چطور بهش بگم بابات مرده...؟؟؟

09:48 - 1401/10/08

سلام وقت بخیر
من دخترم ۳.۵ سال دارد. وقتی ۲ سال و نیمه بود پدرش رو از دست داد. من تا حالا اونو سر خاک پدرش نبردم ولی خودش متوجه شده و میکه بابایی مرده
چطور باید بهش بگم؟

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/registe

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/230526
تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

طبیعی است که صحبت کردن با کودکتان درباره مرگ پدرش، کار بسیار سختی برای شماست، ولی چاره‌ای ندارید که واقعیت را به او بگویید؛ به خصوص اینکه در حال حاضر او متوجه مرگ پدرش شده است. هرچند نباید خبر فوت پدرش را به تأخیر می‌انداختید؛ زیرا معلوم نیست که چگونه دخترتان پی به این قضیه برده است، ولی شنیدن این خبر از سوی شما به عنوان مادر می‌تواند آسیب کمتری را متوجه او کند.

پس بهتر است در این زمینه به‌صورت باز و صادقانه با کودکتان صحبت کنید تا درک بهتری از آنچه برای پدرش اتفاق افتاده است داشته باشد. با استفاده از کلمه‌هایی مثل مرگ، فوت کردن و مردن، می‌توانید از بروز مشکلات بعدی جلوگیری کنید. اگر بگویید مثلاً پدرت به خواب رفته یا به دیار باقی شتافته یا پیش فرشتگان رفته است، امکان دارد فرزندتان گیج شده یا بترسد.

با توجه به سن کم کودکتان، ممکن است معنای مرگ را نفهمد، پس نیاز است تا مرگ را برایش توضیح دهید و مطمئن شوید که او متوجه شده است که این یک امر گریزناپذیر است. برای پاسخ به اینکه “چگونه مرگ عزیزان را به کودکان توضیح دهیم؟” برای مثال بگویید: مرگ به این معناست که بدن پدرت دیگر کار نمی‌کند. او نمی‌تواند نفس بکشد یا حرکت کند یا تو را در آغوش بگیرد.

ممکن است کودکتان از علت مرگ پدرش سؤال کند. پس سعی کنید تا در سطح درک او به این سؤال جواب دهید. برای مثال بگویید: قلب پدرت خیلی پیر شده بود و درست کار نمی‌کرد. دکترها سعی کردند آن را درست کنند، اما او به شدت مریض شد و دکترها نتوانستند خوبش کنند. درک کودک از مرگ بسیار مهم است.

در ادامه احتمال دارد فرزندتان متوجه شود که اطرافیان و کسانی را که دوست دارد هم بمیرند. لذا بهتر است به او یادآوری کنید که اکثر آدم‌ها تنها زمانی که به شدت پیر یا مریض شوند می‌میرند و یادآور شوید که خیلی به ندرت پیش می‌آید که فردی در کودکی یا جوانی بمیرد و آنگاه شاهد مثال از کودکان هم‌سن و سال او بیاورید که زنده هستند و مشکلی ندارند.

یکی از مسائلی که ممکن است ذهن شما را درگیر کند این است که آیا کودک 3 سال و نیم خود را سر مزار پدرش ببرید یا نه؟ برای پاسخ به این سؤال، باید جوانب مختلف را در نظر گرفت. یکی از این موارد سن کودک است. مورد دیگر سطح درک و فهم کودک بوده و مورد دیگر نزدیکی و سطح ارتباط کودک با متوفی است.

در این حالت توصیه می‌شود که کودکان زیر ۹ سال، بهتر است به مراسم تدفین برده نشوند. دیدن مراسم خاک‌سپاری و همچنین عدم توجه به کودک در این زمان می‌تواند آثار مخربی بر روحیه کودک ایجاد کند. با توجه به اینکه مراسم تدفین یک سال گذشته است و اگر بخواهید خودتان به همراه کودکتان به مزار پدرش بروید، فضای غم‌آلود و ترس‌آلودی وجود ندارد که کودک را مضطرب کند، می‌توانید با رعایت حالش او را سر مزار ببرید. اما بهتر است روز پنجشنبه را انتخاب نکنید؛ چراکه معمولاً در چنین روزی، قبرستان شلوغ است و فضای غم آلود و شیون و زاری در قبرستان حاکم است و چنین فضایی روی تصویرسازی‌های ذهنی کودک اثر بدی خواهد داشت.

موفق باشید.