همسرم قبول نمیکنه اتاق بچه ها را جدا کنیم

11:58 - 1399/09/15

با سلام و عرض خسته نباشید

من قبلا سوالی از شما داشتم پیرامون جدا کردن اتاق فرزندانم (پسرم ششم و دخترم اول ابتدایی هستند) مشاور سایت فرمودند خیلی کار خوبی هست. الان وقتش هست، اقدام کنید. 

منتها مشکلی که من دارم همسرم در کل فرد منعطفی نیست. برای هر مساله ای اول باید مدتها زمینه سازی کنم و ... و گاهی خیلی طول میکشه تا نرم شه. برای همین من اهم و مهم میکنم. اول روی مسائل مهمتر مانور میدم. (ایشون کانالها جوک و خنده عضو بودند که در حضور بچه ها فیلمها رو پخش میکرد که من دیدم انحراف ناشی از فیلمها شدیدتر هست روی حذف این کانالها وقت گذاشتم که خداروشکر فعلا موفق بودم). ولی یکماهه هر دفعه طرح جداسازی اتاقها رو مطرح میکنم. ایشون شدیدا مخالفت میکنه. و چون هم مسائل مهمتری بوده که باید در اولویت قرار میگرفت و هم اینکه برای مخالفتش دلیل داره که بهرحال دلایلش هم بی ربط نیست؛ من روی این قضیه نتونستم کلیک کنم. (برای مساله سرمایش و گرمایش و جابجایی وسایل مشکل دارند. که من گفتم کارگرش رو خودم میگیرم، کمکی ازش نمیخوام. (البته غیرتش اجازه نمیده بنشینه من کارگر بیارم خونه) منتها دوباره دلایل دیگری میارن که چون اهمیت مساله رو باور ندارند؛ زیر بار نمیرند).

از طرفی پسرم یکبار به من گفتن که با دخترم صحبت کنم پاهاش رو اینجوری جلوی من باز نکنه (دخترم تمرینات ژیمناستیک انجام میده) گفت من حالم بد میشه و چندشم میشه. 

من این صحبت رو هم با همسرم مطرح کردم. فایده نداشت. میگه حسودیش میشه که خودش نمیتونه. و اصلا قبول نداره که پسرم ممکنه حس هایی درش باشه. من میگم اخلاق پسرم روی دخترم اثر داشته رفتارهای دخترم ناخوشاینده. همسرم میگه این دوره همه دخترها همینجوری اند. نگران نباش! ولی خب با توجه به اینکه بچه ها درصد استفاده از گوشیهاشون بالا هست؛ من هرگز نمیتونم نگران نباشم و بی تفاوت باشم. 

امروز که خواستم جداسازی اتاقها رو انجام بدم اینقدر داد و بیداد کردند که دیدم هنوز وقتش نیست. منصرف شدم. والله نظر ایشون اینه که میگن تا موقعی که خونه بزرگتر نگرفتیم حرفش رو نزن که من بعید میدونم حالا حالاها بتونیم خونه بزرگتر بگیریم. البته پولی هم نداره. برای انجام ندادن میگه.

حالا با این طول و تفصیل بنظر شما چقدر جداسازی اتاقهاشون اهمیت داره؟ 

-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/155690

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 5 =
*****
تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

آقای مصطفوی بنده پرسشگر همین پیج هستم. اول اینکه تشکر میکنم راه حل شما کارساز و راهگشا بود و مشکل جداسازی اتاقها حل شد.

 مزاحمتون شدم که مشورتی دیگری با شما داشته باشم. پسرم مدتی هست علاقه به آوازهایی پیدا کرده که خب خوشایند ما نیست. (تتلو و سپهر خلسه و ...)

حقیقتش من زیاد بهش سخت نمی گیرم. امیدوار به این هستم که این دوره اش سپری بشه. منتها باباش خیلی عصبی میشه.

من گاهی با بچه ها در قالب بازی، مسابقه آهنگ خوانی ترتیب میدم و میگم اهنگهایی که علاقمندند و توی گوشی دارند رو بخونند که بفهمم تو گوشیهاشون چه خبره و ... . و خب حال و هوا و روحیاتشون دستم میاد که اون درون در چه وضعیتی هستند.

دیشب پسرم میگفت 70_80 آهنگ از تتلو سیو داشتم که بابا گفت گوشیو بده، از ترس بابا حذفشون کردم. ازش پرسیدم دوست داری بگذارمت کلاس خوانندگی سنتی؟ گفت پاپ دوست دارم.

ولی من قصدم این هست که این علاقه و ذوقش رو جهت بدم به سمتی که از سمت تتلو و ... منحرف بشه. (قصدم خودم اینه سنتی بفرستمش). 

نظر شما چیه؟

کوچکتر که بود هم همینجوری علاقه به خوانندگی داشت که کلاس حفظ قران فرستادمش و خودم باهاش صوت کار میکردم و ... .

