون سربازی نرفتم و کاری هم ندارم.الان برام خیلی سخته چیزی بهش نگم و فارغ التحصیل بشم دارم دیوونه میشم حال و روزم خیلی داغونه و از طرفی هم اگه بهش بگم و به هم وابسته بشیم ولی شرایط ازدواجم جور نشه اون وقت دل کندن خیلی خیلی سخت میشه.الان تو شهرستان هم خونه ای زیر هشتاد میلیون پیدا نمیشه ماشین هم 20 میلیون و حداقل 40یا 50ملیون هم پول تالار و خرج و مخارج عروسی.این یعنی برای شروع یه زندگی حداقل باید 150 ملیون پول داشت بعلاوه کار مناسب.البته بسیاری از دوستانم 150ملیون را اصلا کافی نمیدانند و وقتی آدم این گرانی ها را میبیند متوجه میشود که زیاد هم بیراه نمیگویند
برای اینکه فراموشش کنم دعایی رو اگه میشناسید بفرمایید چون روزهای وحشتناکی رو میگذرونم

http://btid.org/node/65326
تصویر تقی زاده

جمع بندی مطالب:

با سلام

از اعتماد شما به گروه مشاوران‌"رهروان ولایت"‌متشکریم.

این که شما عاشق شدی و رابطه برقرار نکردی کار بسیار پسندیده و درستی انجام دادید، چون ممکن بود وابسته بشوید و بعد متوجه شوید که مناسب همدیگر نیستید و در آن موقع فراموش کردن خیلی مشکل تر می شد.

شما اگر مطمئن هستید که دختر خانم ملاک های اصلی شما را برای ازدواج دارا هستند بهتر است با خانواده  خود در میان بگذارید و برای خواستگاری اقدام کنید.

شما می توانید بعد از قطعی شدن نظر دختر خانم و خانواده دختر، صیغه محرمیت را بخوانید و بعد از خدمت سربازی و انتخاب شغل مناسب مراسم ازدواج بگیرید.

حتما می گویی مشکلات مالی را چه کنم، در این مورد خداوند متعال جواب شما را داده اند:

سوره مبارکه نور آیه ۳۲

وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم ۚ إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ.

مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است!

شما با توکل بر خداوند متعال و ائمه معصومین (علیهم السلام) برای امر ازدواج اقدام کنید و مطمئن باشید که خداوند متعال به وعده خود عمل می کند. اگر یک فرد ثروتمند به شما می گفت شما برای ازدواج اقدام کن هزینه های آن با من. شما چه می کردید؟

 

اهم نظرات کاربران محترم:

1- به نظرم کارتون اشتباه هست من اگه جای شما بودم اول همه ابراز علاقه میکردم شاید اصلا دختره از من خوشش نمیومد کلا تکلیفم رو مشخص میکردم.

2- با خانواده در جریان بذارید و با پشتیبانی اونا برید خواستگاری.

3- کی گفته اول زندگی باید 150 میلیون پول داشت برادر من؟!! چطوری حساب کردی به این نتیجه رسیدی؟ مگه همه از اول زندگی خونه و ماشین دارن؟!! خب میشه یه خونه رهن کرد و بدون ماشین گذروند تا شرایط بهترمیشه.

4- برو جلو بذار بهت بگه فلانی ازت خوشم نمیاد و اون بتی که ساختی بشکنه ولی نذار همیشه تو حسرتش زندگی کنی

5- برادر من، شما اول برو خودتو به ازدواج آسان و با مراسم مختصر و مفید راضی کن، بعدش درباره ی کار و کارت پایان خدمت نداشتنت فکر کن!

