عذاب از این تنهایی/ متنفرم از محیط خونمون

11:11 - 1393/08/11

سلام سپاس از این وب خوب من بار اول هست ک دیدم من و خواستم صحبت کنم از خودم خودی ک سالهاست گم کرده ام من۲۲سال سن دارم پدرم در بچگی فوت کرد و برای من شد حسرت و حالا برام شده بغض تو گلو با خانوادم مشکلات زیادی دارم با مامانم اصلا رابطه خوشایندی ندارم دوس ندارم ب ازدواج فک کنم چون هنوز اامادگی پذیرششو ندارم ولی بخاطر خانوادم شاید مجبور شم ولی اصلا دلم نمیخاد چون برای خودم ارزوهای زیادی دارم دانشجو ترم اخر حقوقم ولی شیفته تئاترم و دوس دارم ارشد بخونم این رشته رو ولی حمایتی از خانوادم نیس تنهام فقط دنبال ارامش فکریم خدایاااااا خستم ازین که اینقد با مادرم اختلاف دارم و رابطه خوبی ندارم باهاش ناراحتم حسرت ی لبخند ی مهربونی بدلم مونده از محیط خونمون متنفرم دوس دارم همیشه ازشون دور باشم تنها بمونم و سخته این تنهایی سخته دارم عذاب میکشم عذاب فقط ی ثانیه ارامش ایا حق من نیس

http://btid.org/node/44803

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 2 =
*****
تصویر افرا
نویسنده افرا در

امان از تنهایی شنیده بودیم
عذاب از تنهایی نه
چه عنوان مسخره ای

تصویر ناجی
نویسنده ناجی در

سلام اولین کسی که داره شما رو عذاب میده خودتون هستید سعی کنید به جای تنفر همراه خانواده باشید مگه مادرتون چیکار میکنه که رابطتون باهاش خرابه مطمئنا او صلاح شما رو میخواد و  به جای اینکه قصه بخورید شرایط و امادگی ازدواج رو زود کسب کنید و ازدواج کنید  اونموقه مشکلات فعلی حل میشه

تصویر یکی از آدمای روی زمین

بسم الله الرحمن الرحیم

خواهر یا برادر محترم! سلام!

امام حسین (علیه السلام) فرموده اند: «قوی ترین فرد در ایجاد ارتباط، کسی است که با کسی که از او بریده، ارتباط برقرار کند.» این برای اینکه اگه مادرت ازت بریده، شما تو رابطه ات با ایشون تجدید نظر کنی تا قدرت خودت رو نشون بدی.

امام حسین (علیه السلام) فرموده اند: «کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.» شکستن دل پدر و مادر، گناهه ... مواظب باش گرفتار نشی.

خدائیش برای بوسیدن پای مادرت و 0-0 کردن رابطه ات با ایشون حدیثی پیدا نکردم. حرفم رو زدم به هر حال ... یه موقع که فاز معنوی مثبت داری (بعد نماز، بعد هیئت، بعد از گریه مراسم عزاداری امام حسین (علیه السلام) یا ...) و مادرتون هم حالش خوبه، برو سرت رو بذار زیر قدمش، پاش رو ببوس و باهاش صحبت کن. رابطه با مادرا رو راحت می شه از سر گرفت. با خودت و خدا و مادرت عهد کن که همیشه هواش رو داشته باشی. عجیب نعمتائی هستن پدر و مادر ... حتی بدتریناشون ... من که این چند سال هر چی داشتم از دعای خیر این دو نعمت بوده. تا مادرتون هست که ان شاء الله 120 سال سلامت باشه، عین پروانه دورش بگرد. بعداً خدائی نکرده آرزو به دل یه دعای خیرش می مونیا ...

این روزا منم براتون دعا می کنم.

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

سلام

درستو خوب بخون بری یه شهر دیگه . هم روی پای خودت وایستادی هم محیط جدیدو تجربه میکنی هم از خونه و درگیری ذهنی دوری و هم دیدت نسبت به خونوادت عوض میشه..البته فعلا برات ملموس نیست اونایی که گفتم فقط الان دور بودن از خونواده میتونه بهت انگیزه بده یه سال تلاش میخاد فقط

موفق باشی

تصویر donya123
نویسنده donya123 در

cryingدرک میکنم خیلی سخته

تصویر keihan1368
نویسنده keihan1368 در

سلام

به نظرت چرا مادرت اینجوری هست یاهاش یا شما باهاش اینجوری هستی؟

برادر خواهر داری ؟با اینا چطوره؟

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت خواهر گرامی 

خواهرم باور کن همه جا همینه . والا این دنیا واسه محمد و آل محمدش خوب نبوده که حالا واسه شما بد باشه . ببینید وظیفه ای که به گردنتون هست چیه ؟ تا کی میخواید به این فضای غم فکری و ذهنی که برای خودتون ساختین ادامه بدید ؟ اخه هیشکی به جز خودتون نمیتونه بهتون کمک کنه . مادرتون حالا هر چه که هست مادرتونه و خوب و بدش اصلا فرقی نداره مهم اون احترامی هست که شما باید بهش بذارید . و مامانتون که نباید روابط رو درست کنه یعنی قطعا سنی ازشون گذشته و مثل شما نمیتونه بهبود دهنده روابطتون باشه . شعار نمیدما آبجی خیلیا با نسل گذشته ارتباط فکری و احساسی ندارن و خیلی از پدر و مادرا هم هستن که بخاطر مشکلاتی که داشتن اون اعصاب رو ندارن که بخوان با بچه هاشون صحبت کنن و یا بحثی کنند و محبت کنن . 