الان که بزرگتر شده حس میکنم یک کم باید بهش آوانس بدم بعد که از خط تتلوتی گری (بقول خودش) فاصله گرفت، پیگر کلاس صوت قران و یا تواشیحی و ...براش باشم. (هرچند قبلا هم دنبال کردم متاسفانه بدلایلی میسر نشد)

بنظرتون کارم اشتباه نیست؟ ممکنه دستی دستی بندازمش توی خطی که ... . اخه میگه پاپ ثبت نامم کن. در مورد موسیقی پاپ چه نظری دارید؟

(ناگفته نماند وقتی خانه فامیلی میریم که با من راحتتند و شروع میکنه خواندن ؛ بهش میگن آفرین آفرین؛ چشم مامانت روشن؛ حاج خانم پسرت رو تحویل بگیر و ...)

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

خدارو شکر که مسئله اولتون حل شد. اما درباره علاقه فرزندپسرتون به ترانه های تتلو، فارغ از اینکه ترانه های وی بعضا هنجارشکنانه است، باید اول بررسی شود که علت علاقه و تمایل فرنزتون به این نوع از ترانه چیه؟ آیا از سبک ترانه ایشون خوشش میاد؟ آیا به محتوای ترانه ها توجه دارد؟ آیا در این زمینه تحت تاثیر دوستان و اطرافیان است؟ خلاصه وقتی علت و ریشه تمایل فرزندتان به این نوع از ترانه رو تشخیص بدهید، اون وقت بهتر می تونید استراتژی پیش روی تان را انتخاب کنید. 

لذا اگر احساس می کنید بیشتر تحت تاثیر هیجان زدگی به سمت این نوع ترانه ها می رود، خب می تونید گرایشش رو به نوع دیگری از ترانه های فاخر از خواننده های کشورمون از طریق تشویق و تقویت سوق بدهید. مضاف بر اینکه اگر واقعا به هنر علاقه مند است، حضور یک متخصص بالا سر ایشون خیلی بهتر می تواند ایشون رو به سمت موسیقی های بومی و هنجاری هدایت کند.

اما درباره سوق دادن ایشون به سمت موسیقی یا تواشیح و... باید عرض کنم بدون اینکه شما درباره فرق و تفاوت هنر موسیقی و ترانه با تواشیح صحبت کنید و بخواهید حساسیت ایشون رو برانگیزونید، از مزیت های تواشیح صحبت کنید. لذا قبل از اینکه در این زمینه حرفی به ایشون بزنید به موسسه یا نهادی که گرو تواشیح اجرا می کند مراجعه کنید و یکسری اطلاعات و شرایط اونجا بدست بیاورید و درباره این موضوع که قصد دارید فرزندتان رو به سمت این حرفه سوق بدهید با متولی آن مجموعه حرف بزنید، شک نکنید متولی مجموعه در راستای فرهنگ سازی و ... با شما در این زمینه همفکری خواهد کرد و به شما احتمالا خواهد گفت که یک جلسه آقازاده رو نزد ایشون ببرید. اونجاست که دیدار حضوری و از نزدیک فرزندتان از مجموعه و توضیحات انگیزشی متولی مجموعه می تواند انگیختگی لازم رو در فرزندتان ایجاد کند و احیانا به این حرفه تواشیح روی آورد.

در کنار آن، توکل بر خدا رو فراموش نکنید و هر قدمی که برای هدایت فرزندتان برمی دارید خودتون و فرزندتان رو به خدا بسپارید و از او بخواهید شما و فرزندتان را هدایت کند. اون وقت نتیجه اش رو ان شاءالله خواهید دید.

موفق باشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

سپاسگزارم استاد.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

خواهش می کنم

موفق باشید.

تصویر به آقای مصطفوی
نویسنده به آقای مصطفوی در

لطفا اینو جواب بدید. ممنونم

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

در اسلام عزیز هم مديريت داخلي خانواده با زنان هست؛ چون خانمها بيشتر در جريان امور داخلي خانواده قرار دارند و مديريت خارجي هم با مردان است.

و از آیه (الرجال قوامون علی النساء) هم مردسالاری مستفاد نمیشه.

(از منظر اسلام مردسالاری و زن سالاری هر دو شرک هستند).

 

تصویر محمد صادق 9
نویسنده محمد صادق 9 در

به نظر میاد یکم شما زن سالار باشی

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه همسرتون در زمینه جداسازی بچه ها با شما همکاری نمی کنند یه بحثه و اینکه امکان فیزیکی جداسازی (داشتن اتاق مجزا) در حال حاضر وجود ندارد بحث دیگری است. بهتره در این زمینه ایشون اول متقاعد بشن که این مسئله جداسازی چقدر اهمیت دارد و بعد درباره جداسازی و ایجاد اتاق مجزا برای بچه ها می توانید ایشوت رو متقاعد کنید.

