عموم اصرار داره عروسش بشم

16:43 - 1397/01/15

سلام استاد به کمکتون نیاز دارم دانشجو هستم ، 18سالمه ، ترم 4 حسابداری یه پسرعمو دارم دوساله خواستگارمه ، 16ساله بودم که به طور رسمی اقدام کردن من گفتم نه و رد کردم خانواده هم موافقت کردن چون سنم کم بود و علاقه ای به ایشون نداشتم و میگفتم حتما موقعیت های بهتری پیش میاد در طی دو سال رفت و آمدی نداشتیم به جز پدر مادر من با عمو و زن عمو در مراسم ختم اقوام  که عموم همیشه به پدرم گوشزد میکرد که مریم هنوزم قصد ازدواج نداره ؟ پسر ما فقط میگه مریم منم تا به این سن با کسی در ارتباط نبودم تا 5ماه قبل که در دانشگاه با یه نفر آشنا شدم و ایشونم قصدش جدی بود اما چون سربازی نرفته بود و درس خونده بود و غریبه بود تردد میکردم میگفتم فعلا زوده برای خواستگاری ولی دوسش دارم از صمیم قلبم تا چندروز پیش که بعد دوسال عیددیدنی شام رفتیم خونه عموم و پس فردا به طور رسمی اومدن از پدر مادرم اجازه بگیرن ما در ارتباط باشیم استاد من علاقه ای به پسرعموم ندارم اما خیلی پسره خوبیه پدر و مادرم میگن فامیل و آشنا و از همه مهم تر سالمه و دیگ کی میخواد بیاد خواستگاری به اندازه این خوب باشه ؟ منم سکوت میکنم و دیگ نمیتونم بعد دو سال مخالفتی کنم و پدر و مادرم از جریان اون کسی که باهاشم خبری ندارن به اون گفتم این قضایارو گفتم اگه بگم بیا خواستگاریم میتونی بیای گفت آره با پدرم صحبت میکنم راضیشون میکنم استاد من نمیدونم چیکار کنم ، خیلی تنهام هیچ کس نمیتونه راهنماییم کنه عذاب میکشم خواهش میکنم کمکم کنید وقت بذارید

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
سوالات خود را هم از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنین نظراتشان جهت نمایش، دیگر منتظر تایید مدیرانجمن نیز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/131955

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 6 =
*****
تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض تشکر از سوالی که در انجمن رهروان ولایت مطرح نموده‌اید.
به طور طبیعی اگر شما شناخت کافی از شخصی پیدا کرده باشید ولی در نهایت به دل‌تان ننشسته باشد، ازدواج با او به صلاحتان نمی‌باشد؛ در مورد پسر عموی شما ظاهرا قضیه به همین نحو است و تکلیف شما در رابطه با او این است که به صورت صریح و البته با رعایت ادب در اسرع وقت این مطلب را ا طریق خانواده به گوش آنها برسانید تا بی جهت دلخوشی کاذب ایجاد نشود و آنها نیز تکلیف خود را بدانند.

اما در مورد خواستگار دومی که با هم آشنا شده‌اید باید بگویم که برای به وقوع پیوستن یک وصلت تنها علاقه دختر و پسر تعیین کننده نیست بلکه شرایط دیگری همچون رضایت خانواده‌ها و فراهم بودن شرایط ازدواج اهمیت بسزایی دارد بنابراین برای تعیین تکلیف باید مسیر زیر را بپیمایید:

1.از هم اکنون برای اینکه وابستگی‌های عاطفی ایجاد نشود، اینگونه ارتباط را به طور کامل قطع کنید چرا که در صورت انجام نشدن این وصلت، رنج جدایی بسیار جانکاه است.
2.اگر قرار است اقدامی صورت گیرد، باید به صورت رسمی و از طریق خانواده‌ها باشد و هر گونه صحبتی هست باید  در فضای خانواده‌ها انجام گیرد.
3.در ادامه برای تسهیل امر و اینکه متوجه شوید اگر ایشان الان کاری ندارند ولی جوان پرتلاشی هستند یا نه، بهترین گزینه این است که مسیر آشنایی را از طریق یک مشاور امین و کارآزموده دنبال نمایید.

با تشکر از صبر و حوصله شما