خودت مشوق خودت باش برو تئاتر بخون ولی قبلش با یه نفر که اهل فن هست صحبت کن که اشتباه نکرده باشی و بخاطر شرایطت این رشته رو نخواسته باشی 

ازدواج میتونه مشکلتو حل کنه پس بهتره که خودتو براش آماده کنی امادگی ذهنی و فکری و مهارتی اینجوری راحتتر میتونی اماده بشی خواهرم . بعضی موقعا یه اتفاق میتونه زندگی آدمو به کلی تغییر بده و درست کنه . پس حالا که موقعیتش داره ایجاد میشه ازش فرار نکن 

تنفرت رو هم بریز دور تا روح و روانت آرومتر بشه . تحمل کن وضعیت خونه و خونوادتو . و به این فکر کن که اگه پدر و مادرت دست بزن داشتن چی میشد ؟ اگه اهل مال حروم بودن چی میشد ؟ اگه خیلی اتفاقاتی که حتی نمیتونم به زبان بیارم چیکار میکردی ؟ میبینی از این بدتر هم میتونست باشه ؟ خودتو عذاب نده ..................... این دنیا و مشکلات و بلاهاش همه و همه برای امتحانه . ........ سعی کن تو این امتحان که برای تو احترام به پدر و مادرت و خیلی کارهای دیگه است سربلند بیرون بیای خواهر خوبم 

خوشبخت بشید 

یاحق

تصویر هانا
نویسنده هانا در

چرا انقد دنباله حمایته خونواده اید شاید الان لازمه شما از خونواده حمایت کنید دختره خونه هستید باید دلسئزه مادرتون باشید هر اخلاقی که دارن مادرتون هستن باهاش مدارا کنید بهش محبت کنید ایشون خیلی بیشتر از شما سختی کشیده یکم درکش کنید انقد نگرانه آرزوهای خودتون نباشید مادرتونم خیلی آرزوها داشته یکم بقیه رو در نظر بگیرید هر کسیو رفتاره خودش تنها میکنه شما روابطتو با مادرت خوب کن صبور و مهربون باش مطمئن باش مشکلاتتم حل میشه همش شما الان تو سنی هستید که باید مواظبه مادرتون باشید از هر نظر روحی و جسمی به فکرش هستید ؟شده ببریدش دکتر یا درمورده سلامتیش نگران باشید یا فک کنید احتیاج داره که ببریدش بیرون تا روحیه اش عوض بشه؟ اگر زیاد بهتون گیر میده چون دوس داره بیشتر باهاش باشید احساسه تنهایی میکنه گاهی مادرتو ببر بیرون براش غذا درست کن یه روز کامل نذار تو خونه کار کنه اگر زیاد عصبی میشه یا بهش برمیخوره چون فک میکنه دوسش نداری هر وقت دیدی اینجوریه و حوصله نداره براش یه فیلم بذار یا یه مسافرت کوچولوی خارح از شهر ببرش ...انتظار نداشته باش فقط به آرزوهای خودت فک کنی و بقیه هم فقط تشویقت کننو حامی باشن برات تا به فکره زندگیه اطرافیانت نباشی تو زندگیه خودتم نمیتونی موفق بشی شما یه روز میخوای ازدواج کنی با مادرشوهر باید کنار بیای به همسرت آرامشو زندگی بدی بچه هاتو تربیت کنی شغلی که میخوایو داشته باشی پس فقط تمرکزتو رو یه چی نذار 

تصویر هانا
نویسنده هانا در

مرسی مهسا جون heart

تصویر صادق8
نویسنده صادق8 در

شماباکی دارین حرف میزنین با ما یا با خدا

تصویر امین-مشاور ازدواج

سلام

رابطه شما با خانواده ات مسئله ای نیست که حل نشود. فقط باید ریشه مشکل را پیدا کنید و بعد از برطرف کردن آن، خود و خانواده را به آرامش برسانید. لذا در این باره میتوانید مشکلتان را با جزئیات بیشتری مطرح کنید تا مورد بررسی قرار بگیرد.

در مورد ازدواج هم به نظر من منافاتی با برنامه هایی که برای آینده خود دارید ندارد. حتی ممکن است با توجه به شرایطی که دارید، ازدواج در رسیدن به اهدافتان کمکتان کند چون در آن صورت هم کسی را دارید که نیازهای عاطفی شما را برآورده کند و هم اینکه پشتبان مالی شما و مشوقتان در رسیدن به اهدافتان باشد. البته باید در انتخاب خود دقت کنید و در حین مراحل آشنایی حتما به انچه برای آینده خود ترسیم کرده اید فکر کنید و در مورد آن صحبت کنید. مثلا اگر به ادامه تحصیل در رشته تئاتر علاقه دارید این مسئله را با خواستگار خود در میان بگذارید و نظر او را بخواهید.

پیروز و سربلند