                                                                                                                                 موفق باشید

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

سلام اقا احسان اینکه بهم گفت خیلی بیکاری اصلا منظوری نداشت خودمم میدونم شاید یه شوخی خیلی عادی بود اونکه از حال و روز من نمیدونست من ولی خیلی بهم برخورد الانم اصلا اون رو مقصر نمیدونم چون حرفی بهش نزدم که بخواد بدونه چی تو دلم گذشته.  من کلا دیگه بهش فکر نمیکنم الان اون واسم با یه دختر معمولی که تو کوچه خیابون میبینم هیچ فرقی نداره جایی هم میبینمش زودی نگاهمو ازش برمیدارم تا تو ذهنم نیاد افکار کذشتم. رابطه باید دو طرفه باشه نمیشه شما دائم بری دنبال یه نفر اون تورو پس بزنه در نهایت ازش زده میشی ضمن اینکه طرفتو اونقد بزرگ میکنی که کوچکترین حرکتی از طرف مقابل خیلی سخت تموم میشه علت اینکه به خانم دکتر میگم نگرانم رابطش مشکل پیدا کنه همینه که این اقا دائما دنبال ایشون بودن وقتی بهش برسه فک نمیکنم قابل تحمل باشه واسش هر رفتاری. بهرحال اونیکه چند سال دنبالش بوده اونقدی ارزشمند میدونسته طرفشو که اینهمه پیگیری کرده ولی یهو ببینه اونی که میخواست نیست چی میشه؟ تو قضیه من طرفم هیچ تقصیری نداشت ولی اونقدی بزرگش کرده بودم که انتظار کوچکترین بی مهری رو نداشتم نتیجشم این شد. واسه همین میگم خیلی خیلی خوبه یه دختر اگه واقعا یکیو میخواد بگه باید فکرامو بکنم و بعدش هم جواب مثبتش رو بده نه اینکه اتظار داشته باشه پسر چند سال دنبالش بیفته

تصویر maryyyyyyyyyyy

سلام.چرا بیخودی فکرتونو درگیر میکنید شاید اصلا ایشون یا شما نتونید با رفتار یا شخصیت همدیگه کنار بیاین.هرکس برای زندگیش برنامه خاصی داره.
بعلاوه 150 میللللللللللیییییییییییون خیلی پوله.کی گفته واسه تشکیل زندگی این همه پول لازم نیست.کی الان از یه جوون دانشجو انتظار همه پول داره ؟؟؟

تصویر احسان69

آقا ایمان. درمورد تفاوت گفتین. درمورد منجم گفتید
من از اول بچگیم نقاش خوبی بودم. خطاط هم هستم. خلاصه از اول به هنر اهمیت میدادم. یکی از دلایلی که من رو به نگین علاقه مند میکرد این بود که اون کلا نه خطش خوب بود نه طراحی و نقاشیش، یعنی هنرش خیلی بد بودو بجاش به چیزای دیگه خیلی اهمیت میداد.. همین تفاوتش بود که منو به اون علاقه مند میکرد. دوس داشتم طرفم باهام فرق کنه. به خالم و خانوادمم همینو گفتم. اما به این توجه نکرده بودم که من به تعهد و احساس اهمبت میدم و اون نه. همین باعث شد همه چی زیر و رو بشه

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

اره دقیقا این تفاوت ها جذابیت میاره

تصویر یه عاشق واقعی

سلام علیکم 

اگه به خودش بگید احتمال اینکه روابطتون اون طور که دوست داری پیش نره خیلی زیاده .... 
بهتره که به شکلی شماره منزلشون رو پیدا کنی و از طریق خانواده ها اقدام کنی ..... 

اما در مورد خرج هایی که گفتی باید بگم این ها حرف ها و وسوسه های شیطانی ست ........ هر کی تو رو میترسونه بخاطر وضعیت مالی مطمئن باش ماموری از طرف شیطان هست ...... ( البته نه اینکه کسی که این حرفها رو میزنه بد باشه بلکه خیلی وقتها ما برای همدیگه نقش شیطان رو بازی میکنیم و خودمونم خبر نداریم .) 
ذر هر حال باید بدونی ازدواج هیچ پولی نیاز نداره و فقط نیاز به چند فاکتور داره  1 - توکل 2- توکل  3- توکل 4- انگیزه 5- هدف و برنامه 

و در آخر هم بگم اگه ازدواج این همه خرج داشت تا الان هیچ کس ازدواج نمی کرد !!!!!

در اخر چند تا تشر محکم بزنم به ادمهایی که این حرفا رو میزنن که البته اطراف خودمم هستن و خیلی از این حرفها خودمم شنیدم 

واقعا باید تف انداخت تو صورت خانواده ها و دخترایی که ارزش یک پسر رو به ماشین داشتن و سرمایه 150 میلیونی میدونن و بخاطر این چیزا ردش میکنن 

قطعا خدا یه جوری اون دنیا لگد مالشون میکنه که به بدترین شکل در محشر محشور خواهند شد !!!!! چون علت فاسد کردن یک جامعه هستن ....... و خدا افرادی که باعث مفسده جامعه هستن نخواهد بخشید ......... 

اگه دختری که میخوای دنبال این چیزا بود بیخیالش شو .........................................

