چرخش خواستگار

11:09 - 1394/04/11

سلام،من دختری 24ساله هستم حدود پنج ماه قبل توسط یه معرف با آقای آشنا شدم ک خانواده ها در جریان بودن قرار بود بعد از یک ماه بیان خاستگاری که به دلیل فوت یکی از اقوام پسره به عقب افتاد تو این مدت رابطمون خوب بود بعد از دو ماه اومدن خاستگاری همه چیز خوب پیش میرفت قرار بله برون هم گذاشتیم تا خودش میگفت انگشتر و چادر هم خریده ولی چند روز مونده بود به بله برون بهم گفت صبر کن عجله نکن میترسه از تصمیمش وقت خواست ازم گفت تا اخر ماه رمضان وقت میخواد منم چون دوسش داشتم گفتم باشه تو این مدت هم با هم بد نبودیم تا یه شب من اس دادم خیلی دیر جواب داد کجای منم ناراحت بودم گفتم من ک هستم تو معلوم نیست کجایی نمیگی مرم یا زنده ام اون هم ناراحت شد و فرداش گفت مراقب حرف زدنت نیستی بعد اون هم الان سه روز ازش خبر ندارم جواب اس و زنگم هم نمیده ،نمیدونم چیکار کنم تا قبل خیلی عجله داشت برای ازدواج ولی یه دفعه اینرو به اونرو شد خانوادمم دارن فشار میارن بهم که چی شده موضوع چیه برنامتون چی شد؟خواهش میکنم کمکم کنید ک من الان باید چیکار کنم

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/68471

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 3 =
*****
تصویر منان
نویسنده منان در

سلام
دوستان بعد چهاروز جواب ندادن توی برنامه تلگرام براش پیغام گذاشتم من فقط دلیل این کارتو میخوام بدونم اگه نمییگی مجبور میشم از خانوادت بپرسم مادرمم وقتی دید اینقدر ناراحتم گفت زنگ میزنم از مادرش حالشو میپرسم البته این پیشنهاد یه مشاور بهمون داد مادرمم زنگ زد ولی مادرش گفت من خبر ندارم و آره خوبه بعد از چند ساعت دیدم تو تلگرام پیغام گذاشته که بیخیال من بشو بهت گفته بودم اگه بامن مشکل داری پای کسی وسط نکش منم بهش گفتم من 4روز بهت زنگ زدم همون اول میگفتی در ضمن در مورد تصمیم ازدواج و تغییر غیر عادی تو چیزی نبود که به خانوادم نگم بعدم گفتم مهم نیست به سلامت فقط بهش گفتم یه سری مدارک و یه عکس 3*4دستش دارم برام بیاره و منم یه کتاب و عکس و قران ازش دارم بهش پس بدم که بهم گفت من چیزی ک دادم پس نمیگیرم منم گفتم نمیخوام چیزی برای تو پیشم بمونه بعد گفت تو هیچی در مورد من نمیدونی ،میخوام وقتی مدارکمو آورد ازش بپرسم دلیل این کارش چی بود بد جوی این موضوع روی اعصابمو ولی اصلا امید ندارم جوابمو بده نمیدونم با پرسیدن دلیل کارش بازم خودمو کوچیک میکنم یا نه؟
چیکار کنم که راحت فراموش کنم با این که میدونست دو ماه پیش خاستگار دارم یه کاری کرد که ردش کنم در صورتی که خاستگار موقیعت خوبی داشت و خانوادمم با اون موافق بودن حالا روم نمیشه تو صورت خانوادم نگاه کنم وقتی اونموق ها اینقدر ازش حمایت میکردم برای دیر اومدنششون
 

