نمونه ای از یک ازدواج ساده در سایه فرهنگ اسلام ناب محمدی

01:17 - 1393/05/07

نمونه ای از یک ازدواج ساده در سایه فرهنگ اسلام ناب محمدی
.
.
.
.
.
.
((چقدر خوب بود زن مى گرفتى و خانواده تشكيل مى دادى و به اين زندگى انفرادى خاتمه مى دادى تا هم حاجت تو به زن برآورده شود و هم آن زن در كار دنيا و آخرت ، كمك تو باشد)).
يا رسول اللّه ! نه مال دارم و نه جمال ، نه حسب دارم و نه نسب ، چه كسى به من زن مى دهد؟ و كدام زن رغبت مى كند كه همسر مردى فقير و كوتاه قد و سياهپوست و بدشكل مانند من بشود.
((اى جويبر! خداوند به وسيله اسلام ارزش افراد و اشخاص را عوض كرد. بسيارى از اشخاص در دوره جاهليت محترم بودند و اسلام آنها را پايين آورد. بسيارى از اشخاص در جاهليت خوار و بى مقدار بودند و اسلام قدر و منزلت آنها را بالا برد. خداوند به وسيله اسلام تخوتهاى جاهليت و افتخار به نسب و فاميل را منسوخ كرد. اكنون همه مردم از سفيد و سياه قرشى و غير قرشى ، عربى و عجمى در يك درجه اند. هيچكس بر ديگرى برترى ندارد مگر به وسيله تقوا و طاعت . من در ميان مسلمانان فقط كسى را از تو بالاتر مى دانم كه تقوا و عملش از تو بهتر باشد. اكنون به آنچه دستور مى دهم عمل كن )).
اينها كلماتى بود كه در يكى از روزها كه رسول اكرم به ملاقات ((اصحاب صفه )) آمده بود، ميان او و ((جويبر)) رد و بدل شد.
((جويبر)) از اهل يمامه بود. در همانجا بود كه شهرت و آوازه اسلام و ظهور پيغمبر خاتم را شنيد. او هر چند تنگ دست و سياه و كوتاه قد بود اما باهوش و حق طلب و با اراده بود. بعد از شنيدن آوازه اسلام ، يكسره به مدينه آمد تا از نزديك ، جريان را ببيند.
طولى نكشيد كه اسلام آورد و در سلك مسلمانان درآمد، اما چون نه پولى داشت و نه منزلى و نه آشنايى ، موقتا به دستور رسول اكرم در مسجد به سر مى برد. تدريجا در ميان كسان ديگرى كه مسلمان مى شدند و در مدينه مى ماندند، افراد ديگر هم يافت شدند كه آنها نيز مانند ((جويبر)) فقير و تنگدست بودند و به دستور پيغمبر در مسجد به سر مى بردند. تا آنكه به پيغمبر وحى شد مسجد جاى سكونت نيست ، اينها بايد در خارج مسجد منزل كنند.
رسول خدا نقطه اى در خارج از مسجد در نظر گرفت و سايبانى در آنجا ساخت و آن عده را به زير آن سايبان منتقل كرد. آنجا را ((صفه )) مى ناميدند و ساكنين آنجا كه هم فقير بودند و هم غريب ، ((اصحاب صفه )) خوانده مى شدند. رسول خدا و اصحاب ، به احوال و زندگى آنها رسيدگى مى كردند.
يك روز رسول خدا به سراغ اين دسته آمده بود. در آن ميان چشمش به جويبر افتاد، به فكر رفت كه جويبر را از اين وضع خارج كند، و به زندگى او سر و سامانى بدهد. اما چيزى كه هرگز به خاطر جويبر نمى گذشت با اطلاعى كه از وضع خودش داشت اين بود كه روزى صاحب زن و خانه و سر و سامان بشود. اين بود كه تا رسول خدا به او پيشنهاد ازدواج كرد، با تعجب جواب داد مگر ممكن است كسى به زناشويى با من تن بدهد. ولى رسول خدا زود او را از اشتباه خودش خارج ساخت و تغيير وضع اجتماعى كه در اثر اسلام پيدا شده بود، به او گوشزد فرمود.
رسول خدا پس از آنكه جويبر را از اشتباه بيرون آورد و او را به زندگى ، مطمئن و اميدوار ساخت ، دستور داد يكسره به خانه ((زياد بن لبيد انصارى )) برود و دخترش ((ذلفا)) را براى خود خواستگارى كند.
((زياد بن لبيد)) از ثروتمندان و محترمين اهل مدينه بود. افراد قبيله وى احترام زيادى برايش قائل بودند. هنگامى كه جويبر وارد خانه زياد شد، گروهى از بستگان و افراد قبيله لبيد در آنجا جمع بودند.
جويبر پس از نشستن مكثى كرد و سپس سر را بلند كرد و به زياد گفت :((من از طرف پيغمبر پيامى براى تو دارم ، محرمانه بگويم يا علنى ؟)).
پيام پيغمبر براى من افتخار است ، البته علنى بگو.
((پيغمبر مرا فرستاده كه دخترت ذلفا را براى خودم خواستگارى كنم )).
پيغمبر خودش اين موضوع را به تو فرمود؟!
((من كه از پيش خود حرفى نمى زنم ، همه مرا مى شناسند، اهل دروغ نيستم )).
عجيب است ، رسم ما نيست دختر خود را جز به همشاءنهاى خود از قبيله خودمان بدهيم . تو برو، من خودم به حضور پيغمبر خواهم آمد و در اين موضوع با خود ايشان مذاكره خواهم كرد.
جويبر از جا حركت كرد و از خانه بيرون رفت ، اما همان طور كه مى رفت با خودش مى گفت :((به خدا قسم آنچه قرآن تعليم داده است و آن چيزى كه نبوت محمد براى آن است غير اين چيزى است كه زياد مى گويد)).
