سلام.پسر و دختری ک همو دوسدارن و پسر گذشته دختر ک با ۲نفر آشنا شده واسه ازدواج اما رابطه ای نبوده و اینک با چند نفر چت کرده تو اینستاگرام اینارو میدونه اما میخواد باهاش ازدواج کنه و دوسش داره چجوری میتونه فراموش کنه اینارو میگن ک اون دختر نجیب و با حیا و با وقاره.۵ماهه از آشنایی میگذره و چیزی ندیده از ایشون ممنون میشم راهنمایی کنیدچجوری فراموش کنه
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
بنده خدا
دوستی همین آفات رو داره
الان دلش رو زدی
اون بهونه آورده
بهونه آورده
گاهی میزنه ب سرم کلا خطم خاموش کنم و قیدشو بزنم چون بی محلیاش داره اعصابمو خرد میکنه و همش بغض میکنم.میگ بدون احساس باید تصمیم بگیریم.نمیدونم چکار کنم لطفا راهنمایی کنید متاسفانه دوری ازش هم برام سخته دوسش دارم البته اونم منو دوسداره
به نظرم توی دام افتادید و بازیچه هستید
ایشون از کجا فهمیدن شما اینکارا کردی؟
چت اینستا دید تو گوشیم.بعد خودم بهش توضیح دادم راجع ب اون ۲تا ک آشنا شدیم اونم ی مدت بوده و واقعا چیزی بینمون نبوده با اون ۲ نفر حتی کوچکترین احساس
ببین اول بهش بگو ، اگه از من خطایی سر زده و قبلا با کسی جهت ازدواج اشنا شدم ، پس خود شما هم از این بعد پاک نیستی چون با من اشنا شدی . بعد هم بهش بگو ، من گذشتم اینه ، شفاف و در کمال صداقت توضیح دادم ، حالا تکلیف رو روشن کن ، اگه منو با این شرایط می پذیری ک بیا خواستگاری ، اگه هم نه ، ک شما رو بخیر و ما رو ب سلامت
هه خودش قبلا نامزد داشته اونم عاشقش بوده و با وجود مخالفت خانوادش باهاش ازدواج کرده.اونوقت منو باور نداره و بهم شک داره.یهویی میزنه ب سرم خطمو عوض کنم کلا قیدشو بزنم.خیلی دیگ توهین میکنه ب شعورم همش باورم نداره میگ رابطه داشته باشی ک بهم نمیگی رابطه داشتی.
سلام.ببخشید ب نظر شما اون دنبال بهانه نیست؟؟من فک میکنم بهانش اینه ؟ برای تموم کردن این رابطه؟من بهش همه چیز توضیخ دادم ک میگ ک من دختر با حیا و نجیبی هستم و اینک اون جریان فقط صرف اشنایی بوده اما اعتماد نداره بهم میگ فراموشم نمیشه اصلا
چه جوری اعتماد کنه
وقتی بعد از اون افراد
با خودش ۵ ماه دوست پسر دوست دختر بودید؟!!!!
تاریخ مصرفت براش تمام شده!!!
نه دوست نبودیم ما.آشنا میشدیم برای ازدواج و شناخت بیشتر همدیگ.و اینک شرایطش جور بشه بیاد خواستگاری.و صبر کردیم اون قضیه فراموش کنه
الان دقیقا مشکلش چیه؟
اگه شما دختره هستی که الکی زور نزن
هرچی بیشتر زور بزنی اون بیشتر به تو شک میکنه
منم اوایل این کار کردم اصلا چیزی نگفتم ک شک کنه ی وقت اما بعد ۵ماه با وجود شناخت بیشتر من بدتر شده میگ اعتماد ندارم بهت از کجا معلوم کاری نکرده باشی
سلام خب وقتی چیزی ازایشون ندید بره خواستگاریش .
سلام کاربرگرامی
یکی از مواردی که به هنگام ازدواج اهمیت دارد این است که دختر خانم به همسرش نگوید که چند تا خواستگار داشته و یا اگر گفت نگوید چه کسانی بوده اند.
که در این مورد سوال این مساله رعایت نشده است.