موفق باشید 

تصویر هانا
نویسنده هانا در

جوری از وضعیته مالی میگید انگار خدا تو زندگیتون وجود نداره ایمانتونو قوی تر کنید بهش توکل کنید تا زودتر شرایطتتون جور بشه و حداقل بتونید به آرامش برسید 
شما که نمیدونید نظره اون دختر چیه شاید اصلا ایشون کسی تو زندگیش باشه و همون اول بگه نه اونوقت شما باز خیالتون راحته تلاشتونو کردید اگرم که گفت باشه خونواده هارو در جریان بذارید و یه مدته اول سعی کنید خوب بشناسیدش بعد حالا یه مدت تا شرایطتتون جور بشه با هم باشید فقط خونواده ها بدونن وقتی انتخاب و روشه انتخابتون درست باشه که اشکال نداره دلبسته بشید توکلتون به خدا باشه خیره خودتون و اون دخترو ازش بخواید جوابتونو میده توسل به امام جواد تو این موارد مثله شغل و ازدواج من شنیدم جواب میده شما از ته قلب به خدا اعتماد کنید بسپارید به خدا و اقدام کنید هر چی پیش اومد بدونید صلاحتون همون بوده اگر نشد حتما صلاح نبوده و اگر شد حتما از پسش برمیاید که شده 

تصویر احسان69

آقا ایمان، در یک کلام! برو جلو اما بیشتر به فکر خودت باش!
من همممممه چی رو واسه نگین میخواستم. بخاطرش دانشگاه اصفهان نرفتم. بخاطر اون درسامو نمره پایین می آوردم. بخاطر اون، بخاطر 10 دقیقه ببینمش 120 کیلومتر تا کلاس کنکورش تا مشهد میرفتم. بخاطرش پای باجه تلفن توی برف سرما میخوردم. ببین! بخاطرش حاضر بودم بمیرم. حرف ازین بالاتر.؟ اما فعضی از دخترا واقعاااا نامردن! اگه بفهمن دوسشون داری و واسشون ارزش قایلی دیگه هیچچچچی..
شما فکرشو بکن من بعد 9 سال عاشق کسی بودم که واسش جون میدادم، الان که ازش دل میکنم انگار دارم جون میدم، خییییلی سخته.
برو جلو اما نشون نده که خیلی عاشقشی! بیشتر به فکر خودت باش، نذار پدر و مادرت تحقیر شدن بچشونو ببنن

تصویر احسان69

خانوم دکتر، پروانه خانوم، نگین هم روزای اول بهم گفت تو خیلی بیکاری! بهم برخورد اما بازم رفتم جلو. گفتم دوست دارم.. اونم بهم ابراز علاقه کرد ، بعدش راحتتر بهم توهین میکرد. من خییییلی دوسش داشتم واسش همه کار میکردم، طوری که هنوز م دوسش دارم. سخته واسم که بهش فکر نکنم، ولی نمیخوام دیگه بهش فکر کنم، دیگه نمیخوام بهم توهین بشه. اون خیلی تحقیرم کرد خیلی . شما به آقا ایمان میگید حیف عشق و محبت برو جلو. از خدا میخوام طرفش مثل نگین نباشه. چون نگین رو عشق 9 ساله من پا گذاشت. همه ی محبتامو نادیده گرفت.. آقا ایمان برو جلو اما تا مطمئن نشدی ازین بیشتر بهش دل نبند!

تصویر احسان69

سلام. برادر من، شما اول برو خودتو به ازدواج آسان و با مراسم مختصر و مفید راضی کن، بعدش درباره ی کار و کارت پایان خدمت نداشتنت فکر کن!
الان سربازی رفته ها و شاغلین هم ممیتونن به این چیزایی که شما گفتی( خونه خریدن و ماشین و عروسی آنچنانی) فکر کنن. مگر اینکه پدر در توانش باشه که به پسرش کمک کنه و اونارو واسش فراهم کنه

تصویر فاطي جون

برين بهش بگين به هر حال دوحالت بيشتر نداره ديگه،اگه اونم دوستون داشته باشه رنج و عذابتون تقسيم بر دو ميشه و نصفش از رو شما برداشته ميشه
ولي سعي كنين كه به هم وابسته نشين
150ميليون تومن؟؟؟؟!!!
ما دومادمون اومد خواستگاري خواهرم 15ميليونم نداشت تازه ماشينش هم مال خودش نيستwink
توو حساب كتابتون يه تجديد نظر بفرمايين
براي فراموش نكردن فكر كنم(مطمئن نيستم) تكرار آيه 42سوره يوسف خوب باشه براي فراموشي رو متاسفانه نميدونم

 

