میخام گذشته‌اش را فراموش کنم...

21:17 - 1394/04/12

سلام.22 سالمه و با پسری که نزدیک به 4 ساله میشناسمش میخام ازدواج کنم.رابطه ما در سالهای اول خیلی معمولی بود بطوریکه من از تمام روابط او با دخترای دیگه مطلع بودم و حتی وقتی با دختری که خیلی عاشقش بود رابطه اش را به دلایل خیلی منطقی بهم زد و بعدها که خیلی دلتنگ یا ناراحت میشد با من دردودل میکرد، تا اینکه رابطه ما به سمتی رفت که عاشق هم شدیم و و به خانواده هامون گفتیم و قراره ازدواج کنیم،اما بعضی اوقات گذشته همسرم بدجور منو اذیت میکنه،چون از کوچیکترین حرفها و کارهای همسرم اطلاع داشتم حتی چت هایی که با اون دختر داشته رو خوندم و خیلی منو اذیت میکنه الان،در این رابطه با ایشونم خیلی حرف زدم و ایشون بارها توضیح دادن و من کاملا قانع شدم که منو خیلی دوست دارن و گذشتشون فقط یه اشتباه بوده که تموم شده،من هرکاری میکنم فراموش کنم نمیتونم،چیکار کنم؟

http://btid.org/node/68565

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****
تصویر setare246
نویسنده setare246 در

می فهمم چی می گی سخته!

باید روح بزرگی داشته باشی که بتونی بعضی چیزها رو فراموش کنی..

تصویر نگار منتظری

ایشون هم کاملا از همه ی گذشته من خبر دارن ولی هیچوق راجبش چیزی بهم نمیگه چون میگه من خودتو میخام نه گذشتت رو اما تو درگیر خودم نیستی درگیر گذشته منی..کاملا بهش حق میدم که رفتار من بچگانه س و اشتباس ،نمیخاستم این سوالم مطرح بشه چون مشکلم حل شد اما از راهنمایی های خیلی خوبتون هم ممنونم .

تصویر amir_mahdi
نویسنده amir_mahdi در

بستگی به طرف مقابل داره اگر واقعا ازشون "شناخت" داری  دوباره میگم شناخت واقعی داری ، و حرفاش رو تایید و به صداقتش اعتماد داری بگذر

ولی اگر فرضیات صداقت و اعتمادت ی کم میلنگه قبول نکن ....

نکته مهم شناخت واقعی به این راحتی به دست نمیاد.

تصویر آقا حمید

خب ناراحتی شما عادیه

منم اگه جای شما بودم و از گذشته های طرف تا این حد خبر داشتم واقعا نمیتونستم به راحتی با خودم کنار بیام

چون یه چیزی هست که زندگی رو تلخ میکنه و اون اینه که همش به طرف شک داری که آیا دوستت داره یا نه، آیا به اون دختر هنوز فکر میکنه یا نه

اصن شاید 2 روز دیگه که حتی ازدواج کنید سر یه بحث و دعوا چون روش توی روی شما از لحاظ حرف زدن درباره اون خانم باز شده، صراحتاً به شما بگه که کاشکی با همون دختر ازدواج کرده بودم تا اینقدر بدبخت نشده بودم

اون زمان دیگه به نظرم هر علاقه ای بین شماست تبدیل به نفرت و نیزه میشه و فرود میاد تو قلبتون

و نکته این مشاوره:
دوستان عزیز هیچوقت با درددل شنیدن دیگران حس ترحم خودتون رو تبدیل به علاقه نکنید، یا بهتره بگم دل خودتون رو گول نزنید که اون رو دوست دارید

به نظر من دختر جماعت باید از هر چیز عاطفی که با پسری که هدفش مشخص نیست از رابطه در میون گذاشته میشه مطلقا خودداری کنه، حالا اسمشو هر چی میخواین بذارید، (درددل و ...)

در واقع اینجور بحثا نیاز داره که احساسات و فکر درگیر بشه، همین که فکرتون درگیر بشه غزل خداحافظی از خودتون رو بخونید، چون روزهای سختی در انتظارتون خواهد بود.

یاد بگیرید به خودتون احتــــــــــــــــــرام بگذارید

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

سلام شما هنوز هیچ تعهدی بهش نداری بنابراین اگر خیلی ازارت میده ردش کن. عذاب الانت از حس بدبینی اینده بهتره.
اینکه برای بدست اوردن شما میگه گذشتم کاملا اشتباه  بوده  غیر منطقیه بهرحال عشق سابقش و اون روابطش بهترین تصمییمی بوده که اون زمان گرفته. اگر شما هم بهش جواب منفی بدی جای دیگه بره خواستگاری رابطه با شما و درددل کردنشو اشتباه میدونه و بابتش ابراز شرمندگی.

تصویر hamed
نویسنده hamed در

سلام
با تشکر از اعتماد شما به سایت رهروان ولایت

یکی از آسیب‌های دوستی‌های قبل از ازدواج، همین بی‌اعتمادی‌های حین ازدواج و بعد از ازدواج است. درست است که اطلاع شما از جزئیات ارتباط ایشان با دخترهای دیگر، شما را آزرده و نگران می‌کند، اما این مزیت را دارد که ظاهرا چیزی مخفی و پنهان از شما وجود ندارد؛ یعنی دغدغه‌ی مبهم ندارید و یک قدم جلو هستید.
آن‌چه که برای جبران و فراموش کردن گذشته و رسیدن به آرامش آینده لازم است، اتصال به منبع آرامش است. شما دو نفر باید به درگاه الهی رو آورید، از گناهان گذشته توبه کنید و با خدای خود عهد ببندید که گرد گناه را از قلب خود بزدایید. شما که ظاهرا فقط با این پسر دوست بوده‌اید فقط کافی است که بابت این دوستی توبه کنید؛ اما آن پسر، علاوه بر توبه از گناه دوستی با نامحرمان، باید تلاش کند که خود را از عشق و دلبستگی به آنان رها کند تا بتواند برای ازدواج با شما آماده شود.
این‌که ایشان قبول دارند که کارهای گذشته‌شان، اشتباه بوده است، شروع خوبی است؛ اما برای جدا شدن از گذشته، باید ازدواجتان را به صورت رسمی و جدی پیگیری کنید و زودتر تکلیف خودتان را روشن کنید تا بیشتر از این مرتکب گناه نشوید؛ زیرا دوستی با نامحرم حتی به قصد ازدواج، جایز نیست و تا زمانی که عقد ازدواج با اجازه‌ی پدر دختر خوانده نشده است، هرگونه ارتباط عاطفی یا بدنی حرام است و عواقب نامطلوب دنیوی و اخروی دارد.
از ایشان قول بگیرید که اشتباهات گذشته را کاملا ترک کنند و حتی دیگر به آن فکر نکنند. خودتان نیز سعی کنید گذشته‌ی آن پسر را فراموش کنید. همچنین شایسته است ارتباط با این پسر را نیز به حالت تعلیق درآورید، تا هم گناه نکنید و هم بتوانید به دور از دلبستگی و احساسات، از روی شناخت واقعی درباره‌ی ازدواج تصمیم بگیرید.
با توکل بر خدا و توسل به اهل‌بیت، دعا کنید که اگر این ازدواج به خیر وصلاح شما است، به نحو مطلوب به سامان برسد و بعد از ازدواج، قلب شما دو نفر مملو از محبت یکدیگر و خالی از هر محبت ناپسندی گردد.

امیدوارم همیشه موفق و شاد باشید.