تصویر محمدم
نویسنده محمدم در

سلام
مرد ها قبل از ازدواج این دو دلی رو دارن همشون
میگن مرد ها مثل کش میمونن ، یه هو ازتون فاصله می گیره و دور میشه و یه  هو با شتاب میاد سمت شما
الان سر یه دو راهیه ، که ازدواج کنم به عشقم برسم ( با فرض اینکه عاشق شماست ) و آزادی ها و استقلال دوران مجردی رو از دست بدم یا مجرد بمونم و آزادی هامو داشته باشم
خانم ها وقتی ناراحت هستن با بقیه درد و دل می کنن و آروم میشن ، ولی مرد ها میرن تو غار ، تو غار تنهایی مشکلاتشونو حل می کنن و خودشون خوب میشن بر می گردن و اصلا دوست ندارن با بقیه درد و دل کنن در باره مشکلاتشون
خواستگار شما هم داره کش میاد
من خودم قبل اینکه برم خواستگاری همین احساسو داشتم ، یه هو به خودم می گفتم نونت نیست آبت نیست چه مرگته می خوای ازدواج کنی می دونی چقدر مشکل و مسئله و دردسر و مسئولیت پیش رو داری ؟ بعد فکر می کردم که خب دوسش دارم می خوام بقیه عمرمو باهاش زندگی کنم. یه احساس رفت و برگشتی رو همیشه داشتم .
یه بار تو همون دوران از خانمم خواستم 24 ساعت با هم ارتباط نداشته باشیم ، گوشیمو خاموش کردم و خوابیدم و فکر کردم و فکر کردم . فرداش که گوشیمو روشن کردم دیدم خانمم 4 ساعت طاقت آورده بود ، فکر کرده بود من دیگه نمیخوامش و کلی ناراحت شده بود و نشسته بود گریه کرده بود، ولی من میخواستمش فقط بین آزادی هام و اون مردد بودم هی حس رفت و برگشت رو داشتم.
بهترین کاری که می تونی بکنی بهش یه پیام بده که منتظرت هستم ، تصمیمتو گرفتی برگرد
همین ، دیگه غصه نخور خودش بر می گرده ، رفته تو غار بذار تنها باشه چون هر چی بری در غار صداش کنی بد تر میشه
و یه چیز دیگه
تو این دوران کشمکشی که تو ذهنش هست ، به شدت زودرنج میشه و سر هر چیز الکی ای ناراحت میشه، همین حرفی که زدی و ناراحت شده بخاطر همینه.

تصویر setare246
نویسنده setare246 در

چه آدم بی جنبه ای!!!!
انگار دنبال بهونه بوده بهم بزنه!

تصویر مروارید

با سلام
بنظرمن هم شما اصلا دیگه جوابشونو ندین باهاشون هیچ تماسی نگیرین خیلی دیگه دارن ناز میکنن .اگر به نتیجه رسیدن که مناسب هم هستین اقدام کنن وگرنه اصلا خودتونو کوچیک نکنید . دلیلی نداره عذرخواهی کنین.

تصویر سروناز20

به نظر من ازش عذر خواهی کن .........

تصویر منان
نویسنده منان در

سروناز جون من چند بار تو اس ام اس ازش عذر خواهی کردم با این که حرف بدی نزده بودم ولی حس میکنم دنبال بهونه بوده یا شاید اصلا دلیلش این نبوده من حس میکنم تلاش خودمو کردم تا اینجا هم خیلی خودمو کوچیک کردم براش

تصویر منان
نویسنده منان در

دوستان خوبم از نظر همتون ممنونم مرسی،
همین کارو میکنم دیگه بهش زنگ نمیزنم اگه خواست خودش بیاد و اگه تونست برای این کارش قانعم کنه روش فکر میکنم
مرسسسسسی

تصویر سوگل
نویسنده سوگل در

چقدر ما الانی ها سست عهد شدیم....خدا عاقبتمون رو بخیر کنه

محلش نذارید بخواد میاد نخواد هم نمیاد....خدا رو شکر کنید که همین اول بهتون فهموند مسئولیت پذیر نیست

البته ما که اون روی قضیه رو نمی دونیم شاید بنده خدا مسئله ای رو مانع میدونه اما در هر حال بهتر می بود دلیل اصلیش رو بهتون می گفت

تصویر آقا حمید

من نظر شخصی خودم رو مینویسیم طیق برداشت خودم:

به نظر من طرف میخواسته این قضیه رو جوری کنسل کنه که شما ناراحت نشی و منتظر یه بهونه بوده و با یه کلمه شما این بهونه رو مثلا پیدا کرده (خیلی هم عجله داشته برای به هم زدن) و قضیه رو کنسل کرده

چسبش نشو، اگه خواست که خواست، نخواست هم نخواست

زنگ زدن شما فقط شخصیت شما رو پیش اون میاره پایین

تو اینجور موارد خواهشا دست رو دلتون بذارید و زنگ نزنید طرف و پیام هم ندید

اون طالبه و شما مطلوب، محلش که ندی بالاخره از 2 حالت که خارج نیست، یا میخواد یا نمیخواد تمام.

تو این دوره هم تا قبل از خوندن خطبه عقد به کسی دل نبندید چون همون لحظه هم ممکنه همه چیو به هم بزنه و شما بمونید و یه دل شکسته.