تصویر فاطي جون

ميشه مگه به هم وابسته نشد؟؟ميشه؟؟!!
مثلا خواستم بگم راه حلم منطقيه

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

دوست عزیز منم نرفتم جلو فقط 4 سال عذاب کشیدم اون موقه دلایل عقلی خودم رو داشتم مثلا کم بودن سن اون که 15-16 سالش بیششتر نبود الان با اینکه کلا از ذهنم بیرونش کردم گاهی که به گذشتم فکر میکنم میگم چطور همچین تصمیمی گرفتم !!!. چرا فقط خودمو عذاب دادم در حالیکه هیشکی نفهمید؟؟؟ خیلی خندم میگیره 4 سال درگیر یه احساس بودم که هیشکی ازش خبر نداشت. از دانشگاه که میرفتم خونه مامانم میگفت چه مرگته همش تو لاک خودتی؟ میرفتم تو اتاق دائما هندزفری تو گوشم بود و اهنگ گوش میدادم. هر روز مسیر 5-6 کیلومتری خونه تا دانشگاه رو پیاده میرفتم و تو راه بهش فکر میکردم. حتی الان که اصلا بهش فکر نمیکنم گاهی به سرم میزنه که بهش بگم یه زمانی چه فکری تو کلم بوده. میدونی چرا؟؟؟ چون برام سخته پذیرفتنش که 4 سال زندگیمو تباه کردم ولی طرف عین خیالشم نبوده اصلا نگفتم که بخواد باشه. تازه اسمش 4 سال هست مطمئنا خیلی از ویژگی های شخصیتیم عوض شد تو این 4 سال قبلا کلا شوخ بودم ولی بعدش رفتم تو لاک خودم حوصله هرکسی رو ندارم . الان چیزی واسم لذت بخشتر نیست که لامپ رو خاموش کنم و با یه نور ملایم اهنگ گوش بدم دلیلشم همون 4 سال بودچون اون موقع واسه فکر کردن بهش میرفتم تو خلوت خودم و تو تاریکی اهنگ گوش میدادم.
برو جلو بذار بهت بگه فلانی ازت خوشم نمیاد و اون بتی که ساختی بشکنه ولی نذار همیشه تو حسرتش زندگی کنی
با ارزوی رفتنcheeky

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

متشکر
من هم ارزوی موفقیت دارم براتون

تصویر پروانه

انشاءالله که همینطور باشه
خیلی ممنون
من هم سعی میکنم این مستند رو ببینم، بله خیلی خوبه اگه کتاب یا فیلم زیبایی میشناسیم به هم معرفی کنیم
براتون آرزوی موفقیت وخوشبختی میکنم

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

خواهش میکنم امیدوارم این دفعه تو انتخابم اشتباه نکنم و اون یه نفره رو پیدا کنم و شما هم اون یه نفر رو پیدا کنید. فیلمی که گفتین رو حتما میبینمش من هم به شما و همه اعضای سایت توصیه میکنم مستند Wonders رو ببینید و اگر مثل من مو به تنتون سیخ شد به بقیه هم توصیه کنید. خیلی خوشحال میشم دوستان در نظراتشون به کتاب یا فیلم و.. اشاره کنن بهرحال فرصت زندگی کمه گاهی لازمه یکی یه تلنگر بزنه هرکی کتاب مفیدی خونده که خیلی بدردش خورده معرفی کنه. 

تصویر پروانه

چه جالب، از طرز فکرتون خیلی خوشم اومد، تعبیر زیبایی بود، من کلا منظورتونو یه جور دیگه متوجه شده بودم !! یه منجم یا یه هنرمند، قطعا زندگی باهمچین شخصی خخخیلی میتونه جذاب باشه قبول دارم حرفتونو، یاد فیلم طعم شیرین خیال افتادم، نمیدونم دیدین یانه ولی اونم دقیقا همین حس به آدم میده، ازدواج با آدمی که مسیر زندگی آدم رو تغییر میده، امیدوارم همچین کسی رو پیداکنین و باهاش به آرامش برسید...