هركس نزديك بود اين سخنان را كه جويبر با خود زير لب زمزمه مى كرد مى شنيد.
ذلفا دختر زيباى لبيد كه به جمال و زيبايى معروف بود، سخنان جويبر را شنيد، آمد پيش پدر تا از ماجرا آگاه شود.
بابا! اين مرد كه همين الا ن خانه بيرون رفت با خودش چه زمزمه مى كرد و مقصودش چه بود؟
اين مرد به خواستگارى تو آمده بود و ادعا مى كرد پيغمبر او را فرستاده است.
نكند واقعا پيغمبر او را فرستاده باشد و رد كردن تو او را تمرد امر پيغمبر محسوب گردد.
به عقيده تو، من چه كنم ؟
به عقيده من ، زود او را قبل از آنكه به حضور پيغمبر برسد به خانه برگردان و خودت برو به حضور پيغمبر و تحقيق كن قضيه چه بوده است .
زياد، جويبر را با احترام به خانه برگردانيد و خودش به حضور پيغمبر شتافت . همينكه آن حضرت را ديد عرض كرد: يا رسول اللّه ! جويبر به خانه ما آمد و همچو پيغامى از طرف شما آورد، مى خواهم عرض كنم رسم و عادت جارى ما اين است كه دختران خود را فقط به همشاءنهاى خودمان از اهل قبيله كه همه انصار و ياران شما هستند بدهيم !
((اى زياد! جويبر مؤمن است ، آن شاءنيتها كه تو گمان مى كنى امروز از ميان رفته است . مرد مؤمن هم شاءن زن مؤمنه است )).
زياد به خانه برگشت و يكسره به سراغ دخترش ذلفا رفت و ماجرا را نقل كرد
به عقيده من پيشنهاد رسول خدا را رد نكن ، مطلب مربوط به من است ، جويبر هر چى هست من بايد راضى باشم ، چون رسول خدا به اين امر راضى است من هم راضى هستم .
زياد، ذلفا را به عقد جويبر درآورد. مهر او را از مال خودش تعيين كرد. جهاز خوبى براى عروس تهيه ديد. از جويبر پرسيدند: آيا خانه اى در نظر گرفته اى كه عروس را به آن خانه ببرى ؟
من چيزى كه فكر نمى كردم اين بود كه روزى داراى زن و زندگى بشوم . پيغمبر ناگهان آمد و به من چنين و چنان گفت و مرا به خانه زياد فرستاد.
زياد از مال خود خانه و اثاث كامل فراهم كرد، به علاوه دو جامه مناسب براى داماد آماده كرد، عروس را با آرايش و عطر و زيور كامل به آن خانه منتقل كردند. شب تاريك شد، جويبر نمى دانست خانه اى كه براى او در نظر گرفته شده كجاست ، جويبر به آن خانه و حجله راهنمايى شد، همينكه چشمش به آن خانه و آن همه لوازم و عروس آن چنان زيبا افتاد، گذشته به يادش آمد. با خود انديشيد كه من مردى فقير و غريب وارد اين شهر شدم . هيچ چيز نداشتم ، نه مال و نه جمال و نه نسب و نه فاميل ، خداوند به وسيله اسلام اين همه نعمت برايم فراهم كرد. اين اسلام است كه اين چنين تحولى در مردم به وجود آورده كه فكرش را هم نمى شد كرد. من چقدر بايد خدا را شكر كنم .
همان وقت حالت رضايت و شكرگزارى به درگاه ايزد متعال در وى پيدا شد، به گوشه اى از اطاق رفت و به تلاوت قرآن و عبادت پرداخت . يك وقت به خود آمد كه نداى اذان صبح به گوشش رسيد. آن روز را شكرانه نيت روزه كرد. وقتى كه زنان به سراغ ((ذلفا)) رفتند وى را بكر و دست نخورده يافتند. معلوم شد جويبر اصلاً به نزديك ذلفا نيامده است . قضيه را از زياد پنهان نگاهداشتند.
دو شبانه روز ديگر به همين منوال گذشت . جويبر روزها روزه مى گرفت و شبها به عبادت و تلاوت مى پرداخت . كم كم اين فكر براى خانواده عروس ‍ پيدا شد كه شايد جويبر ناتوانى جنسى دارد و احتياج به زن در او نيست . ناچار مطلب را با خود زياد در ميان گذاشتند. زياد قضيه را به اطلاع پيغمبراكرم رسانيد. پيغمبراكرم جويبر را طلبيد و به او فرمود:((مگر در تو ميل به زن وجود ندارد؟!)).
از قضا اين ميل در من شديد است .
((پس چرا تا كنون نزد عروس نرفته اى ؟)).
يا رسول اللّه ! وقتى كه وارد آن خانه شدم و خود را در ميان آن همه نعمت ديدم . در انديشه فرو رفتم كه خداوند به اين بنده ناقابل چقدر عنايت فرموده، حالت شكر و عبادت در من پيدا شد. لازم دانستم قبل از هر چيزى خداى خود را شكرانه عبادت كنم . از امشب نزد همسرم خواهم رفت .
رسول خدا عين جريان را به اطلاع زياد بن لبيد رسانيد. جويبر و ذلفا با هم عروسى كردند و با هم به خوشى به سر مى بردند. جهادى پيش آمد. جويبر با همان نشاطى كه مخصوص مردان با ايمان است زير پرچم اسلام در آن جهاد شركت كرد و شهيد شد. بعد از شهادت جويبر، هيچ زنى به اندازه ذلفا خواستگار نداشت و براى هيچ زنى به اندازه ذلفا حاضر نبودند پول خرج كنند.

