مرا دریاب زینب!

08:44 - 1399/11/13

مرا دریاب، زینب ، با وفا دریاب!

که بی تابم ز شوقِ روی تو، دریاب

بی تابم و سرشار از شرابِ جامِ تو، دریاب

دلتنگم، ز سوز سینه ات ، دریاب

دلتنگم، ز اشک دیده ات ، دریاب

مرا دریاب، زینب ، با وفا دریاب!

 

به حق کودکانِ تشنه مولا، مرا دریاب!

به آن شش ماهه سرباز اخایت، آن علی اصغر

به آن قاسم، به عباسِ دلاور مردِ نام آور

به حق شیرمردانِ رشیدت، آن جوانانِ بنی هاشم که شد پرپر

به عبدالله و عون و جعفر، آن رعنا علی اکبر

به آن مسلم، به آن هانی، حبیب بن مظاهر، مردِ جنگاور

به حقِ توبه آزاده مردِ کربلا، حرِ امید آور

به حقِ سوز و آه و ناله زهرا، سُکَینه دختِ پیغمبر

به حق ام کلثوم و رُقَیه، تازیانه بر سر خواهر

به آن اُم البنین ، اُم شهید پرور

مرا دریاب، زینب ، با وفا دریاب!

 

ضمیرم گرچه تاریک است!

زبانم گرچه قاصر از عطایت هست!

به دوشم گرچه بار معصیت سنگین تر از این است!

وجودم گرچه غرق، در مادیات پست دنیا است!

و لیکن خوب می دانم

که آن " یا لَیتَنی کُنتُ معک " گفتن

که آن فوز عظیمِ درگهت جستن

نه غیر از بارگاهت جایگاهی هست!

نه غیر از این "ندانم" راهیابی هست!

 

"نمی دانم" چون سقراط. 2 اردیبهشت 1381 . ساعت 10 شب

http://btid.org/node/158150

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 5 =
*****
تصویر منتظر غریب

سلام خواهر نازنینم.heart

عید میلاد با سعادت حضرت زهرا سلام الله علیها بر شما مبارک.

چقدر خوب و زیبا نوشتین. قلمتون خیلی قشنگه.

ان شالله موفق باشین و پیروز.

 

تصویر "نمی دانم" چون سقراط
نویسنده "نمی دانم" چون سقراط در

این شعر رو اونروز که گذاشتم به یاد شما و پیامهاتون گذاشتم.

حال و هوای شما شبیه 25 سالگی منه. چه دوران خوبی بود. یادش بخیر

تصویر منتظر غریب

سلامت باشین نارنین خواهرم . شما عزیز دلی. خیلی ممنونم از محبتتون خواهر گلمheart

تصویر "نمی دانم" چون سقراط
نویسنده "نمی دانم" چون سقراط در

دلم یه جوریه، ولی پر از صبوریه

چقدر شهید دارن، میارن از تو سوریه

منم باید برم، آره برم، سرم بره

نذارم هیچ حرومی، طرف حرم بره

یه روزیم بیاد نفسِ آخرم بره

حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام

حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام

 

یه دست گل دارم، برای این حرم میدم

گلم که چیزی نیست، برا حرم سرم میدم

برای قربونی، اسماعیلو میدم با عشق

خودم با بچه هام؛ فدای بانوی دمشق

منم یه مادرم، پسرمو دوسش دارم

ولی جوونمو به دست بی بی میسپارم

بی بی قبول کنه، بشه مدافع حرم

حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام

حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام

 

اونا که از جنون، یه کلمه نفهمیدن

شبیه شامیا به گریه هام میخندیدن

کنایه میزنن، دلمو میسوزنن و

میخوان با حرفاشون خالی کنن دل منو

قسم به اون بدن که چیدنش روی حصیر

منم شبیه اون عقیله ای که شد اسیر

به غیر زیبایی نمی بینم تو این مسیر

حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام

حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام