نزول قرآن و بساطت قرآن

16:20 - 1399/08/22

Gilbert Adams
سلام
ببخشید منظور از اینکه قرآن مجید دوبار بر حضرت محمد (ص) نازل شده چیست و چرا این نکته که خدا این قرآن را در دو مرحله متفاوت بر پیامبر نازل کرده مطرح می شود و فلسفه آن چیست؟ و سئوال دوم، منظور از اینکه قرآن حقیقتی تنزیلی و بسیط دارد چیست؟ از بذل محبتتان متشکرم. اجرکم عند الله.

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/155052

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 2 =
*****
تصویر یونس جباری
نویسنده یونس جباری در

سلام

از کارشناسان محترم پاسخ گو به سوالات دینی آقایان علی بیرانوند محمد فرضی پویان و سایر عزیزان که همیشه تلاش نموده اند و پاسخ های مبسوط به سئوالات اینجانب داده اند تشکر و قدردانی می کنم. اجرکم عندالله.

تصویر علی بیرانوند

بخش دوم سوال شما مباحث فوق تخصصی است که درک و فهم آن نیاز به اجتهاد علمی دقیقی دارد، ولی برای تقریب به ذهن به نکاتی اشاره می کنیم.
مقام نزول قرآن ظاهري دارد که الفاظ و نقوش است و باطني که با حس درون ( وهم و خيال و عقل ) فهميده مي شود و اين خود ذو مراتب است، از معاني الفاظ گرفته تا بي نهايت معارف بلند و لطايف عميق. مقام وجود قرآن حقيقتي نوراني و بسيط و مجرد است و اين نيز داراي درجات است، از فهم عقول و درک و شهود افراد عادي ( مرتبه اسفل ) که حد نام دارد و کناره و مرز حقيقت وجودي قرآن معرفي شده است، آغاز تا مرتبه اعلا ( مطلع ) که قله و اوج آن است و جز پاکان و اولياي مقرب به آن راه ندارند و ميان اين دو مرتبه وجودي ( حد مطلع ) نيز مراتب بي شماري است که بهره انسان ها کامل مي شود. کلام ايشان درباره مطلع قرآن اين است: ترديدي نيست که کلام الهي از آن جهت که سخن او است، پيش از فرود آمدنش به عالم امر که همان لوح محفوظ است و قبل از نازل شدنش به آسمان دنيا که لوح محو و اثبات و جهان خلق و تقدير است، او را مرتبه اي برتر از همه اين مراتب بود، که هيچ يک از پيامبران (عليهم السلام) نيز آن را جز در مقام وحدت و در مرتبه تجرد و رهايي از هر دو جهان و رسيدنشان به مقام فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى‏ (آیه 9 سوره نجم) و گذشتشان از جهان امر و خلق ادراک نخواهد کرد.

به عبارت دیگر مقام جمعي قرآن حقيقتي است بسيط که از هرگونه کثرت منزّه است و در آن مقام منيع نه سخن از آيه و سوره است و نه کلام از محکم و متشابه، زيرا اين تقسيم لازمه نشئة تفصيل است که در آن مرتبه اجزا از يکديگر ممتاز و هر کدام داراي حکم مخصوص به خود مي باشد.
برای مطالعه بیشر به این مقاله مراجعه نمایید.

تصویر علی بیرانوند

عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی:
محققان علوم قرآن و تفسیر با تکیه بر معارف قرآنی و روایی بر این باورند که قرآن کریم داری دو شکل نزول بر قلب پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله)بوده، 1-نزول تدریجی و 2- نزول دفعی. نزول تدریجی یا نزول تفصیلی، نازل شدن قرآن در مدت ۲۳ سال رسالت پیامبر اسلام به صورت یک آیه یا تعدادی از آیات در شرایط زمانی و مکانی مختلف است. بیشتر مفسران معتقدند نزول دفعی قرآن، در شب قدر روی داد و نزول تدریجی آن، با آیات آغازین سوره علق در روز بعثت پیامبر(صلی الله علیه و اله) آغاز شد و با سوره نصر نیز به پایان رسید.
برخی برای نزول تریجی حکمت هایی را بیان کرده  حکمت‌هایی همانند
آرامش دادن به پیامبراسلام.
استوار ساختن دل یاران پیامبر(ص) و افزودن بر ایمان آنان.
آسان کردن حفظ آیات قرآن و صیانت از آن.
ایجاد شور و نشاط در جامعه اسلامی.
پاسخ‌گویی به سؤالات مسلمانان در زمان مناسب.[1] همچنین شما می توانید با مطالعه این یاداشت به برخی از مطالب مرتبط با «راز تدریجی بودن نزول قرآن کریم» آشنا شوید

پی نوشت ها:
[1]. ر.ک:  اسماعیلی زاده، «اسرار و حکمت‌های نزول تدریجی از دیدگاه قرآن»، ص۷۲-۹۰.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

ببخشید شما از کارشناسان سایت هستید؟

تصویر "نمی دانم" چون سقراط
نویسنده "نمی دانم" چون سقراط در

قران به دو صورت دفعی و تدریجی بر پیامبر نازل شده. و در طی 23 سال بصورت تدریجی بر پیامبر نازل شد.نزول تدریجی آن، با آیات آغازین سوره علق در روز بعثت پیامبر(ص) آغاز شد و با سوره نصر نیز به پایان رسید.

فلسفه نزول تدریجی که خود قران بهش اشاره میکنه اینه که می فرماید: وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ ۖ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا (و باز (کافران جاهل) به اعتراض گفتند که چرا این قرآن (اگر از جانب خداست) یکجا برای رسول نازل نشد؟ ما آن را این چنین فرستادیم تا (تدریجا) تو را به آیات آن دل آرام کنیم و اطمینان قلب دهیم و (بدین سبب) آیات آن را بر تو مرتب به ترتیبی روشن و به آهستگی برخواندیم) یعنی اینکه چون پیامبر ص در راه هدایت مردم متحمل رنجهایی میشدند قران برای تقویت و تثبت قلب پیامبر بصورت تدریجی نازل میشد که شفایی برای قلب پیامبر ص باشه. 

دیگر دلیلش این بود که در آيه کريمه ‏اي دیگر فرموده: وقرانا فرقناه لتقرأهُ علي الناس علي مُکثٍ ونزلناه تنزيلاً (يعني، قرآن را متفرق نازل کرديم تا تو آن را به تدريج دريافت و به تدريج بر مردم تلاوت کني). یعنی برای اینکه مردم بتونن سینه به سینه قران رو حفظ کنند بتدریج نازل شده.

یکی دیگر از دلایل؛ شأن نزول آیات و ناسخ و منسوخ قران هست که می طلبید ایات در زمان خاص خودش نازل بشه.

یکی دیگه ازدلایل؛ در اختیار گذاشتن فرصت کافی برای مردم جهت تدبر در مضامین ایات بود.

یکی دیگه اش این بود که مردم بتونن انس بگیرن با مفاهیمی که با عقاید جاهلی و خرافی در تضاده و اون عقاید رو باطل اعلام میکنه. مثلا تحریم شراب در طی 4 مرحله و به تدریج حرام بودنش اعلام شده ؛ اگه قرار بود یکمرتبه گفته شه مردم گریزان و فراری میشدن.

دیگر دلیلش بیان عظمت مقام پیامبره که عاشق و معشوق و بقولی حبیب و محبوب به مکالمه با هم علاقه دارند و خدا چون به پیامبرص عنایت خاص داشت این ارتباط بین ایشان از زمان بعثت تا وفات پیامبر ادامه داشت.

و بنظر من از همه مهمتر این بود که بالاخره قران کلام یک موجود عادی نبود که زمین گذاشته شه و نسبت بهش بی توجهی بشه. کتاب اسمانی و هدایت نسلها بود و احترام خالق می طلبید که طوری بیان شه که فرصت هضم و الزام و اقناع برای مردم فراهم بشه. لذا مسلمانان وقتی چند آیه از قرآن را می‌شنیدند برای عمل به آن چند آیه با علاقه شدیدی شروع به اجرای حکم می‌کردند و بعد از عمل به آن حکم برای عمل و اطاعت اضافه از چند آیه مذکور مراجعت می‌کردند که اگر نزول قرآن به صورت یکجا بود چنین امری اصلا تحقق نمی‌یافت.

و حکمت نزول دفعی قران میتونه این باشه که بهرحال کتابی که برای هدایت نسلهای ادوار تاریخ ارسال میشه بدلیل اهمیت بالای اون و همچنین اطمینان بخشی از درست بودن و عدم تحریف اون و عدم تعارض و وجود هماهنگی ایاتش می طلبه که بصورت دفعی و جداگانه هم ارسال بشه. خود قرآن در اين باره مي‏فرمايد: (ولو کان من عند غير الله لوجدوا فيه اختلافا کثيرا) يعني اگر اين قرآن، از نزد غير خداي سبحان مي‏بود، به طور يقين، اختلاف فراواني بين آياتش راه مي‏يافت) کما اینکه یک معلم کاربلد وقتی درس بسیار مهمی رو میده تکرار میکنه و در پایان نتیجه گیری میکنه.

 نزول دفعی همون شب قدر در بیت المعمور اتفاق افتاده (إنا أنزلناه في ليلة القدر) و در جاي ديگر نزول قرآن را در شبي مبارک مي‏داند: (حم* والکتاب المبين* إنا أنزلناه في ليلة مبارکة إنّا کنّا منذرين)

البته برخی از علما مثل شیخ مفید و زمخشری سید مرتضی، ابن شهر اشوب و برخی دیگر اصلا نزول دفعی قران را قبول ندارند. ولی برخی از علما هم که قبول دارند در اینکه قران کجا و کی به صورت بسیط بر پیامبر نازل شده اختلاف دارند. برخی میگن نزول دفعی قران در شب قدر نزولی بسیط بوده (که علامه طباطبایی اینو میگه) برخی میگن نه. مرتبه عالی قرآن که در مقام لدن جای داره مرتبه بسیط هستش.

کتاب تاریخ قران دکتر محمود رامیار رو من 18_17 سال پیش خوندم بسیار لذت بردم و البته دو نویسنده بود با همین عنوانِ تاریخ قران که من هر دوش رو خوندم. یک کتاب هم هست که اسمش هست علوم قرآنی خیلی روان در حد دبیرستانی ها گفته اونم خوبه . متاسفانه چون 20 سال پیش خوندمش اسم نویسنده اش یادم نیست. ولی اگه دوست داشتید این پایین هم تفصیل مطلب رو گذاشتم جهت اطلاعات بیشتر میتونید بخونید.  :

(علامه طباطبايي قدس سره در تفسير الميزان میگه: قرآن كريم، در دو مرتبه نازل شده؛ مرتبه‎اي از آن، بسيط و يك‌پارچه و مصون از تغيير است و مرتبه ديگرش به صورت تفصيلي و غيربسيط است و صلاحيت تغيير و تحول به گونه ناسخ و منسوخ و مانند آن را دارد. آنچه در شب مبارك قدر بر قلب مطهر رسول اكرم صلي الله عليه و آله نازل شده، همان مرتبه بسيط قرآن است و آنچه در طي دوران رسالت بر آن حضرت نازل شده، مرتبه تفصيلي و غيربسيط است كه با ناسخ و منسوخ همراه است».  ولی برخی علما میگن اين راه حل اگر چه با برخي شواهد قرآني و روايي تطبيق‌پذير است، نزول قرآن كريم در شب قدر، نمي‎تواند به صورت بسيط محض باشد؛ زيرا به فرموده خود قرآن، شب قدر، شبي است كه هر امر حكيم و يك‌پارچه‎اي، تفريق و تفصيل مي‎يابد: «فيها يُفرقُ كلُّ أمر حكيم». 

شب قدر، شب تقدير و اندازه‎گيري و گسترش است و چنين شبي، با آن مرتبه از قرآن كه بسيط محض است، تناسبي ندارد و قرآن، مانند ديگر امور، هم داراي مرحله حكيم بسيط، واحد و ثابت است و هم داراي مرحله تفريق تركيب، تكثير و تدريج. آنچه در شب مبارك قدر نازل مي‎شود، بايد مناسب با تفريق باشد، نه جمع؛ زيرا در آن شب، هر چيز حكيم و جمع، به صورت تفريق مطرح مي‎شود.

بنابرای این دسته از علماء می گویند: قرآن كريم، سه مرتبه عالي، متوسط و نازل دارد: مرتبه عالي قرآن، ام الكتاب و كتاب مكنون در مقام لدن و نزد ذات اقدس الهي است؛ مرتبه متوسط قرآن، همان است كه در دست فرشتگان مقرب و «كِرام بَرَرَه» است و مرتبه نازل آن، قرآن مدوّني شامل الفاظ و مفاهيم است و به صورت عربي مبين، تنزل يافته و جامعه انساني در خدمت آن است.

مرتبه نازله قرآن، به صورت تفصيلي و در طي ساليان نازل شده و اين نزول هم نزولي تدريجي است. رسول اكرم صلي الله عليه و آله در مرتبه عاليه، قرآن را با مرتبه عاليه قلب دريافت كرده‎ و در مرتبه نازله، قرآن را با سمع و بصر قلب گرفته است و در شب قدر، با مرتبه متوسطه قلب.

مرتبه عالي قرآن كه در مقام لدن جاي دارد، حقيقتي بسيط و محض است كه هيچ‌گونه كثرت و تفصيلي در آن راه ندارد و نزول آن مرتبه بر وجود مبارك رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله ، در شب معراج و بدون واسطه فرشتگان و به صورت مستقيم رخ داده است).