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

خب ببین دکتر شریعتی تو وصیتنامش واسه پسرش احسان میگه *امیدوارم یک نفری که باید رو تو زندگیت پیدا کنی واینکه میگم یک نفر به این خاطر که هر ادمی تو زندگیش فقط یک یا دوبار با یه همچین ادمایی میتونه روبرو بشه* البته دقیقش این نبود اون چیزی که یادم مونده رو نوشتم
قطعا شما خودت با ادمهایی روبرو شدی که حالتو خیلی خوب میکنن چه دختر چه پسر. طرف فکرش جوریه که دنیات رو عوض میکنه با یه دنیای جدید اشنا میشی نحوه فککر کردنش با تو فرق میکنه . من یه همچین ادمی میخوام کسی که منو با چیزای جدید اشنا کنه بدونم میتونم یه جور دیگه زندگی کنم یه قدم به جلو. چه میدونم شاید این فرد یه منجم باشه یه دفعه تورو ببره تو عالم اسمون تورو در عظمت خلقت غرق کنه فک میکنم خیلی جالب باشه واسه ادمی که همه مشغلش تو زندگی رفتن از خونه تا محل کار بوده یهو یکی بیاد بهش بگه تو و زمین و همه این مشکلاتی که درونش گرفتاری یه نقطه تو این عالم هستی این به نظرت عوض شدن مسیر زندگی نیست؟ یا اون فرد میتونه تو عالم موسیقی غرق شده باشه بازم فک میکنم چیزای زیادی واسه گفتن داشته باشه. یا اصلا نحوه فکر کردنش فرق کنه. کلا دوس دارم حرفای جدید و شنیدنی واسه گفتن داشته باشه.
در مورد حرف مردم قبول دارم باید مقاوم شد متاسفانه ما خودمون نیستیم اون چیزی هستیم که پدر مادرمون ایجاد کرن تو کودکی هیچ اراده ای تو شخصیتمون نداشتیم درحالیکه شخصیتمون اون موقع شکل گرفته واسه همینم الان تغییر کردن خیلی سخته

تصویر پروانه

خواهش میکنم آقا ایمان
نمیدونم منظورتون ازبالاتر توچه زمینه ایه ولی من همیشه فکرمیکردم آقایون دوست دارن از خانم شون بالاتر باشن ولی تواین سایت آقایون زیادی رودیدم که مثل شما فکرمیکنن، فهمیدم تصورم اشتباه بوده، هرچند هنوزم معتقدم به دلایل منطقی وعقلانی بهتره مرد از زن بالاتر باشه یا حداقل مساوی باشن
دررد حرف فامیل، درسته بهتره اصلا نباشه ولی مطمئن باشید همچین چیزی نه فقط توفامیل شما بلکه توهیچ فامیلی امکانپذیر نیست، این اصلا خاصیت زندگی اجتماعی است وکاریش هم نمیشه کرد جزاینکه خودمون رو قوی کنیم تا حرف های مردم تأثیری تو ذهن و روح مون نداشته باشه، من که به شخصه خیلی وقته به این مرحله رسیدم و از اونوقت آرامشی که تو زندگیم دارم صدبرابر شده وخیلی زندگی شادی دارم شماهم اگه بخواین حتما میتونید

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

مرسی از محبت شما. نه من کلا فراموشش کردم حرف زدن در موردش هم اذیتم نمیکنه چون الان کاملا از نظر منطقی رسیدم گزینه مناسبی نبود اگه برم سراغش یه زندگی کاملا معمولی دارم من نمیخوام اینو . میخوام زنم از خودم بالاتر باشه و چیزهایی داشته باشه که من ندارم اینجوری یه مشوق خوب تو زندگیم دارم. در مورد رفتار هم کاملا درسته مشکل از خود ادمه واسه همینم دارم مشاوره میرم. البته خیلی از مسایل هدر دادن انرژی هست شاید واسه منم مهم نباشه که دیگران چی میگن ولی بهر حال ترجیح میدم همون چند دقیقهه ذهنم به همچین قضیه ای درگییر نشه مثلا وقتی اومدم ارشد و به دلایلی که گفتم دیر به دیر میرفتم خونه خواهرم میگفت زود بیا دارن میگن ایمان لابد دوس دختر داره اونجا که اینقد میمونه گفتم به درک هرچی دوس دارن فک کنن منکه نمیتونم درسمو ول کنم ولی بازم اگه این حرفا نباشه اصلا بهتر نیست؟

تصویر پروانه

ای بابا آخه چرا آقا ایمان؟!! خاله زنک بازی توهمه فامیل ها هست ولی این شما ورفتارتون هستین که رفتار بقیه رو باشما تنظیم میکنه اگه شما اجازه خاله زنک بازی و دخالت به فامیل ندین اونا هم نمیتونن کارخاصی بکنن، تازه میتونید ایشون روهم راضی کنید که باشما بیان یه جایی دوراز فامیل زندگی کنن که خیالتون راحت باشه
میدونید تو اوایل جوانی که تب عشق خیلی داغه گاهی یه عشق وعاشقی هایی سراغ آدم ها میاد که بعدازچندسال میفهمن بکل اشتباه بوده ولی من از خوندن داستان شما احساس کردم عشق محبتتون به ایشون خخخیلی زیاد و پرشور بوده طوری که هنوزم تو ذهنتون ادامه داره، این چیزی نیست که بشه براحتی ازش گذشت، شاید الان اون دختر هم به شما علاقه مند باشه ولی نتونه علاقه شو بیان کنه
به هرحال اگه واقعا فکرمیکنید که دیگه دوست ندارین بااین خانم ازدواج کنین، من هم دوست ندارم بااین حرفا خاطرات تون رو زنده کنم چون قطعا اذیتتون میکنه
براتون آرزوی موفقیت وخوشبختی میکنم