به همین خاطر در درجه اول بهتر است در یه فضای بدون تنش در این زمینه با ایشون صحبت کنید. در این زمینه برای اینکه حرفتون موثر باشد، توصیه می کنم که قبلش یکی از خواسته های مهم همسرتون در زندگی مشترک رو برآورده کنید؛ مثلا فرض کنید که همسرتون دوست داره پیش دوستانش خوشگذرونی داشته باشد (به شرطی که تفریح و خوشگذرونی سالم باشد) و شما مثلا مخالفت می کنید؛ خب شما می تونید گاها با این خواسته‌اش در صورتی که لطمه ای به زندگی مشترک تون نمی زنه موافقت کنید. این کار شما یه پیام روانی مثبتی رو به همسرتون منتقل می‌کند و آمادگی و پذیرش حرف و خواسته‌ شما رو هم فراهم می‌کند. در واقع با درک این مسئله و فراهم کردن چنین فضایی‌ می‌توانید به تعامل و همکاری همسرتون در این زمینه امیدوار شوید.

اگر این مسئله کارساز نبود، می توانید از تکنیک «مشکل بساز، واکنش رو ایجاد کن، راه حل ارائه بده» استفاده کنید؛ بدین صورت که مثلا شما با خوشگذرونی همسرتون با دوستانش مخالفتی نمی کردید، ولی از این به بعد به دلایلی از جمله مثلا کمتر به خانواده می رسی و ... (سعی کنید دلایل واقع بینانه ای رو مطرح کنید) شروع به مخالفت کردن می کنید. این مخالفت شما طبیعتا باعث واکنش همسرتون میشه و سعی می کند تا نظر شما رو بدست آورد و در نهایت شما رو راضی نگه دارد. در این زمینه شما می‌توانید بعد از تلاش ایشون برای بدست آوردن نظر شما، با درخواست ایشون موافقت کنید. این کار شما در واقع باعث ایجاد فضای روانی و زمینه پذیرش خواسته شما در آینده خواهد شد. لذا می توان امیدوار شد که همسرتون با خواسته شما موافقت و همکاری کند.

در کنار گفتگو و تعامل با همسرتون توصیه می کنم با خانواده‌هایی ارتباط بگیرید که به مسئله جداسازی فرزندان توجه و عمل می کنند و از اون‌ها بخواهید که در این زمینه به صورت غیر مستقیم با همسرتون صحبت کنند. بعضی از اوقات تاثیر حرف دیگران می تواند به مراتب بیشتر از اونی باشد که بخواهید روی همسرتون تاثیر بگذارید.

موفق باشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

اتفاقا همسایه ما با وجودیکه هم خودش هم خانمش مثلا روشنفکر و اهل مشروب و مواد و ...هستند؛ ولی جالبه که خودش به همسرم گفته بود فقط بخاطر یه اتاق اضافه که دخترش از پسراش جداباشه خونه شخصی خودش رو اجاره داده و داره تو مجتمع ما مستاجری زندگی میکنه.

بارها تلویحا به همسرم گفتم دلیل اینکه بچه هاش نور فی الظلمات هستند اینه که روی بعضی مسائل تربیتی خیلی دقت داره.

همسرم من آدم بدی نیست. ولی دل ساده و بیش از حد ریلکسه. نمیدونم شاید چون من خیلی دوستشون دارم عیبهاشون به چشمم نمیاد. و شاید هم به قول ایشون من خیلی حساس و مبادی آدابم. البته من بسیار نکته بین هستم.

همسرم اتفاقا مرتب تعریف میکنه که همکارانش اتاق بچه هاشونو جدا کردند و ... . منتها همسر من تعلیلش اینه که من هیچوقت کاری نکردم که پدرم شرمنده از داشتنم بشه، بچه هام هم همینطور خواهند شد. یکماهه دارم ریز ریز صحبت میکنم که باید شرایط جداسازی اتاقها رو فراهم کنیم.

هرجوری باهاشون صحبت میکنم میخنده. میگه تو از بس توی سایتهای مشاوره و روانشناسی هستی این افکار و توهمات به سرت میزنه. جالبه که دوستان صمیمیش مرتب مشاوره حضوری میرن و میاد خونه تعریف میکنه. ولی تحلیلش اینه که اونا دیوانه اند، مشاور رفتنشون هم نتیجه چشم همچشمی و جو روشنفکری هست؛ میگه خودشون هم اذعان دارند که هیچ فایده ای نداره.

گاهی فکر میکنم مبادی اولیه و اصولش با من فرق میکنه. و خب بدیهیه که مقدمات متفاوت، نتایج متفاوت ببار میاره.

البته بلد شدیم با تفاوتهای هم کنار بیاییم. و البته هم من، هم ایشون خیلی تغییر کردیم. جوری که خانواده ام میگند همسرت اصلا ادم 15 سال پیش نیست. و این تغییرات گرچه در طی سالهای مدید اتفاق افتاده ولی برای من قابل تقدیر هست. ولی خب معناش این نیست که فرد منعطفی هست. من عادت کردم برای هر ایده ای دیواری از موانع جلوم رو ببنده، و کم کم اون دیوار رو بریزم. ولی واقعا مواردی که باید سریع تصمیم گیری شه رو ناتوانم از انجامش! متاسفانه !!!!

 

 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

حاجی عجب تکنیکهایی شماها بلد هستینا:" تکنیک «مشکل بساز، واکنش رو ایجاد کن، راه حل ارائه بده» "

:)