امروز ما به کجا داریم میریم...؟؟! چقدر ارزش ها تو جامعه ی ما از بین رفته...

http://btid.org/node/34587

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
17 + 2 =
*****
تصویر هاله
نویسنده هاله در

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام دوستان

قصد ادامه دادن این بحث رو ندارم فقط صرفا جهت اطلاع عرض میکنمcheeky

این قضیه به ایمان و نگاه افراد به قضیه توکل برمیگرده  این مثالی که میخوام بزنم چون با چشم خودم دیدم و میدونم داستان نیست عرض میکنم دختری در اشنایان ما بود که به لحاظ مالی وضع خوبی داشت کار داشت ماشین داشت وظاهر خوبی هم داشت خواستگارای زیادی هم با ظاهر های خوب و اوضاع مالی خیلی خوبی داشت ولی با کسی ازدواج کرد که نه کار داشت نه پول داشت حتی پس انداز و نه قیافه ی انچنانی فقط ایمان خالصی داشت خیلی ها از اطرافیان دختر سعی کردن متقاعدش کنن که این دیوانگیه ولی خب با وجود همه حرف و حدیثا ازدواج کردن الان هم اون اقا الحمدلله شغل خوبی پیدا  کرده ماشین و خونه داره وچندتا بچه نازنازی angelخود اون اقا میگفت من به خدا گفتم میرم جلو بقیه اش با خودت حتی خانواده و دوستان اون اقا هم خواستگاری ایشون رو درست نمیدونستن الان شکرخدا خوشبختن که ان شالله همه جوونا همیشه خوشبخت باشن خواستم بگم توکل هم باید خالص باشه یعنی ادم به خدا اعتماد کنه صبر کردن بعد از توکل همون اعتماده!!!wink

در پناه حق و مولا باشیدyes

 

تصویر یه عاشق واقعی

سلام 

ممنون از مطلب خوبتون 

متاسفانه جامعه ما بویی از اسلام نبرده و نمی توان زمانی رو که جامعه و ملت دارای امام و رهبر بوده رو با الان مقایسه کرد . کدوم پسری انقدر اخلاق و انسانیت داره که به خاطرش زنی زیبارو اونو بخاطر اخلاق و تقواش بخواد ؟؟؟؟؟ کدوم پسری انقدر صداقت داره ؟؟؟ تکبر و خود پسندی جامعه ما به همین جا ختم نمیشه . موضوعی به نام مدرک و سربازی و خیلی چیزای دیگه رو هم باید اضافه کرد . 

اگه پسری واقعا مومن و با اخلاق باشه ، دخترا خیلی زود اونو میفهمن و حاضرن هرکاری براش بکنن ... اما کو ؟؟؟ 

طعم مدرک دکترا زیر زبون خیلیا مزه کرده ..... 

طعم داشتن مهریه های صدها میلیونی به بعضیا مزه کرده .... 

طعم حقوق های آنچنانی و .... 

همه دنبال خوشبختی هستن ... همه دخترا دنبال خوشبختی هستن ... همه پسرا دنبال خوشبختی هستن ...و همه خانواده ها دنبالش هستن ... 