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

خانم پروانه از ازدواج فامیلی خوشم نمیاد اون موقع جوون بودم عاشق شدم اصلا سبک سنگین نکردم فامیلامون معمولا خاله زنک هستن خوشم نمیاد 10 بار که زن نمیگیرم. یکی باشه که دنبال حرف مردم نباشه دنبال زندگی باشه. چنان از فامیل گریزونم که میخوام بزنم برم یه شهر دور ااز خونواده و فک و فامیل زندگی کنم. همین الان که ارشد میخونم فقط و فقط بخاطر همینکه دور باشم یه جایی رفتم که یه شبانه روز با شهرمون فاصله داره فقط عید و تابستون میرم خونه. تنها نگرانیم هم خواهر برادرام هستن که نمیخوام رابطه صمیمی از بین بره والا تردید ندارم که باید از فامیل دور باشم.

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

بدی کار من همین بود که خیلی دیر تصمیم گرفتم رابطه رو شرو کنم بعد دوسال اون بتی که ساخته بودم یهو فرو ریخت مطئنا اگه بعد چند ماه میگفتم اینجور نمیشد ولی خیلی بزرگش کرده بودم این بود که با کوچکترین حرفش ناراحت شدم خودمم میدونم حرفش از روی قصد نبود ولی من نتونستم تحمل کنم از اون به بعد هم تصمیم گرفتم تا دختری واقعا تو دستم نباشه و از بودنش مطمئن نشدم مهرشو تو دلم راه ندم.
البته من جای اون اقا بودم دیگه سراغت نمیومدم خانم دکتر اینهمه انرژی واسه چی؟ شما فکرشو میکنی اگه اونی که پسره فک میکرده نباشی چی میشه؟ بجاش بهتر نیست این انرژی صرف اصلاح همدیگه بشه؟ الان بعید میدونم طرف بپذیره کمبودهایی که دارین رو در حالیکه همون اول اوکی رو بدی طرف تفاوت ادمها رو میپذیره. قصدم ناامید کردن نیست یقینا شخصیت دوتا ادم مشابه نیست ولی من دوس دارم به یکی پیشنهاد میدم اگه واقعا دوس داره نه نگه معقولانه ترین کار از نظر من اینه که دختر بگه باید فکر کنم و بعدش جواب قطعیشو بده

تصویر پروانه

خب آقا ایمان شاید چون نمیدونسته هدفتون چیه این حرف روزده، چون سنش کم بوده و بچه بوده هم نفهمیده منظور شما ازاین پیامها علاقه ست، ولی حالا که بزرگتر شده اگه فکرمیکنید هنوزم بهش علاقه دارید و باهاش خوشبخت میشید ازش خواستگاری کنین
اینکه فامیله مشکل خاصی نداره من خخخیلی ازدواج فامیلی دیدم که موفق بودن

تصویر پروانه

موافقم خانم دکتر منم وقتی جریان آقا ایمان رو خوندم خخخیلی ناراحت شدم، منم میخواسنم بهشون بگم اگه هنوز ازدواج نکرده برن باهاش صحبت کنن، حیف این همه عشق ومحبت که هدربره!! آدم نباید شانس خوشبختی رو ازخودش بگیره

تصویر خانم آسمان

به نظرم خیلی زود ناامید شدی البته پسرها اخلاقاشون با هم خیلی فرق داره ولی من اشک اون بیچاره رو دراوردم ولی رابطه اون چیزی شد که خودم دلم میخواست چون اگه من مقاومت نمیکردم انقدر براش جذاب نمیشدم که بخواد ببینه من کی هستم فرض کن پسری که خوشگل ترین و قد بلند ترین و بهترین پسر دانشگاه بود عاشق من  شد و بهم پیشنهاد دوستی داد منم قبول نکرد بهم گفت شمارت رو بده گفتم نمیدم شماره من بدرد تو نمیخوره یعنی اشکش رو در اوردم ولی اون ول کن نبود با غرور جوری که من زده نشم بازم میومد خلاصه که اخر سر عاشق شد جوری که من باهاش قهر میکردم زیر چشمی میدیدمش میدیدم چشماش پر اشک هست خوب این پیگیریهاش باعث شد منم بهش علاقه مند بشم همش میگفت تو تکلیف منو مشخص نمیکنی ولی خوب وسطش یه سری مشکلات پیش اومد من ناامید شدم. ولی هر چی وسط این ماجراها میخواستم خودم رو راضی به ازدواج با کسی دیگه بکنم نمیشد که نمیشد.
خوب اگه پیگیریهای اون که پسر هست نبود من هیچوقت بهش انقدر علاقه پیدا نمیکردم. منم مجبور بودم یه جاهایی سختگیری کنم چون اگه میخواستم با بار اول دوم دوست بشم رابطمون به یک ماه هم نمیکشید.