مگر نگفته خواستگار بوده اند؟مگر رابطه ای فراتر از خواستگاری بوده ؟ مگر خواستگار داشتن ایرادی دارد؟پسر چه چیزی را باید فراموش کند؟ این که همسرش چند تا خواستگار داشته مگر مساله ای است که مرد باید آن را فراموش کند؟اگر فراموش نکند چه میشود؟
البته در صورتی است که رابطه ای غیر از خواستگاری نبوده باشد.اما اگر رابطه فراتر از این بوده باشد در واقع ریشه بی اعتمادی را میتواند در مرد زنده کند و در صورت ازدواج لازم است دختر خانم مسائل بسیاری را رعایت کند تا جلب اعتماد کند و یا کاری نکند که بی اعتمادی رشد کند تا جایی که خود را اثبات کند و اعتماد کامل ایحاد شود.
توجه به این نکته لازم است که فرایند جلب اعتماد نیاز به زمان و حوصله دارد و در واقع انرژی بر است.
موفق باشید.
سلام.ببخشید من بهشون جواب منفی دادم و کلا قیدش رو زدم اما اون نتونست فراموشم کنه و میگفت وقتی میبینمت اون قضیه یادم میره.دارم ب این فکر میکنم گ ایا بعد ازدواج اون قضیه یادم میاد دوباره یا نه.من کلا قیدشو زدم اما اون میگفت بدبین و شکاک نیستم.میترسم دیگ کسی مثل تو پیدا نکنم آخه سخت پسنده خیلی.و میگفت وقتی هستی ب اون قضیه فکر نمیکنم میترسه بعد ازدواج یادش بیاد و اینک از من توضیحات بیشتر میخاد ک دقیقا آشنایی بوده یا دوستی.شما میگید چکار کنم
دقیقا ۵ماه تمام سعی ام کردم ک اعتمادشو جلب کنم.و اینک رابطه قبلی اشنایی برای ازدواج بوده و هیچگونه رابطه ای نبوده حتی خودشم میدونه ک احساسی هم نبوده اما اصلا باور نمیکنه نمیدونم چکار کنم میگ تو زندگی بهت بی اعتماد میشم.چندتا چت تو اینستاگرام دیده خودشم میگ بچه بازی بوده و اصلا چیز خاصی نبوده اما میگ نمیزارم تنها جایی بری دیگ.لطفا بگید چکار کنم
نه رابطه فراتری نبوده.فقط در حد اشنایی ک خودشم میدونه هیچ احساسی بهشون نداشتم و اینک چندتا چت تو اینستاگرام دیده خودشم میگفت بچه بازی بوده و چیز مهمی نبوده ولی بی اعتماد شده میگ تو زندگی نمیتونم اعتماد کنم بهت.خیلیی حساس و غیرتیه
سلام کاربر گرامی
رفتارهای این چنینی از طرف مردها در شرایط این چنینی کاملا طبیعی است و یکی از روش های جلب اعتماد این است که در برابر خواسته های این چنینی که هیچ کجا تنها نمیزارم بری مقاوت نکنید چون مقاومت شما دقیقا عدم اعتماد ایشان را تقویت خواهد کرد.
ازدواج در چنین شرایطی لوازم خاصی دارد و باید مسائل زیادی را رعایت کنید مثلا وقتی کنارش هستید اگر تلفن شما زنگ زد حتی اگر خواهر یا مادرتان باشد باید در حضور همسرتان صحبت کنید و یا برای بیرون رفتن خودتان پیش قدم باشید برای این که شما را همراهی کند و ....
این روند تا جایی باید پیش برود که اعتماد لازم ایجاد شود.
مجدد تاکید میکنم که اگر بخواهید با این مرد ازدواج کنید باید یک سری مسائل و سختی ها را بپذیرید و صبر و حوصله داشته باشید و رفتاری نداشته باشید که حساسیت همسرتان را بیشتر کند
موفق باشید.
سلام.میشه لطفا جواب منو بدید ممنون میشم
رابطه نبوده دیگه، مشکل چیه؟؟؟ راستش هم که گفته، تحقیق هم کردین، چندماهم تحت نظر بوده، دیگه چی؟
نمیدونم والا حساسه دیگ
حالا تو اون دختره هستی؟ یا پسره؟
دختره ام