اما تصور میکنند پول میتونه خوشبختشون کنه ... به جرات میشه گفت داشتن موقعیت اجتماعی خوب و حقوق خوب و پول خوب برای مردی که واقعا مومن نباشه جز خیانت چیزی به همراه نداره .... متاسفانه دخترا این چیزا رو متوجه نیستن ....نمیدونن مردی که  اومده خواستگاری تون و حقوق خوب و موقعیت اجتماعی خوبی داره ، هزار برابر بیشتر خطرناکه .... بیشتر بترسید ... اما فکر میکنند موفقیت کسب کردند که پسری با این وضعیت اومده خواستگاریشون .... تا وقتی که دختران از خواب غفلت بیدار بشند که بعید میدونم بیدار بشند مشکلات همچنان پابرجاست .... 

در اخر اضافه کنم خواهران گرامی ؛ هر چی موقعیت پسر خوب و بهتر بود باید انسان با تقوا و مومن تری باشه !!!! اگه نبود قطعا یا قبلا خیانت کرده یا بعدا مرد زندگی تون نیست !!!!!!!!! این حرف دین ماست .... حرف پیامبر هست ... 

ثروت و موقعیت خوب اجتماعی و درسی و شغلی و .... هر چی بالاتر بره باید انسان پرهیزگار تری باشه وگرنه زندگی تون مال خودتون نیست !!! هرچی موقعیت بهتر بود بیشتر بترسید خواهراااااااا 

یاحق 

 

تصویر آبان
نویسنده آبان در

سلام.

کاربران محترم؛ لطفاً از گفتگوهای متفرقه و بی ارتباط با مطلب این پست و همچنین گفتگوهای مغایر با قوانین سایت خودداری بفرمایید. 

 

تصویر yad
نویسنده yad در

سلام

می بخشید ، ولی دیشب چندبار هم عرض کردم هر دو مقصر بودن، حالا یکی بیشتر ، یکی کمتر، من چندبار هم ازون خانوم خواهش کردم که جواب ندن، ولی هربار با جواب دادنهای پی در پی ایشون و این آقا، بحث بالاتر گرفت....

واقعا اینجا، جای اینجور بحثا نیست، شایدم هم بوده و هست و ما در جریان نبودیم.....

در هرحال از همه بزرگوارن قدیمیو جدید ، از همه، خودمم مستثنی نمی دونم، خواهش میکنم که ازین به بعد بیشتر رعایت کنیم و فضای اینجارو خراب نکنیم.

ممنون از همه

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

ظاهرا با رفتن من هم همچنان غیبت ها ادامه داره 
خانم یاد شما هیچی از موضوع نمیدویند و فقط ظاهر اون دعوا و پرخاش منو دیدی ولی اگر بگم محتوی پیام اون آقا چی بود و شما جای من بودی بدترش رو رفتار میکردی شما فقط یه دعوای مضحمک دیدی که سر یوزر بود ولی اصلا متوجه معنای کنایه ها نشدید چون اون آقا یوزرش رو تغییر داده و من نمیتونم الان به شما چیزی بگم پس بهتره راجب چیزی که ازش خبر ندارید اینقدر راحت قضاوت نکنید متاسافنه من نمیتونم توضیح بدم فقط میتنم بهتون خواهرانه هشدار بدم تو هر پستی با هر محتویی کامنت نذارید تا بلایی که سر من اومد سر شما نیاد
در هر حال من نمیخوام این موضوع تو این پست ادامه چیدا کنه و هر کی هر حرفی داره بیاد اتاق گفتگو در غیر اینصورت حرفاتون فقط حکم غیبت رو پیدامیکنه و من هیچ جوابی براش ندارم 

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

پيامبر صلى الله عليه و آله:

اَنا زَعيمٌ بِبَيتٍ فى رَبَضِ الجَنَّةِ وَ بَيتٍ فى وَسَطِ الجَنَّةِ وَ بَيتٍ فَى اَعلَى الجَنَّةِ، لِمَن تَرَكَ المِراءَ وَ اِن كانَ مُحِقّـا وَ لِمَن تَرَكَ الكِذبَ وَ اِن كانَ هازِلاً وَ لِمَن حَسَّنَ خُلقَهُ؛

من براى كسى كه بگومگو را رها كند، هر چند حق با او باشد و براى كسى كه دروغ گفتن را اگر چه به شوخى باشد، ترك

گويد و براى كسى كه اخلاقش را نيكو گرداند، خانه اى در حومه بهشت و خانه اى در مركز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى كنم.

