10:22 - 1393/02/14
کارشناس پاسخگو: مصطفوی
با سلام
من 25 سالمه، ما مشکلی تو خانواده داریم، مشکل ما اینه که پدرم دنبال هوسرانیه و تو خونه با مادرم زیاد دعوا میکنه و به جای وقت گذاشتن به مادرم اکثرا بیرونه خونه است،مادرم دچار افسردگی شده به طوری که سر هر چیز کوچکی اشک از چشماش سرازیر میشه، چندباری شده که مادرمو کتک زده یه بار که تو اتاق بودم دعواشون شد و صدای زدنشو شنیدم دویدم طرف پدرم یقشو گرفتم زدمش به دیوار بعد دادو بیداد برگشتم تو اتاق، از کارم پشیمون شدم و امیدوارم خدا منو ببخشه، پدرم در کل آدم خوبیه ولی گرفتار این وسوسه ها شده، الان نمیدونم چیکار کنم که پدرم به خودش بیاد؟، حال مادرم خوب بشه؟ مادرمو پیش چندتا روانپزشک برده ولی بعد اینکه قرصاش تموم میشه وضعیتش همون آشه و همون کاسه، وظیفه من تو این شرایط چیه و چه کاری به صلاحه؟
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/28992
سلام
شما که در جریان امور زناشویی پدر و مادرت نیستی
شاید یه نارضایتی سبب این خانه گریزی شده
یا اینکه پدر شما از جوانی تنوع طلب بوده، شاید رفتارهای آزاردهنده مادر شما باعث این عکس العمل در پدر شما شده
اول باید علت خیانت کردن پدر شما مشخص بشه
تا مشخص نشه هر کاری بکنی بی فایده است
اصولا زن و شوهر باید خودشون مشکلشون رو حل کنن تو اینجور موارد، البته فرزندان میتونن اونا رو به بهبود روابط سوق بدن، اما مستقیم نمیتونن وارد کار بشن
آخه فرزند که نمیتونه زندگی جنسی پدر و مادر خودشو کند و کاو کنه، شرم و حیا نمیذاره
بهتره طرفین دعوا رو به مدارا و راه چاره جویی دعوت کنی
چون عاقبت این رفتارهای خطرناک پدر شما چیزی جز خط باطل بر آینده شما نخواهد گذاشت و همیشه عواقب اون گریبان گیر شما خواهد شد
اینکه میگی پدر شما آدم خوبیه نکته مثبتیه و مشخصه که منظورت اینه که بابات هنوز پایبند خط قرمزهایی هست و دیر نشده هنوز
موفق باشی
طلاق مادرتو بگیر و خودت برو پیش مادرت
این بابای تو لیاقت نداره کسی باهاش باشه
اول دو بار با مادرت (بدون پدرت) بريد يک مکان تفريحي . که پدرتون بفهمه شما از دستش ناراحتين.........
بعدا دو بار با پدرت (بدون مادر) برين بيرون ولي اين بار با يکي از دوستان (يا اقوام) هم سن خودت..... اونجا بيشتر سعي کن با دوستت حرف بزني و پدرت رو تحويل نگيري تا بهش خوش نگذره .... اينجوري پدرت مي فهمه که هيچ کسي جز مادرت به فکرش نيست......
بعدا يه بار همه باهم (پدر و مادر) برين بيرون .... اونجا يک کارهايي بکن که به هردوشون خوش بگذره.....
اينجوري ياد ميگيرن که در غم و شادي بايد کنار هم باشن
سلام دوست عزیز،
در هر شرایطی باید تا اونجایی که میتونید صبر داشته باشید و سعی کنید وارد دعوا،بد و بیراه ،و یا خدای ناکرده برخورد فیزیکی نشید،
پدر و یا مادر هرچقدر هم بد و یا مشکلدار باشند،حق بی حرمتی بهشون را نداریم،سعی کنین اگر دخالت شما در زمانی که بحث و درگیری لفظی و یا .... پیش میاد کمکی میتونه بکنه،وارد بحث بشید،سعی کنید محیط خونه را تغییر بدید،در کنار اینکه مادرتون را پیش روانپزشک بردید،برای پدر چیکار کردید،از یکی از بزرگان فامیل که میتونه روی پدر تاثیر بگذاره کمک بگیرید،جلسه ی خانوادگی تشکیل بدید و سعی کنید مشکل را حل کنید،
سلام
برای پدر کاری نکردم چون پدرم نمیدونه که من میدونم و سر صحبت تو این مسائل بینمون باز نشده، نمیتونم بهش بگم میدونم چون با یه عالمه سوتی ای که داده به مادرم میگه من کاری نکردم و نمیکنم، از ترس آبرو با کسی هم نمیتونیم درمیون بذاریم
درسته که نباید مشکلات خانواده به بیرون از خانواده درز کنه اما یموقع هایی باید از یکی که بیشتر تجربه داره.مثل دوست صمیمی پدرتون یا ..... کمک بگیرید.الان از آبرو ترس دارید اگر خدای نکرده مشکل بزرگتر شد و بقول خودتون "هوسرانی" علنی شده اونموقع ابرو جدی جدی میره