تصویر پروانه

سلام
به نظرمن شما اصلا دیگه نه به این آقا زنگ بزن نه پیام بده نه هیچ اقدام دیگه ای بکن، خودت رو کوچیک نکن عزیزم، واقعا که پسرهای این دوره زنه عجیب و غریب شدن، دنیا برعکس شده دیگه باید دخترا ناز پسرا رو بکشن انگار!!!!!!!!!!!!!!!
ایشون هردلیلی برای این رفتارش داره باید خودش بیاد جلو وعلت کارش روهم توضیح بده و ازشما عذرخواهی کنه، رفتارش هم کمی غیرنرماله، من جای شما بودم سعی میکردم فراموشش کنم هرچند شاید براتون سخت باشه ولی به نفع تونه، به خانواده تون هم حقیقت روبگو دلیلی نداره بخوای مخفی کنی ، اونها هم مینن تو تصمیم گیری درست کمکت کنن
موفق باشید

تصویر میزان
نویسنده میزان در

سلام
به نظرم  اگه سن آقا مهم اگه به آستانه 30 سالگی رسیده باشه احتمالا آدم محتاطی شده و در این سن ها سخت پسند و دیر پسند میشن چون معیارهاشون زیاد میشه

اما مسئله دیگه ترس از مسئولیت پذیری هستش بعضی مواقع آدم ها از مسئولیت پذیری می ترسند چون قسمت جدی یا گاها سخت زندگی رو ترسیم میکنند برای همین برای به تعادل رسیدن افکار این افراد از شیرینی های زندگی گفت

و مسئله بعدی به دل نشسته شاید شما رو مورد خوبی میدونه اما چون به دلش نشستید دو دل شده آیا عشق با عقد و ازدواجتون حاصل میشه یا نه؟
 
مسئله بعدی میتونه فهمیدن مووعی باشه تا اون موقع نشنیده باشه شاید این علت سستش کرده؟

یا شاید اخلاقیات و حرفی یا کاری (از شما یا خانواده شما) باعث شده نتونه تصمیم قطعی رو بگیره داره با خودش خلوت میکنه که تصمیم قطعی رو بگیره

شاید برای خودش یا خانوادهش مشکلی مسئله یا اتفاق (اقتصادی یا خانوادگی) پیش اومده

شاید خودش موافقه اما خانواده اش به عللی میگن بیشتر فکر کن و زود تصمیم نگیره

خودتون کاری نکنید اما پیشنهاد مشاور هم خوبه فرستادن واسطه
اما به خانواده بگید یه ماه وقت خواسته تا یه مسائلی (اقتصادی یا خانوادگی) رو حل فصل کنه

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

عجب پسر غیر نرمالی با یه همچین حرف ساده ای این برخوردو کرده؟ شاید خیلی روش فشاره که شما خبر نداری بپرس ازش ببین چیه جریان . اگرم در حالت عادی این برخوردو کرده که وای بحال روزی که بحثتون بشه لابد از اون پسراست که حرف حرف منه و زن باس مطیع باشه

تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

با سلام و ‌احترام

از اعتماد شما به گروه مشاوران‌"رهروان ولایت"‌متشکریم. انشاءالله منشاء خیر ‌و‌ سعادت برای شما باشیم.

همان طور که می دانید، به صورت طبیعی مرد طالب است و زن مطلوب، لذا بر اساس این اصل تا آنجایی که می‌توانید صبوری کنید و دیگر پیام یا تماسی نداشته باشید.

در صورتی که خبری از ایشان نشد، نهایتاً یک واسطه را بفرستید تا صحبت کند که جریان چیست؟! اگر تمایلی دارد جلو بیاید و تکلیف را روشن کند.

در صورتی که مشکل اقتصادی است، بگویید مشکل اقتصادی، مهریه و هزینه های ازدواج با گفتمان قابل حل است؛ ولی اگر مشکل عدم تمایل و مخالفت خانواده ایشان است، در این صورت شما کاری نداشته باشید و فقط بگویید هر وقت مشکلت را با خانواده‌ات حل کردی بیا خواستگاری.

در صورتی که مطمئن شدید که تمایل ندارد یا خانواده‌اش مخالف هستند، معقولانه و سنگین‌تر این است که ایشان را فراموش کنید و اگر خواستگار دیگری دارید به ایشان اجازه بدهید تا به خواستگاری بیاید. دعاگوی شما هستیم. وفقکم الله