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

خب هم فامیل بود سنشم کم بود ترسیدم بی جنبه بازی دربیاره همه جارو پر کنه داداششم که کله شق اگه میگفت به بقیه یه بحث حسابی میشد تو فامیل منم نگفتم. البته رابطه رو شروع کردم چون یه مدت خیلی بهم فشار اومد نمیتونستم تحمل کنم خیلی داغون بودم گفتم از اینکه اینجوری ازبین برم بذار هرچی میشه بشه بهش اس دادم اما حرفی از دوس داشتن نمیزدم در حد احوال پرسی یا اس فلسفی که بعد یکی دوماه یه بار که اس میدادم بعد نیم ساعت گفت فلانی خیلی بیکاری( نیم ساعت در حد6-7 تا اس از طرف من بیشتر نبود) این حرفش دنیا رو رو سرم خراب کرد گفتم خدا من 2 سال شب و روزم این بوده حالا همچین حرفی میزنه ؟؟!!!! با این حرفش تصمیم گرفتم اصلا بهش چیزی از دوس داشتن نگم چون خیلی بهم برخورد کلا از ذهنم پاکش کردم که البته دوسالی طول کشید پاک شه
البته الان راضیم از اینکه نگفتم چون ترجیح میدم فامیل نباشه دل و دماغ فک و فامیل رو ندارم ضمن اینکه دختره گاهی با تندی با دیگران حرف میزنه که خوشم نمیاد 

تصویر خانم آسمان

خوب چرا بهش نگفتی فامیل بود چی بود؟
 ادم گاهی اوقات میاد اینجا هوایی میشه منم با خودم قرار گذاشته بودم که دیگه بهش فکر نکنم ولی همین چند وقت پیشها خانم پروانه و اقای احسان تشویقم کردن که دوباره برو جلو ببین عکس العملش چیه خلاصه که نتیجه مثبت بود حالا شما هم مشکلت رو بیشتر توضیح بده شاید قابل حل باشه و بتونیم با بچه ها کمک کنیم.

تصویر پروانه

سلام برادر، من اصلا نمیفهمم چرا اینجوری فکرمیکنید؟!!! به نظرمن هرچه زوددددتر و تا فرصت ها ازدست نرفته برید جلو و از این خانم خواستگاری کنید دوستانتون درست میگن، اگه حرف دلتون رو نزنید و فرصت رو ازدست بدید همیشه حسرت میخورین که چرا اقدامی نکردین، تازه اصلا شاید تواین مدتی که شما دارید وقت کشی میکنید، اون دختر بایه خواستگاردیگه ش ازدواج کنه و شما ایشون رو برای همیشه از دست بدید، اونوقت تحملش براتون خیلی سخت میشه ها، ازماگفتن بود!!!
کی گفته اول زندگی باید 150 میلیون پول داشت برادر من؟!! چطوری حساب کردی به این نتیجه رسیدی؟ مگه همه از اول زندگی خونه و ماشین دارن؟!! خب میشه یه خونه رهن کرد و بدون ماشین گذروند تا شرایط بهترمیشه ،آسمون که به زمین نمیاد! درصورت توافق ایشون، مراسم عروسی روهم میشه ساده وکم خرج برگزار کرد تازه اصلا به نظرمن کسایی که مثل شما شرایط مناسب ازدواج ندارن میتونن یه مدت یکی دوساله عقد بمونن تا شرایط کاری و مالی شون مناسب بشه بعد عروسی کنن، خانواده هم بالاخره تایه حدی ساپورت میکنن دیگه، به نظرم غصه این چیزها رو نخورید و اصلا بهش فکرنکنید، فعلا باتوکل به خدا اقدام به خواستگاری ازایشون بکنید، مطمئن باشید اگه قسمت باشه همه چی درست میشه
براتون آرزوی موفقیت وخوشبختی میکنم

تصویر احسان ا

وقت کشی???!!!
حالا ی دختره دیگه

دخترا اگه خواستگاری بهتری داشته باشن، طرف اول را میپیچونن بره

تصویر سروناز20

سلام وبه این فاجه ای که شما گفتید نمیتونه باشه بیشتر تحقیق کنید ...