 

تصویر آقا سعید

خطاب به آقای امیر عباس

سلام امیر جان

انتخاب دختران نه فقط این سایت بلکه همه دنیا بر اساس شعور و معرفت و انسانیته و اگر جایی دیدی بر خلاف این بود بدون اون دختر از شعور کافی برخوردار نیست پس داشتن قد و سن و سال و تحصیلات و پــــــــــول کافی نیست بلکه به انسانیت و عقل و شعور و فهمه 

ای کاش بجای اینکه تمام شکستها و مشکلاتتون رو اینجا تخلیه کنید میومدین مشکلتونو میگفتین و اینقدر اعصاب دوستان دیگه رو خورد نمیکردین.نماز خوندن و انجام واجبات نشان از آدمیت نیست همینطور که خیلی ها بودن پیشانیشون پینه بسته بود ولی از امام خودشون شاکی بودن و بروی امام خودشون شمشیر کشیدن.

اعصاب دیگران رو خورد کردن و کل کل کردن نه مشکل شما رو حل میکنه و نه آرومتون میکنه پس بهتره بشینین و یه مقدار فکر کنین و در مورد همه به یه چشم نگاه نکنین و قضاوت نکنین....

تصویر امیر عباس

سلام علیکم 

جناب آقا سعید.

اول از همه بگم بسیار ممنو بابت حس مسؤولیتتون

یه جورایی به بنده توهین کردید شما (دوباره متن خودتونو بخون/صرفا جهت اطلاع 

بگذریم

بنده اصلا قصد مطرح کردن مشکلاتم رو نداشتم و نگفتم!!! آقای سعید بزرگوار

شما اصل قضیه رو نگرفتید

نظر من مربوط به این پست هست و یه نظر سنجی یه جورایی

چه بهتر این نظر سنجی تو یه سایت مذهبی  مطرح میکردم در پستی که کاملا ربط داره

باید فرهنگ سازی بشه و سطح توقعات (بیشتر خانواده ها) به سطح قابل قبولی برسه..

 ولی متاسفانه مسؤولین  اصلا به این فکر نیستن

در ضمن اینم بگم به شما اصلا ربطی نداشت که اومدین ایطوری قضاوت کردی

در مورد چیزایی که من گفتم

مگه من معاویه و ابن ملجم مرادی هستمindecision

و اینکه شما اصلا نمیدونی موضوع قضیه کل کل دیشب چی بود(که من اصلا کل کل نکردم و به هیچ وجه به ایشون توهین نکردم اما ایشون هرچی از دهنشون اومد بیرون به بنده گفت )

و چرا شروع شد و  هدف چی بود 

و شما فقط براساس اینکه شما طرف مقابل منو میشناختی سریع حقو به اون دادی و این خوب نیست

موفق باشید.

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

به هیچ وجه به ایشون توهین نکردم اما ایشون هرچی از دهنشون اومد بیرون به بنده گفت
 

 چرا شروع شد و  هدف چی بود

 

همه ادم های ترسو همینن هستن وقتی عرصه رو الی میبینن تهمت میزنن و غیبت میکنن من مایل نیستم این پست هم خراب بشه بنابراین تشریف ببرید اتاق گفتگو و هدفتون رو از شروع موضوع دیشب بگید و ضمنن شرافت ندارید اگر حرفای توهین آمیزدیشب و تهمت هایی که به من زدید رو اثبات نکنید 
دیگه هیچ جوابی اینجا بهتون نمیدم هر حرفی داری تو اتاق گفتگو در حضور همه کاربرا بگو و حرفاتو ثابت کن ببینم مدرکی برای حرفات داری!

تصویر امیر عباس

سلام علیکم سرکار خانم

غیبت نکردم

 

در جواب به اقا سعید گفتم که من به هیچ عنوان توهین نکردم و قصد کل کل نداشتم

حرفتو پس بگیرید خانم محترم

 به حضرت حق قسم شما توهین کردید 

حرفی ندارم موفق باشید.

تصویر امیر عباس

حالا وجدانی یه سوال از همین دخترای با ایمان سایت دارم

که ایقد ادعاشون میشه

خداوکیلی راس بگن?

من امیر عباس  ۲۶ ساله

سیاه نیستم 

قدم ۱۷۰  

خوشگل نیستم ولی قابل تحملم

اوضاع مالیم خوب نیس فقط یک میلیون دارم به خدا اگه دروغ بگم ولی رو وام ازدواج حساب باز کردم

لیسانس دارم برا فوق میخونم

خدارو شکر  به خدا و پیغمبرش اعتقاد دارم و واجباتو بجا میارم...نماز میخونم ولی بعضی اوقات غذا میشه 

اعتماد بنفسم صفره.احساس میکنم هیچکس بهم دختر نمیده

از طرفی بشدت نیاز به یه همدم دارم  به والله

تورو به مقدساتتون قسم دخترای سایت 

کی حاضره با من ازدواج کنه indecision

تصویر merida
نویسنده merida در

اخی چرا اخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟شما یه پسربسیارخوب هستید.مگه همه چی به قیافس اقا امیرعباس؟؟؟؟فکرمیکنی امیر من چقد قیافه داره؟؟؟به خدا معمولی خ معمولی.انقد خودتو دست کم نگیر اقا.فکر کردی چی خواستم ازش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟هیچی بخدا هیچیگفتم فقط باش من نمیذارم بهت سخت بگیرن.....بغضم گرفت..من هیچی هیچی نخواستم ازش ندید رفتارمو کمتراز اقا بهش نگفتم ولی ندید ندید احساسمو.......

