سلام
من دختری ۱۸ ساله هستم. آدم مذهبی هستم و تاحالا با پسری بیرون سر قرار نرفتم.. یکی از دختر عمه هام که کوچیک تر از منه با یه پسری دوسته و باهم بیرون هم میرن و هیچ کدوم از اعضای خانواده حتی مادر و خواهرش در جریان این دوست پسرش نیستن.. این دختر عمم به من اعتماد کرد و به من راجب دوستیش گفت و منم رازشو پیش خودم نگه داشتم و به کسی نگفتم... تا اینکه امروز قرار بود بره پیش پسره که منم باهاش رفته بودم یه گوشه نشسته بودم و دختر عمم و دوست پسرش با فاصله از من داشتن حرف میزدن و همین موقع یکی از همسایه ها که ما و خانواده هامونو میشناخت اومد و دختر عمم و پسره رو باهم دید و اومد به من گفت که مادرش خبر داره که با این پسره حرف میزنه.... و چون ما تو روستای پدربزرگم هستیم فعلا و خبرا زود دست به دست میشه الان من استرس گرفتم که اگر بفهمن خانوادمون چه اتفاقی برای من میوفته ... نظر شما چیه؟ همچی سر من خراب میشه؟ فکر میکنم اگر بفهمن خانواده ها میگن که تو که بزرگتری و خبر داشتی چرا به ما چیزی نگفتی که جلوشو بگیریم...
خیلی میترسم و استرس دارم از طرفی دختر عمم به من اعتماد کرده نمیتونم برم به مامانش بگم..
چیکار کنم به نظرتون؟
---------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
به نام خداوندی که دوست بندگانش است
سلام عرض میکنم خدمت شما دختر گلم، خوشحالم که میتونم باهاتون صحبت کنم
عزیزم میدونم رازداری برای شما خیلی مهمه و اصولا ما به خاطر همین در این سن ممکنه از طرف دوستان قضاوت بشیم
پس باید چکار کنیم؟
جای تحسین داره که شما نگران دخترعمه‌تون هستید و سعی می‌کنید رازدار خوبی براشون باشید فقط به چند نکته توجه کنید:
در چنین شرایطی اولویت‌بندی کن، ببین چه کاری مهمتر هست و در درجه اهمیت قرار دارد
بعد دقت کن آیا کار دخترعمه شما ممکنه عواقبی داشته باشه یا خیر
اگر احساس می‌کنید که ادامه رابطه مشکل ایجاد میکنه پس سعی کن تصمیم درستی بگیر
توصیه بنده این است که ابتدا با خودش صحبت کن و عواقب کار را براش توضیح بده و از نمونه‌هایی که در این زمینه همین رفتار را داشتند مثال بزن
اگر قبول نکرد از عواقبی که بعد از مطلع شدن خانواده براشون پیش میاد حرف بزن و بگو که این قضیه را دیگران متوجه شدند و خیلی زود امکان رسیدن به گوش خانواده وجود دارد، به این صورت انگشت اتهام را از روی خودتون برداشتید.
براش توضیح بدید که اگر این کار ادامه پیدا کنه ممکن است تمام شانس‌های ازدواج را از دست بده و در آینده به مشکل بربخوره.
اگر لازم بود با یک مشاور صحبت کنید و برای راهنمایی دختر عمه‌تون از ایشون کمک بگیرید، گاهی راهنمایی بزرگترها میتونه بهتر اثر داشته باشه
و در نهایت در نظر بگیرید که حفظ آبروی خانواده خیلی مهم است، اگر با این کارها چیزی حل نشد، میتونید این مشکل را بدون اینکه کسی متوجه بشه فقط با عمه‌تون مطرح کنید و از ایشون بخواهید که شرایط شما را درک کنند و اینکه شما قصد داشتید رازدار باشید به همین دلیل فقط با ایشون این صحبت را مطرح می‌کنید.
اگر نیاز به کمک داشتید در کنار شما هستیم.
نگران نباشید و به خدا توکل کنید ، این تذکر به موقع بوده و شما را آگاه کرده پس حتما خیری در کار است.
در نوبت پاسخگویی