تصویر مهمان
نویسنده مهمان در

سلام .
پسر خوب شما خودتون دارین یه جورایی زجر میکشین به قول خودتون ،تمام سختی های ازدواجم جمع کردین تو مختون
من که میگم خوبه که مختون نترکیده تا حالا
پسر جان طبق گفته های خودتون اصلا معلوم نیست که دختره حتی به شما علاقه داشه باشه یا شمارو قبول کنه ،اول در جریان قرار بگیرید از طریق یه واسطه و
 با خانواده در جریان بذارید و با پشتیبانی اونا برید خواستگاری یا چه میدونم در جریان بذارید و قول و قرار بذارید،قرار نیست شما همین  اول زندگی  متحمل این هزینه های گذاف شوید و ازدواج کنید.

 

تصویر خانم آسمان

به نظرم کارتون اشتباه هست من اگه جای شما بودم اول همه ابراز علاقه میکردم شاید اصلا دختره از من خوشش نمیومد کلا تکلیفم رو مشخص میکردم اگر هم دختره عاشقتون میشد که همه جوره باهاتون راه میومد به نظرم یه جوری باید تا دیر نشده بهش بگی که عاشقشی وگرنه بری سربازی بیای ببینی بچه داره خیلی حالت گرفته میشه اونوقت هم هیچی نمیتونی بگی چون به دختره که چیزی نگفته بودی و قول و قراری نداشتین که اون بخواد به خاطرت صبر کنه.
بعدم شما نشستین با هم کلاسیهاتون حساب و کتاب خونه خریدن و سقف تمام مخارج عروسی رو کردین اینطوری باشه که هیچ کس نمیتونه ازدواج کنه حالا شاید اون خانوم راضی شد بیاد تو خونه اجاره ای یا یه مدت ماشین نداشته باشه البته مشروط براینکه دختر خانوم خونه باباش هم شرایطش همین بوده باشه ولی اگه از این دخترهای سختی نکشیده هست نه نمیتونه تحمل کنه.
ولی کلا این حس رو تو خودت نگه ندار برو به دختره بگو شاید الان دختره تو این چند سال داره تو دلش بهت بد و بیراه میگه که چرا نمیای به من ابراز علاقه کنی.

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

برو بگو بعد پشیمون میشی . اگه شرایط جور نشد و نتونستی تا اون موقع که میگه فراهم کنی بحثش جداس ولی الان بهش بگو

تصویر mohsen73
نویسنده mohsen73 در

شومااااا کوجا زندگی موکونی که 150 میخوایی برا شروع ؟ :))))
خونه و ماشینش که درسته ولی خرج عروسی و تالار 50 فکر نکنم پسرم

تصویر تقی زاده

با سلام

از اعتماد شما به گروه مشاوران‌"رهروان ولایت"‌متشکریم.

این که شما عاشق شدی و رابطه برقرار نکردی کار بسیار پسندیده و درستی انجام دادید، چون ممکن بود وابسته بشوید و بعد متوجه شوید که مناسب همدیگر نیستید و در آن موقع فراموش کردن خیلی مشکل تر می شد.

شما اگر مطمئن هستید که دختر خانم ملاک های اصلی شما را برای ازدواج دارا هستند بهتر است با خانواده  خود در میان بگذارید و برای خواستگاری اقدام کنید.

شما می توانید بعد از قطعی شدن نظر دختر خانم و خانواده دختر، صیغه محرمیت را بخوانید و بعد از خدمت سربازی و انتخاب شغل مناسب مراسم ازدواج بگیرید.

حتما می گویی مشکلات مالی را چه کنم، در این مورد خداوند متعال جواب شما را داده اند:

سوره مبارکه نور آیه ۳۲

وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم ۚ إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ.

مردان و زنان بی‌همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز می‌سازد؛ خداوند گشایش‌دهنده و آگاه است!

شما با توکل بر خداوند متعال و ائمه معصومین (علیهم السلام) برای امر ازدواج اقدام کنید و مطمئن باشید که خداوند متعال به وعده خود عمل می کند. اگر یک فرد ثروتمند به شما می گفت شما برای ازدواج اقدام کن هزینه های آن با من. شما چه می کردید؟

موفق باشید