قدره خودتو بدون جوونی پاکی تو کلامت موج میزنه دل نده به هرکسی...

  

تصویر امیر عباس

درسته

ولی

اینطورم نیست.

ممنون بابت دلداریتون اونقدرا هم حالم بدک نیست .مردی که نتونه خودشو کنترل کنه صبر کنه تحمل کنه سختی بکشه مرد نیست که...البته من هنو با اون مردی که بنظر خود ایده اله فاصله ها دارم...

جمله بسیار زیبایی گفتین 

«دل نده به هر کسی» ما کی باشیم blush

ان شاء الله  هر چی به صلاحتونه خدا براتون رقم بزنه

و به امیر جونتون برسین اگه اگه اگه خوشبخت میشید

البته حد خودتونو فراموش نکنید منظورم اون خط قرمزست متوجه میشید که wink

موفق باشین یا علی

تصویر امیر عباس

اینم بگم سیگاری نیستم

واینکه شاید خندتون بیاد نمیتونم نگاه بد به دخترای جامعه بندازم بلد نیستم

یه جورایی حس میکنم خواهر خودمن . 

یه جایی خونده بودم درست یادم نیست از یکی از ائمه: در قالب یک حدیث بود

و قابل توجه برخی دختران indecision

 حدیث اینه ::::هروقت یه پسر اومد خواستگاریتون که فقط پاک بود و با ایمان ووووو با اخلاق.

اگه ردش کنید 

عاقبت خوشی نمیبینید.....یه همچین چیزی یادمه

که خدارو شکر هم پاکم هم با ایمان ، و به اخلاقم از ۲۰ به خودم ۱۷ میدم ...

حالا شیر زن بیاد جواب بده

که حاضرن با همچین پسری ازدواج کنن ؟؟؟

 

تصویر ahmad70
نویسنده ahmad70 در

داداش دیگه گذشت اون زمون... که معیار اخلاقو ایمان بود. امروز مسئله ی اساسی پوله و بس. حالا اینو که داشتی سایر ملاکا مطرح میشه وگرنه اصن سراغ ملاکای بعدی هم نمیرن. واقعیته باید قبول کنیم!!

تصویر امیر عباس

سلام

نه بنظرم هنوزم هستن کسایی که تو کلاس خودشون بهترینن

ولی

ساده فکر میکنن و ساده میبینن و ساده انتخاب میکننو کمترین ارزش تو زندگیشون این پول ه 

 ... خدا کنه یکیش قسمتت کنه .

 

تصویر farnaz
نویسنده farnaz در

نوشتن این داستان ها یه کم خواننده رو گمراه میکنه به نظرم...

بهتر بود دارید حدیث نقل میکنید عین عبارت و بنویسید نه برداشت خودتون از حدیث رو !!! جدای از این مسله

شما توضیح کاملی ندادی از خودت ..

برادر من قصد ناامید کردن شما رو ندارم نمیدونم ساکن کجا هستید و تو شهر شما هزینه ها چه طوریه.. ولی سال 93 خط فقر در تهران 2.500.000 تومنه به گفته خودشون! بازم نه 1.800.000 تومن اصلا! حالا شما با درامد زیر خط فقر تقریبا میشه گفت فقط میتونی اجاره خونه بدی +هزینه کرایه رفت و امد ماهانه..خودت فکر کن بقیه هزینه های حداقلی برای حیات(تاکید میکنم حیات) رو چکار میکنی؟ مگه این که یه واسطه محترم پیدا کنی به خاطرش یه خانواده پولدار دخترشونو بت بدن!

 

یه دخترم تو این پست نگفته قبول میکنم!

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبراکرم(ص):

وقتی کسی که خلق و دین وی مایه رضایت است به خواستگاری می آید ,

به او زن دهید و اگر چنین نکنید فتنه و فساد در زمین فراوان خواهد شد.

(نهج الفصاحه ، ح 130)

تصویر امیر عباس

سلام قبل از گفتار است

سلام

نه خانم راحیه 

درست یادمه بخدا عین حرف خودم بود...فک کنم از رسول خدا یا امام علی (ع) بوده باشه

..

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

بله ببخشید...سلــام علیکم ورحمة الله...

آقای بزرگوار؛این حدیث روجهت تایید صحبتتون نوشتم...دلیل جبهه گرفتنتون چی می تونه باشه؟

بله این اون حدیث شما نیست بنده ی حقیرهم چنین ادعایی رو نکردم،...

این حدیثم خلاف اون حدیث مدنظرشماگفته؟

ان شاءالله موفق باشید...

