موضع گیری امام سجاد ع در جریان کربلا

19:02 - 1400/07/03

با عرض سلام و خسته نباشید
من یه سوال دینی داشتم که اگر جوابش قانع کننده باشه بسیار سپاسگزارم بنده با همکاری بحث دینی می کردم
گفتن که امام سجاد رو من به امامیت قبول نمیکنم چون در واقع در واقع کربلا هیچ نقشی نداشت و بنده بهشون گفتم که امام سجاد به خاطر بیماری نتوانسته اند گفت اصلا بیمار بود چرا وقتی به خیمه ها وحضرت زینب هجوم اوردند هیچ کاری نکردند
چرا بعد از واقعه قیامی ایجاد نکرده اند
و با قیام مختار مخالف بوده اند؟؟
بنده به نظرتون چه جواب قانع تری بدم
------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/184235

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 2 =
*****
تصویر شفیعی محمدهاشم

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوست گرامی!

برای جواب به چند نکته توجه کنید
یک. وظیفه پیامبر و امام (علیه السلام) اقامه دین است.[1] گاهی برای اقامه دین باید جنگید، گاهی باید صلح کرد گاهی باید با قلم علم حرکت کرد و ... به همین خاطر ائمه علیهم السلام در هر زمانی از راهی برای این امر استفاده و در آن حرکت کرده اند.

دو. امام سجاد علیه السلام نیز علاوه بر اینکه از طرف خدا امام به حق معرفی شده اند همینطور وظیفه دارد. و چون قرار است که امامت باقی بماند و در ادامه در زمان امام سجاد دنیا خالی از حجت نباشد، جان او را حفظ کرد و تنها راه حفظ جان امام در کربلا بیماری بود. و الا در چند مورد امام سجاد علیه السلام به حضرت زینب فرمود که عصا و شمشیری به من بده تا به یاری پدرم بروم. در بعضی موارد تا چند قدم با کمک حضرت زینب حرکت می کرد و به زمین می افتاد از شدت مریضی، ولی باز به دستور امام حسین علیه السلام او را بر می گرداند.

سوم. چون امام حجت خداست هر کاری انجام می دهد از طرف خداست.[2] پس اگر جنگ می کند اگر سکوت می کند از طرف خداست.

چهارم.  عصر امام سجّاد(علیه السلام) (61 ـ 95 هـ. ق) یکى از دهشتناک ترین و پراختناق ترین دوران هاى تاریخ اسلام به شمار مى آید. شیعه در این برهه، هم از بُعد اعتقادى و هم از بُعد سیاسى در شرایط بسیار سختى به سر مى بردوتشکیلات و انسجام آن فروپاشیده و در آستانه انقراض قرار گرفته بود. امام سجّاد(علیه السلام)با بهره گیرى از اصل «تقیّه»، هستى و دوام شیعه را حفظ کردند و در پوشش آن، جامعه شیعى را رهبرى نمودند. از جمله کارهاى بسیار مهمى که آن حضرت در راستاى حفظورهبرى جامعه شیعى انجام دادند، موضع گیرى هاى بجا و بموقع ایشان در برابر قیام ها و شورش ها و نیز مواضع آن بزرگوار در قبال عملکرد حکّام اموى عصر خویش بود. اگر غیر از این مواضعی که داشتند موضع دیگری می گرفتند نه تنها جان امام بلکه تمام اهل بیت و بلکه تمام شیعیان قتل عام می شدند و دیگر چیزی از اسلام باقی نمی ماند.

نکته آخر اینکه امام علیه السلام از روی کنایه و تلویحا قیام مختار را تائید کرد زیرا اگر مستقیما و با صراحت تائید می کرد، باز جان شیعیان مدینه و خود امام در خطر بود.

پس به عنوان یک امام باید او را پذیرفت، و چون معصوم است مواضعی هم که گرفته است از روی حکمت بوده است؛ بله اینکه ما نمی دانیم حرف دیگری است.
لذا برای قضاوت باید شرائط زمان و مکان و فضای آن زمان را در نظر گرفت و با مطالعه همه شرائط به قضاوت پرداخت.

پی نوشت
[1]. سوره شوری، آیه13.
[2]. سوره انبیا، آیه 45. سوره نجم آیه 3و4.