تصویر امیر عباس

سلام مجدد

تکذیب میکنم بنده به هیچ وجه جبهه گیری نکردم ... اگه صحبت هایم ناراحتتان کرد معذرت.

حدیث ی که شما گفتید  کاملا  و تا حدودی !با حدیثی که  بنده گفتم همخونی داره

اون واژه (نه) رو الان دیدم راحیه خانم ببخشید

نحوه گفتن حدیث برام جالب بود که تاکید کردم.

ممنون

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

علیکم السلام..

شمابزرگوارید...

نه ناراحتی درکارنبود...

بله اشتباه ازبنده بود بایدهدفمو ازگذاشتن حدیث بیان می کردم نه

اینکه پابرهنه وبی مقدمه دویدم وسط کلامتون...

سلامت باشید...

تصویر زری
نویسنده زری در

داداش ببین ، شما اول میگی من اعتماد به نفس ندارم بعدا میگی پاک و بااخلاقم ؟ اینکه میشه اعتماد به نفس که (لووووووووول )حالا بگذریم . حالا شما اصلا خودت می دونی پاک و بااخلاقی . اون طرف از کجا بفهمه شما پاکی . مگه رو پیشونیت نوشته ؟ باید مشک باشی که خودش می بوید ...

دوستمون آقا سعید اون بالا اشاره ی درستی کرد . شما اگر خودت دارای فهم و اخلاق و انسانیت باشی اولا معیار ارزشگذاریت روی خودت بر اساس ایناست نه بر اساس سرمایه ی اولیه و تحصیلاتت . پس نگران اینا نیستی . (نمیگم معیارت این نیستا . این "اگر" مفهوم نفی نداره . شرطی هست ) ثانیا که معیار پسندت از فرد مورد علاقه ت هم همینه . فرد مورد علاقه ت هم که ارزش گذاریش مثل توئه همین ها رو می پسنده . 

مشکل و تضاد اصلی اینجاس (نه شما . کلی میگم ) که یه چیزی رو فکرمیکنیم برامون ارزشه ولی در عمل یه چیز دیگه رو بزرگ میدونیم . این حدیث حضرت محمدم که گفتی نمونه ش برای آقایون هم هس. یعنی یه چیزی تو این مایه ها هس که اگه با یه زن به خاطر مال و  زیباییش ازدواج کنی ، چیزی که می خوای توش نمی بینی ولی اگر به خاطر ایمانش باهاش ازدواج کنی خدا بهش زیبایی و ثروت هم میده . 

شما هم اگه دنبال اون همدم و انسان واقعی ای هستی که همراهت باشه و درکنارش آدم بهتر و کاملتری بشی ، من بهت اطمینان میدم که این شرایط مادی ای که گفتی کم نیست ، زیادم هست ولی به شرط بالا 

تصویر امیر عباس

سلام

من حالت کلی گفتم و اصلا نگفتم که بنده چی برام مهمه (معیار های خودمو مطرح نکردم)

اینکه گفتم اعتماد بنفسم خیلی پایینه  و کسی بم دختر نمیده

فقط خواستم این شخصیتو یه جورایی به شخصیت جویبر نزدیک کنم.

 بعضی از اون چیزایی که گفتم با شرایط بنده همخونی نداره.

فقط یه نظر سنجی بود

ممنون موفق باشید

 

تصویر زری
نویسنده زری در

ازدواج برای یه فرد  که یه حالت کلی نیست . فرد به فرد ، کیفیاتش فرق داره .  یعنی این اتفاقا خیلی مهمه که شما چه شرایطی برات مهمه و اون طرفتو چه جوری انتخاب می کنی و اون طرفت چیا براش مهمه . اتفاقا این چیزایی که تو پست اولی گفتی فرعیاته و اصل همینه . اون چیزی که خودت دنبالشی 

اگه می خوای با داستان مقایسه کنی باید همینو بررسی کنی . جویبر و ذلفا قضیه شون یه حالت خاصه که اگه یه مرد جویبر باشه و یه زن ذلفا می تونن با هم خوشبخت بشن و به کمال برسن . جویبر یه چیزی داشته که شده جزو اصحاب صفه و شهدای صدر اسلام و دراین حد مورد تایید رسول خدا بوده . ذلفا هم فرد متعالی ای بوده که اینقدر ایمان داشته که برگردوندن فرستاده ی پیامبر رو خلاف ادب می دونسته  و کل نسب و زیبایی و ثروتش رو نادیده گرفته فقط به خاطر ایمانی که به پیامبر داشته . اگه به داستان نگاه کنی ، جویبر هم برای کسب جمال و ثروت به طرف ذلفا نیومده . 

شما کل ابعاد داستان رو نگاه کن نه فقط قد و وزن و رنگ پوست و حساب مالی جویبر 

خواهش میشه شمام موفق باشی

تصویر امیر عباس

سلام مجدد

چقد پیله میکنین

زمان پیامبر معیار الکی  و فلان و بهمان مورد توجه نبوده

من اعتقاد دارم بعضی از این معیار و... که جوونا بهش تاکید میکنن ضروری نیست

بنظر بنده اگه دو جوون برای شروع زندگی لازمه ها و برخی معیار ها ی ضروریات رو داشته باشن کافیه تا اینجا 50 درصد....اعتقادم اینه 50 درصد بعدی رو خودشون باس بسازن یا خراب کنن...!!

جویبر قبل از اینکه شهید بشه از دواج کرده... indecision

سؤه تفاهم شده  

پیامبر فقط و چون جویبر جزء اصحاب کفه بوده زنش نداده

هدف و پیام داشته

شما هدف پیامبر به همراه برخی پند ها از کارشون که (ازدواج جویبر به ظاهر هیچی ندار با ذلفا به ظاهر همه چی دار و با ایمان)  رو  در نظر بگیرید indecision

ازدواج جویبر و ذلفا اونطوری  که شما میگید خاص نیست !!

منظورم این نیست که ای دختران من همینم

ایا با من ازدواج میکنید!!

منظورم این بود دختران حاضر هستید با یه پسر با همچین مشخصه ای فکر کنید

و حتی ازدواج کنید

 

موفق باشید.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

سلام

لیسانس تموم کن برو سربازی برو سرکار.

بعدش بیا فوق بخون

اگر درآمد ثابتی داشته باشی میتونی زن بگیری و بهت زنم میدن.

تصویر doki
نویسنده doki در

باسلام،
ممنون از مطلبتان
اینکه زندگی را ساده بگیری خوبه، اما گاهی تعریف کردن اینجور داستان ها برای بعضی ها باعث میشه فکر کنن فقر افرادی مثل جویر ناشی از تنبلی بوده و اونا هم با استراحت و بخور و بخواب و فداکاری یه پدرزن پولدار میتونن زندگی خوبی داشته باشن.یه حدیثی از امام صادق (ع ) داریم این مضمون که دخترتان را به کسی بدهید که قادر به تامین معاش خانواده اش باشد.در ضمن در کنار درس خوندن میشه کار هم کرد.

تصویر ahmad70
نویسنده ahmad70 در

بله حق با شماست. قطعا منظور تنبلی و بیکاری و بی عاری نیست!! ولی تو شرایط جامعه امروز بیشتر پایین آوردن توقعات مطرحه.چون یه جوونی که بخاد درس بخونه از ازدواج محرومه مگه اینکه بتونه یه کار نیمه وقت پیدا کنه و از طرفی دختری پیدا بشه که با این شرایط حداقلی فعلی بسازه...

تصویر رایحه
نویسنده رایحه در

سلام علیکم...

زیبابیان فرمودید...اما کو گووووووووووش شنوا!!!!!!!!1cheeky

تصویر زینب
نویسنده زینب در

سلام عالی بود
اگه اعتقاد و اعتمادمون به خدا درس باشه همه چیز به همین راحتی درس میشه.

تصویر baseirat
نویسنده baseirat در

مسلمین در صدر اسلام با تمام مشقاتی که داشتند ولی خدا را دربین خود حاضر می دیدند.

تصویر 1nafar
نویسنده 1nafar در

ای بابا

وقتی خانواده خودت هم باهات همراه نباشند و بگن چندسال باید سرکار بری و پس انداز کنی و هیچ دختری در این شرایط باهات ازدواج نمیکنه و حتی پا پیش نذارن از دختران و خانواده هاشون انتظاری نباید داشت وقتی نزدیک ترین افراد بهت یعنی خانواده ات وضع خودت و وضع جامعه رو درک نکنند. کاش به جای دانشگاه همون چهارسال پیش میرفتم سراغ یک کاری و الان هم تجربه داشتم هم پول. 

تصویر ahmad70
نویسنده ahmad70 در

منم الان به همچین نتیجه ای رسیدم. هم سنای من الان واسه خودشون زن و زندگی دارن اما من هنو دو سال دیگه تازه فوق رو تموم کنم باید از صفر شروع کنم...

تصویر آرام
نویسنده آرام در

سلام

ممنون...ان شاالله که از این روایات و داستان ها درس واقعی بگیریم و فقط به زیبا بود بسنده نکنیم...

تصویر ارش1234
نویسنده ارش1234 در

بنام خدا

دوستان بهتره که مطلبی رو که میذارین منبعش روهم اعلام کنین!

تصویر نرگس 72

جالب بود ممنون.... متاسفانه الان همه به چیزهایی توجه می کنند که کم ترین ارزش رو داره ...

تصویر ahmad70
نویسنده ahmad70 در

خواهش میکنم. بله متاسفانه.. البته همه نه،هستن هنوز کسایی که به ارزش های واقعی توجه دارن.باز هم جای امیدی هست..